بیانیه جبهه اصلاحات؛ بازتولید نسخههای شکستخورده و تکمیل پازل دشمن

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، صدور بیانیه اخیر جبهه اصلاحات که در آن راهحل مشکلات کشور به «مذاکره جامع و مستقیم با آمریکا»، «تعلیق داوطلبانه غنیسازی»، «پذیرش نظارتهای گستردهتر آژانس بینالمللی انرژی اتمی» و «آزادی زندانیان سیاسی» گره زده شده است، بار دیگر این پرسش را پیش روی افکار عمومی قرار داده که چرا بخشی از جریان سیاسی کشور به جای ارائه راهکارهای درونزا و مبتنی بر ظرفیتهای بومی همچنان نسخههای شکستخورده و تحمیلی غرب را بهعنوان تنها راهحل معرفی میکند؟
این بیانیه از چند زاویه قابل تأمل است:
۱. تکمیل سناریوی دشمن در شرایط جنگ ترکیبی
در حالی که ایالات متحده و همپیمانانش سالهاست پروژه «فشار حداکثری» را با هدف تسلیم ملت ایران دنبال میکنند و شکست این راهبرد برای همه آشکار شده است تکرار همان گزارهها از سوی یک جریان داخلی چیزی جز تکمیل پازل دشمن نیست. دشمن بهخوبی میداند که فشار اقتصادی بدون پیوست روانی و رسانهای به نتیجه نمیرسد؛ لذا در چنین شرایطی صدور بیانیههایی از درون کشور که با بزرگنمایی مشکلات و القای یأس نسخه مذاکره و عقبنشینی را تجویز میکند دقیقاً همان کارکردی را دارد که اتاقهای فکر آمریکایی و اروپایی به دنبال آن هستند.
۲. نادیده گرفتن تجربه تاریخی برجام
بیانیه جبهه اصلاحات عملاً بازگشت به عقب و نادیده گرفتن تجربه پرهزینه برجام است. مگر نه اینکه ایران با حسننیت و فراتر از تعهدات خود محدودیتهای گستردهای را پذیرفت؟ و مگر نه اینکه طرف مقابل نهتنها به وعدههای خود عمل نکرد بلکه تحریمها را تشدید کرد؟ امروز بازتولید همان نسخه شکستخورده نهتنها حلّال مشکلات کشور نیست بلکه تکرار خطای استراتژیک گذشته و تحمیل هزینههای مضاعف بر ملت خواهد بود.
۳. غفلت از نیاز مبرم کشور به وحدت ملی
جامعه امروز بیش از هر زمان دیگر به همبستگی، انسجام و پرهیز از دوقطبیسازیهای بیثمر نیاز دارد. القای این گزاره که تنها راهحل مشکلات کشور تسلیم در برابر خواستههای آمریکا است چیزی جز شکافافکنی و ایجاد یأس در میان مردم و نیروهای انقلابی به همراه ندارد. این در حالی است که تجربههای متعدد نشان دادهاند هرگاه ملت ایران با وحدت و اتکا به ظرفیتهای داخلی حرکت کردهاند حتی سختترین موانع نیز از سر راه برداشته شده است.
۴. وظیفه قوه قضاییه و مدعیالعموم
بر اساس قانون اساسی دادستانی بهعنوان مدعیالعموم وظیفه صیانت از امنیت عمومی جامعه را بر عهده دارد. امروز جنگ دشمن بیش از آنکه صرفاً اقتصادی باشد جنگی ترکیبی و روانی است که ذهن و امید مردم را هدف گرفته است. از این منظر صدور بیانیههایی که زمینهساز تشویش اذهان عمومی، التهابآفرینی و القای ناامیدی است نمیتواند خارج از دایره مسئولیت دستگاه قضایی باشد. ورود قاطع، شفاف و بازدارنده قوه قضاییه به این موضوع نهتنها یک ضرورت قانونی بلکه یک مطالبه اجتماعی است.
۵. نقش نخبگان و فعالان سیاسی
همانقدر که دشمن برای جنگ رسانهای و روانی سرمایهگذاری میکند وظیفه نخبگان، اندیشمندان و فعالان سیاسی در تبیین حقیقت دوچندان میشود. آنان باید با روشنگری مستمر خطرات چنین رویکردهایی را برای جامعه تبیین کنند و با ارائه تحلیلهای عمیق اجازه ندهند روایت دشمن و دنبالههای داخلیاش فضای عمومی جامعه را قبضه کند. مهمتر از همه این وظیفه متوجه نخبگان است که راهحلهای بومی، عملی و متکی بر ظرفیتهای داخلی را برجسته کرده و امید اجتماعی را تقویت کنند.
جمعبندی
بیانیه اخیر جبهه اصلاحات نه یک پیشنهاد سیاسی برای حل مشکلات بلکه بخشی از پازل جنگ ترکیبی دشمن علیه ملت ایران است. تجربههای گذشته نشان داده است که عقبنشینی در برابر آمریکا نهتنها به رفع تحریمها منجر نمیشود بلکه به زیادهخواهی بیشتر دشمن نیز دامن میزند. آنچه امروز کشور نیاز دارد نه بازگشت به نسخههای شکستخورده غربی بلکه تقویت همبستگی ملی، اعتماد به توان داخلی و ایستادگی هوشمندانه در برابر فشارهای خارجی و جریانهای داخلی همسو با آن است.