کاهش نقش نظارتی دولت بر دانشگاهها سبب افزایش آسیبهای اجتماعی
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وسائل، یکی از مهمترین مسایل در خانواده های امروزی تأمین امنیت روانی و ایجاد آرامش برای فرزندان در خانواده و جامعه است؛ به خصوص کودکان زیر 3 سال که به علت وابستگی شدید به خانواده، نیاز به توجه و مراقبت عاطفی بیشتری دارند، زود هنگام بردن کودکان به مهدها و واگذاری تربیت آنها به مهدها سبب میشود که کودکان در آینده دچار آسیبهای روحی، روانی و اجتماعی شوند؛ بنابراین باید والدین در مهدسپاری کودکان و آسیبها مهد کودک توجه ویژهای داشته باشند.
از این رو با سرکار خانم فرزانه حکیم زاده، پژوهشگر مسائل خانواده و استاد جامعة الزهرا(س)، درباره شاخصههای تربیت کودکان از دیدگاه اسلام، آسیبهای مهد سپاری کودکان، نقش نظارتی حکومت بر مهدکودکها و همچنین تأثیر حجاب و عفاف در پویایی جامعه، علل پسرفت حجاب به گفتوگو نشستیم:
وسائل ـ با توجه به دغدغهها و مشغلههای دنیای امروز برای پدر و مادرها، بسیاری از والدین قسمت زیادی از وقت فرزندانشان را با مهدکودک پر میکنند، آیا شرعاً والدین میتوانند با سلب مسؤولیت از خود، وظیفه تربیت را به مهدها بسپارند؟
وظیفه اصلی تربیت برعهده والدین است و هیچ فردی دلسوزتر از والدین برای تربیت فرزندان وجود ندارد، دین اسلام به تربیت خانوادگی فرزندان اهمیت ویژهای قائل شده است؛ بهگونهای که در تعالیم اسلام آورده شده است که هنگام ازدواج دقت کنید چه فردی را برای تربیت فرزندان انتخاب میکنید؛ بنابراین زمانی که فرزند به دنیا میآید و نیاز به پرورش جسمی و روحی دارد این مهم از سوی والدین به دست آید.
واگذاری تربیت اصلی فرزندان به مهدکودکها بهطور قطع اشتباه بزرگی برای خانوادهها است؛ مگر برای افرادی که کارمند بوده و در ساعت محدودی فرزندان خویش را برای نگهداری به مهدکودکها واگذار کنند.
در سنین ابتدایی تولد و قبل از اینکه نوزادان از شیر گرفته شود، باید از نوزادان مراقبت ویژهای به عمل آید و ایام شیرخوارگی دوران بسیاری مهمی در رشد و تربیت کودک است و نیاز عاطفی فرزند که باید از سوی مادران تأمین شود در دوران شیرخوارگی نهادینه میشود و هیچ کسی بهتر از مادر نمیتواند این نیاز را برطرف کرد.
مادرانی که وقت کافی برای نگهداری فرزندان ندارند، نباید شیردهی خویش را در این دوران قطع کنند و در بخشی از ساعات کاری خویش به مهدکودکها مراجعه کنند و در این مراجعات افزون بر شیردهی، نیاز عاطفی فرزندانشان را برآورده کنند، اما باید ساعت مهدسپاری در این دوران بسیار محدود و کمتر از 4 ساعت باشد.
مادرانی که بیش از 8 ساعت شاغل هستند و در این مدت هم به فرزند خویش بیتوجهی می کنند؛ این امر بر سلامت جسمی و روحی نوزادان تأثیر دارد و نیز آثار مخرب روحی و عاطفی بر مادران خواهد گذاشت.
وسائل ـ شاخصههای تربیت در تراز اسلامی چیست؟
نخست باید هدف از تربیت شناخته شود؛ آیا برای زندگی مادی تربیت میشود یا اینکه هم برای زندگی مادی و معنوی در کنارهم تربیت میشود؟
این اختلاف دیدگاه سبب تفاوت در انتخاب شیوه و محتوای تربیت خواهد شود؛ فرق میان تربیت دینی و تربیت دنیایی این است که ملاک تربیت مادی، بهرهبرداری و فراهم شدن رفاه و آسایش بیشتر در این دنیا است، اما در مبنای تربیت اسلامی آخرت محور است و قرآن و سنت و سیره پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار الگوهای تربیت اسلامی است.
شاخصهها و الگوهای تربیت اسلامی باید در سنین کودکی مورد توجه قرار گیرد و در مهدکودکها به این شاخصهها اهمیت داده شود؛ اگر این سنین کودکی به این الگوها بیتوجهی شود، در بزرگسالی به مسائل شرعی بیاهمیت میشوند.
وسائل ـ آیا مهدکودکهای کنونی این مؤلفهها را دارا هستند و فرزندان تربیت شده در این اماکن در تراز تربیت اسلامی میباشند؟
اطلاعی ندارم.
وسائل ـ راهکارهای حل بحران کنونی چیست؟ تعطیلی مهدها؟ ادامه با روند کنونی؟ اصلاح؟ چه اصلاحاتی؟
تعطیلی مهدکودکهای در کشور مسألهای غیر اجرایی است و ادارات و مراکز علمی همچون جامعة الزهرا (س) مهد کودک دارند تا بانوان شاغل همچون پزشکان، معلمان و اساتید فرزندان خویش برای نگهداری به آنها بسپارند.
مسأله تربیت فرزندان بر عهده پدران و مادران است و باید بررسی شود که دغدغه تربیت دینی فرزندان در آنها وجود دارد یا خیر؟ این دغدغه به دولت و نظام اسلامی ربطی ندارد و بنابراین خانوادههایی که قصد دارند فرزندانشان بر اساس تربیت دینی تربیت شوند، نخست درباره مهدکودکهای تحقیق میکنند و فرزند خویش را مراکزی که ناهنجارهای و بدآموزیهایی دارد نمیسپارند.
اگر خانوادهها دغدغه تربیت دینی فرزندان خویش را نداشته باشند، حتی اگر دولت و نظام بر مهدکودکهای نظارت کافی نیز داشته باشند باز هم رعایت یا عدم رعایت مبانی دینی در آموزش های مهدکودک برای تربیت کودک موثر نخواهد بود و این فرزند در خانواده بر اساس تعالیم مادیگری تربیت میشود بنابراین تصمیمگیری نهایی برای تربیت فرزندان خانواده برعهده والدین است که چگونه بخواهند فرزندان خویش را تربیت کنند.
افزایش دانشگاهها سبب ترویج بیحجابی در شهرستانها
وسائل ـ تأثیر مسأله حجاب در پویایی و یا عقبماندگی زن مسلمان را چگونه ارزیابی میکنید.
اسلام به مسائل اجتماعی مؤمنان بسیار اهمیت داده است و فرد را در تراز اجتماع تعریف کرده است و بانوان را از فعالیت¬های اجتماعی محروم نکرده است.
اندیشمندان غربی این تصور را دارند که دین اسلام زنان را مجبور به خانهنشین کرده و مانع شرکت انها در مسائل اجتماعی شده است، در حالی که برخلاف این تصور؛ قانون حجاب در اسلام بدین جهت وضع شده است که زن بتواند با آرامش و امنیت در جامعه حضور پیدا کند، زیرا زمانی که حریمها میان زنان و مردان در جامعه رعایت شود، بهطور طبیعی اجتماع سالمی خواهیم داشت و کارآیی افراد در جامعه افزایش میباید و جامعه در مسیر پویایی، رشد، تکامل و پیشرفت حرکت خواهد کرد.
زمانی که بانوان با پوشش و حجاب مناسب در جامعه حضور یابند، مردان دیدگاه جنسیتی به زن نخواهند داشت، بلکه به ایدههای فکری، خلاقیت و استعداد بانوان را مورد توجه قرار میدهند.
بنابراین حجاب بانوان زمینه اجتماعی شدن بانوان را به وجود میآورد و سبب میشود که خلاقیت و استعدادهای آنها به ظهور و بروز برسد درحالی که بیحجابی و بدحجابی بانوان آنها رادر معرض دیدگاه جنسیتی قرار میدهد.
اگر پویایی را به معنای آزادی روابط و اختلاط زن و مرد و برداشتن حریمها بدانیم حجاب بزرگترین مانع پوپایی جامعه است، اما اگر هدف از پویایی جوامع انسانی؛ رشد، پیشرفت فناوری در کنار افزایش معنویت و استحکام خانوادگی، رشد اخلاقی و جلوگیری بزهکاری باشد رعایت پوشش، حجاب و عفاف سبب پویایی جامعه میشود و با این مسأله جامعه از جنبههای مادی، اخلاقی و معنویت پیشرفت می کند.
وسائل ـ علل پسرفت در زمینه حجاب طی سالهای گذشته _ از اول انقلاب تا کنون_ را در چه میدانید؟
علل پسرفت حجاب را باید در زمینههای فردی، خانوادگی، اجتماعی و همچنین اهتمام یا بیتوجهی متولیان فرهنگی به مسأله پوشش و عفاف جستجو کرد.
جنبه فردی: ایمان و اعتقاد به خدا و آخرت فرد را مقید به رعایت احکام اسلامی همچون رعایت حجاب و پوشش میکند، اما گاهی اوقات به جهت تبلیغات دشمنان، افراد دچار ضعف عمل به احکام اسلامی میشوند و گرایش به بدحجابی پیدا میکنند.
نقش خانواده: نقش تربیتی خانواده نیز در حجاب و عفاف مؤثر است؛ بنابراین در خانوادههای که دغدغه تربیت اسلامی وجود دارد، با شیوه و رفتارهای صحیح فرزندان خویش را به حجاب علاقهمند می کند؛ اما خانوادههایی که دغدغه تربیت دینی فرزندان خویش را ندارند، برای آنها تفاوتی ندارد فرزندشان باحجاب یا بیحجاب تربیت شود.
نقش حکومت: جهتگیریهای سیاسی دولت و دغدغه حکومت در زمینه پوشش و عفاف تأثیر مستقیم و بسزایی در حجاب اقشار مختلف جامعه دارد.
دولت در هر شهرستان و روستایی یک دانشگاه به وجود آورده است و هیچ نظارتی بر اختلاط دانشجویان ندارد، بنابراین این مسأله سبب شده است که زمانی که فرزندان در سن بحران و جوانی به سر میبرند و نیاز به حمایت و نظارت والدین دارند، از خانوادههای خویش دور شوند و در شهرهای غیربومی به ادامه تحصیل بپردازند و بنابراین دختران و پسران برای تأمین نیازهای عاطفی در کنار هم قرار میگیرند.
اینجانب برای تبلیغ بع یکی شهرهای کوچک مسافرت کرده بودم، مردم این شهر بیان داشتند که قبل از انقلاب در شهر دانشگاه نبوده است و دبیرستان نیز تعداد محدودی وجود داشته است، اما زمانی که در اینجا دانشگاه آزاد راهاندازی شده است، دانشجویان با پوشش نامناسب رفت و آمد کردند و این امر سبب شده است که دختران دبیرستانی و راهنمایی نیز از آنها بدحجابی بیاموزند و به مسأله حجاب بیاهمیت شوند.
کاهش نقش نظارتی دولت بر دانشگاهها سبب افزایش آسیبهای اجتماعی میشود
راهاندازی و تأسیس دانشگاه بدون نقش نظارتی حکومت سبب افزایش آسیبهای اجتماعی و فرهنگی در جامعه میشود؛ هرچند مراکز علمی تهران از دست رفته است و نظارت بر این مراکز علمی، سخت و غیر ممکن شده است؛ اما مراکز علمی شهرستانهای کوچک همانند شهر بزرگ تهران نیست، دولت و حکومت میتواند در این شهرها قوانین نظارتی مطابق عرف این شهرستانها قرار داده و قوانینی را برای رعایت حجاب بانوان در این مراکز اجرایی کند.
وسائل ـ راهکارهای نهادینه شدن فرهنگ حجاب در جامعه و نقش حکومت در پیشبرد این راهکارها چیست؟
هریک از احکام اسلامی چند مرحله برای اجرایی شدن دارد، بنابراین در گام اول باید احکام برای مردم تبیین شود تا اینکه در مردم معرفت و محبت به دین و احکام پیدا کنند و در مرحله بعد زمینههای اجرایی شدن احکام را به وجود آوریم، اما متأسفانه این مراحل به درستی در زمینه حجاب و عفاف اجرایی نشده است.
تا زمانی که احکام به درستی برای مردم تبیین نشده است، فلسفه، آثار و فواید و معرفت به حجاب و پوشش به درستی تبیین نشده است، نمیتوانیم تنها با اجبار بانوان را باحجاب کنیم.
برخورد سلبی با مسأله حجاب و عفاف سبب لجبازی بیشتر مردم میشود؛ در حالی که هیچ نظارتی بر حجاب و عفاف در دانشگاهها وجود ندارد و پسران و دختران اختلاط و آزادی دارند؛ اما در خیابانها با آنها برخورد سلبی میشود این مسأله سبب لجبازتر شدن مردم و افزایش بیحجابی در جامعه میشود.
خانوادهها، صدا و سیما، متولیان فرهنگی، دولت و حکومت باید یک شیوه واحدی برای ترویج حجاب و عفاف پیگیری کنند تا وضعیت حجاب بانوان در جامعه به حد مطلوبی برسد، تا زمانی که هماهنگی به وجود نیاید، وضعیت حجاب جامعه نامطلوب است.
یکی از دغدغه های اصلی رهبرمعظم انقلاب ترویج حجاب و عفاف است و رهنمودهای بسیاری در این زمینه دارند، اما مـتأسفانه در دولتهای بعد از انقلاب دغدغه ای برای ترویج عفاف و حجاب وجود نیامده است./836/د102/ل