بینظمی جهانی در حال افزایش است

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، بحران اوکراین نباید چشم ما را به روی مسائل پیچیده امور جهانی ببندد. در حالی که جهان در مقایسه با 300 سال گذشته صلح آمیزتر شده است، اما وقتی تعداد جنگهای میان کشورها و سطح بی نظمیها را بررسی میکنید مشاهده میشود که تعداد آنها در حال افزایش است. در حقیقت بی نظمی جهانی در حال افزایش است.
این مسئله تنها در انفجارهای سوریه و گسترش درگیریها، آوارگی و درد و رنج عظیم اهالی کشورهای همسایه آن دیده نمیشود، بلکه در نیجریه، بزرگترین کشور آفریقا، حداقل 2500 شهروند در ماه گذشته به دست گروه تندرو بوکو حرام کشته شدند. تخمین زده میشود 1.5 میلیون نفر در استانهای شمال شرقی یوبه، بورنو و اداماوا، آواره شدهاند. همچنین میزان خشونتها در دو کشور همسایه نیجر و چاد افزایش یافته است.
علاوه بر این طالبان در افغانستان از شکست فاصله دارد. دولت آفریقای مرکزی در حال نزاع بر سر اعمال قدرت در پایتخت است. حدود 1700 قبیله و گروه شبه نظامی در لیبی مشغول جنگ قدرت هستند. هنوز 40 گروه مسلح در شرق کنگو حضور دارند و این لیست همچنان میتواند بیشتر شود.
در تمام این مناطق و در حالی که بدترین میزان آوارگی و جنگ و فاجعه وجود دارد، بخش بشردوستانه با وجود کمبود منابع در خط مقدم حضور دارد. آژانسهای سازمان ملل و گروههای همکار آن به منظور سازماندهی قربانیان طراحی شدهاند اما با مشکلاتی همچون زمان محدود و قوانین بین کشورها روبه رو هستند.
سه مکتب فکری درباره اینکه چرا این اتفاقات در حال رخ دادن است، وجود دارد. یک دیدگاه این است که همانند اصلاحات پانصد سال پیش اروپا، جهان امروز شاهد مبارزه در جهان اسلام است. درباره تهدید افراط گرایی اسلامی برای غرب باید به مقاله احمد رشید اشاره کنیم که میگوید: «داعش نه تنها در حال جنگ با غرب است، بلکه بالاتر از همه، جنگی درون اسلام در حال انجام است. نزاع سنیها علیه شیعیان، اما علاوه بر این جنگ سنیهای افراطی علیه مسلمانان میانه رو هم هست.»
این جنگ داخلی به جای کثرت گرایی به دنبال پاکسازی است. کشورها و مناطق مختلف را از هم جدا میکند، مردم را تشویق به پیوستن به جهاد میکند و علیه مسلمانان، همانند مسیحیان و یهودیان دست به خشونت می زند. اما جنگ داخلی اسلام توضیح رضایت بخش و کافی برای توجیه هرج و مرجی که در سودان جنوبی که جمعیت 11 میلیون نفری آن سه سال پیش به استقلال رسیدند، نیست.
اگرچه جدیدترین کشور جهان با یک جنگ داخلی تلخ میان مسیحیان و مسلمانان روبه رو شده است اما رفراندوم استقلال، حمایتی 99 درصدی کسب کرد. با این وجود هنوز 1.5 میلیون نفر از شهروندان این کشور بی خانمان شدهاند که هیچ ربطی به اسلام ندارد و همه چیز مربوط به مبارزات قومی بر سر کنترل منابع کشور است.
حداقل دو عامل دیگر برای درک بحران حادی که در 30 تا 40 کشور شکننده جهان در سراسر جهان در جریان است، وجود دارد. اولی سمت متغیر جهانی شدن است که فاصله زیادی با همگن نمودن جمعیت و پاک کردن تفاوتهای جهان دارد. عصر ما به طور فزاینده ای توسط هویت قومی، سیاسی، مذهبی و محلی شناخته میشود و تعداد زیادی از دولتها قادر به حل صلح آمیز این چالشها نیستند. نظامهای سیاسی این کشورها بیش از حد شکننده است، جمعیتشان بیش از اندازه فقیر است و همسایگانشان به اندازه ای فضول و مداخله گر هستند که مانع از پیدا کردن راهی برای تقسیم قدرت و رسیدگی به نیازهای مردم میشوند.
اما یک عامل دیگر هم برای توضیح یک دهه بی نظمی و هرج و مرج و بحرانهای انسانی و دولتهای شکست خورده وجود دارد و آن ضعیف بودن سیستم بین الملل و تقسیم شدن آن است. اگرچه جنگ سرد هم با قطبهای جهانی، بلوکهای ژئوپولیتیک و درگیریهای نیابتی شناخته میشود، اما سیستم بین المللی در آن زمان نظم بیشتری داشت.
بخشهای بشردوستانه در حال تلاش برای بهبود عملکرد خود در زمینههای گوناگون هستند. اما در حالی که ما میتوانیم سرعت مرگ و میر را کاهش دهیم، نمیتوانیم جلوی کشتار را بگیریم. این چالشی برای سیاست جهانی است، چالشی که مربوط به اولویت بندی، سازماندهی و ارزشها است./998/د101/ح
منبع: دیپلماسی ایرانی