بازخوانی اقتصاد اسلامی در پرتو سیره رضوی

به گزارش خبرنگار گروه اقتصاد خبرگزاری رسا، حجتالاسلام احمدعلی یوسفی رئیس مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه علمیه قم صبح امروز در همایش «سیره امام رضا علیهالسلام؛ زندگی و اقتصاد» که در محل سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی در قم برگزار شد با موضوع «اندیشههای اقتصادی امام رضا علیهالسلام با توجه به شرایط روز» سخن گفت.
حجتالاسلام یوسفی با اظهار تأسف از نفوذ برخی از این دیدگاهها در اقتصاد ایران اظهار داشت: متأسفانه بخشی از این مسیر در نظام اقتصادی ما نیز نهادینه شده است. بهویژه از سال ۱۳۸۴ با بازگشت بانکهای خصوصی به چرخه اقتصاد جریان خلق پول و بنگاهداری توسط این بانکها آغاز شد و در نهایت به تمرکز بیسابقه ثروت و گسترش انحصارهای اقتصادی انجامید.
وی با انتقاد از روند تأیید ساختارهای اقتصادی بدون بررسی عمیق مبانی آن افزود: ساختارهای اقتصادی بیشتر و تنها از منظر شکلی بررسی و اگر مغایرت صریح با مبانی احراز نشود، تصویب میشوند. حتی گاه ساختارهایی که بهوضوح با اصول اسلامی ناسازگارند به بهانه تعامل جهانی از مجمع تشخیص مصلحت نظام مجوز میگیرند و برای سالها در نظام اقتصادی باقی میمانند.
هشدار صریح رهبری نادیده گرفته شد؛ بانکها همچنان بنگاهدار!
رئیس مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی با اشاره به مواضع صریح رهبر معظم انقلاب در زمینه بانکداری گفت: رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردهاند که بنگاهداری بانکها خلاف شرع و قانون است. حتی در یکی از موارد پرچمی که با مضمون مخالفت با بنگاهداری بانکها در میدان ولیعصر تهران برافراشته شده بود به وسیله برخی بانکهای خصوصی پایین کشیده شد.
وی با بیان اینکه تأسیس بانکهای خصوصی نوعی کودتای اقتصادی علیه نظام جمهوری اسلامی بوده است، افزود: این اقدام مانند وصلهای ناجور بر پیکر نظام جمهوری اسلامی است و هر روز ابعاد آن گسترش مییابد. اگر برای نظام بانکی کشور برنامه عملیاتی دقیق و مؤثر طراحی نشود، این کودتا ادامه خواهد یافت.
حجتالاسلام یوسفی با اشاره به نقش مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی اظهار داشت: این مرکز که متشکل از مجموعهای از مراکز علمی و حوزوی است تلاش دارد با ارائه الگوهای اسلامی در زمینههای مختلف اقتصادی، گامهایی اساسی در مسیر بازسازی اقتصاد کشور بر پایه ارزشهای الهی بردارد و انقلاب اقتصادی لازم را محقق سازد.
وی با اشاره به روایتی از امام رضا علیهالسلام اظهار داشت: امام رضا علیه السلام میفرمایند «لا يَجتَمِعُ المالُ إلاّ بخِصالٍ خَمسٍ: بِبُخلٍ شَديدٍ و أمَلٍ طَويلٍ و حِرصٍ غالِبٍ و قَطيعَةِ الرَّحِمِ و إيثارِ الدُّنيا علَى الآخِرَةِ» «مال و ثروت جمع نشود مگر با داشتن پنج خصلت: بخل شديد، آرزوى دراز، آزمندى چيره بر جان، رسيدگى نكردن به خويشان و برگزيدن دنيا بر آخرت» این ویژگیها صفات ناپسند و شیطانیاند و افرادی که این صفات را در خود پرورش میدهند تحت سلطه شیطان قرار میگیرند و روشهای کسب ثروت آنها نیز از مسیرهای غیرالهی و غیرشرعی خواهد بود.
حجتالاسلام یوسفی با تأکید بر اینکه کسب ثروت باید از راههای مشروع و در چارچوب فضائل انسانی باشد، خاطرنشان کرد: در نگاه دینی، مال و ثروت نباید هدف نهایی انسان باشد بلکه وسیلهای برای رسیدن به رشد معنوی و خدمت به دیگران است.
وی در ادامه به حدیثی دیگر از امام رضا علیهالسلام اشاره کرد که میفرمایند: « أَنَّهُمْ مَالِکُونَ مَجَازاً لَا حَقِیقَةً لَه » همچنین به روایت معروف امام صادق علیهالسلام استناد کرد که فرمودند: « المالُ مالُ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ جَعَلَهُ وَدائِعَ عندَ خَلقِهِ و أمَرَهُم أن يأكُلوا مِنهُ قَصدا و يَشرَبوا مِنهُ قَصدا و يَلبَسوا مِنهُ قَصدا وَ ينكِحوا مِنهُ قَصدا و يَركَبوا مِنهُ قَصدا و يَعودوا بِما سِوى ذلكَ على فُقَراءِ المؤمنينَ فمَن تَعَدّى ذلكَ كانَ ما أكلَهُ حَراما و ما شَرِبَ مِنهُ حَراما و ما لَبِسَهُ مِنهُ حَراما و ما نَكحَهُ مِنهُ حَراما و ما رَكِبَهُ مِنهُ حَراما». اموال از آنِ خداست و آنها را نزد آفريدگان خويش امانت نهاده است و فرمانشان داده كه از آن با ميانه روى بخورند و با ميانه روى بنوشند و با ميانه روى بپوشند و با ميانه روى ازدواج كنند و با ميانه روى وسيله سوارى بخرند و سوار شوند و بيش از آن را به مؤمنان نيازمند ببخشند. هر كه از اين حدّ اعتدال و ميانه روى فراتر رود آنچه از آن مال مى خورد حرام است و آنچه مى نوشد حرام و آنچه مى پوشد حرام و آنچه به وسيله آن مال ازدواج مى كند حرام و آنچه سوار مى شود حرام است.
نه اسراف، نه بخل؛ اقتصاد اسلامی بر مدار اعتدال میچرخد
رئیس مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه علمیه قم، با تأکید بر اصل «اعتدال» در مصرف از دیدگاه اسلام، اظهار داشت: در شریعت اسلامی هم اسراف و هم بخل را نکوهیدهاند. مصرف کمتر از حد متعادل نیز اگر به ضایع شدن حقوق دیگران بهویژه خانواده منجر شود جایز نیست، هرچند زهد و قناعت در زندگی شخصی امری مطلوب و پسندیده است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به نقش گردش صحیح ثروت در جامعه اشاره کرد و گفت: مال باید همانند خون در پیکر جامعه جریان داشته باشد تا از انباشت و تمرکز آن در دست عدهای خاص جلوگیری شود، چرا که تمرکز ثروت زمینهساز فسادهای اقتصادی و اخلاقی در جامعه است.
حجتالاسلام یوسفی با تأکید بر وجود دو جریان اصلی ولایت الهی و ولایت شیطان در عرصه اقتصاد تصریح کرد: هر کدام از این دو مسیر آثار و پیامدهای متفاوتی در جامعه بر جای میگذارند. اگر جامعهای در مسیر ارزشهای الهی قرار گیرد، ساختارها و نهادهای اقتصادی آن نیز باید در راستای همین ارزشها شکل بگیرند.
وی با بیان اینکه اصلاح جامعه نیازمند تحول فرهنگی و اخلاقی است، گفت: برای اصلاح ساختارهای اقتصادی باید ابتدا افراد را از صفات ناپسند به سمت فضائل اخلاقی سوق داد. این تحول اگر در سطح فردی محقق شود باید در نهادسازی و نظامسازی نیز تداوم یابد.
رئیس مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی با انتقاد از وضعیت موجود نهادهای اقتصادی در برخی جوامع اسلامی خاطرنشان کرد: متأسفانه ساختارهایی همچون بازار کالا، بازار کار و نظام بیمه در بسیاری از جوامع اسلامی با اصول و ارزشهای الهی هماهنگ نیستند و در این زمینه نیاز به بازنگری جدی و بازسازی بر اساس اندیشههای اسلامی وجود دارد.
حجتالاسلام یوسفی در ادامه سخنان خود با اشاره به لزوم همراستاسازی نهادهای اقتصادی با ارزشهای الهی گفت: همانطور که ولایت شیطان نیاز به نهادهایی متناسب با خود دارد، ولایت الهی نیز باید در بستر نهادهایی همجهت با مبانی توحیدی تحقق یابد. بدون ساختارهای همراستا تحقق اهداف الهی در عرصه اقتصاد ممکن نیست.
از سود تا سقوط اخلاق؛ وقتی سرمایهداری اخلاق را قربانی میکند
وی با انتقاد از دیدگاههای حاکم بر نظام سرمایهداری غرب افزود: از منظر کینز یکی از نظریهپردازان برجسته این نظام، اصول اخلاقی باید کنار گذاشته شوند. او معتقد بود آنچه در نگاه اخلاقی بد و ناپسند است، اگر سودآور باشد، نهتنها مجاز بلکه لازم است، چرا که تنها از مسیر ضرورتهای اقتصادی میتوان به رفاه رسید.
رئیس مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی با بیان اینکه نظام لیبرال اگرچه توحید در خلقت (توحید خالقی) را میپذیرد، اما توحید در تدبیر و حاکمیت (توحید ربوبی) را انکار میکند، تصریح کرد: در این نگاه ولایت الهی در عرصههای اقتصادی جایی ندارد و ارزشهایی چون ایثار، تعاون و مشارکت منفی تلقی میشوند در حالی که حرص، طمع و زیادهخواهی، عوامل مؤثر در پیشرفت اقتصادی شناخته میشوند.
وی خاطرنشان کرد: در این منظومه فکری، شکاف طبقاتی ذاتاً مشکل محسوب نمیشود، مگر آنکه فقر موجب کاهش توان خرید و در نتیجه ضرر به تولید سرمایهداران شود. بنابراین حل مشکلات فقر و نابرابری جز در مواردی خاص، در اولویت آنها قرار ندارد.