۰۴ مهر ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۴
کد خبر: ۲۹۰۷۲۱
در گفت‌وگو با محمدعلی رامین بررسی شد؛

تلاش برخی جریان‌ها در انحراف جامعه از واژگان قرآنی و انقلابی

خبرگزاری رسا ـ مؤسس راه اسلامی در اروپا گفت: برخی با تبدیل کلمه «امام» به «رهبر» و همچنین تغییر کلمه «امت» به «ملت»، توانستند عملاً نظام جهانشول الهی «امت، امامت» را با سیستم عرفی غربی «ملت، رهبر» مسکوت بگذارند؛ واژه قرآنی «عدالت» را با واژه منتخب سرمایه سالاران غرب، یعنی «توسعه»، مبادله کردند؛ مفاهیم قرآنی «مستضعفین و مستکبرین» را با تعابیری مانند «قشر آسیب پذیر» و «قدرت های جهانی» از ذهن جامعه دور کردند؛ سنت «تکلیف گرایی» را با روحیه «منفعت طلبی» معاوضه نمودند
دکتر محمد علي رامين

در دو دهه اخیر، شاهد رشد کمی رشته‌های علوم انسانی هستیم که از پیامدهای آن توسعه نامناسب اعضای هیأت علمی در مراکز دانشگاهی جدید بوده و این عوامل سبب شده است تا در دهه‌های اخیر، تکیه اصلی فضای آکادمیک ایران درباره علوم انسانی بر نگاشته‌های خارجی باشد.

طبق گفته اساتید حوزه و دانشگاه و دغدغه‌مندان عرصه علوم انسانی اسلامی آیا معضلات جامعه ما باید به مسائل جوامع غربی تقلیل پیدا کند و با نوعی همسان‌انگاری و یکسان‌انگاری و توسعه بیش از اندازه برخی از علوم انسانی مغالطه‌ صورت گرفته و از واقعیات و نیازهای اصلی جامعه پرهیز شود؟

برای ساماندهی به وضعیت علوم انسانی در سال‌های آغازین انقلاب اسلامی، دانشگاه تربیت مدرس تأسیس شد؛ اما با تغییر زاویه‌ای که در دوران اصلاحات صورت گرفت؛ برخی از تلاش‌ها نافرجام ماند یا به جریان‌های ناپخته‌ای تبدیل شد که مشابه با وضعیت رایج اقدام کردند.

اگر برنامه‌ریزی‌ها، تعریف فرآیندها، سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌ها به دست افرادی سپرده شود که به تحول در علوم انسانی باور ندارند یا دچار نا امیدی و یأس در این عرصه هستند و از توانمندی لازم برای تحول در تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌ها برخوردار نباشند؛ نمی‌توان انتظار داشت که تحول در علوم انسانی به صورت مناسبی شکل بگیرد.

مسأله ای که امروز مورد توجه خیل عظیمی از اندیشمندان علوم انسانی کشورمان قرار گرفته، مدیریت علمی دانش و مبانی حاکم بر علوم انسانی است و تمام توان تحول خواهان در حوزه تحول در مبانی منعکس شده است، در حالی که علوم انسانی موجود به ویژه در رشته هایی چون علوم سیاسی از ضعف غیرکاربردی بودن رنج می‌برند.

نمی‌توان همواره از تحول سخن گفت؛ اما به صورت عینی هیچ راهکارهای را تعریف نکرد و اگر ساختارهای آموزشی و پژوهشی ما در قالب مدیریت‌های علمی و ساختارهای آموزش به صورت جدی تعریف نشود.

بنابراین بدون برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری نمی‌توان انتظار داشت که تطور و تحول در علوم انسانی شکل بگیرد؛ در همین زمینه خبرنگار خبرگزاری رسا با دکتر محمدعلی رامین، مشاور پیشین رییس دانشگاه پیام نور، مدیر کل سابق فرهنگی دانشگاه پیام نور، نماینده وزیر اسبق علوم در تشکل های دانشگاهی، عضو اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان ایرانی در اروپا در دهه شصت و مؤسس اتحادیه راه اسلامی در اروپا با گفت‌وگویی ترتیب داده که تقدیم خوانندگان می‌شود.

 

 

رسا ـ دانشجو کیست و مختصات فعلی او چیست؟

«دانشجو» به مفهوم واقعی، یک حقیقت زیبا و جذاب است که آینده دنیا را با دانش و بینش خود می سازد؛ اما جماعت دانشجویان حاشیه، نباید از ذهن ما دور بمانند یا آگاهانه فراموش بشوند.

با همین عنوان دانشجو دو طیف با گروه بندی های متنوع در دانشگاه ها حضور دارند که به طور معمول از کنار آنها عبور می شود و برنامه مشخصی برای ارتقای علمی و آینده آنها تدوین نشده و توجه خاصی به وضعیت آنها نمی شود؛ در حالی که این‌ها «سرمایه ملی» ما هستند.

 

رسا ـ آنها چه طیفی هستند؟

اول؛ «طیف مدرک گرا» که مدرک دانشگاهی را برای کاریابی، ارتقای شغلی، اعتبار خانوادگی و تشخص اجتماعی لازم دارد؛ لذا برای گرفتن مدرک هزینه می کند؛ طبیعتاً انتظاراتش هم با مدرک بالا می رود؛ اما چندان سود علمی از آن نمی برد و چه بسا با انتظارات متورم خود دچار سرخوردگی می شود.

دوم؛ «طیف بیکاران» که فقط برای گذر زمان یا رهایی از محیط خانه یا حضور در فضای سالم دوست یابی یا غیبت موجه از سربازی یا به خاطر توهّم علم دوستی یا برخورداری از تشخص عنوان اجتماعی دانشجو و گاهی با بهانه های مختلف و درهم آمیخته که البته در خلال تحصیل متغیرند، به دانشگاه می آیند؛ افراد این جماعت هرکدام با انگیزه خاص خود، مسیر پُراُفت و خیزی را بعد از تحصیل، پیش رو دارند و عموماً بدون هدف مشخصی، به استقبال حوادث روزگار می‌نشینند.

 

رسا ـ سرنوشت این جماعت چه می شود؟

سرنوشت این دو طیف را شورای عالی انقلاب فرهنگی و متولیان آموزش عالی کمتر به حساب می آورند، لیکن وجود آنها برای پر کردن کلاس ها و ارائه آمارها و پرداخت هزینه های سنگین دانشگاه های پولی، بسیار مغتنم شمرده می شود. در عین حال، برای آشنایان به واقعیات و دوراندیشان جامعه دانشگاهی، این دو طیف دانشجویی، بخشی از مستضعفین جامعه هستند که کمترین بهره را به خود و اجتماع پیرامون می رسانند.

این افراد گاهی به دلیل عدم توفیق در تحصیل، گرفتار طغیان روانی می شوند؛ و گاهی عقده ناتوانی و عوارض تلخ افسردگی را می پذیرند. بی برنامگی و بی هدفی موجب اتلاف فرصت زودگذر جوانی آنها در چرخه نامتناسب کلاس و کتاب و استاد و امتحان شده و مانع رشد سایر استعدادهای ناشناخته و ناشکفته آنها می شود؛ و همین امر ، معضلات گوناگونی را برای آینده فرد و جامعه تلنبار خواهد کرد.

 

رسا ـ مسئولیت اصلاح این وضعیت با کیست؟

معاونت فرهنگی وزارت علوم و آموزش عالی، شورای فرهنگی دانشگاه ها، مسئولان دانشگاه آزاد، شورای عالی انقلاب فرهنگی، کمیسیون فرهنگی مجلس، نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها، بزرگان حوزه‌های علمیه و همچنین متولیان رسانه ملی و سایرین، باید هرکدام به نوعی برای آنها دلنگران باشند و با احساس مسئولیت، اندیشه پردازی و برنامه ریزی و اقدام کنند.

 

رسا ـ طیف اصلی دانشجویان چه وضعیتی دارد؟

البته طیف اصلی و گسترده علمی، که گروه هدف از تأسیس دانشگاه «تخصص‌گرا و فن‌سالار» است، با فعالیت جانبی اندک و حضور و تأثیرگزاری کمرنگ در صحنه های اجتماعی، بستر عمومی دانشگاه را شکل می دهد؛ این طیف مطلوب دانشگاه، معمولاً غیرسیاسی و حتی بعضاً غیراجتماعی تصور می شود و بجز اقلیتی، غالباً تأثیرگزاری مستقیم بر امور سیاسی و اجتماعی ندارند، اما تأثیرات فراوانی از خود به طور غیرمستقیم بر متن فرهنگ و اقتصاد و سیاست و بر بطن اجتماع باقی می گزارند.

«بصیرت افزایی» با اطلاع رسانی دقیق و تحلیل های منطقی، برای این طیف عظیم دانشجو، فوق العاده مهم، ضروری و مفید است؛ اگر دوستان این کار را نکنند، آنها در محاصره تبلیغات فریبنده دشمنان قرار می گیرند.

 

رسا ـ چه مشخصاتی برای این طیف اصلی از دانشجویان می توان برشمرد؟

این طیف در نگاه اول، نوعاً آرام، محافظه کار، با منطق ساده و غیرپیچیده، دیرباور، نسبت به بسیاری از حساسیت‌های دیگران خنثی و در مسائل سیاسی خاکستری و تحت تأثیر شرایط پیرامونی ممکن است، منعطف یا منفعل به نظر برسند؛ اما در ورای این تصویر ظاهری و سطحی، چه بسا در لایه های ذهنی دانشجوی این طیف، محاسبات بسیار وسیع و دوراندیشانه‌ای شناور باشد که هرکسی با ارزش های مادی و معنوی او و آرزوهای دور و درازش نزدیک شود، توان اثرگزاری بر او را خواهد داشت؛ چه دوست باشد و چه دشمن !

بعضی از نابسامانی‌ها، همانند فرار مغزها، بعضاً ناشی از کم تجربگی، هدف گزاری اشتباه و فرصت طلبی ناشیانه دانشجو از یک طرف و فریبکاری افراد دوست نما از طرف دیگر می‌باشد.

خاستگاه اجتماعی طیف بزرگ دانشجویی هرچه به شهرهای کوچک و مذهبی و قشر زحمتکش جامعه (کشاورز، دامدار، کاسب،کارگر،...) نزدیکتر باشد، غالب افرادش از هوش قوی‌تر و ذهن پاک‌تر و استعداد بیشتری برای پذیرش سخن حق برخوردار هستند.

 

رسا ـ نقش فعالان دانشجویی در چنین شرایطی چگونه ارزیابی می شود؟

مجموعه‌ای از طیف‌های مشهور به فعالان دانشجویی که یا در انجمن های گوناگون علمی و صنفی مشغولند یا به عنوان فعالان مذهبی و هنری در کانون‌ها حضور دارند، از جایگاه ممتازی برخوردارند و همچنین تشکل‌های مختلف سیاسی وابسته به گروه‌ها و جریان های سیاسی خارج از دانشگاه که میزان و سطح تحرک آنها با میزان الحراره احزاب سیاسی کشور نسبت مستقیم دارد.

آنها نیز مؤثرند؛ مثبت و منفی بودن این تشکل ها، بستگی به وضعیت و شاکله سیاسی آن حزب و جریان سیاسی خارج از دانشگاه دارد که به آن تأسی می کنند و خود را به آن ارزانی می دارند. حسرت انگیز است که احزاب سیاسی، ذاتاً نگاهی ابزاری به دانشجویان دارند و لذا به راحتی جوانان با نشاط دانشجو را با اغراض مقطعی و جناحی خود، هزینه می کنند و آنها را برای اهداف بزرگ دینی و ملی مهیا نمی سازند.

 

رسا ـ دانشجویان آرمان خواه و انقلابی چه می کنند؟

و اما طیف متنوعِ آرمان گرایِ دانشجویانِ انقلابی، یعنی گرانیگاه نیروهای حزب اللهی جامعه که آینده سازان کشور، پرچم داران نهضت جهانی اسلام و طلایه داران چشم انداز نورانی ظهور هستند؛ این طیف ویژگی خداباوری، آرمان خواهی، خودآگاهی، تکلیف گرایی، آزادگی و امامت محوری خود را عامل اقتدار و پایداری در هر شرایطی می داند.

در میان این دانشجویان انقلابی، «تک سواران حزب اللهی»، عاشقان جهاد و هجرت در راه خدا و جبهه ولایت و عدالت، درون هر تشکلی پراکنده هستند و گاهی هم عضو هیچ تشکلی نیستند؛ اما همگی چون ستاره های درخشان، تابنده و بلند همت می‌باشند و در فعالیت‌های داخل و خارج دانشگاه، حضوری مؤثر و پررنگ دارند.

این تک سواران حزب اللهی، موتور محرک و عامل تحرک دانشگاهیان و پیشگامان نسل جوان جامعه و رهبران جنبش دانشجویی آرمان خواه و دوراندیشان ایران اسلامی و انقلابیون آینده جهان به شمار می آیند؛ خاستگاه آنها مسجد است و هر جا که باشند، همان جا را به عبادتگاه تبدیل می کنند.

 

رسا ـ در اوضاع و احوال کنونی کشور و منطقه، راهبرد اصلی دانشجویان انقلابی چه باید باشد، که مورد استقبال عموم دانشجویان قرار بگیرد؟

با توجه به گرایشات کاملاً ناهمگون و نامتجانس طیف های دانشجویی، ممکن است هر فعالیتی، فقط گروهی از دانشجویان را جذب و چه بسا گروه هایی دیگر را دفع کند؛ بنابراین باید برآیند تأثیرگزاری یک فعالیت را بر مخاطبین در نظر گرفت؛ چه آنان که جزء گروه هدف هستند و چه آنهایی که غیرمستقیم "ناظر" فعالیت ها بوده و نسبت به آن بازتاب مثبت یا منفی نشان می دهند.

گاهی رقیب یا مخالف، صرفاً به تحلیل دلخواه خود از هراقدامی می‌پردازد و مخاطبینِ غیرمستقیم را با تفسیر و پردازش خودساخته به جهت خلاف مورد نظر آن اقدام سوق می دهد.

در این مورد رسانه های بیگانه و کسانی که با انگیزه های غیرمعارض، اندیشه های دشمن را فقط برای بیرون راندن حریف خود تکثیر و تکرار می کنند، نقش زیادی دارند.

بنابراین یک دانشجوی انقلابی، حتماً پیگیری ایدئولوژی انقلاب اسلامی را که در امتداد آرمان های پیامبران الهی تعریف و تبیین می شوند، باید ملاک و مبنا قرار دهد وسایر انگیزه ها مانند جذب و دفع دیگران را در اولویت بعدی بداند و در مقابل ایدئولوژی زدایی منحرفان مقاومت کند.

 

رسا ـ این موضوع را توضیح می دهید؟

به عنوان مثال، وقتی کسی «عدالت گرایی» را مبنای حرکت خود قرار دهد، انسان هایی که طالب این معنا باشند، مجذوب استدلال و جذابیت طرح بحث و البته شیفته رفتار زیبای طراح می شوند؛ یعنی حرف شایسته، وقتی پسندیده مطرح شود و مصادیق ملموس و اولویت دار و اهداف بزرگ با آن نشان داده شود، شایستگان آن پیام پیدا می شوند؛ اما کسانی هستند که به بهانه جذب دیگران، از دانشجو انتظار دارند که ایدئولوژیک فکر نکند و ایدئولوژیک موضع نگیرد تا منزوی نشود.

 

رسا ـ یعنی اهداف بلند پیروان اندکی دارند؟

البته یاران اهداف کلان و پیروان آرمان های بزرگ ، افرادی روزمره نیستند، بلکه استقبال از یک ایده ارزشمند و تازه، مشارکت در یک مسابقه و مبارزه سرنوشت‌ساز است که به نگاه بلند و همت عالی و پشتکار و استقامت نیاز دارد؛ وقتی یک ایده بزرگ در فضای افکار عمومی مطرح شد، دیر یا زود، علاقمندانش را پیدا خواهد کرد.

مهم آن است که ایده های خوبِ مفیدِ ضروریِ سازنده در هیاهوی همیشگی بی آرمان‌ها گم نشوند، متروک نمانند و همواره کسانی در جامعه منادی و پرچم دار آنها باشند؛ اینجا است که معمولاً افراد با جرأت و جسارت، توانمندی طرح ایده‌های بزرگ را از خود نشان می دهند.

این موضوع اختصاص به نسل کنونی ندارد؛ بلکه در دوره های گوناگون تاریخ، اکثر زمان ها و مکان‌ها از ایده‌های نو و افکار بلند و آرمان‌های متعالی خالی به نظر می آیند و عامه مردم به ناچار گرفتار روزمره‌گی شده و زندگی تکراری خود را به بهای گذران عمر، ارزان و بی هدف به پایان می برند و به «نسل های بَرده در تاریخی مُرده» بدل می شوند که گویی اصلاً به دنیا نیامده و هرگز در مقطعی از زمین و زمان خود، مؤثر نبوده اند.

 

رسا ـ یک دانشجوی زمان شناس، چه مسؤولیتی احساس می‌کند؟

دانشجوی بیدار مسلمان، در برابر نشانه های انواع کودتاهای رنگارنگی که می بیند، خاموش نمی نشیند؛ او «کودتای فرهنگیی را در شاکله حمایت از ضد ارزش‌های غربی در هنر، رسانه و دانشگاه می بیند.

«کودتای سیاسی» با «آشوب اجتماعی» را در حادثه کوی دانشگاه سال 78 و فتنه عظیم در انتخابات سال88 را هرگز فراموش نمی کند؛ «کودتای اقتصادی» را که با تشویق دشمن به تحریم مملکت و تنزل قیمت نفت و ایجاد گرانی کاذب بسترسازی شد، نادیده نمی گیرد.

دانشجوی هشیار ما در برابر کودتای «علمی صنعتی» که با معاهده تحمیلی برجام و با فشار بی وقفه تبلیغاتی سیاسی روانی، واقعیت فناوری هسته‌ای و بخصوص در مرکز عظیم آب سنگین اراک را به تعطیلی می کشاند، تمکین نمی کند.

اگر همه در برابر کودتاهی ایدئولوژیک دوره پنجم ریاست جمهوری که با تبدیل کلیدواژه‌های قرآنی نهضت اسلامی به واژه‌های سکولاریستی آغاز شد و در حال حاضر هم در قالب «ایدئولوژی زدایی» در سیاست داخلی و خارجی، مشاهده می شود، ساکت بنشینند، نیروهای حزب اللهی، به خصوص دانشجویان انقلابی آرام نمی گیرند.

 

رسا ـ کدام کلیدواژه‌ها تغییر کردند؟

به عنوان مثال با تبدیل کلمه «امام» به «رهبر» و همچنین تغییر کلمه «امت» به «ملت»، توانستند عملاً نظام جهانشول الهی «امت، امامت» را با سیستم عرفی غربی «ملت، رهبر» مسکوت بگذارند؛ واژه قرآنی «عدالت» را با واژه منتخب سرمایه سالاران غرب، یعنی «توسعه»، مبادله کردند؛ مفاهیم قرآنی «مستضعفین و مستکبرین» را با تعابیری مانند «قشر آسیب پذیر» و «قدرت های جهانی» از ذهن جامعه دور کردند؛ سنت «تکلیف گرایی» را با روحیه «منفعت طلبی» معاوضه نمودند.

 

رسا ـ به نظر شما گفتمان و شعار مؤثر دانشجوی امروز چه باید باشد؟

اهداف متعالی مانند «عدالت در عرصه جهانی» و یا «پیشرفت جوامع بشری» که از شعارهای مطرح شده توسط امام خامنه ای با عنوان «دهه پیشرفت و عدالت» قابل استنتاج هستند، دقیقاً در تقابل با سیاست استکبار صهیونی و مرتجعان قرار دارد که می خواهند، واپسگرایی و تخریب و عقب ماندگی را بر مملکت ما و امت اسلامی و همه مستضعفان جهان تحمیل کنند.

به همین دلیل، دانشجوی انقلابی که «روح بیدار» زمانه خویش است، برای مقابله با راهبرد استکباری «تخریب و عقب ماندگی جهان اسلام»، می تواند «جنبش پیشرفت و عدالت در جهان اسلام» را گفتمان و آرمان خود قرار دهد که با توجه به شرایط خطیر منطقه و خطراتی که کل جهان اسلام را تهدید می کند، این شعار خیلی زود به «شعار اصلی دانشجویان جهان اسلام» تبدیل خواهد شد و نهضت بیداری اسلامی را هدفمندتر خواهد کرد؛ ان شاءالله.

رسا ـ ممنون از فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید./908/ت300/س

ارسال نظرات