برخی از لفظ «تقلید» گریزان هستند
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، «تقلید» از جمله موضوعاتی است که در اسلام از اهمیت بالایی برخوردار بوده است؛ چرا که همان طور که جسم به سلامتی نیاز دارد، روح نیز به سلامتی نیاز دارد؛ برای آگاهی از چگونگی سلامت روح باید به متخصصان در این زمینه مراجعه شود و این موضوع ما را بر آن داشت تا در این زمینه مطالب مفیدی را به خوانندگان محترم ارائه دهیم.
عقل و مراجعه به متخصص
یکی از بدیهیات مسائل عقلی در زندگی بشر آن است که هر انسانی آنچه را نمیداند از کسی که میداند، بپرسد و گرنه زندگیاش به کمال مطلوب نخواهد رسید. علاوه بر این راهنمایی عقل بشری، آیات الهی نیز به کمک و ارشاد او آمده، میفرماید « فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛ اگر نمیدانید، از آگاهان بپرسید».
زندگی بشر اجتماعی اینگونه است که هر کسی در یک رشته خاص، متخصص و ماهر میشود و دیگران، در صورت نیاز از تخصص او استفاده میکنند؛ یکی پزشک میشود و دیگری مهندس، یکی مهندس فیزیک میشود و شخص دیگر مهندس شیمی، یکی ساختمان میسازد و آن دیگری ماشین درست میکند، یکی به درمان بدن میپردازد و عالم دیگری به درمان روح.
کمتر کسی را میتوان یافت که در همه رشتهها، به مهارت بالا رسیده باشد؛ بنابراین همه افراد بشر در غیر از رشته تخصصی خود،به دیگران نیاز دارند؛ همانطور که مغازه دار و معلم به پزشک یا مهندس مراجعه میکنند و مشکل خود را حل میکنند، پزشک هم به مهندس یا معلم مراجعه مینماید.
و همان طور که دانشمند مهندسی و دینی درد و مشکل جسمی خود را از پزشک میپرسد، متخصص علم پزشکی و مهندسی نیز برای رسیدن به علم دین خود ، باید به عالم و دانشمند دین مراجعه نماید و در این مطلب هیچ استثنایی وجود ندارد؛ مگر این که کسی عاقل نباشد و یا بخواهد با خود لجبازی کند.
نامی دیگر برای تقلید؟!
همان طور که در بحث قبلی معلوم شد، هر انسانی برای رفع نیازهای خود، چه مادی یا معنوی، به متخصص آن فن و موضوع مراجعه میکند؛ شناخت و معرفت نسبت به احکام و مسائل دینی نیز یکی از این دست موضوعات، بلکه از مهمترین آنان است که هر مسلمانی باید برای آگاه شدن به وظایف خود تلاش کند.
زیرا هیچ شک و تردیدی برای هیچ مسلمانی نیست که ما در برابر خدا و رسولش، برای دنیا و آخرت خودمان وظایفی داریم؛ رفتارمان باید طبق ملاکها و معیارهای اسلامی باشد، به آن گونهای رفتار و عمل کنیم که خدا و رسولش خواستهاند و از اعمالی که آنان نخواستهاند یا نهی فرمودهاند، اجتناب کنیم.
حال که یقیین داریم قانونی در این زمینه وجود دارد، باید برای شناخت و آگاهی یافتن از آن تلاش کنیم که یا خودمان عالم و آگاه به این موضوع شویم و یا اگر نمیتوانیم یا وقت نداریم و تخصص نداریم، باید به کسی مراجعه کنیم که تخصص دارد.
زیرا همانطور که همه نمیتوانند و یا نیاز نیست که پزشک و مهندس شوند، همه هم نمیتوانند نانوا و خلبان و مجتهدشوند؛ همین که به قدر نیاز جامعه پزشک شوند کافی است، دانشمند دینی و مجتهد نیز اگر به تعداد کافی وجود داشت، بقیه از او استفاده میکنند.
حال نام این کار و مراجعه را چه بگذاریم؟
حال نام این کار و مراجعه را چه بگذاریم؟ اینکه بیمار به مطب پزشک میرود، نسخه میگیرد و از داروخانه، دارو تهیه میکند و داروها را به مصرف میرساند، چه نامی دارد؟ این که شخصی پیش مهندس میرود و خانهاش را طبق دستور و نقشه او میسازد یعنی چه کار کرده؟
کسی که میخواهد در فلان حرفه یا ورزش، مهارت پیدا کند، یا پزشک و مهندس که در ابتدا چیزی نمیدانستند و جلوی استاد خود زانو زدند و علم یاد گرفتند و طبق همان دانستهها هم اینک عمل میکنند و از آن تخطی نمیکنند، یعنی چکار میکنند؟
او میخواست مجهولات خود را به علم تبدیل کند تا به آن عمل نماید، آیا غیر از این چیزی هست؟ در مورد مسائل دینی و احکام نیز دقیقا چنین است؛ لکن برخی افراد از اسم «تقلید» گریزان هستند، ما هم بر سر اسم و لفظ آن دعوا نداریم؛ میخواهید اسم آن را مراجعه به کارشناس بگذارید، یا پرسش از عالم، یا پیروی از علم، یا تقلید از مجتهد؟
یک فرد مسلمان میگوید من مشکل و درد خودم را میدانم، میدانم که در برابر خدا وظیفه و مسؤولیتی دارم، میدانم که در دین من احکام و قوانینی وجود دارد که زندگی دنیا و آخرتم باید طبق آن عمل شود؛ پس یا باید خودم برای به دست آوردن آن حکم و قانون، تلاش کنم یا باید به یک عالم و دانشمندی که احکام دین را شناخته و یافته است، مراجعه کنم، باید پرسش خود را از او بپرسم و طبق جوابی که میدهد عمل کنم.
البته که در انتخاب و شناخت این دانشمند و مجتهد هم باید دقت کرد؛ مرجع یعنی کسی که شخص دیگر به او مراجعه میکند و سوال خود را از او میپرسد.
گفتنی است کتابچه «تقلید؛ چیستی، چرایی، چگونگی» از آثاری است که به موضوعات گوناگون مسأله تقلید پرداخته است؛ این کتاب به قلم احمد سعیدی و به همت مؤسسه فرهنگی هنری طلاب سروقامت تعالی منتشر شده است./840/پ203/ف