حجتالاسلام والمسلمین محمدباقر پورامینی:
ریشههای دوگانهپنداری ایرانیت و اسلامیت ساختگی و غیر واقعی است
مدیر مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه: این تقابل ریشهای در هویت ایرانی ندارد و محصول جریانهای روشنفکری متأخر و سیاستهای فرهنگی پهلوی است.
به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، حجتالاسلام محمدباقر پورامینی، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، در نشست اندیشهورزی بررسی و تحلیل نسبت و مناسبات اسلامیت و ایرانیت که امروز در پژوهگاه فرهنگ و اندیشه برگزار شد، با تبیین ریشههای تاریخی دوگانهپنداری ایرانیت و اسلامیت تأکید کرد: هویت ایرانی ـ اسلامی، بهویژه از دوره صفویه، عامل وحدت و انسجام ملی ایرانیان بوده است.
وی با اشاره به اینکه در آن دوران تفکیک میان ایرانیت و اسلامیت عملاً بیمعنا بود، گفت: هویت یکپارچه ایرانی ـ اسلامی مسیر شکلگیری ایران مقتدر و تمدنی را فراهم کرد.
حجتالاسلام پورامینی با طرح این پرسش که این دوگانهسازی چگونه و از چه زمانی به یک مسئله گفتمانی تبدیل شد، تصریح کرد: بیشتر پژوهشگران خاستگاه این جریان را به دوران متأخر و در پیوند با روشنفکران عصر مشروطه میدانند؛ جریانی که زمینههای آن پیش از مشروطه فراهم شده بود.
مدیر مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه با اشاره به تحلیل ملکالشعرای بهار در تاریخ ادبیات افزود: بهار، خاستگاه عربستیزی و تقابل با اسلام را در آثار میرزا آقاخان کرمانی جستوجو میکند؛ جریانی که در کنار میرزا فتحعلی آخوندزاده شکل گرفت و با تکیه بر مفهوم آریاییگرایی، دوگانه ایرانیت ـ اسلامیت را ترویج کرد.
حجتالاسلام پورامینی خاطرنشان کرد: در ادبیات این دو، واژه عرب بهعنوان جایگزینی برای اسلام به کار میرفت و نقد اعراب عملاً با هدف حمله به اسلام صورت میگرفت.
وی با ذکر نمونههایی از نامهها و نوشتههای آنان گفت: این افراد با تقلیل اسلام به پدیدهای قومی و عربی، میکوشیدند اسلام را بیگانه با فرهنگ ایرانی نشان دهند و آن را عامل عقبماندگی و تباهی ایران معرفی کنند.
در ادامه، وی با اشاره به اینکه هویت یکپارچه ایران اسلامی در طول تاریخ عامل انسجام ملی و شکلگیری دولتهای قدرتمندی چون صفویه بوده است، افزود: این تفکیکسازی ریشه در دوران پیش از مشروطه دارد؛ جایی که آقاخان کرمانی و آخوندزاده با رویکرد اسلامستیزانه خود این دوگانه را وارد فضای فکری ایران کردند.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه افزود: این گفتمان در دوره پهلوی به یک ایدئولوژی باستانگرایانه بدل شد. نمونه آن، آثار نویسندگان دوره میانی حکومت رضاخان است؛ نویسندگانی که با رویکردی واحد و اسلامستیزانه، روایت ایران پیش و پس از اسلام را بازسازی کردند.
حجتالاسلام پورامینی اظهار داشت: گرچه بسیاری از چهرههای برجسته مشروطهخواه چنین نگاهی نداشتند، اما این گفتمان در دوره پهلوی به یک نظام فکری تثبیتشده تبدیل شد و در عرصههای فرهنگی، آموزشی و سیاسی بهطور فراگیر نهادینه گردید.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به نقش نویسندگان عصر پهلوی در ترویج باستانگرایی افزود: برخی از نویسندگان با گرایشهای موسوم به “ایرانپرستی”، حمله اعراب به ایران را دستمایه داستانها و مقالات خود قرار دادند و این رویکرد ادبی، بازتاب همان گفتمان میرزا آقاخان کرمانی و آخوندزاده بود که اسلام را بیگانه و ایران را تنها در قالب باستانی آن تعریف میکرد.
حجتالاسلام پورامینی تصریح کرد: بگونه ای که برخی از این نویسندگان با همین نگاه، اسلام را پدیدهای بیگانه و مانع پیشرفت ایران معرفی کردند و مسیر تقابل هویتی را تشدید نمودند.
وی تصریح کرد: این جریان فکری در دوره پهلوی اول بهتدریج ایدئولوژی رسمی حکومت شد و در پهلوی دوم بهطور کامل نهادینه گردید؛ تثبیت هفتم آبان بهعنوان روز کوروش، برجستهسازی اسطوره آریایی، ترویج گسترده ادبیات باستانگرا، تغییر تقویم رسمی کشور و تبدیل آن به تقویم شاهنشاهی، همگی در راستای ایجاد هویت جدید مبتنی بر باستانگرایی و گسست از هویت اسلامی بود.
حجتالاسلام پورامینی تأکید کرد: تقویم هزارساله ایران که در اثر تاریخی و فرهنگی مردم شکل گرفته بود، ابتدا به شمسی و سپس در سال ۱۳۵۵ به تقویم شاهنشاهی تبدیل شد؛ اقدامی که آشکارا با هدف تمایزگذاری هویتی نسبت به کشورهای عربی و اسلامی انجام گرفت.
وی با اشاره به نقدهای بنیادین علامه شهید مرتضی مطهری نسبت به جریان باستانگرایی گفت: شهید مطهری در دهه ۴۰ و ۵۰ با ردیابی دقیق خاستگاه این اندیشه، نشان داد که ایرانیت و اسلامیت نهتنها در تقابل با هم نیستند، بلکه در قالب هویت واحد ایران اسلامی بهطور متقابل یکدیگر را تقویت کردهاند. وی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران را از آثار محوری در بازخوانی علمی این موضوع دانست.
حجتالاسلام پورامینی با اشاره به اینکه ملیتپرستی افراطی برخلاف مبانی تعلیمات اسلامی است، افزود: این جریان تنها مختص ایران نیست؛ در ترکیه با ترکیسم و در جهان عرب با عربیسم بازتولید شده است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه در جمعبندی سخنانش تأکید کرد: انقلاب اسلامی عملاً باطلالسحر این جریانها بود و نشان داد که هویت یکپارچه ایران اسلامی رمز موفقیت، پایداری و استمرار قدرت ملی است؛ همانگونه که در حماسه دوازدهروزه نیز مشاهده شد.
ارسال نظرات