عقد اخوت ترامپ و ماکرون باطل نشده است!
به گزارش خبرگزاری رسا، صورت ماجرا واقعا جذاب است! دونالد ترامپ رئيس جمهور ايالات متحده آمريکا به محل برگزاري نشست گروه ۷ در شهر بياريتز فرانسه مي رود و امانوئل ماکرون رئيس جمهور فرانسه، بدون آنکه به وي و ديگر اعضاي گروه ۷ چيزي بگويد، وزير امور خارجه ايران را به محل برگزاري نشست دعوت مي کند! متعاقبا پس از ساعتي مذاکره ميان آقايان ظريف، لودريان و ماکرون و برخي رايزني هاي کوتاه با مقامات غير آمريکايي حاضر در نشست، هواپيماي ايراني “بياريتز” را ترک مي کند.
در حالي که هنوز ساعتي از ترک فرانسه توسط آقاي ظريف سپري نشده است، منابع آمريکايي مدعي مي شوند که ترامپ اساسا در جريان دعوت وزير امور خارجه کشورمان نبوده و اين رفت و آمد کوتاه، محصول ناب “ديپلماسي ناب فرانسوي” و مصداق سينه سپر کردن آقاي ماکرون در برابر کاخ سفيد است! بلافاصله ترامپ توئيتي منتشر مي کند و مي نويسد که ما ( اعضاي گروه ۷) در آنجا به شايعاتي که در خصوص ايران و بوريس جانسون و …. منتشر مي شد مي خنديديم! به اين ترتيب ماجرا در فرانسه به پايان مي رسد و فاز تازه اي از مذاکرات با فداکاري بازماندگان زحمتکش! ناپلئون بناپارت آغاز مي شود.
آيا آقاي ماکرون انتظار دارد افکار عمومي ايران اين داستان را باور کند؟!چه کسي مي تواند باور کند که کاخ اليزه پس از طرح لزوم گنجاندن توان موشکي ايران در برجام و اعمال محدوديتهاي فرازماني در خصوص فعاليتهاي هسته اي ايران در سال ۲۰۱۷ و بازي مستقيم خود در زمين دولت ترامپ، هم اکنون به يک “سپر بلاي شجاع” در برابر سردرگم ترين رئيس جمهور تاريخ آمريکا تبديل شده باشد؟ آيا واقع ماکرون تصور مي کند که حافظه تاريخي ملت ايران، تاخيرهاي عامدانه فرانسوي ها بر سر راه اندازي اينستکس و مذاکرات پشت پرده آقاي لودريان با مايک پمپئو وزير امور خارجه آمريکا از ارديبهشت ماه سال گذشته ( زمان خروج آمريکا از برجام ) تا کنون را فراموش مي کند؟ ماکرون خود نيز بارها تاکيد کرده است که علي رغم وجود اختلافات دو بازيگر آتلانتيکي بر سر مسائلي مانند بودجه ناتو، مسائل دفاعي اروپا و برخي مولفه هاي اقتصادي در حوزه تجارت بين الملل، پاريس و واشنگتن در تقابل با ايران اهداف مشترکي را در سر مي پرورانند .تحديد توان موشکي و منطقه اي ايران و به طور کلي،«مهار ايران قدرتمند»هدفي است که کاخ سفيد و کاخ اليزه از هيچ گونه اقدامي در راستاي تحقق آن فروگذار نمي کنند.
واقعيت امر اين است که تفکيک بازي ماکرون از ترامپ و پذيرش واسطه گري فرانسوي ها
( ان هم در حالي که آنها خود يکي از اجزاي بازي واشنگتن محسوب مي شوند)، بزرگ ترين خطاي محاسباتي ممکن در برهه فعلي محسوب مي شود.قائل بودن به ادغام استراتژيک کاخ سفيد و کاخ اليزه در مواجهه با ايران،يک فايده بسيار مهم دارد و آن “شفاف سازي صحنه بازي غربي ها ” در قبال ايران و برجام مي باشد. در صورتي که ما پيش فرض نادرست اختلاف فرانسه و آمريکا بر سر موضوع ايران و متعلقات اين پيش فرض را بپذيريم، به دست خودمان ابزار تکثير قطعات پازل ضد ايراني غرب و پيچيده سازي اين پازل را فراهم ساخته ايم.
در نهايت اينکه دستگاه ديپلماسي در برهه فعلي بيش از هر چيزي نياز به شفاف سازي صحنه بازي دارد. بدون شک اين شفاف سازي از سوي غرب صورت نخواهد گرفت! پس در اينجا وظيفه جمهوري اسلامي ايران است تا مراقب خلط و وارونه نمايي استراتژي ها و تاکتيکهاي مشترک کاخ سفيد و کاخ اليزه در قبال کشورمان باشد. بدون شک در اين صورت بهترين نتيجه ممکن را در پروسه هدايت و مديريت صحنه مواجهه با سياستهاي ضد ايراني غرب کسب خواهيم کرد./1360//101/خ