حوزه علمیه اهواز با پیشینهای 1200 ساله
اهواز از نخستین قرون اسلام شهری شیعه نشین بوده و همچون قم و ری از اندک مراکز شیعه در ایران به شمار میرفته است.
پیشینه حوزه علمیه اهواز به قرن دوم تا پنجم هجری برمیگردد که بزرگانی چون حسن بن سعید، حسین بن سعید، علی بن مهزیار، محمد بن مهزیار، ابراهیم بن مهزیار اهوازی ، خاندان نوبختی و دیگران در این منطقه میزیستند و در کسب و ترویج علوم دینی می کوشیدند. همان گونه که اشعریها در قم و بزرگانی در ری بودند و زعامت شیعیان را به عهده داشتند.
اهواز در آن سدهها مرکز علمی و اقتصادی منطقه بود تا آن که از قرن پنج به بعد با حوادثی چون سیل و زلزله و طاعون از رونق افتاد.
در قرن چهارده از شکوه اهواز تنها روستایی به نام ناصری باقی ماند، ولی با رفتوآمد کشتیها در کارون و تأسیس شرکت این شهر رشد کرد و رونق یافت.
در اهواز جدید که در دوره قاجاریه و پهلوی خود را در فرهنگ چیره فراماسونری و غربی مییافت، تقاضا و جایگاهی برای حوزه علمیه وجود نداشت، گرچه بیوت علمی و شخصیتهای روحانی در این شهر میزیستند مانند سید عیسی کمالالدین که در جهاد علیه استعمار انگلیس شرکت داشت و بیت مرحوم صاحب جواهر و شیخ نصرالله هویزی کرمی پدر شیخ طاها هویزی و برخی دیگر در دشت آزادگان و اطراف.
رونق دوباره حوزه علمیه اهواز
در سال 1350 قمری، نزدیک هشتاد سال پیش، حوزه مرحوم آیتالله میرزا جعفر انصاری تاسیس شد و بیوت انصاری، سادات مرعشی و جزایری هم پس از آن به اهواز مهاجرت کردند و حوزهها رونق گرفت. مدارس دیگری چون مدرسه آل طیب، مدرسه مرعشی (بروجردی) در 1338 شمسی و دارالعلم بهبهانی در 1345 شمسی و مدرسه آیتالله کرمی به دنبال آن آغاز به کار کردند.
به دلیل فضای حاکم پیش از انقلاب و تأثیر تجددمآبی و فرهنگ غربی، مردم اهواز علاقهای برای حضور در حوزه نداشتند و طلاب این مدارس از اطراف این شهر مانند دهات ایزه، باغ ملک، رامهرمز، دشت آزادگان و عربها و لرهای حاشیه استان جذب شده بودند. در واقع روحانیت اهواز مهاجر بود و از 120 طلبه تنها بیست نفر اهوازی بودند.
حوزه علمیه اهواز پس از انقلاب دچار دگرگونی اساسی شد و آیتالله جزایری در این تحول نقش محوری داشت.
آیت الله جزایری از سال 53 نماینده امام خمینی(ره) در خوزستان بود. خانه ایشان محل آمد و شد بچههای انقلابی بود. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) در سال شصت وی را به امامت جمعه اهواز منصوب کردند که این مساله همزمان با آغاز جنگ تحمیلی و تعطیلی مدارس علمیه در این شهر بود، از این رو اساتید و طلاب مدارس علمیه اهواز یا هجرت کردند یا به جبهه اعزام شدند و برخی هم به روستاهای خود بازگشتند.
در این زمان به ابتکار آیتالله جزایری، مرحوم شیخ احمد سیاحی، مرحوم شیخ حسین فردوسی و آقای سید خضر طلاب را در عباسیه جمع کردند، این در حالی بود که نیروهای بعثی تا ده کیلومتری اهواز پیش آمده بودند و شهر را با خمپاره میزدند. درس و بحث آغاز شد و با گرم شدن حضور طلاب و اشتیاق بیشتر آنان، این حوزه جنگی از عباسیه به مدرسه کوچک مرعشی منتقل شد تا حوزوی بودن آن بیشتر نمود یابد. پس از گذشت دو سه ماه طلاب همراه با آیتالله جزایری به درالعلم رفتند.
دارالعلم مدرسه بزرگی بود که پس از شش سال تعطیلی با هماهنگی سید عبدالله، فرزند مرحوم آیتالله بهبهانی در اختیار طلاب جوان قرار گرفت.
دارالعلم موقعیت خوبی در راستای انقلاب داشت، یکی از مراکز آغاز حرکتهای انقلابی بود و تظاهرات بزرگ اهواز از آن جا شکل میگرفت. در زمان جنگ هم محل پشتیبانی جبههها بود و مردم از آن جا کمکهای خود را به جبهه ارسال میکردند. دارالعلم اکنون استخوانبندی محکمی دارد و به یک مرکز علمی تبدیل شده است.
تاسیس بزرگترین مدرسه علمیه خوزستان
گام بعدی تاسیس مدرسه امام خمینی(ره) به دست آیت الله جزایری بود. وی در سال 60 با گزینش نیروهای مستعد بسیجی از بین خانوادههای مذهبی این مدرسه علمیه را بنیان نهاد و خود به تدریس جامع المقدمات، نخستین کتاب حوزههای علمیه پرداخت، ولی با آغاز عملیات، طلاب بسیجی ماندنی نبودند و گاه همراه استاد خود مدرسه را تعطیل میکردند و در منطقه جنگی حلقه درس تشکیل میدادند و به این وسیله به عملیات فرهنگی، رزمی میپرداختند.
از این طلاب دهها نفر شهید، زخمی و اسیر شدند. شاگردان امروز این مدرسه بزرگ، میراثدار چنین سربازانی هستند که در جهاد اصغر و اکبر جسم و جان خویش را با خدا معامله کردند.
مدرسه علمیه امام خمینی (ره) اهواز امروز بزرگترین مدرسه علمیه استان است. بیش از ششصد طلبه جوان و فعال دارد و قریب به دویست نفر در درس خارج فقه و اصول آن شرکت میکنند.
این مدرسه علمیه دارای بخشهای تخصصی، کتابخانه و دارالتحقیق است و هنگام ظهر دهها طلبه از این مدرسه برای اقامه نماز جماعت به سوی مساجد ، ادارهها و مدارس آموزش و پرورش رهسپار میشوند.
مساجد شهر اهواز را طلاب جوان و مصمم اداره می کنند و در برخی مساجد حضور چند صد جوان برای شرکت در نماز جماعت و فعالیتهای فرهنگی که تا پاسی از شب ادامه دارد، جلوه ویژه و امیدوار کنندهای به فضای مذهبی و فرهنگی شهر میبخشد.
نکته جالب این جاست که حوزه علمیه اهواز شیوه نظاممندی را برای گزینش طلاب برگزیده است، به گونهای که جذب طلاب از راه مساجد صورت میگیرد و جوانانی که چندین سال در مساجد فعال بوده و در کلاسهای گوناگون شرکت داشتهاند به شرط دارا بودن از استعداد بالا برای تحصیل در حوزه جذب میشوند.
گام بعدی در راستای برنامههای زیربنایی علمی در این شهر، تاسیس حوزه علمیه مکتبالزهرا(س) خواهران به دست آیتالله جزایری بود. این مرکز علمی تاکنون بیش از چهارصد فارغ التحصیل داشته است. و هم اکنون قریب به 5000 طلبه خواهر در سطوح دو و سه و چهار در خوزستان به فعالیت علمی مشغول هستند.
در مناطق محروم و حاشیه شهر هم دو مدرسه علمیه برادران و دو مدرسه علمیه خواهران تأسیس شده است.
مدارس علمیه اهواز هم اکنون با مساجد ارتباط تنگاتنگی دارند و آمار مجموع طلاب این شهر بیش از دو هزار نفر یعنی بیست برابر پیش از انقلاب است. و آمار طلاب استانی بسیار فراتر از این مقدار است.
تاسیس مدارس سفیران هدایت، دوره کارشناسی ارشد تبلیغ، راه اندازی موسسه آموزش عالی امیرالمومنین(ع) و تاسیس موسسه تخصصی امیرالمومنین(ع) نیز از دیگر فعالیت های حوزه علمیه اهواز به شمار می آید.
مردم اهواز و خوزستان از دیر باز شیعه بودهاند و از صدر اسلام تا کنون بر خلاف تبلیغات مسموم دشمنان هیچگونه انحراف مذهبی در این منطقه شیعه نشین دیده نشده است. بومیان این خطه از ایران بزرگ از ابتدا اسلام را با چهره تشیع دیدهاند و آن را با امیر مؤمنان، علی(ع) شناختهاند.
علاقه شیعیان اهوازی به دین و مذهب خود چنان بالاست که میتوان نماز جماعتهای پرشور در مساجد و برگزاری مراسمهای مذهبی در حسینیهها را نشان پر افتخار آنان دانست. این همه البته به همت و تلاش پیگیر علمای وارسته دیروز و حضور عالمانه و مردمدارانه فرهیختگان حوزوی امروز است. /آیت الله محسن حیدری/بازنویسی اصغر غیبی
/945/ز402/ر