۰۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۳
کد خبر: ۷۸۶۲۲۰
گزارش اختصاصی

کتاب چالش اسلام؛ نمود ترس از گسترش دین اسلام در بریتانیا

کتاب چالش اسلام؛ نمود ترس از گسترش دین اسلام در بریتانیا
کتاب «چالش اسلام» تیم دییپ، با تصویر خصمانه و غیرقابل اصلاح از اسلام، به منبع اصلی گسترش اسلام‌هراسی در بریتانیا تبدیل شده و زمینه‌ساز نفرت، تبعیض و خشونت در جامعه چندفرهنگی این کشور شده است.

به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، در سال‌های اخیر، مسئله اسلام‌هراسی به‌عنوان یکی از چالش‌های مهم اجتماعی و فرهنگی در جوامع غربی، به‌ویژه در بریتانیا، شدت گرفته است. انتشار کتاب جنجالی «چالش اسلام: شناخت و واکنش به نفوذ روزافزون اسلام در بریتانیا» نوشته تیم دییپ، با رویکردی صریح و گاه تحریک‌آمیز، به یکی از محورهای اصلی این بحث‌ها تبدیل شده است. این کتاب که از سوی جریان‌های محافظه‌کار منتشر شده، نه تنها به بازنمایی اسلام به‌عنوان تهدیدی برای هویت ملی بریتانیا می‌پردازد، بلکه با طرح دیدگاه‌هایی تفرقه‌انگیز، زمینه‌ساز گسترش نفرت و تبعیض علیه مسلمانان شده است.

در این راستا، ضرورت دارد محتوای این کتاب و پیامدهای آن را تحلیل کنیم؛ بررسی کنیم که چگونه گفتمان‌های مشابه می‌توانند به تشدید تنش‌های اجتماعی و سیاسی دامن بزنند.
در ادامه به واکاوی عمیق‌تر محتوای کتاب، واکنش‌های مختلف نسبت به آن و تأثیرات اجتماعی و سیاسی آن خواهیم پرداخت تا دریابیم چگونه می‌توان از بروز چنین آسیب‌هایی در جوامع جلوگیری کرد.

 

«چالش اسلام»؛ بازنمایی تهدیدآمیز اسلام و رواج اسلام‌هراسی در بریتانیا / در حال تکمیل

 

کتاب «چالش اسلام»؛ از تحلیل تا ترویج نفرت

کتاب جنجالی چالش اسلام: شناخت و واکنش به نفوذ روزافزون اسلام در بریتانیا نوشته تیم دییپ، اگرچه در ظاهر با ادعای تحلیل اجتماعی و فرهنگی منتشر شده، اما در واقع، مانیفستی تمام‌عیار در جهت ترویج اسلام‌هراسی و تحریک افکار عمومی علیه مسلمانان است. این اثر، نه یک تحلیل علمی مبتنی بر داده‌های اجتماعی و فرهنگی، بلکه گزارشی یک‌سویه و آغشته به پیش‌داوری است که با استفاده از زبانی شعارزده، مخاطب را به سمت هراسی سازمان‌یافته از اسلام سوق می‌دهد.

این کتاب که توسط انتشارات محافظه‌کار ویلبرفورس به چاپ رسیده، با تکرار کلیشه‌های نخ‌نما‌شده درباره اسلام، به جای بررسی عالمانه و منصفانه پدیده تنوع دینی و فرهنگی در بریتانیا، تصویری امنیتی و تهدیدمحور از مسلمانان ارائه می‌دهد. نویسنده، اسلام را نه یک دین الهی با سنت‌های اخلاقی و فرهنگی غنی، بلکه یک «ایدئولوژی سیاسی مهاجم» معرفی می‌کند که به زعم او، در پی «فتح خاموش غرب» از طریق سازوکارهایی چون مهاجرت، زادآوری، نهادسازی دینی و تأثیرگذاری فرهنگی است.

تیم دییپ با جعل مفاهیمی همچون «استعمار فرهنگی معکوس» و «تسخیر نرم»، نهادهایی مانند دادگاه‌های شریعت، مساجد و مدارس اسلامی را به عنوان ابزارهای «نفوذ دشمن» معرفی می‌کند. او صراحتاً خواهان کنترل شدید، محدودیت قانونی یا حتی تعطیلی این نهادهاست، بی‌آنکه به تبعات حقوقی، اجتماعی و اخلاقی چنین پیشنهادهایی توجه کند.

در موضعی که می‌توان آن را افراطی، نژادپرستانه و ضد پلورالیسم دانست، دییپ مدعی است که اسلام «ذاتاً غیرقابل اصلاح» است؛ به این معنا که حتی نسخه‌های معتدل، مدنی یا نواندیش دینی آن نیز تهدیدی برای غرب محسوب می‌شوند. از این‌رو، او گفت‌وگو، اصلاح درونی، یا همزیستی با مسلمانان را غیرممکن می‌داند و تنها راه‌حل را در «رهایی فردی مسلمانان از اسلام» و هم‌زمان، بازسازی جامعه بر پایه ارزش‌های «مسیحی‌ـ‌غربی محافظه‌کارانه» می‌بیند. این نگاه، آشکارا به بازتولید تبعیض دینی، نژادپرستی پنهان، و نوعی مداخله‌گرایی فرهنگی با پوشش «دفاع از هویت غربی» منتهی می‌شود.

علاوه بر این، کتاب چالش اسلام سیاست چندفرهنگی‌گرایی را به شدت مورد حمله قرار می‌دهد. دییپ این سیاست را عامل «تساهل افراطی» در برابر اسلام و تهدیدی برای یکپارچگی فرهنگی بریتانیا معرفی کرده و در عوض، از ناسیونالیسم فرهنگی دفاع می‌کند. در این چارچوب، او خواهان احیای «هویت مسیحی‌ـ‌بریتانیایی» در برابر آن‌چیزی است که «تهاجم اسلامی» می‌نامد، بدون آن‌که تفاوت میان اسلام‌گرایی سیاسی، دینداری فردی و مشارکت مدنی مسلمانان را در نظر بگیرد.

رویکرد این کتاب نه تنها به درک متقابل ادیان و همزیستی مسالمت‌آمیز یاری نمی‌رساند، بلکه از منظر حقوق بشری و اخلاقی نیز با چالش‌های جدی مواجه است. پیشنهادهایی مانند محدودسازی آزادی‌های دینی مسلمانان، گسترش نظارت‌های امنیتی، تبعیض نهادی، و تقویت مسیحیت محافظه‌کارانه به‌عنوان نیرویی برای «بازپس‌گیری فرهنگی»، بیش از آنکه راهکاری برای مدیریت تنوع فرهنگی باشند، بازتاب‌دهنده یک پروژه ایدئولوژیک مبتنی بر حذف و سرکوب هستند.

 
«چالش اسلام»؛ بازنمایی تهدیدآمیز اسلام و رواج اسلام‌هراسی در بریتانیا / در حال تکمیل
 
اسلام‌هراسی در بریتانیا؛ از آمار‌های تکان‌دهنده تا تبعیض‌های روزمره
 

کتاب چالش اسلام نمونه‌ای روشن از ادبیات راست‌گرای افراطی در غرب است که به‌جای ارائه راه‌حل‌های منطقی برای چالش‌های فرهنگی و دینی، بر طبل ترس، نفرت و دوقطبی‌سازی اجتماعی می‌کوبد. این اثر نه‌تنها بازتاب بحران عمیق در سیاست‌های هویتی بریتانیاست، بلکه نمادی از گرایش فزاینده جریان‌های محافظه‌کار برای بهره‌برداری سیاسی از احساسات ضداسلامی در جامعه اروپایی است. چنین گرایشی، در بلندمدت، نه تنها امنیت و آرامش مسلمانان، بلکه انسجام اجتماعی و عدالت فرهنگی را در معرض تهدید جدی قرار می‌دهد.

این در حالی است که نهادهای رسمی و رسانه‌های دولتی در بریتانیا، همچنان شعارهایی چون «تنوع فرهنگی»، «رواداری دینی» و «برابری فرصت‌ها» را در صدر گفتمان خود قرار داده‌اند. اما واقعیت زیسته میلیون‌ها مسلمان ساکن این کشور، روایت دیگری را بازتاب می‌دهد: روایتی تلخ از تبعیض‌های نهادی، کلیشه‌سازی رسانه‌ای، خشونت‌های روزمره و احساس ترس دائمی از دیده شدن به‌عنوان «بیگانه» یا «تهدید». کتاب‌هایی مانند چالش اسلام نه‌تنها آتش این بی‌اعتمادی را شعله‌ور می‌سازند، بلکه فاصله میان جوامع را بیشتر کرده و پروژه همزیستی را به حاشیه می‌رانند.

آمار‌هایی که زنگ خطر را به صدا درآورده‌اند
گزارش رسمی Tell MAMA نشان می‌دهد که در سال ۲۰۲۴، موارد نفرت‌پراکنی علیه مسلمانان در بریتانیا به رکورد بی‌سابقه‌ای رسیده است:
  • ۶,۳۱۳ حادثه ضدمسلمان ثبت شده‌اند، که ۴۳٪ افزایش نسبت به سال قبل داشته‌اند، از جمله ۵,۸۳۷ مورد تأییدشده.
  • حملات خیابانی نیز تا ۷۳٪ افزایش داشته‌اند، با ۳,۶۸۰ مورد در ۲۰۲۴، در مقایسه با سال قبل .
  • نفرت آنلاین نیز سر به فلک کشیده—با یک ۱,۶۱۹٪ رشد پس از جنگ اسرائیل–غزه و حمله سات‌پورت .

تل ماما تاکید کرده که اسلام‌هراسی دیگر به‌شکل پراکنده نیست، بلکه به جریانی ساختاری و سازمان‌یافته تبدیل شده است با پتانسیل تخریب در همبستگی اجتماعی و امنیت کلی کشور.

چهره مسلمان در رسانه‌ها؛ چهره‌ای تحریف‌شده
بر اساس گزارش بنیاد CFMM، بازنمایی منفی از مسلمانان در رسانه‌های بریتانیایی ۳۵۷٪ بیشتر از سایر گروه‌های اقلیت است. این یعنی اسلام‌هراسی نه‌تنها در سطح رفتار‌های فردی، بلکه در ساختار‌های رسانه‌ای و روایت‌سازی عمومی نیز ریشه دوانده است.
 
تبعیض شغلی؛ دیوار نامرئی پیشرفت

طبق نظرسنجی انجام‌شده توسط وب‌سایت Hyphen و شرکت تحقیقاتی Savanta ComRes، حدود ۶۹٪ از مسلمانان شاغل در بریتانیا تجربه نوعی رفتار ضداسلامی در محیط کار را گزارش کرده‌اند BOL News+5Hyphen+5Anadolu Ajansı+5. این تخلفات شامل مواردی مانند:

  • ۴۴٪ از مسلمانان هنگام تعامل با مشتریان یا ارباب رجوع
  • ۴۲٪ در رویدادهای اجتماعی یا جمع‌های کاری
  • ۳۸٪ در جلسات تیمی
  • ۳۲٪ در دوران بررسی عملکرد یا پروموشن
  • ۴۰٪ هنگام درخواست ارتقا شغلی

ابزارهای تبعیضی در استخدام و ارتقا

  • حدود ۳۷٪ گزارش داده‌اند هنگام مصاحبه استخدامی تبعیض دیده‌اند؛ این رقم در میان مسلمانان سیاه‌پوست به ۵۸٪ می‌رسد .
  • ۴۰٪ هم تجربه کرده‌اند که علنی یا ضمنی، آزادی یا پیشرفت شغلی‌شان تحت تأثیر نگاه منفی نسبت به ظاهر دینی‌شان (مانند حجاب یا ریش) بوده است .
 
«چالش اسلام»؛ بازنمایی تهدیدآمیز اسلام و رواج اسلام‌هراسی در بریتانیا / در حال تکمیل
 
ترس از دیده‌شدن؛ خودسانسوری جوانان مسلمان
مطالعات برجسته نشان می‌دهند که بسیاری از نوجوانان و جوانان مسلمان در بریتانیا برای پرهیز از تبعیض، خشونت یا قضاوت، از عینیت بخشی کامل به هویت مذهبی‌شان خودداری می‌کنند. آن‌ها عمدتاً رفتار روزمره خود را طوری تنظیم می‌کنند که «کمتر مسلمان‌نمایی» کنند:

طبق گزارش دانشگاه SOAS لندن، در میان ۲۰۰۰ دانشجوی مسلمان بریتانیا، ۷۵.۹٪ گفته‌اند برای «به نظر عادی آمدن» رفتارشان را تغییر می‌دهند؛

«من گاهی مجبورم بیش از حد دوستانه باشم تا پیش‌داوری‌ها را دفع کنم… از گفتن ‘ماشاءالله’ اجتناب می‌کنم زیرا ممکن است مرا تروریست فرض کنند» .

تحقیقات مرکز YoungMinds نشان داده بیش از ۷۸٪ از جوانان مسلمان اذعان دارند که در محیط مدرسه یا دانشگاه، با اسلام‌هراسی مواجه شده‌اند؛ و این باعث شده بسیاری در انتخاب پوشش حجاب یا بیان آشکار ایمان‌شان دچار تردید شوند .

همچنین، مطالعات نشان می‌دهند که بسیاری از آن‌ها حتی برای استخدام، از تغییر اسم یا «سفیدکردن رزومه» کمک می‌گیرند تا از قضاوت منفی در امان بمانند .

پیامدهای خودسانسوری هویتی چیست؟

  • تنش روانی و اضطراب اجتماعی: خودسانسوری نیازمند مراقبت دائمی از رفتار، عواطف و گفتار است؛ چیزی که در درازمدت به فشار روانی و خستگی ذهنی منتهی می‌شود .
  • نابودی تنوع فرهنگی: هنگامی که افراد از نشان دادن هویت‌شان هراس دارند، تنوع فرهنگی جامعه به خطر می‌افتد و محیط کار یا تحصیل یک‌دست‌تر و کم‌تنوع‌تر خواهد شد.

آمار ۷۸٪ مواجهه با اسلام‌هراسی میان جوانان مسلمان نشان می‌دهد که این پدیده جدی و فراگیر است، نه موردی گذرا.

 
«چالش اسلام»؛ بازنمایی تهدیدآمیز اسلام و رواج اسلام‌هراسی در بریتانیا / در حال تکمیل
 
وقتی کلمات به خشونت می‌انجامند؛ از کتاب «چالش اسلام» تا خیابان‌های خونین بریتانیا

در ژوئیه ۲۰۲۴، حمله‌ای با چاقو در شهر ساوت‌پورت بریتانیا رخ داد که منجر به کشته شدن سه دختر خردسال شد. این حادثه بدون آنکه هویت عامل مشخص شده باشد به سرعت در رسانه‌های راست‌گرا به مسلمانان نسبت داده شد، هرچند که تحقیقات پلیس نشان داد که عامل حمله، «آکسل روداکوبانا» ۱۷ ساله، متولد بریتانیا و از خانواده‌ای رواندایی بوده است.

همین روایت‌سازی شتاب‌زده، بهانه‌ای شد برای اعتراضات و شورش‌هایی که در بیش از ۲۰ شهر بریتانیا رخ داد که عمدتاً توسط گروه‌های راست‌گرا و ضد مهاجرت سازماندهی شده بود. این اعتراضات شامل حملات به مساجد، آتش‌سوزی، غارت مغازه‌ها و درگیری با پلیس بود. در مجموع، ۱٬۲۸۰ نفر بازداشت شدند و نزدیک به ۸۰۰ نفر متهم به ارتکاب جرم شدند. در این ناآرامی‌ها، بیش از ۱۳۰ افسر پلیس زخمی شدند.

این رویدادها نشان‌دهنده تأثیرات منفی اطلاعات نادرست و گفتمان‌های اسلام‌هراسانه بر امنیت اجتماعی و همبستگی ملی است. مقامات بریتانیایی بر لزوم مقابله با انتشار اخبار کذب و تقویت اعتماد عمومی به نهادهای دولتی تأکید کرده‌اند.

اما پشت این بحران چه بود؟
نه فقط یک حادثه، بلکه زمینه‌سازی ذهنی‌ای که ماه‌ها قبل توسط کتاب‌هایی نظیر «چالش اسلام» صورت گرفته بود. این اثر ضداسلامی که در پوشش تحلیل اجتماعی، اما با لحنی تحریک‌آمیز منتشر شد، دقیقاً همان نوع ادبیاتی است که فضای ذهنی جامعه را برای پذیرش نفرت، تبعیض و خشونت آماده می‌کند.
 
چرا که گفتمان‌های اسلام‌هراسانه، فقط در صفحات کتاب یا ستون‌های روزنامه باقی نمی‌مانند. آنها ذهن مخاطب را تسخیر کرده، باور‌های غلط می‌سازند و سرانجام، در قالب نفرت‌پراکنی خیابانی، تبعیض نهادی، و حتی قتل ظهور می‌کنند. اتفاقی که نه‌فقط در بریتانیا، بلکه پیش‌تر در فرانسه، آلمان و آمریکا نیز به‌وضوح دیده شده است.
 
در نهایت کتاب «چالش اسلام» نمونه‌ای بارز از ادبیات ضداسلامی و اسلام‌هراسانه است که با بهره‌گیری از زبان شعارزده و کلیشه‌های پیش‌ساخته، نه تنها به درک صحیح و علمی از تنوع دینی و فرهنگی نمی‌پردازد، بلکه به گسترش نفرت و دوقطبی‌سازی اجتماعی دامن می‌زند. این اثر، به جای اینکه بستری برای گفت‌وگوی سازنده و همزیستی مسالمت‌آمیز فراهم کند، با تصویرسازی تهدیدآمیز از اسلام، فضا را برای تبعیض، خشونت و محدودسازی آزادی‌های دینی مسلمانان آماده می‌سازد.
«چالش اسلام» بیش از هر چیز، نمادی از بحران سیاست‌های هویتی و فرهنگی جوامع غربی است که بدون مواجهه عادلانه با تنوع و تفاوت، به تشدید شکاف‌ها و آسیب‌های اجتماعی منجر می‌شود.
رشیدیان
ارسال نظرات