۱۷ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۷
کد خبر: ۲۸۶۳۰۱

دلدادگان غرب جاده‌صاف‌کن‌های نفوذ

خبرگزاری رسا ـ دلدادگان غرب جاده‌صاف‌کن‌های نفوذ کمتر از یک هفته بعد از ارسال پیام‌های معنادار اوباما و دیگر مسؤولان غربی که آشکارا اثرگذاری بر فرآیندهای داخلی و ایجاد تغییر در محیط سیاسی ایران را هدف گرفته بود.
استکبار ستيزي

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، دلدادگان غرب، جاده‌صاف‌کن‌های نفوذکمتر از یک هفته بعد از ارسال پیام‌های معنادار اوباما و دیگر مسؤولان غربی که آشکارا اثرگذاری بر فرآیندهای داخلی و ایجاد تغییر در محیط سیاسی ایران را هدف گرفته بود، اعلام مواضع و نامه‌نگاری‌های حلقه‌های داخلی و بیرونی جریان تجدیدنظرطلب،‌ گوشه‌ای از ابعاد راهبرد نظام سلطه در دوران پسابرجام را آشکار کرد.

 

به گزارش دویچه‌وله، جمعی از فعالان سیاسی و مدنی ایرانی خارج از کشور که به ادعای این رادیو به دلیل «اعتراض به ساختار اقتدارگرایانه و رفتار مغایر با موازین حقوق بشری حکومت ایران» ناچار به ترک ایران شده‌‌اند، در نامه‌ای به کنگره امریکا از نمایندگان خواسته‌‌اند تا برجام را تأیید کنند آنها در این نامه مدعی شده‌اند که برجام می‌تواند به تقویت جنبش دموکراسی‌خواهی در ایران کمک کند، اغلب امضا‌کنندگان این نامه از عناصر معاند علیه نظام از بقایای گروهک چریک فدایی خلق و از شرکت‌کنندگان در کنفرانس برلین نظیر یوسفی‌اشکوری و علی افشاری هستند.

 

همزمان با این نامه جمعی از تجدیدنظرطلبان داخلی که رادیو فردا از آنان به نام روشنفکران ایرانی نام می‌برد در نامه‌ای به «مردم امریکا» از آنان می‌خواهند که به نمایندگان منتخب خود در کنگره برای حمایت از توافق فشار بیاورند، آنها که در فهرست‌شان عوامل مؤثر در فتنه و بقایای شرکت‌کنندگان در کنفرانس برلین و عوامل آشوب‌های دهه 70 و 80 از احزاب منحله نهضت آزادی، مشارکت و مجاهدین انقلاب دیده می‌شوند خود را به تساهل، تکثرگرایی، حقوق بشر و روابط صلح‌آمیز متعهد دانسته‌اند. دویچه وله هم از نامه 600 استاد دانشگاه به روحانی سخن به میان آورده که از مردم ایران بخواهد در مساجد شعار مرگ بر امریکا سر ندهند یا اینکه در مراسمات به نمادهای دیگر کشورها احترام بگذارند. این رادیو در عین حال تأکید می‌کند که بخش عمده امضاکنندگان کسانی هستند که در اروپا و امریکا به سر می‌برند.

 

ماجرای تلخ سرپل‌های داخلی تسهیل‌کننده نفوذ بیگانگان در ایران در طول سال‌های مختلف بعد از انقلاب اسلامی در اشکال مختلف بروز یافته و در هر مقطع، کشور را درگیر فتنه‌های گوناگون ساخته است. ‌این امر اگرچه به ایران خلاصه نشده و در کشور‌های دیگر نیز به اجرا درآمده و تحقق انقلاب‌های مخملین در آن کشور‌ها و فروپاشی دولت‌های مردمی از مظاهر آن است، اما در مورد ایران به دلیل شاخصه‌های انقلاب و حضور در صحنه نیروهای انقلاب و مهم‌تر از آن هدایت هوشمندانه و حکیمانه نظام اسلامی توسط حضرت امام و مقام معظم رهبری به نتیجه نرسیده است. مروری بر تاریخ گذشته بیانگر این حقیقت تلخ است که راهبرد دشمن طی سال‌های اخیر پیچیده‌تر شده و عوامل داخلی نیز هوشیارتر عمل می‌کنند، اگرچه در نقطه مقابل بصیرت نیروهای انقلاب نیز تاکنون این توطئه‌ها را خنثی کرده است که در آخرین مورد آن می‌توان به مواضع مداخله‌جویانه اوباما اشاره کرد که در کنفرانس ویدئویی با جامعه یهودیان امریکا می‌گوید که امیدوارم با این توافق ماهیت رژیم ایران تغییر کند،‌اما روی آن حساب باز نکرده‌ام.

 

در زمینه واکنش‌های مذکور که تنها به سه نمونه آن اشاره رفت، ‌نکاتی چند را می‌توان ذکر کرد:

1- به رغم مواضع صریح و مداخله‌جویانه سران کاخ سفید و دیگر قدرت‌های غربی در امور داخلی ایران واکنش‌های داخلی نسبت به آن بسیار منفعلانه بود و گویا در فرهنگ آنها عزت ملی و استقلال سیاسی جایگاهی ندارد؛ نکته‌ای که سوگمندانه به حوزه مسئولان هم سرایت کرده و این انفعال در آنها هم دیده می‌شود. پس از سخنان مقام معظم رهبری در جمع دولتمردان در زمینه ضرورت پاسخ رسمی مسئولان به اظهارات مقامات امریکایی و گزافه‌گویی‌های آنها، شاهد واکنش‌های مقتضی نبودیم.

 

2- خط القایی حقانیت نظام سلطه در مواجهه با نظام اسلامی مضمون اصلی این مکاتبات را شکل می‌دهد. گویا این مردم بوده‌اند که تحریم‌ها را سبب شده و اکنون باید نسبت به پیامدهای احتمالی شکست مذاکرات نگران باشند. اگرچه از کسانی که در دوران فتنه و پس از آن مشوق امریکایی‌ها (به استناد گزارش آقای صادق خرازی از نیروهای اصلاح طلب و سفیر سابق ایران در فرانسه نامه مستند مایکل لدین، مشاور سابق امنیت ملی امریکا) در تشدید تحریم‌ها برای به زانو درآوردن ایران بوده‌اند، انتظاری غیر از این نمی‌توان داشت.

 

3- خط ارعاب داخلی و ایجاد نگرانی در مردم نسبت به آغاز جنگ،‌ موضوع دیگری است که در این مکاتبات یا مواضع برخی مسئولان دیده می‌شود، استناد آنها شاید مبتنی بر این استدلال این باشد که مذاکرات از یک جنگ دیگر جلوگیری کرد. این نوع موضع‌گیری را می‌توان جفای بزرگ در حق مردم ایران به ویژه تلاشگران در عرصه دفاعی و هسته‌ای کشور دانست، چرا که خط تهدید دشمن در طول دو دهه گذشته با فراز و نشیب‌های مختلف ادامه داشته و حتی اکنون نیز که سند برجام مطرح شده، شدت بیشتری گرفته است، اما آنچه که مانع بازدارده آنها در تحقق تهدید بوده و خواهد بود، نه لبخند‌های پشت‌میز مذاکره یا نامه‌های مرعوبانه دلدادگان به غرب،‌ بلکه حفظ و تقویت آمادگی‌های دفاعی، تجهیز قدرت نظامی و پیشرفت‌های چشمگیر در عرصه‌ هسته‌ای بوده است که از منظر دشمن تنها راه مهار آنها میز مذاکره عنوان شده است.

 

4- کارنامه عوامل نفوذ در 36 سال گذشته، نشان‌دهنده این است که دشمن در هر مقطع متناسب با نوع راهبردها و اهداف، عوامل نفوذ را به کار گرفته و از طریق ترور، انفجار، فتنه‌گری، آلوده‌سازی سیستم‌های رایانه‌ای، نافرمانی در عرصه‌های اجتماعی در کار نظام ایجاد اخلال نموده است، اما تمرکز آنها در شرایط کنونی بر «تغییر» در ایران اگرچه نشان‌دهنده ناامیدی از تأثیر تهدید نظامی یا تحریم اقتصادی یا حتی ترور  است، اما نمی‌توان نسبت به تبعات پیوند آنها با عوامل داخلی بی‌تفاوت بود. اوباما هفته گذشته در گفت‌وگو با رادیو ملی امریکا (NPR) مدعی می‌شود که با امضای توافق دست نیروهای معتدل‌تر در ایران را قوی‌تر کردیم و اگر کابینه روحانی اینطور وانمود کند که اتفاق خوبی برای مردم ایران رقم زده‌اند، دست آنها در مقابل تندروها قوی‌تر می‌شود. فلیپ وزیر خارجه انگلیس هم در گفت‌وگو با شرق الاوسط چاپ لندن می‌گوید: در ایران تندروها و اصلاح‌طلبان حضور دارند، ما باید امیدوار باشیم که اصلاح‌طلبان که خواهان ایفاگری نقش مثبت‌تر ایران هستند، نقش‌آفرینی کنند،» او سپس همچون اوباما ناامیدانه می‌افزاید: اما این مسئله در ظرف یک شبانه روز رخ نخواهد داد و معلوم نیست که این مسئله به روشی که ما امیدواریم اتفاق بیفتد./998/د101/س

 

منبع: روزنامه جوان

ارسال نظرات