ریشه اختلاف مسلمانان جدا شدن از اهل بیت است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله جعفر سبحانی در درس تفسیر قرآن کریم که در سیامین روز از ماه مبارک رمضان در مسجد مدرسه مبارکه حجتیه قم برگزار شد با اشاره با اختلافات فراوانی که پس از پیامبر اکرم(ص) در میان مسلمانان به وجود آمد، ریشه این اختلافات را دوری و جدا شدن از اهل بیت(ع) عنوان کرد.
وی افزود: پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) انتظار این بود که مسلمانان در مسائل عقیدتی و فکری اختلافی نداشته باشند؛ چراکه پروردگار جهان مسأله توحید را روشن کرده بود و در بقیه مسائل نیز نباید اختلاف میشد، اما متأسفانه نقطه آغاز اختلاف بر سر صفات و افعال خدا شد.
این مرجع تقلید با بیان اینکه پیامبر اکرم(ص)، اهل بیت(ع) را مرجع علمی و عدل قرآن معرفی کرد، اما متأسفانه مسلمانان سراغ مراجع علمی نرفتند، از اینرو گرفتار اختلاف شدند، اظهار کرد: حتی اختلاف مسلمانان درباره انبیای الهی نیز به افعال خدا برمیگردد.
وی تصریح کرد: پیامبر اکرم(ص) در آخرین روزهای عمر شریفشان بر «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً»، تأکید کردند اما مسلمانان به دنبال ثقل اکبر و ثقل اصغر نرفتند و پس از آن حضرت هفتاد و دو مذهب مانند قارچ از دل جامعه اسلامی رویید.
حضرت آیتالله سبحانی با بیان اینکه آیه «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» از سوره مبارکه یاسین یکی از مصادیق اختلاف بین مسلمانان است، گفت: خداوند اگر بخواهد کاری را انجام دهد، همین که اراده کرد انجام میشود، اینگونه نیست که مصلحتسنجی کند و بعد دنبال مقدمات برود و شرایط را برای انجام آن فراهم کند.
وی افزود: محدثین اهل سنت که قشری مذهب هستند، حاضر به تأمل و تفکر در آیات قرآن نیستند و میگویند خدا کلمه «کن» را تلفظ میکند، بعد از «کن» شیء محقق میشود؛ در حالی که خداوند قران را به زبان مردم فرستاده است و باید قرآن را مانند عرف معنا کرد.
استاد خارج فقه حوزه علمیه قم با طرح این سؤال که اگر «کن» خطاب است، این خطاب قبل از وجود است یا بعد از وجود، پاسخ داد: خطاب به زیدی که هنوز موجود نشده معدوم است و معدوم را نمیشود خطاب کرد، اگر هم خطاب بعد از وجود باشد خداوند مانند ما محتاج است که بگوید «کن» که اگر «کن» را نگوید شیء محقق نمیشود.
وی با بیان اینکه خدایی که در افعالش متوسل به غیر خود شود، خدا نیست بلکه فقیر مطلق است، تصریح کرد: امروز گاهی در میان جوانان میگویند خواستن شدن است، در حالی که این جمله تنها درباره خداوند متعال به کار میرود و در بقیه، خواستن عین شدن نیست و باید بین خود و شیء واسطههایی در کار باشد.
حضرت آیتالله سبحانی با تأکید بر اینکه خواستن شدن است و فرق نمیکند موجودی معدوم باشد زنده کند یا زنده را بمیراند هر دو برای خدا یکسان است، گفت: امام علی(ع) چهارده قرن پیش این آیه را تفسیر کردهاند اما اینها از در خانه علی و اولاد علی(ع) دور هستند و متوسل به مطالب غیر صحیحه شدهاند.
وی در ادامه با طرح سؤال دیگری مبنی بر اینکه خداوند میفرماید «کُنْ فَیَکُونُ» یعنی به تدریج موجود میشود، حال اگر خواستن عین شدن است باید موجود دفعتا واحده باشد نه تدریجی، ابراز کرد: ماهیت یک شیء، دفعی است مانند مجردات که در آنها تدریج نیست، در آنجا شدن به تمام معنا میدهد اما خاصیت عالم ماده تدریج است.
این مفسر برجسته قرآن کریم با بیان اینکه خواست خدا آن است که این عالم به تدریج شروع شود و به تدریج هم به پایان برسد، ادامه داد: کن فیکون اشاره به عالم ماده دارد که واقعیت این عالم تدریج است، آن هم شیئاً و شیئاً محقق میشود؛ خداوند متعال خواسته است که عالم دفعتا تشکیل شود اما خواسته است که طفل 9 ماه در شکم مادر بماند.
وی در تفسیر آیه «فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ» از سوره مبارکه یاسین، توضیح داد: خداوند متعال در این آیه میفرماید منزه است آن کسى که ملکوت هر چیزى در دست اوست و به سوى اوست که بازگردانیده مىشوید، اما مشرکان نسبتهای ناروا میدهند و میگویند که خدا قادر به جمع کردن اجزای بشر و احیای موتها نیست.
حضرت آیتالله سبحانی با بیان اینکه خداوند متعال در آیه 83 سوره یاسین با تنزیه خود ابتدا تخلیه کرده و بعد به سراغ تحلیه میرود، افزود: اگر بخواهیم گیاهی را بکاریم ابتدا تخلیه میکنیم یعنی علفهای هرز را از بین میبریم و بعد تحلیه کرده و گلها و درختها را میکاریم و قرآن از این راه وارد شده است.
وی با تأکید بر اینکه خداوند متعال از تهمتهای ناروایی که مشرکان به او میدهند و عاجز میخوانندش منزه است، چراکه خود میفرماید «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُون» گفت: حاکمیت، مالکیت و حیثیت هر چیزی دست خدا است، مبدأ و منتها خدا است، اینها خدا را نشناختهاند که اگر شناخته بودند چنین چیزی نمیگفتنند./920/پ201/ی