با این سلاح، به جنگ دروغپردازان بروید

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در روزهایی که کشور بار دیگر با حوادثی تلخ و سرنوشتساز مواجه شده، نقش روایتگری بش از همیشه اهمیت مییابد. آنچه امروز در قالب جنگ ۱۲ روزه ایران رخ داده، اگر در لحظه ثبت و تحلیل نشود، به سرنوشتی مشابه بسیاری از جنگها و مقاومتهایی دچار خواهد شد که فراموش شدهاند.
مهناز فتاحی، از نویسندگان حوزه ادبیات پایداری، در گفتوگویی با ما بر اهمیت ثبت روایت در لحظه و مسئولیت نویسندگان در این مسیر تأکید کرد.
فتاحی گفت: جنگ ۱۲ روزه اخیر ایران، درست مانند هشت سال دفاع مقدس، سرشار از موضوعات و سوژههایی است که باید روایت شوند. اگر این اتفاق نیفتد، حق مطلب ادا نشده و بخش بزرگی از حافظه تاریخی ما از بین خواهد رفت. در دوران دفاع مقدس، ادبیات پایداری به تدریج شکل گرفت و متأسفانه بسیاری از خاطرات و روایتها از دست رفت، چون ما آن را به موقع روایت نکرده بودیم.
نویسنده کتاب «فرنگیس» با اشاره به امکانات گسترده رسانهای و دسترسی سریع به اطلاعات در عصر حاضر افزود: امروز شرایطی داریم که میتوانیم در همان لحظهای که اتفاقات در حال وقوع است، آنها را ثبت و ضبط کنیم. در گذشته، پس از پایان جنگ تازه متوجه شدیم که باید روایت کنیم. اما زمان گذشته بود و بسیاری از راویان اصلی از دنیا رفته یا خاطراتشان را فراموش کرده بودند.
وی تأکید کرد: این تجربه تاریخی باید به ما هشدار دهد که روایت در لحظه، چقدر حیاتی است. نباید اجازه بدهیم قصهها از دست بروند. امروز وظیفه ماست که با جزئیات، دقیق و در لحظه روایت کنیم. اکنون در حوزه هنری کرمانشاه، که بنده مسئول ادبیات پایداری آن هستم، نشستی با نویسندگان جوان برگزار کردیم و از آنها خواستیم تا روایت این جنگ را همین امروز بنویسند.
او با اشاره به اهمیت نقش مردم در روایتگری بیان کرد:دعوت میکنیم از همه نویسندگان، بهویژه جوانان، که اگر دستی بر قلم دارند و قدرت روایت دارند، دستنوشتههای خود را برای ما ارسال کنند. هدف این است که این آثار منتشر شود، مورد استفاده قرار گیرد و حق این روزها ادا شود.
نویسنده کتاب «پناهگاه بیپناه» درباره عناصر لازم برای تبدیل یک جنگ به روایت دراماتیک و داستانی اظهار داشت: جنگ از دل زندگی برمیخیزد. زندگی ترکیبی از لحظات غم، شادی، سختی و آرامش است، و جنگ لحظهای است که این تعادل به هم میریزد. اگر فقط از بُعد نظامی به جنگ نگاه کنیم، با چند عملیات و درگیری نظامی مواجهایم. اما اگر با نگاهی انسانی نگاه کنیم، با لحظات پر از اضطراب، دلهره، غم، امید، دلدادگی و از خودگذشتگی روبهرو میشویم.
وی ادامه داد:در کار ثبت تاریخ شفاهی، ما با استفاده از عناصر داستانی، ساختارهای روایی و همچنین بار عاطفی و احساسی روایت، خاطره را به یک اثر مستند و تأثیرگذار تبدیل میکنیم. این ظرفیت در اغلب روایتها وجود دارد؛ از شهدا و جانبازان گرفته تا مادران، پدربزرگان، کودکان و هر کسی که آن لحظات را زیسته است.
به گفته فتاحی، یک روایت موفق باید بر پایه واقعیت، اما با بیانی هنرمندانه و جذبکننده شکل گیرد. وی افزود: روایتی موفق است که واقعگرایانه باشد، بتواند مخاطب را جذب کند و با زبانی هنری و مؤثر نوشته شود.
این نویسنده در پایان، با اشاره به نقش تعیینکننده روایت در شکلدهی به افکار عمومی و نتیجهگیری تاریخی جنگها گفت: در نهایت، آنکس که بهتر و سریعتر روایت میکند، موفقتر خواهد بود. اگر ما روایت نکنیم، دیگران به شیوهای نادرست روایت خواهند کرد. همین حالا هم در فضای رسانهای روایتهای نادرست زیادی شکل گرفته است. گاهی میبینیم ماجرایی که شنیدهایم، اصلاً آن چیزی نیست که واقعاً رخ داده. پس امروز وظیفه نویسندگان ما این است که روایت درست را با زبان هنری و تأثیرگذار ارائه دهند.
وی افزود: نویسندگان، مسئول نگارش حافظه تاریخی ما هستند. اگر با دقت و تعهد ننویسند، این حافظه تحریف میشود یا از بین میرود. زمان ثبت حقیقت، همین حالاست.