صحیح نیست تنها حوزه را متولی تولید علوم انسانی اسلامی بدانیم
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه در مراسم اختتامیه چهارمین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی که پیش از ظهر امروز در سالن همایشهای مدرسه امام کاظم(ع) قم برگزار شد به تبیین الگوی حکمی اجتهادی خود درباره علوم انسانی اسلامی پرداخت و گزارشی از این الگو ارائه کرد.
وی گام نخست پژوهشهای این عرصه را درباره خود دین و انتظار ما از دین و قلمرو دین عنوان کرد و با اشاره به تدوین اثری با عنوان انتظارات بشر از دین و قلمرو دین، در تبیین گام دوم گفت: در این مرحله به دنبال این بودیم که مطرح کنیم فلسفه اسلامی باید مبانی علوم انسانی اجتماعی را تأمین کند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با طرح این سؤوال که آیا فلسفه اسلامی تأمین کننده این نیاز هست یا نیست، متذکر یک نگاه درجه دوم به فلسفه اسلامی شد و انتشار کتاب فلسفه فلسفه اسلامی را در این حوزه ارزیابی کرد.
وی گفت: در گام بعد تعریف جدیدی از فلسفه ارائه شد که این تعریف جدید به ما کمک کرد وارد فلسفههای مضاف به امور شویم چراکه فلسفه رایج به فلسفه هستی، فلسفه معرفت، فلسفه نص و فلسفه دین پرداخته است در حالی که فلسفههای اجتماعی و فلسفههای دیگر باید پرداخته شود.
حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه با اشاره به فلسفه دین، فلسفه اسلامی و دیدگاههایی که در این دو حوزه وجود دارد، اظهار داشت: بعد از این دو گام نگاهی به خود علوم انسانی و علوم اجتماعی کردیم که وقتی میگوییم مقصود از علوم انسانی و علوم اجتماعی چیست، باید بررسی کنیم که این دو علم در غرب چه کارهایی انجام میدهند.
وی به بررسی علوم اجتماعی غرب در توصیف انسان مطلوب، توصیف انسان محقق و تبدیل انسان مطلوب به محقق پرداخت و با اشاره به تأثیری که ایدئولوژیهای اجتماعی مانند لیبرالیزم، سوسیالیسم، فاشیسم و فمینیسم بر علوم اجتماعی دارد، تأکید کرد: باید به یک فکر و یک متدولوژی برای تحول علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی برسیم.
رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با طرح این سؤال که آیا روش متعارف حوزهها و روش اجتهاد در تحول علوم انسانی پاسخگو است، از تدوین روش حکمی به عنوان روش استدلالی و روش اجتهادی به سه قسم توصیف انسان محقق، توصیف انسان مطلوب و تبدیل انسان مطلوب به محقق سخن گفت.
حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه خاطرنشان کرد: اجتهاد متعارف در حوزهها که همان استنباط از متون دینی برای کشف اصول کلی برای تطبیق بر مصادیق است تنها میتواند در توصیف انسان مطلوب و آن هم بخشی از انسان مطلوب و تغییر انسان مطلوب به محقق کمک کند و در توصیف انسان محقق نیاز به اجتهاد دیگری داریم.
وی گفت: علوم اجتماعی غیر از توصیف و تحقق انسان محقق نهادسازی میکند و سازمان بیمه یا نهاد مالیات را تأسیس میکند بنابراین آیا در علوم اجتماعی انسانی تنها باید به توصیف انسان مطلوب بپردازیم یا انسان موجود را بشناسیم و بعد با چند حکم رفتاری و اجتماعی تغییر دهیم که این استدلال کافی نیست و حتما نیازمند به نهادسازی هستیم.
استاد حوزه و دانشگاه ضرورت یک اجتهاد قسم چهارم را برای نهادسازی ضروری دانست و با بیان اینکه علوم اجتماعی مدرن کار نهادسازی را انجام میدهد، پرسید: آیا برای تولید علوم انسانی اسلامی حتما باید شخص مجتهد شود تا بتواند تولید علوم اجتماعی و انسانی اسلامی کند.
وی پاسخ این سؤال را مثبت دانست اما تصریح کرد: اگر از من سؤال شود که این روش اجتهاد در حوزهها کفایت میکند و این امر تنها بر عهده حوزویان است، پاسخ من منفی است. این روش بخشی از علوم انسانی اسلامی را تأمین میکند و ما برای بخشهای دیگر نیاز به روشهای دیگر داریم.
حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه گفت: آنجا که میخواهیم به توصیف انسان محقق بپردازیم نیازمند تحقیق میدانی هستیم و در این امر روش اجتهادی حوزه پاسخگو نیست و ورود دانشگاهیان ضروری است؛ بنابراین صحیح نیست که تنها حوزه را متولی تولید علوم انسانی اسلامی بدانیم.
وی خاطرنشان کرد: تولید علوم انسانی اسلامی یک مجموعهای است که با یک نگاه توسعهای باید شکل پیدا کند که بخشی از تولید علوم انسانی اسلامی به عهده حوزویان و بخشی به عهده دانشگاهیان باشد./۹۲۰/پ۲۰۲/ج