۲۰ آبان ۱۳۹۳ - ۱۶:۴۸
کد خبر: ۲۳۰۴۰۳
تأملاتی پیرامون نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها/بخش نخست

فضایی برای شکوفایی رسانه‌ها یا هیاهویی برای هیچ؟!

خبرگزاری رسا ـ آیا این نمایشگاه از کارکردهای حداقلی برای رسیدن به افق و اهدافش برخوردار بوده و هست و یا نه، تنها یک نمایش کلیشه‌ای در جهت پرکردن بیلان کاری مدیران و برگزارکنندگان و حظ بردن عده‌ای از این خوان گسترده و پرخرج، آن هم از جیب بیت المال است؟
پوستر نمايشگاه بيستم مطبوعات

این روزها اگر رسانه های جمعی را رصد کرده باشید، تا دلتان بخواهد سخن از ارزش و اهمیت رسانه ها و لزوم «آزادی مسئولانه» آنها و البته هزار و یک جور توصیف پرطمطراق و به شدت اثرگذار دیگر در حوزه مطبوعات و خبرگزاری هاست.

 

همه اینها البته درست است و خیرخواهانه -انشاالله تعالی- اما همه ماجرا به همین جا و همین ها، ختم نمی شود و احتمالا حقایق و واقعیت های دیگری هم هست که اگر حجم انبوه تبلیغات و سخنرانی ها و ابراز ارادت ها و چیزهای دیگری از این دست اجازه دهد، باید به آنها هم فکر کرد و تحلیلش نمود.

 

نگارنده معتقد است ما سال هاست از آن «چیزهای مهم دیگر» غفلت کرده ایم و دلخوش به همین اتفاقات روتین و تکراری، مشغول روزمرّگی هایی شده ایم که... خودتان بخوانید لطفا. شاید میان این حجم انبوه مطالب و مصاحبه هایی که یکسره در حال تأیید و تشکر از همدیگر هستند، محض تنوع هم که شده، بد نباشد متنی و مطلبی که حرف دیگر و نظر دیگری دارد؛ قضاوت هم ناگفته معلوم است که با شماست!

 

 

تأمل در راهکارهایی برای سنجش عملکرد یک نمایشگاه

 

نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها هر ساله به مدت چند روز برگزار می‌شود و جمع کثیری از اهالی رسانه را در محلی گرد هم می‌آورد. این گردهم آیی البته که بی دلیل و بی فایده نیست؛ ولی مهم این است که بدانیم و بیابیم که افقش چیست و راهبرد و رهیافتش کدام. به چه سمت و سویی حرکت می‌کند و آیا اساسا حرکتی هم در میان هست یا برگزاری این برنامه با این حجم از هزینه و انرژی و پتانسیل انسانی، تنها در حد یک دورهمی محفلی و تازه شدن دیدارهای اهالی رسانه، باقی می‌ماند؟

 

رنگ رخساره رسانه‌ها نشان می‌دهد از سرّ نمایشگاه!

 

برای رسیدن به حقیقت و واقعیت پاسخ‌های این سوالات دو راهکار وجود دارد؛ یکی مرور و بررسی تاریخ و نحوه برگزاری این بیست دوره از نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها و تطبیق دادن اهداف و سیاست‌های وعده داده شده بر دستاوردها و واقعیات امروز جامعه مطبوعات و خبرگزاری‌های کشور و دیگری که شاید بهتر و دقیق‌تر و واقعی‌تر باشد، بررسی نحوه عملکرد و وضعیت رسانه‌های کشور و نوع و میزان تعاملی است که با مخاطبانشان دارند.

 

در حقیقت باید به این نکته رسید که آیا این نمایشگاه از کارکردهای حداقلی برای رسیدن به افق و اهدافش برخوردار بوده و هست و یا نه، تنها یک نمایش کلیشه‌ای در جهت پرکردن بیلان کاری مدیران و برگزارکنندگان و حظّ بردن عده‌ای از این خوان گسترده و پرخرج، آن هم از جیب بیت المال است؟ همان طور که گفتیم، پاسخ به این سوال را می‌توان در بررسی عملکرد و میزان موفقیت رسانه‌ها دید.

 

مروری بر سابقه و صبغه نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها

 

اما به لحاظ تاریخی باید گفت نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات که از جمله بزرگ‌ترین رویدادهای مطبوعاتی فرهنگی کشور است، همه ساله در اردیبهشت‌ ماه، همزمان با برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب، در محل دائمی نمایشگاه‌های بین‌المللی در شهر تهران برگزار می‌شد که بعد جدا شدن از نمایشگاه کتاب و رسیدن به استقلال، با فراز و فرودهای نه چندان زیاد و نیز برگزارنشدن در برخی سال‌ها، تاکنون نوزده دوره آن برگزار شده و بیستمین دوره هم در حال برگزاری است.

نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات، شامل دو بخش «نمایشگاه مطبوعات» و «مسابقه» بوده است و معمولا یک شعار محوری دارد که بر اساس آن، سیاست‌ها و فعالیت‌های اجرایی نمایشگاه برنامه‌ریزی می‌شود. این شعار محوری را ستاد برگزاری نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات تعیین می‌کند که امسال هم شعار «رسانه، آزادی مسئولانه» برای آن انتخاب شده است. شعاری که همیشه بر تارک پوستر طراحی شده برای این نمایشگاه، نقش می‌بندد.

 

 

اهدافی بلند و سیاست‌هایی ارزشمند؛ آنچه البته به جایی برسد دستاورد عینی است!

 

از جمله اهداف و سیاست‌های نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات، می‌توان به مواردی از این دست اشاره نمود: شناساییِ قابلیت‌ها و استعدادهای مطبوعاتی کشور و آشناسازی مردم با مسائل آن، معرفی آثار برتر مطبوعاتی، ایجاد رقابت سالم میان روزنامه‌نگاران و برقراری رابطه‌ای صمیمی و بی‌واسطه میان مردم و مطبوعات. این اهداف در قالب برپایی نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات و مسابقه آثار مطبوعاتی جست‌وجو می‌شود که بالطبع هر یک برنامه‌های متنوعی را در برمی‌گیرند.

 

از افزایش سطح تولیدات تا ایجاد رقابت سالم

 

سیاست‌هایی که در برگزاری نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات و مسابقه نیز مد نظر برنامه ریزان و سیاستگزاران اولیه بوده و در اساسنامه آن آمده نیز از این قرار است:

- ارتقای سطح تولیدات مطبوعات کشور از طریق ایجاد رقابت سالم و کاملا تخصصی بدون توجه به هر نوع گرایش سیاسی خاص
- تعیین معیارها و شاخص‌های آثار برتر مطبوعاتی و معرفی الگوهای مناسب برای تولیدات
- تبادل تجربه، دیدگاه‌ها، و آرا و نظرات کارشناسان مطبوعات با یکدیگر و با جامعه
- تقویت جایگاه مطبوعات کشور
- جست‌وجوی روش‌ها و قالب‌های نو، مفید و خلاق برای تهیه و تولید محصولات مطبوعاتی
- اصل شمردن مباحث زیربنایی، اصولی و کارشناسی و کمرنگ کردن سلیقه‌ها و گرایش‌ها
- پرهیز از فرد و گروه محوری و تقویت روحیه جمعی و تخصصی.

 

 

شعارهایی که بیشتر «آرزو» بوده‌اند تا دستاوردی برای این بیست و چند دوره

 

تردید نیست که این شعارها و خواسته‌ها و شاید بهتر بتوان گفت «آرزوها» حاوی نکات مثبت و سودمند و ارزشی و قابل دفاعی هستند؛ اما سوال این است که در طول این بیست و دو دوره، تا چه اندازه به این آرمان‌ها و اهداف و افق‌ها رسیده‌ایم و یا حتی به سمت آن‌ها گام‌هایی هر چند کوچک برداشته‌ایم.

 

واقعیت این است که رشد کمی و کیفی مطبوعات، مثل کتاب- البته با قدری تفاوت در مقیاس‌ها و مقتضیات- با میزان سرانه مطالعه افراد یک جامعه ربط و نسبتی مستقیم دارد. اما همه می‌دانیم که اساسا سرانه مطالعه در کشور ما بسیار خجالت آور و تکان دهده و تأسف بار است. در بررسی این وضعیت به این نکته می‌رسیم که سرانه مطالعه در کل ایران به اندازه میزان مطالعه در یکی از محله‌های پاریس و بلکه کمتر از آن است!

 

این حکایت، ریشه در سرانه مطالعه و فرهنگش دارد

 

وقتی تیراژ متوسط کتاب در کشوری بین 1000 تا 1500 نسخه باشد و ان کشور با جمعیتی 75 میلیونی با بیش از حداقل 50 میلیون باسواد، تنها 1000 نفر کتابخوان حرفه‌ای داشته باشد، چیزی جز تأثر و تأسف باقی نمی‌ماند. خب در چنین موقعیتی چه توقعی می‌توان از مجموعه شرایط و وضعیت حاکم بر رسانه‌ها به خصوص مطبوعات و خبرگزاری‌ها داشت؟ کافی است یکبار سری به آمارهای بازدید از سایت‌های اینترنتی بزنید؛ بیش از 90 درصدش کاربردهای غیر علمی و –متأسفانه- غیر اخلاقی دارد!

 

از ژاپن تا ایران؛ از 5میلیون تا سیصد هزار تا!

 

روزنامه یومیوری در ژاپن روزانه 5 میلیون تیراژ را تجربه می‌کند؛ در حالی که پرتیراژترین روزنامه ما به 500 هزار نسخه هم نمی‌رسد. شاید بگویید تفاوت در میزان و نحوه شکل گیری مدرنیزم و پیشرفت علم و عادات فرهنگی و سبک زندی مردم در هر یک از این کشورها دارد که البته درست می‌گویید؛ اما باید این را هم گفت که مشکل اصلی و نقطه تاریک و گره کور این وضعیت، در نگرش ما به هستی و نوع سبک زندگی مان است و اینکه چیزی به اسم «ارزش قایل شدن» برای فرهنگ و قلم و کتاب و روزنامه در تربیت خانوادگی و رسم زیست فردی و جمعی‌مان وجود ندارد. از شعارها و ادا و اطوارها و افه‌های کلیشه‌ای و بی‌رمق و نخ نما که بگذریم، می‌رسیم به واقعیت تکان دهنده و آشنای سرانه مطالعه 2 دقیقه‌ای هر ایرانی در 24 ساعت!

 

  

 

ما با واقعیات روبروییم و نه آمال و افه‌ها

 

واقعیت این است؛ چیزی که با آن سروکار داریم، چیزی که به زندگی‍مان شکل می‌دهد، چیزی که سبک حیات فردی و جمعی مان را می‌سازد، چیزی که باورها و عادت‌هایمان را به وجود می‌آورد و رشد می‌دهد، چیزی که «وجود دارد» و... مابقی شعارند و سخنرانی و ادعا.


ما برای فست فود و ساندویچ و نوشابه و لباس و سیگار و... خلاصه همه چیزمان ارزش قایلیم و بنابراین برایش پول می‌دهیم، ولی برای کتاب و مجله و روزنامه حاضر نیستیم بهایی بدهیم و پولی صرف کنیم و از همین جا هم به یکی از ریشه‌ای‌ترین نکات در باب زیست فردی و جمعی‌مان می‌رسیم که همانا بیخود و باری به هر جهت و تزیینی بودن فرهنگ و قلم و چیزهایی از این دست است.

 

و فرق است میان سخنرانی‌های زیبا و مطنطن و واقعیات عینی و متعین!

 

ما به دروغ یا به ریا و یا به عادت نهان روشی مان، هماره و به بهترین نحو درباره همه این چیزها ساعت‌ها سخنرانی می‌کنیم و از خوبی و ارزش و قدر و قیمتشان دم می‌زنیم؛ اما وقتی پای عمل به میان می‌آید، حاضر نیستیم برای یک کتاب خوب، قدری خرج کنیم یا قیمت 5 هزار تومانی یک مجله برایمان سنگین است! و این از همان عادت و فکر و غلبه تربیتی مان نشأت می‌گیرد که فرهنگ و قلم و کتاب و نوشته و فکر را تزیینی و از سر شکم سیری و بیخود و اضافی می‌دانیم؛ البته برای عملیاتی و جاری شدن در زندگی مان؛ والا شعار دادنش که خوب است و حتی واجب؛ آن هم نه فقط برای مدیران و مسئولان، بلکه برای آحاد مردمان جامعه.


حال با در نظر گرفتن همه این مقدمات و شرایط و مصایب، باید دید برگزاری این نمایشگاه چه جایگاهی دارد و آیا کاری است لازم و سودمند یا عبث و بی هویت. آیا شکل و شمایل و نحوه برگزاری و چیدمان برنامه‌ها و سایر اجزای این نمایشگاه، دردی از دردهای جامعه رسانه‌ای و مطبوعاتی کشور را حل می‌کند یا نه؟ آیا مثلا اینکه پارسال این برنامه برگزار نشد، باری از بارهای جامعه روی زمین ماند و اتفاقی افتاد و خلأ و فقدانی احساس شد؟

 

 

حرکت نمایشگاه به سمت اهداف و آرمان‌های زیبا، نیازمند فکر و تدبیر و نه نمایش و بیلان!

 

باری، نمایشگاه مطبوعات اگر بخواهد و بتواند به سمت آن اهداف و آرمان‌های پیش گفته حرکت کند، لابد بایستی مبتنی بر واقع بینی و حرکتی برنامه ریزی شده و مدبرانه و با رویکردهای عینیت یافته و متعین، به پیش رود؛ والا در گره کور و دور باطل شعارهایی سرگردان خواهد بود که هیچ کاری جز پرکردن بیلان کاری مدیران و حظ بردن مادی برگزارکنندگان و معطل شدن مردم و رسانه‌ها را در پی نخواهد داشت.


و صد البته که لازمه رسیدن به چنین اهداف و رهیافت‌هایی، اولا فهم درست واقعیت جامعه رسانه‌ای مبتنی بر حقایق اجتماع ایرانی و برنامه ریزی عینی و کاربردی و عملیاتی به دور از شعارزدگی و ادعاهای توخالی، مبتنی بر همان واقعیت‌هاست و دیگری، کم کردن از حجم تبلیغات و پوسترها و کمیت زایی‌های عبث و دهان پرکن و افزودن بر کیفیت و تدبیر کار است.

 

شهربازی هم ورودیه دارد و آداب؛ چرا نمایشگاهی مطبوعات نداشته باشد؟!

 

مثلا باید این نمایشگاه به عنوان اصلی‌ترین و اولیه‌ترین کارش، جلسات و گعده‌هایی ساده، اما اصیل و با حضور اهالی حقیقی و مجرب این حوزه را با مخاطبان واقعی رسانه‌ها از اقشار و سنین مختلف تدارک ببیند و موجبات آشنایی و تعامل دو طرفه‌ای را میان این دو گروه فراهم آورد؛ به جای این همه نشست و جلسه باسمه‌ای و دهان پرکن و البته بیهوده.


یا اینکه اساسا چه ایرادی دارد که این نمایشگاه تمهیداتی دیگر، مثل گرفتن ورودیه و... را عملی سازد تا مثل این سال‌ها، تبدیل نشود به سالن مد و آرایش بانوان و آقایانی که نشان از هر چه داشته باشند، نشانه‌ای از قلم و فکر و مجله و روزنامه و خبر ندارند!


واقعیت تلخ آن است که نمایشگاه مطبوعات سال‌هاست از حقیقت تهی و از عینیت یافتن اصالت این عرصه خالی است؛ این موقعیت، محفلی شده است فربه و بی‌تحرک و باری به هر جهت برای مانورهای تبلیغاتی و تزئینات انسانی جماعتی که اکثرا هیچ ربط و نسبتی با حقیقت مجله و روزنامه و پایگاه‌های ارزشمند خبری و فکری ندارند.

 

 

معجونی از فربهی و ازدحام و بی‌برنامگی، دستاورد غالب نمایشگاه‌های ما!

 

معجونی درهم جوش از حضور بی‌مبنا و بی‌تدبیر آدم‌های فله‌ای که از این در وارد می‌شوند و از آن در خارج و چرخی می‌زنند و چیزی می‌خورند و وقتی می‌گذرانند و تنها موجبات اذیت و آزار مخاطبان واقعی و حقیقی این عرصه را فراهم می‌آورند. در این مملکت همه چیز برنامه ریزی و دخل و خرج دارد؛ شما اگر بخواهید وارد شهر بازی هم شوید و سرسره سوار شوید هم باید بلیط بخرید و توی صف بایستید و هزار و یک مناسک دیگر را به جای آورید؛ ولی همین که پای فرهنگ و فکر و قلم و... و چیزهایی از این دست به میان می‌آید، دوغ و دوشابی می‌شود که بیا و ببین!


باید برای اصلاح این بساط فکری کرد و راهی برگزید که هم خدا و هم خلق خدا راضی باشند و سودی برند؛ والا که این نمایشگاه حتی اگر به دوره هزارم هم برسد، باز بی‎نفع و برنامه، باری به هر جهت و کسل کننده و افسردگی آور، تنها موقعیتی می‌شود برای هدر رفتن بودجه بیت المال مسلمین و لاغیر!

 

 

پارسال نمایشگاه نداشتیم؛ چه اتفاقی افتاد؟!

 

به قول یکی از همکاران عزیز اهل قلم، یکی از دلایل بی‌رونقی مطبوعات در سال‌های اخیر، همین بی‌رمق برگزار شدن نمایشگاه مطبوعات بود. در نمایشگاه مطبوعات سال‌هایی نه‌چندان دور، امکان نشست‌هایی پرشور برای روزنامه‌نگاران فراهم بود. در آن نشست‌ها روزنامه‌نگاران و مخاطبان، بی‌واسطه با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کردند. مخاطبان هر چه در دل تنگشان بود بر زبان می‌آوردند و روزنامه‌نگاران هم بی‌پروای زید و عمر، پاسخ می‌دادند.

 

چند سالی است که به دلایلی که بر همگان آشکار است، از این جلسات پرسش و پاسخ خبری نیست. حقیقت این است که با رونق گرفتن سایت‌ها و خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها و هفته‌نامه‌ها، دیگر جذابیت خبررسانیشان را از دست داده‌اند. آنچه آن‌ها را متمایز می‌کند، یادداشت‌ها و مقالاتی است که در فضای مجازی کمتر از آن‌ها می‌توان سراغ گرفت. یادداشت و مقاله نیز اگر از صراحت و جسارت تهی باشد، خواندنش رغبت و شوقی را در کسی برنمی‌انگیزد.


معاونت مطبوعاتی باید علاوه بر فراهم آوردن فضایی شوق‌برانگیز در مطبوعات، این فضا و حس را به نمایشگاه نیز منتقل کند. مخاطب باید حس کند در این چند روزه، چیزهایی را خواهد شنید و دید که ممکن است در دیگر روزها امکان شنیدن و دیدن آن فراهم نباشد. درست مثل ایام انتخابات. آیا این آرزوهای کوچک و ساده محقق خواهد شد؟

 

سال به سال، دریغ از...؟!

 

آری، همان گونه که گفتیم، نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها هر ساله به مدت چند روز برگزار می‌شود و جمع کثیری از اهالی رسانه را در محلی گرد هم می‌آورد. این گردهم آیی، البته که بی دلیل و بی فایده نیست؛ ولی مهم این است که بدانیم و بیابیم که افقش چیست و راهبرد و رهیافتش کدام. به چه سمت و سویی حرکت می‌کند و آیا اساسا حرکتی هم در میان هست یا برگزاری این برنامه با این حجم از هزینه و انرژی و پتانسیل انسانی، تنها در حد یک دورهمی محفلی و تازه شدن دیدارهای اهالی رسانه، باقی می‌ماند؟

 

ادامه دارد...

محمدرضامحقق
/830/702/ر
 

 

 

 

ارسال نظرات