اندیشه عرفانی و سیاسی امام خمینی مورد غفلت قرار گرفته است
حجت الاسلام محمد مهدی گرجیان، عضو هیئت علمی دانشگاه باقر العلوم(ع) در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا بیان داشت: بعد فلسفی و عرفانی امام خمینی(ره) تحت شعاع شخصیت سیاسی، اجتماعی و مرجعیت ایشان قرار گرفته است.
امام خمینی تابوی فلسفه و عرفان را در حوزه های علمیه شکست
وی با اشاره به اینکه باید ابعاد عرفانی امام خمینی(ره) بازبینی شود ادامه داد: بنیانگذار جمهوری اسلامی در رشته عرفان و فلسفه دارای کتاب و نظر هستند و کتاب های عرفانی خویش را در سنین جوانی به رشته تحریر درآوردهاند.
وی اظهار داشت: مهجوریت فلسفه و عرفان در حوزههای علمیه موجب شده تا مقامات عرفانی و جایگاه فلسفی امام خمینی(ره) با بی توجهی روبرو شود.
این استاد حوزه و دانشگاه اظهار داشت: امام خمینی(ره) به بزرگترین کتابهای عرفانی همچون نصوص الحکم و مصباح الانس تعلیقه زده و شرح نوشتهاند، این در حالی است که شرح این کتب به جز برای استادان عالی فلسفه و عرفان امکانپذیر نیست.
استاد جامعه المصطفی العالمیه اظهار داشت: ابعاد عرفانی و فلسفی امام خمینی(ره) حتی در تفسیر قرآن وی نیز بروز و ظهور دارد.
وی بیان داشت: امام خمینی(ره) در عصری به عرفان و فلسفه پرداخت که این گونه مباحث در حوزه های علمیه یک جرم محسوب میشد.
این استاد حوزه علمیه بیان داشت: امام راحل در دفاع از کیان دین دست به کار شدند و به تدریس و تالیف کتاب در زمینه عرفان و فلسفه روی آوردند.
وی گفت: ایشان تفکر فقهی و سیاسی انقلاب اسلامی را با چاشنی عرفان اسلامی همراه کرد.
رویکرد فلسفی امام خمینی به علم اصول
وی بیان داشت: نظریات فلسفی امام خمینی(ره) موجب شده تا علم اصول را با دقت فروانتری مورد ملاحطه قرار دهند و نظریات ابتکاری قابل قبولی ارائه دهند.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: امام خمینی(ره) در بحث وضع و اقسام چهارگانه وضع که اصولیها قسم چهارم (وضع خاص، موضوع له عام) را محال میدانند اما امام خمینی این فرض را ممکن میداند.
وی بیان داشت: امام خمینی(ره) بحث الفاظ را به روح معانی میداند و توسعه معنایی وسیعی برای الفاظ ایجاد می کند که با این نظریه به راحتی میتوان معنای هفتاد بطن داشتن قرآن را به خوبی فهمید.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: امام خمینی(ره) در بحث استفاده لفظ در اکثر از معنای واحد که مورد اختلاف شدید اصولیها است و اکثر اندیشمندان قائل به امتناع هستند، با اشاره به اینکه این استعمال اشکالی ندارد، در تعلیل این مساله میگویند وضع یک امر مادی نیست بلکه از ادراکات است که دارای تجرد است پس می توان در اکثر از معنای واحد استفاده شود. /909/ت302/ع