اصالت اعتقاد به امام مهدی نزد علمای اهل سنت
به گزارش سرویس مانیتورینگ خبرگزاری رسا، محمد انصاری مدیر و کارشناس شبکه وهابی وصال حق و منصور حسینی و مهدی هاشمی دو کار شناس وهابی شبکه نور و کلمه مدعی شدند علمای اهل سنت هیچ اعتقادی به امام مهدی(عج) ندارند.
اعتقاد به امام زمان(عج) تنها یک اندیشه شیعی نیست،بلکه مسأله ای است که همه ادیان به آن ایمان دارند، برادران محترم اهل سنت ما نیز به این اندیشه ایمان داشته و کتب متعددی در مورد حضرت به رشته تحریر در آورده اند
این افکار زاییده خیال عدّه ای نیست تا جایی که کار شناسان شبکه های وهابی وصال حق ،نور، کلمه می گویند و ما را متهم به خیال پردازی می نمایند، زیرا این اعتقاد با روایتی از رسول گرامی اسلام (ص) رسیده که خداوند در موردش در آیات 3 و 4 سوره نجم فرموده اند:
«وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى»
رسول الله (ص) فرموده اند: مهدی با آمدنش زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود پس از آنکه از ظلم و جور پر شده باشد.
همچنین خداوند متعال در سوره انبیاء آیه 105 می فرماید:
«وَلَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأَْرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ؛
در «زبور» بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: بندگان شایسته ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد».
مقصود از این آیه چیست؟ منظور از اینکه زمین را بندگان صالح خدا ارث می برند، چیست؟ و این آیه چه زمان تحقق خواهد یافت؟ چه زمان بندگان صالح خدا زمین را به ارث خواهند برد؟ و آیا چنین چیزی محقق خواهد شد؟ حاشا که سخن خدا دروغ باشد، ممکن نیست خدا قضیه ای را بیان نماید و محقق نگردد.
پس محققاً زمانی خواهد آمد که تمام کره زمین با توجه به نصّ صریح قرآن از آن عباد صالح خداوند شود. امّا چه زمانی این وعده الهی محقق خواهد شد؟ هر زمان که باشد، آنچه که روشن است تحقق این وعده بدست سید و مولای ما امام مهدی (عج) است.
آنچه برادران اهل سنت ما در مورد امام منتظر عجل الله فرجه نوشته اند شامل کتابهای بسیاری می شود که در ذیل به عناوین برخی از این کتابها اشاره می کنیم:
1- ابو نعیم اصفهانی از بزرگان علمای اهل سنت، سه کتاب به نام های مناقب المهدی (عج) ، صفات مهدی (عج) و کتاب چهل حدیث را در مورد امام مهدی (عج) نوشته است.
2- جلال الدین سیوطی صاحب تألیفات متعدد و تفسیر معروف که دو کتاب به نام های العرف الوردی فی اخبار المهدی (عج) و علامات مهدی (عج) نوشته است.
3- حماد بن یعقوب الرواجنی، اخبار مهدی (عج).
4- ابن حجر عسقلانی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر (عج).
5- محمد بن یوسف الکنجی الشافعی، البیان فی أخبار صاحب الزمان (عج).
6- ملا علی المتقی الهندی، صاحب کتاب کنز العمال، که این کتاب یکی از مهمترین کتب در بحث مورد نظر است، و نیز البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان (عج).
7- علی بن سلطان الهروی الحنفی، المشرب الوردی فی أخبار المهدی (عج).
8- برادران اهل سنت ما در جواب ابن خلدون که اعتقاد به امام مهدی (عج) را انکار نموده، کتابهای زیادی نوشته اند، مثلاً أحمد بن محمد بن صدیق المغربی کتاب «إبراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون» را نوشته که نام دیگر این کتاب «المرشد المبدی لفساد طعن ابن خلدون فی أحادیث المهدی» می باشد.
9- شهاب الدین الحلاونی الشافعی منظومه ای مشتمل بر پنجاه و پنج بیت حول اوصاف امام مهدی (عج) با استفاده از احادیث نبوی شریف به رشته نظم در آورده که آن را «القطر الشهدی فی أوصاف المهدی» نامیده است.
10- محمد البلبیس شافعی محدث معروف، در شرح منظومه شهاب الدین الحلاوی کتابی با عنوان «العطر الوردی بشرح القطر الشهدی» نوشته است.
11- شمس الدین سفارینی نابلسی، کتاب «لوائح الأنوار البهیة وسواطع الأسرار الأخریة»، را در شرح أرجوزه ای در موضوع امام مهدی (عج) با نام «الدرة المضیة فی عقیدة الفرقة المرضیة لشمس الدین السفارینی»، نوشته است.
12- شیخ بهائی قصیده ای معروف با نام وسیلة الفوز والأمان فی مدح صاحب الزمان (عج) دارد که أحمد بن علی حنفی یکی از أحد علمای برادران اهل سنت در شرح آن کتابی با نام فتح المنان فی شرح قصیدة الشیخ البهائی المعروفة بوسیلة الفوز والأمان فی مدح صاحب الزمان تحریر نموده است.
احادیث نبی اکرم (ص)، نزد اهل سنت، در موضوع امام مهدی (عج) :
همانطور که در «سنن أبی داوود: 2 / 309 حدیث 4282، و سنن ترمذی: 3 / 343 حدیث 2331 و 2332، و الدر المنثور سیوطی: 6 / 58، و کنز العمال: 14 / 264 حدیث 38661» آمده:
«رسول الله (ص) فرمود: اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد، خداوند آن روز را آنچنان طولانی می کند تا مردی از اهل بیتم را برانگیزد که همنام من است و او زمین را از قسط و عدل پر خواهد کرد، بعد از اینکه از ظلم و جور پر شده باشد».
ویا آنطور که در «سنن أبی داوود: 2 / 310 حدیث 4285، و المستدرک على الصحیحین حاکم نیشابوری: 4 / 557، و البیان شافعی: 515 باب 19، و الفتن ابن حمّاد: 101، و غیر ذلک» آمده است:
«هر کدام از کتب حدیث یا تفسیر یا تاریخ اسلامی شیعه یا سنی را باز کنیم احادیث فراوانی خواهیم یافت که در موضوع ظهور مهدی (عج) و اشارات امام بقیّة الله (عج) وارد شده و در آنها دهها حدیث پیرامون: چشم، بینی، مو، قد و قامت و حتّی دندانهای ایشان و ... در اوصاف امام حجت منتظر (عج) با دقتی فوق تصور آمده است».
و آنچه که از حوادث آخر الزمان روی خواهد داد و اینکه چگونه حکم ایشان به عدل و داد جاری خواهد شد و چگونه خدای سبحان او را بر خواهد انگیخت و حق و اهل آن را توسط او یاری خواهد داد.
در « المستدرک على الصحیحین: 4 / 558، مسند أحمد: 3 / 37، مجمع الزوائد هیثمی: 7 / 313» آمده:
«نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: او پول ها را به طور یکسان تقسیم خواهد کرد».
و اینها هرگز خیال نیست، بلکه واقعیت است، چرا که سخن رسول الله (ص) است، همان پیامبری که برای امتش اخبار آسمانی می آورد و به ما از اخبار آخرت و ملل گذشته خبر داده، برای ما از آینده نیز خبر داده، همانطور که در « البدایة والنهایة ابن کثیر: 8 / 217، الإصابة ابن حجر: 1 / 371، تاریخ دمشق: 14 / 223» آمده و از قضیه امام حسین (ع) و آنگونه که در « شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید: 20 / 326، تأریخ بخاری: 2 / 174، تذکرة الحفاظ ذهبی: 3 / 995» آمده و از قضایای مربوط به امام علی (ع) و غصب حق ایشان با دقّت تمام خبر داده و آنچه در « المستدرک على الصحیحین حاکم نیشابوری: 3 / 139» آمده و از اینکه وی با سه گروه ناکثین و قاسطین و مارقین می جنگد و در « مجمع الزوائد هیثمی: 9 / 136، کنز العمال متقی هندی: 13 / 192 حدیث 36571 » آمده که چگونه در محراب نماز به شهادت می رسد، همه این اخبار با همان دقّتی که روایت شده بود واقع شد، و همین گونه نیز اخباری که وی از امام حجت (عج) تعالی فرجه خبر داده، روی خواهد داد.
بزرگان علمای اهل سنت که درباره امام مهدی (عج) نوشته اند:
قدیمی ترین مؤلف سنی که به عقیده امام مهدی (عج) پرداخته، حفاظ نعیم بن مروزی است که کتاب «الفتن و الملاحم» را نوشته و او از شیوخ بخاری و دیگر کتب صحاح است.
سخنی از امام ابی الحسن علی بن اسماعیل اشعری. در کتابش با عنوان مقالات الاسلامیین نقل شده است و این اشعری مذهب سنی که هیچ ارتباطی با مذهب شیعه دوازده امامی ندارد، (خصوصاً در آن زمان که ممکن نیست تصور کنیم این فرد برای کسب قدرت یا پول به نفع شیعه، سخنی چاپلوسانه و تملق آمیز به زبان آورده باشد)، او در کتابش که فرهنگنامه ای کوچک و کم حجم است، از ملل و نحل سخن می گوید، در مورد طایفه شیعه می گوید: همانا علی بن محمد بن علی بن موسی بر امامت فرزندش حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی (ع) تصریح نموده است، او در سامرا زندگی می کرد و حسن بن علی (ع) بر امامت فرزندش محمد بن الحسن بن علی (ع) که نزد ایشان غائب منتظر است ادّعا می کنند روزی ظهور می کند و زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود بعد از اینکه از ظلم و جور پر شده باشد.
سخن نسب شناس مشهور ابو نصر سهل بن عبد الله بن داود بن سلمان بن ابان بن عبد الله بخاری از علمای اعلام قرن چهارم هجری در کتابش با نام سرّ السلسلة العلویّة می گوید: امامیه به این خاطر نام پسر امام علی النقی الهادی (ع) را جعفر کذاب گذاشته اند که او ادّعا کرد امامت امام حسن عسکری (ع) از آن اوست، نه از قائم حجت (عج).
سخن امام الذهبی، امام شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان اذهبی در سیر اعلام النبلاء و تاریخ الاسلام و نیز در العبر فی خبر من غبر الامام الذهبی در جلد اول این کتاب، مؤلف وقائع تاریخی260 سال از آغاز سیره نبوی تا سال 772 و وفیات الاعیان و مراتب آنان را بر حسب ترتیب تاریخی بیان می کند. و در ضمن آن می آورد: حسن بن علی الجواد بن محمد بن علی بن علی الرضا بن موسی بن الکاظم بن جعفر الصادق العلوی الحسینی(ع) ، یکی از ائمه دوازده گانه است که رافضه معتقد به عصمت آنان هستند و او پدر منتظر محمد صاحب سرداب است.
الذهبی در کتاب خود تاریخ اسلام « ر.ک سیر اعلام النبلاء ج12- ص389-391» می گوید: حسن بن علی بن محمد بن علی الرضا بن موسی بن جعفر الصادق ابو محمد الهاشمی الحسینی (ع) یکی از ائمه شیعه که معتقد به عصمت آنان می باشند. و به او حسن عسکری (ع) گفته می شود زیرا در سامرّاء ساکن بود، و به آنجا عسکر گفته می شد، و او پدر منتظر رافضه است و مادرش کنیزی بود و امّا پسرش محمد بن الحسن (ع) است که رافضه ادّعا می کنند قائم خلف الحجة است، او در سال پنجاه و هشت یا پنجاه و شش هجری متولد شد و بعد از پدرش دو سال زندگی کرد و سپس ناپدید شد و ادّعا می کنند که او از چهارصد و پنجاه سال پیش در سرداب باقی است و او صاحب الزمان (عج) است و زنده است و علم اولین و آخرین را می داند و هرگز کسی او را ندیده است.
شمس الدین بن خلّکان در تاریخ ابن خلّکان و وفیات الاعیان می گوید: ابوالقاسم محمد بن الحسن العسکری بن علی الهادی بن محمد الجواد (ع) دوازدهمین امام شیعه دوازده امامی معروف به حجت (ع) می باشد و اوست که شیعه معتقدند منتظر و قائم و مهدی (عج) و ... می باشد ولادت او در روز جمعه نیمه شعبان سال دویست و پنجاه و پنج اتفاق افتاد، و آنگاه که پدرش وفات یافت، پنج سال داشت و نام مادرش «نرجس» بود.
شیخ عبد الله الشبراوی در کتاب الاتحاف بحبّ الاشراف به نقل از کتاب «المهدی الموعود المنتظر» از نجم الدین العسکری می گوید: یازدهمین امام الحسن الخالص به لقب العسکری (ع) است که در ربیع الاول سال 232هـ در مدینه (ولی در نزد شیعه ربیع الثانی) متولد شد و در روز جمعه ربیع الاول سال 260 هـ. در بیست و هشت سالگی وفات یافت، همین شرف برای او کافیست که امام مهدی (عج) منتظر فرزند اوست.
امام محمد، الحجة پسر امام حسن (ع) در شب نیمه شعبان سال 255هـ. پنج سال قبل از وفات پدرش در سامراء متولد شد، پدرش او را به هنگام تولد مخفی کرد، و این به خاطر شرایط سخت حاکم و ترس از خلفای عباسی بود که در آن زمان هاشمیان را تعقیب و زندانی می کردند یا به قتل می رساندند، چون آنان کسانی را که سلطنت ظالمان را نابود می کنند را به قتل می رساندند، و او امام مهدی (عج) است، آنطور که او را از خلال احادیثی که از رسول اکرم (ص) به آنان رسیده معرفی کرده اند.
شیخ عبد الوهاب شعرانی در کتاب الیولقیت و الجواهر ص145. سال 1307 هـ. می گوید: مهدی (عج) از اولاد امام حسن عسکری (ع) است و تولد او در شب نیمه شعبان سال دویست و پنجاه و پنج بود و او باقی خواهد بود تا آنکه با مسیح ابن مریم (ع) جمع شوند...
شیخ سلمان حنفی در ینابیع المودّة به نقل از ابن عبّاس می گوید: شخصی یهودی به نام نعثل نزد پیامبر (ص) آمد و گفت: ای محمد، از تو درباره چند چیز سؤال می کنم که از مدّتها پیش دلم را به اضطراب وا داشته است، بگو جانشین تو کیست؟ زیرا هیچ پیامبری نبوده مگر اینکه وصی و جانشینی داشته است و پیامبر ما موسی بن عمران یوشع بن نون را وصی خود قرار داد. پیامبر (ص) فرمود: جانشین من علی بن ابیطالب (ع) است و بعد از او، دو نوه ام حسن و حسین (ع) و بعد از آنها نه امام از صلب حسین (ع) به دنبال هم می آیند.
آن مرد گفت:ای محمد، نامهای آنها را به من بگو!
پیامبر (ص) فرمود: بعد از حسین(ع) ، پسرش علی(ع) ، و بعد پسرش محمد(ع) ، و بعد پسرش جعفر(ع) ، و بعد پسرش موسی(ع) ، و بعد پسرش علی(ع) ، و بعد پسرش محمد(ع) ، و بعد پسرش علی(ع) ، و بعد پسرش حسن(ع) ، و بعد پسرش حجت، محمد المهدی(عج) ، و اینها دوازده تن هستند... تا آخر حدیث.
مسعودی در کتاب مروج الذهب می گوید: در سال دویست و شصت ابو محمد حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی ابن ابیطالب (ع) در زمان خلافت معتمد در سن بیست و نه سالگی درگذشت و او پدر مهدی منتظر (عج) است.
ابن القیّم الجوزی در کتاب المنار المنیف فی الصحیح و الضعیفج1/ص289 . بعد از ذکر شماری از احادیث در مورد مهدی منتظر (عج) می گوید: مردی از اهل بیت نبی (ص) و از فرزندان حسن بن علی (ع) در آخر الزمان خارج می شود و در آن زمان که زمین از ظلم و جور پر شده باشد، او آن را از عدل و داد پر می کند و اکثر احادیث بر همین مطلب دلالت دارند...الخ. علاّمه محقق شیخ لطف الله صافی در «منتخب الأثر فی الإمام المهدی الثانی عشر، 327» اسامی 65 تن از علمای اهل سنت را که به ولادت مهدی (عج) تصریح نموده اند، را ذکر کرده است.
ابی الفداء در کتاب المختصر فی اخبار البشر می گوید: جاسوسان متوکل خبر دادند که نزد علی الهادی (ع) که یکی از امامان دوازده گانه امامیه و پسر محمد الجواد (ع) است، کتاب و سلاح موجود است، متوکل گروهی از ترکان را به سوی او فرستاد و آنان شبانه و به ناگاه بر او هجوم آوردند و او را در خانه ای دربسته یافتند در حالی که بر او روپوشی از جنس مو بود و رو به قبله نشسته آیات قرآن را در وعد و وعید قیامت تلاوت می کرد و فرشی جز رمل و سنگ زمین نداشت. او را نزد متوکل بردند. متوکل در حال نوشیدن جام شراب بود، وقتی او را دید در چشمش بس بزرگ آمد، پس او را در کنارش نشاند و جام را به او داد: او گفت: ای امیر المؤمنین، گوشت و خونم هرگز آلوده به شراب نشده، متوکل او را عفو کرد و گفت: شعری برای ما بخوان. فرمود: شعر کمی از من روایت شده، متوکل گفت: باید بخوانی پس چنین سرود: «بر بالای کوهها خانه ساختند و مردانی زمخت از آنان نگهبانی کردند، امّا این قله ها آنان را بی نیاز نساخت و بعد از آنکه در عزّت قلعه هایشان بودند در حفره هایی پنهان شدند، و چه بد جایگاههایی برگزیدند، بعد از آنکه در قبر قرار داده شوند بر آنان فریاد می زنند، آن خانواده و تاجها و لباسهای نیکو کجا رفت؟ قبرشان را بشکاف و ببین که کرمها بر آن چهره ها می لولند؛ چرا که آنان مدّت زمانی طولانی خوردند و نوشیدند و حال خورده می شوند» آنگاه متوکل گریست و دستور داد بساط شراب را بردارند و او را با احترام به منزلش بازگردانند. او پدر حسن عسکری بن علی الزکی بن محمد الجواد بن علی بن موسی الرضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن حسین بن علی بن ابیطالب (ع) و یازدهمین امام از امامان دوازده گانه است. او پدر محمد المنتظر (عج) صاحب سرداب است که دوازدهمین امام از امامان دوازده گانه به اعتقاد شیعیان است و آنها می گویند: او در خانه پدرش در سامراء وارد سرداب شد، در حالی که مادرش منتظر او بود و دیگر به سوی مادرش بازنگشت و در آن زمان نه سال داشت و آن سال دویست و شصت و پنج بود.
اعتقاد به امام بقیّة الله (عج)، در طول روزگاران متوالی پیوسته از عقاید ثابت و مورد توافق علمای سنت و دیگر مذاهب بوده و اگر رأی نادری هم پیدا شده که به انکار یا شک در آن برخاسته، علماء و محققان در مقابل آن ایستاده اند زیرا آن را انکار یکی از عقاید ثابت اسلام دانسته اند که با احادیث متواتر از شخص پیامبر (ص) ثابت گشته است.
بهترین مثال در این مورد بحث ابن صدیق مغربی در ردّ سخن ابن خلدون در کتاب الوهم المکنون من کلام ابن خلدون در بیش از صد و پنجاه صفحه است که در این کتاب قسمت عمده ای از آرای ائمه حدیث را در صحّت احادیث مهدی منتظر و تواتر آن ذکر کرده است، سپس مباحث ابن خلدون را یکی یکی با استناد بر بیست و هشت حدیث معتبری که ذکر می کند، مردود می سازد و احادیث مهدی (عج) را با صد حدیث دیگر تکمیل می نماید، هر چند که ابن خلدون اعتقاد به امام مهدی منتظر (عج) را به طور جزم نفی ننموده ولی آن را بعید می شمارد و تنها با چند حدیث، مورد مناقشه قرار می دهد، علما او را از موارد نادر در تکذیب این عقیده اسلامی می دانند، عقیده ای که با ذکر آن در احایث فراوان به حدّ تواتر رسیده و صحّت آن ثابت شده است. به همین سبب از او انتقاد کرده اند که او یک مورّخ است و نه اهل تخصص در حدیث، و نمی تواند در این مورد جرح یا تعدیل یا اجتهاد روا نماید.
نمونه دوم: کتاب مهدی ینتظر بعد الرسول خیر البشر. و مؤلفش شیخ عبد الله قرشی رئیس محاکم شرعی قطر است که در پی جنبش مسجد الحرام چاپ شد و رهبر این جنبش محمد عبد الله قرشی ادّعا کرد که او مهدی منتظر (عج) است. بدنبال چاپ این کتاب علمای حجاز در مقابل عبد الله قرشی ایستادند و ادّعای او را ردّ کردند، از جمله عالم و محدّث شیخ عبد المحسن العباد مدرس دانشگاه اسلامی مدینه منوّره که در ضمن بحث جامعی در بیش از پنجاه صفحه به نام الردّ علی من کذب بالاحادیث الواردة فی المهدیّ (عج) به او جواب داده است./9161/خ