حوزه علمیه و الزامات رسانه ای
یکی از وجوه تمایز دنیای امروز با زمان های گذشته، اهمیت فزاینده قدرت نرم کشور و توانایی آن ها در ایجاد تغییرات ژرف، تدریجی و غیر محسوس در نظام باورها، سبک زندگی، مذاق فرهنگی، مواضع سیاسی، نگرش ها و ترجیحات اجتماعی مخاطبان است.
حساسیت فرهنگ و امنیت فرهنگی و نقش برجسته آن در توسعه، استقلال و امنیت ملی کشورها در عصر کنونی، امری انکارناپذیر است به گونه ای که تغییر گفتمان امنیتی جامعه بین الملل و بسط مفهومی و ساختاری در مفهوم امنیت ـ به عنوان مناقشه برانگیزترین مفهوم در عصر حاضر ـ شناخت ابعاد مختلف این مواجهه جدید را ضروری ساخته تا موازنه جدید قدرت های منطقه ای و بین المللی برپایه آن شکل گیرد.
نظام رسانه، چه در سطح ملی و چه در سطح بین الملل، به شدت فرهنگ و امنیت فرهنگی کشورها را متأثر از خود ساخته و این نظام نوین، با کارکردهای متنوع خود، با شکل دهی به افکار عمومی، فرهنگ را تحت تأثیر قرار می دهد.
بهره برداری نظام سلطه جهانی از ظرفیت فوق العاده رسانه ها، موجب شده است تا آن ها با ایجاد انحصار خبری و رسانه ای، در جهت تعقیب اهداف سلطه گرایانه فرهنگی، مبتنی بر اشاعه مبانی فکری و تمدنی خود، هویت ملی و بنیان های هویت ساز کشورهای دیگر را از بین برده و با جایگزین کردن مبانی فرهنگی خود، آن ها را وابسته به خود سازد.
در این میان، جمهوری اسلامی ایران به عنوان رقیبی جدی برای جلوگیری از استیلای فرهنگی و امپربالیستی غرب، در رأس این مواجهات قرار دارد به گونه ای که حجم وسیعی از برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های نظام سلطه، در جهت مقابله با قدرت فزاینده فرهنگی کشورمان معطوف شده است.
با توجه به این موضوع، ضرورت سیاست گذاری و برنامه ریزی دقیق به منظور مقابله با طرح های دشمن در این نبرد فرهنگی و رسانه ای، بیش از پیش احساس می شود و شناخت این برنامه ها و طراحی روش های صحیح مقابله ای، در جهت مقاوم کردن جامعه در برابر تهدیدات فرهنگی و رسانه ای، موضوعی حیاتی تلقی می شود.
باید گفت که سیطره زیست فرهنگی متأثر از رسانه های تصویری در غرب و مشاهده حاکمیت پیروزمندانه تصویر و رسانه؛ به عنوان مؤثرترین، کارآمدترین و ماندگار ترین ابزار انتقال فرهنگی، به عنوان راهبرد اساسی فرهنگ سازی در غرب شناخته می شود که آشنایی با ابعاد آن، می تواند در شناخت دقیق برنامه ریزی نظام سلطه مؤثر باشد.
نفوذ سیطره فرهنگی تا درون خانواده
زیست فرهنگی به عنوان مهم ترین بعد اجتماعی و سیاسی در ایالات متحده، تحت سیطره دو عامل قرار دارد و کلیسا از یک سو و تبلیغات رسانه ای از جانب دیگر، از چنان تأثیرگذاری برخوردارند که می توانند علاوه بر بسیج افکار عمومی، با استفاده از قدرت حاصله، حاکمیت را نیز تحت تأثیر قرار داده و به اعمال نفوذ در آن بپردازند.
جنبش مسیحیت صهیونیستی به عنوان فعال ترین جربان مذهبی در ایالات متحده، توانسته است با استفاده از این دو ابزار و بهره بردن از قدرت رسانه ها، به راه اندازی شبکه های تلویزیونی انجیلی و به عبارتی « کلیسای دیداری» بپردازد و در واقع با تأسیس این کلیساهای دیداری، با سوار شدن بر اسب تکنولوژی، فعالیت خود در جهت رساندن و ابلاغ رسالت مذهبی خود را به بهترین شکل ممکن به انجام رساند.
استفاده از ظرفیت ویژه رسانه ای، شرایطی پیش آورد تا این جریان بتواند در مقابل کلیساهایی که دعوت ها و فراخوان های آنها منحصر در ساختمان آنها و اعضایش، در مناسبت ها و اعیاد بود، پا را فراتر گذاشته و از طریق کلیساهای دیداری، دعوت و فراخوان های خود را وارد منازل ساخته و با این روش موفیقت چشمگیری به دست آورد؛ به طوری که طبق نظرسنجی مؤسسه گالوپ، مشخص شد که حدود 70میلیون نفر از مردم آمریکا، شبکه های تلویزیونی مذهبی را مشاهده می کنند که در قالب 104ایستگاه و 1006کانال تلویزیونی و بیش از 1400ایستگاه رادیویی به صورت شبانه روزی، به تولید برنامه های مذهبی می پردازند.
جهت آشنایی هرچه بهتر با روش های رسانه ای و نفوذ رسانه های مذهبی در جامعه آمریکا، اشاره به چند نمونه از مجموعه های عظیم رسانه ای می تواند راهگشا باشد.
تی بی ان؛ مهمترین مجموعه رسانه ای
این مجموعه که توسط پاول کراوچ، جن کراوچ، جیم بیکر و تمی بیکر پایه گذاری شد، 11 کانال و 47 ماهواره را در اختیار دارد که در فرمت های آنالوگ و دیجیتال به پخش برنامه های خود می پردازد.
طبق بررسی های صورت گرفته، این شبکه در رتبه هفتم از لیست بزرگترین گروه پخش برنامه در ایالات متحده قرار دارد و از آن به عنوان بزرگترین شبکه عقیدتی جهان یاد می شود.
طبق برنامه ریزی جهانی این شبکه در مرکز تولیدات بین المللی آن، برنامه های تولید شده توسط این مجموعه به زبان های مختلفی ترجمه شده و از طریق شبکه هایی که در برگیرنده اقشار مختلف جامعه؛ از خانواده گرفته تا جوانان و کودکان، پخش می شود.
شبکه های منطقه ای مانند: تی بی ان ایتالیایی، اروپایی، روسی، عربی، آفریقای جنوبی، آمریکای جنوبی(به زبان اسپانیولی)، فلیپین(برای منطقه آسیا) و کانال نجات برای فارسی زبانان، وظیفه اشاعه فرهنگی آموزه های این کلیساها در تمام نقاط دنیا را برعهده دارند.
جیم بیکر از پایه گذاران این شبکه، سومین مبلغ پرنفوذ در جامعه آمریکا است و صدای او روزانه در بیش از 6میلیون خانه در آمریکا شنیده می شود و شبکه اش با نام« خداوند را ستایش و تسبیح کنید» به وسیله 825ایستگاه کابل منتقل و پخش می شود که از این حیث، نوزدهمین شبکه بزرگ کابلی در آمریکا است.
سی بی ان و رسالت جهانی
یکی دیگر از شبکه های پرنفوذ در ایالات متحده و جهان، شبکه سی بی ان است که توسط پت رابرتسون پایه گذاری شده است و برای بیش از 200 کشور زبان و در قالب 71 زبان به برنامه سازی می پردازد.
پت رابرتسون برنامه ای را در 90 دقیقه از شبکه اش اجرا می کند که وارد 19میلیون خانه در آمریکا می شود و به عبارتی بیش از 20درصد از مردم آمریکا برنامه های او را مشاهده می کنند.
در این مجموعه بیش از 1300 کارمند به فعالیت می پردازند که از طریق3 ایستگاه تلویزیونی و یک ایستگاه رادیویی به برنامه سازی می پردازند که تلویزیون خاورمیانه ام ای تی، که ایستگاه آن در جنوب لبنان قرار دارد، برای منطقه «غرب آسیا» برنامه سازی می کند و به علاوه در کل قاره های جهان، برنامه های آن قابل مشاده است و گزارشگران آن در بیش از 60کشور جهان مستقر هستند.
فعالیت های رابرتسون سالانه بیش از 200 میلیون دلار درآمد برای مجموعه وی دارد و با راه اندازی دانشگاهی، سعی می نماید تا نیروهای رسانه ای مرتبط را تربیت کند و همین مسائل باعث شده است تا نفوذ او در ایالات متحده آن قدر زیاد باشد که «تام ویکر» مفسر روزنامه نیویورک تایمز، او را حاکم ایالات متحده بداند.
دیگر مبلغان مذهبی آمریکا
علاوه بر مجموعه های فوق، می توان از جری فالول نام برد که یکی از با نفوذترین مبلغان جامعه آمریکا است به طوری که برنامه اش با نام«زمان انجیل» را نزدیک به 6میلیون خانواده مشاهده می کنند و در سرتاسر آمریکا از شمال تا جنوب و از شرق گرفته تا غرب، از طریق 374 ایستگاه تلویزیونی، مردم آن چنان با شور و شوق برنامه وی را نگاه می کنند که هیچ برنامه و سریال تلویزیونی را این گونه دنبال نمی کنند.
کنت کوبلاند، ریچارد دی هان و اورال رابرتز هم از دیگر مبلغانی هستند که برنامه هایشان در بیش از 5میلیون خانه وارد می شود.
به طور کلی، این واعظان برای 115میلیون آمریکایی برنامه پخش می کنند که طبق نظر سنجی های انجام شده، 61 میلیون نفر یا به عبارتی 40درصد بینندگان آمریکایی، به طور منظم برنامه های این واعظان را می بینند و یا گوش می دهند.
حوزه علمیه و الزامات رسانه ای
بر کسی پوشیده نیست که حوزه های علمیه به عنوان مرجع فکری و فرهنگی نظام اسلامی، نقش بی بدیلی در گسترش و ارتقای معارف دینی برعهده دارند و پشتوانه سازی نظام و تربیت دینی مبلغان و متخصصین علوم اسلامی بر عهده آن هاست.
با توجه به اهمیت رسانه ها در فرهنگ سازی؛ بهره گیری از ظرفیت ویژه آن در جهت تبلیغ و ترویج آموزه های دینی، امری ضروری است که بر این اساس می توان خلأ در بحث رسانه های توانمند، فراگیر، برنامه ریز و مرتبط با نیازهای ملی و فراملی در عرصه تبلیغ علوم دینی و معارف الهی را از بین برد.
راه اندازی رسانه های حوزوی و شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای و به طور کلی استفاده از فن آوری های نوین در زمینه تبلیغ در جهت بازتولید قدرت نرم و عمق بخشی استراتژیک به انقلاب اسلامی و صدور انقلاب، امروز بیش از هر زمان دیگری احساس می شود و در شرایطی که رسانه های سلطه گر با ایجاد امپراطوری رسانه ای و امپریالسیم خبری و فرهنگی سعی در به نتیجه رساندن پروژه مسخ بنیان های فرهنگی و هویتی ملت ها و جایگزین کردن انگاره های خود به جای آن ها دارند، سیستم حوزه و مبلغان آن می توانند با بهره گیری از ظرفیت رسانه ها، در این مواجهه فکری، فرهنگی و رسانه ای، به ابلاغ و انتشار آموزه های دینی بپردازند.
به عنوان نکته پایانی می توان گفت که اگر تبلیغ و گسترش آموزه های دینی منطبق بر فطرت الهی و مبتنی بر معنویت، با گسترش ظرفیت رسانه ای همراه باشد، می تواند در فرایند تعمیق باورها و هم چنین آشنایی مردم دیگر کشور ها با حقیقت فرهنگ دینی و گفتمان انقلاب تأثیر به سزایی داشته و صدور انقلاب که یکی از اهداف نظام اسلامی است را محقق سازد./872/ی502/س
منابع:
1-جورجی کنعان، میراث اسطوره ها(اصول گرایی مسیحی در نیمکره غربی)، ترجمه و چاپ موعود، نشرهلال، تهران، 1386
2-جزوه شناسایی شبکه های دینی