فقدان اتحاد ادیان توحیدی راه را برای قدرتهای سلطهگر هموار کرده است

به گزارش خبرگزاری رسا، آیتالله حسین مظاهری، رییس حوزه علمیه اصفهان به دومین همایش بینالمللی ادیان توحیدی پیام صادر کرد.
متن پیام رییس حوزه علمیه اصفهان به شرح زیر است:
قالالله تعالی: «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ، وَ تَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَینَهُمْ کُلٌّ إِلَینا راجِعُونَ، فَمَنْ یعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا کُفْرانَ لِسَعْیهِ وَ إِنَّا لَهُ کاتِبُونَ».
اکنون که بار دیگر همایش بینالمللی ادیان توحیدی با حضور فرهیختگان ادیان در شهر اصفهان، که سابقه تاریخی و کهن التقاء و تقریب بینالادیان را داراست، برگزار میشود، باید ضمن قدردانی از همه مسؤولان برپایی این همایش و میهمانان گرامی آن، یکبار دیگر بر ضرورت اتّحاد و انسجام هرچه بیشتر پیروان ادیان الهی در برابر آسیبها و آفتهای بزرگ اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و اقتصادی که جهان معاصر را محاصره کرده است، پای بفشاریم و به صورت جدّی و فراتر از نشستها و گفتگوهای ظاهری برای یافتن راهکارهای این وحدت و یکپارچگی، تلاش فکری و عملی بنماییم.
به ویژه رهبران و فرهیختگان و اندیشمندان ادیان توحیدی در این راستا وظایف خطیری بر دوش دارند، هم مسؤولیت تلاش معرفتی و علمی و هم نقش عملی و راهبَری، بیشک این دو قشر تأثیرگذار در جوامع دینی و توحیدی با تکیه بر مشترکات فراوان و وحدتبخش مذهبی و عقیدتی، میتوانند راه را برای پیشرفتهای هماهنگ و متّحد متدینان در همۀ زمینهها و تعامل و ترابط مسالمتآمیز و تعالیبخش آنان خصوصا در عرصههای فرهنگی و اقتصادی هموار کرده و نیز راه را بر تسلّط و سیطره بیگانگان و مخالفان ادیان و مذاهب بر سرنوشت ملّتها و امّتهای دینی و توحیدی، سدّ نمایند.
در دنیای معاصر، مسأله اقتصاد، یکی از عرصههای بسیار جدّی و تأثیرگذار است که راه نفوذ و سیطرۀ بیگانگان به سایر عرصههای فردی و اجتماعی نظیر فرهنگ، سیاست و اخلاق را نیز گشوده است و بدینوسیله، دشمنانِ توحید و مکاتب توحیدی، اهداف پنهان و آشکار خود را در میان ملّتهای متدین، دنبال میکنند.
در ساحت بزرگ و پیچیده اقتصاد، موضوع کار و تولید، اساس و زیربناست و از این جهت تعیین عنوان «کار و تولید از منظر ادیان توحیدی» برای همایش حاضر، مناسبتی تام و تمام با یکی از ضرورتهای شایان توجّه در جهان کنونی دارد.
نگرشی هرچند کوتاه به تاریخ همه ادیان و کارنامه درخشان پیامبران الهی که سرمشق انسان و جامعه انسانی بودهاند، به خوبی نشان دهنده اهتمام جدّی همه آنان به مسأله کار و تولید است.
پیامبران خداوند در مرحله اول، خود، به این موضوع زیربنایی، اقدام کردهاند و کارهایی که به اقتضاء جوامع آن روز، در رتبه اجتماعی مقبول و در عین حال همراه با تلاش و خدمترسانی به همنوعان و سایر اعضاءِ جامعه بوده است، همانند چوپانی، خیاطی، زرهبافی و کشاورزی و نظایر آن را بر عهده گرفتهاند و در عمل، به پیروان خویش نشان دادهاند که سستی و کاهلی به ویژه در تأمین اقتصاد و معیشت روزانه، از هیچ اساس دینی و عقلی برخوردار نیست و کاهلی و تخدیر و رکود اقتصادی و تن در دادن به محرومیتهای خود ساخته یا زیر سلطه بیگانگان قرار گرفتن و توجیه این روحیات ناپسند از طریق دین و آموزههای دینی مثل «تضمین روزی از طرف خداوند» و «ثابت و مقدّر بودن روزی هر شخص و ملّت» توجیهی سراسر غلط و انحرافی و پرداخته اذهان نادان و یا بیمار است.
قرآن کریم، کتاب آسمانی آخرین پیامبر الهی و توحیدی در سوره مبارکه نجم، به بیان یک اصل کلّی مورد تأکید همه ادیان و آیینهای آسمانی در این زمینه پرداخته و میفرماید «أَمْ لَمْ ینَبَّأْ بِما فی صُحُفِ مُوسی، وَ إِبْراهیمَ الَّذی وَفَّی، أَلاَّ تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری، وَ أَنْ لَیسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی، وَ أَنَّ سَعْیهُ سَوْفَ یری، ثُمَّ یجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفى».
در این آیات بینات، خداوند سبحان تصریح میفرماید که در تعلیمات همه کتابهای آسمانی پیشین، همانند صُحف موسی و ابراهیم که درود خدا بر آنان باد بر دو نکته اساسی در کنار یکدیگر تأکید رفته است.
یکی این نکته معنوی و مهم که هرکس مسؤول اعمال خویشتن است و هیچکس بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد و دیگر این نکته زندگیساز و اساسی که برای انسان، بهرهای جز ثمره تلاش و سعی و کوشش خود او نیست و بیگمان همین سعی و کوشش اوست که به زودی در برابرش آشکار خواهد شد و آنگاه در برابر عمل و کار خود پاداش و جزای کافی دریافت خواهد نمود.
این آیات به روشنی نشان میدهد که ملاک و معیار پیشرفت و آبادانی دنیا و آخرتِ انسانها، اهتمام و سعی و تلاش آنان بوده و از اینرو دینمداران و پیروان آیینهای الهی نباید در انتظار دیگران نشسته و حَل و فصل مشکلات فردی و اجتماعی خود را از دیگران، توقّع داشته باشند و باید بدانند که عامل اصلی سعادت دنیوی و اخروی آدمی، سعی و کوشش اوست و این خیال خام را از سر به در کنند که بدون سعی و تلاش به جایی میتوان رسید، بلکه هم دستیابی به مواهب دنیای مادّی و هم نیل به سعادت سرای اخروی در گروِ جهد و کار و سعی و کوشش است.
قدرتهای دینستیز که همواره تسلّط بر جوامع بشری را برای بهرهگیری از نیروی انسانی و امکانات مادّی ملّتها، در سرلوحه برنامهها و اقدامات خود داشتهاند، هیچگاه پیشرفت و آبادانی و توسعه سایر کشورها و جوامع را در عرصههای گوناگون خصوصاً در ساحت اقتصاد برنمیتابند، چنانکه تا دیروز دستهای از استعمارگران در زیر پوشش مکتب مادّی و الحادی کمونیسم با آموزههای غلطانداز و انحرافی سوسیالیستی و دکترین رسوای خود مبتنی بر اینکه دین افیون تودهها و عامل تخدیر ملّتهاست، میکوشیدند تا با ابزار سلطه یکی از قدرتهای مسلّط جهانی، سیطره خود بر ملل و جوامع بشری حتّی کشورهای دینی را گسترش دهند و تا حدود قابل توجّهی هم در این مسیر، به دستاوردهای شیطانی خود نائل شدند.
ولی به خواست خداوند، طومار آنان در هم پیچیده شد و کوس رسوایی و بیپایگی آنان از بام ملّتها به زیر افتاد، ولی امروز هم دسته دیگری از استعمارگران که در پشت صحنه اداره آنان، نه تنها هیچ اثری از ارزشهای دینی و توحیدی وجود ندارد، بلکه مقابله جدّی و مبارزه هرچه تمامتر با آرمانهای الهی و مذهبی موج میزند در پوشش مکتب سرمایهداری و لیبرالیزم به دنبال تسلّط بر سایر جوامع و کشورها هستند و دامنه نفوذ و سیطره خود را به بسیاری از ملل جهان و جامعههای دینی و مذهبی کشانیدهاند و در جنگ بزرگ نرم اقتصادی همانند جنگ نرم فرهنگی، موفقتر از جنگهای نظامی بودهاند.
حقیقت آن است که فقدان اتّحاد و یکپارچگی باورمندان به ادیان توحیدی و التزام کامل آنان به دستورات و فرامین الهی به ویژه مشترکات فراوان دینی و عقیدتی راه را برای قدرتهای سلطهگر جهانی، هموار کرده است و اگر این حلقه مفقوده وحدت به میان ما باز نگردد، صحنهگردانی و سیطره این قدرتهای استثمارگر هر روز بیشتر و گستردهتر خواهد شد، همانگونه که همبستگی و پیوستگی اوّلیه میان ما را، همین تفرقه و اختلاف بنیانسوز مخدوش ساخت.
در آیاتی که در ابتدای سخن از کتاب آسمانی قرآن کریم آورده شد، خداوند متعال در سوره مبارکه انبیا پس از بیان نکات مهمّی از سرگذشتهای پیامبران عظیمالشّأنی همچون نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و لوط و هارون و اسحاق و اسماعیل و یعقوب و داوود و سلیمان و ایوب و ادریس و ذوالکفل و ذوالنّون و زکریا و یحیی، به عنوان یک جمعبندی کلّی چنین میفرماید که:
این پیامبران بزرگ و پیروانشان همگی امّت واحدی بودند و این یگانگی و وحدت اصول و برنامهها، به سبب آن است که از یک مبدأ واحد توحیدی سرچشمه میگیرد و از اینرو فقط این پروردگار واحد است که باید پرستیده شود، امّا گروهی از پیروان انبیاء به علّت انحراف از این اصل توحیدی و آیین یگانه حقپرستی، کار را در میان خود به تفرقه و تجزیه کشانیدند و اگرچه سرانجام همه آنها به سوی ماست تا در بین آنان داوری شود.
سپس خداوند، نتیجه هماهنگی با امّت واحده در طریق پرستش حقتعالی و یا انحراف از این وحدت و پیمودن راه تفرقه را بیان کرده و میفرماید:
هرآن کس که عمل صالح را همگام با ایمان به خداوند انجام دهد، سعی و کوشش او مورد ناسپاسی قرار نخواهد گرفت و ما نیز اعمال صالح او را قطعاً مورد نظر خواهیم داشت.
این آیات نورانی به ما نشان میدهد که پراکندگی و تفرقه پیروان ادیان توحیدی نه از سر جهالت بلکه معمولا از سر انحراف و سرکشی بوده است. سرچشمه اختلافات مذهبی و عقیدتی، چنانکه در دیگر آیات قرآن مجید آمده است، نوعاً جهل و بیخبری نبوده بلکه بغی و سرکشی و انحراف از حق و ظلم و اِعمال نظرهای شخصی در برابر خداوند و ادیان و پیامبران بوده است.
در این مسیر، هم دانشمندان و عالمان دنیاطلب و آلوده شده به اهواء و امیال مادّی و دنیوی و هم حاکمان و سیاستمداران ظالم و زیادهخواه و قدرتطلب و هم عوام جاهل و متعصّب و کینهتوز، نقشی دستهجمعی بازی کرده و این اختلافات خانمانسوز را بنیان نهادهاند.
خاتمه و پایان سخن را یادآوری آیات نورانی دیگری از آخرین کتاب آسمانی خداوند سبحان قرار میدهم که با تأکید هرچه تمامتر، یگانگی پیامبران و مشترکات آموزهها و تعالیم دینی آنان و تفرقه و اختلاف بنیان برکَن پیروان انبیاء را به سبب انحراف از حق و سرکشی و ظلم و اثرات منفی و دراز مدّت این حرکات در طول تاریخ و وعدۀ خداوند به داوری میان حق و باطل را نشان میدهد: «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّی بِهِ نُوحاً وَ الَّذی أَوْحَینا إِلَیکَ وَ ما وَصَّینا بِهِ إِبْراهیمَ وَ مُوسى وَ عیسى أَنْ أَقیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکینَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَیهِ اللَّهُ یجْتَبى إِلَیهِ مَنْ یشاءُ وَ یهْدی إِلَیهِ مَنْ ینیبُ، وَ ما تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَینَهُمْ وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِی بَینَهُمْ وَ إِنَّ الَّذینَ أُورِثُوا الْکِتابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفی شَکٍّ مِنْهُ مُریبٍ».
خداوند برای شما همان آیینی را تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود و آنچه را برای تو ای محمّد وحی کردیم وآنچه به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نمودیم این نکته مشترک و یگانه بود که دین را برپا دارید و در آن تفرقه و اختلاف مکنید. هرچند این دعوت به توحید، بر مشرکان سخت، گران خواهد آمد و مایه وحشت آنهاست ولی با این حال همانگونه که گزینش پیامبران به دست خداوند است، هدایت مردمان نیز به دست اوست و خداوند هرکس را بخواهد برمیگزیند و کسی را که به سوی او بازگردد هدایت میکند. و پیروان پیامبران، تفرقه و اختلاف نکردند مگر از سر علم و آگاهی، و این تفرقهجویی به خاطر انحراف از حق و دشمنی با یکدیگر بود و اگر پیشتر، فرمانی از سوی پروردگارت درباره تقدیر و تأخیر عذاب آنها تا مهلت معین صادر نشده بود، مسلّماً میانشان داوری میشد و البتّه کسانی هم که بعد از آنها وارثان کتاب و صاحبان آیین توحیدی شدند، در اثر تیره و تار شدن فضای جامعه بشری به وسیله اعمال شیطنتآمیز تفرقهگران، نتوانستند به خوبی حق و حقیقت را دریابند و درباره آن به شک و تردید توأم با بدبینی در غلطیدند.
امید است خداوند تعالی همه ما متدینان به ادیان توحیدی را بیدار فرماید و ما را به وظایف خطیر خود در مسیر اتّحاد و یکپارچگی دینی و آیینی آشناتر نماید و به همه پیروان پیامبران و رسولان الهی، روحِ توحیدِ کلمه و کلمه توحید را عنایت فرماید و سلطه وسیطره قدرتهای دینستیز را از ممالک دینی و امّتهای توحیدی برطرف سازد./993/د102/ج