۳۰ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۶:۵۵
کد خبر: ۶۲۰۸۹۳
یادداشت؛

واقعیتی به نام "انتظار مردم از روحانیت"

واقعیتی به نام
در بخش‌های زیادی از فقه و اصول احاله به عرف به چشم می خورد. در واقع اجتهاد یعنی همان تطبیق حکم الهی با شرایط و نیاز‌های زمان و مکان.

باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا، مهدی خدایی

شکل گیری همه‌ی نهاد‌ها و تخصص‌ها بر اساس نیازی است که جامعه انسانی در راستای رشد و پیشرفت خود به آن‌ها نیاز دارد. هماهنگی و مطابقت با درخواست‌های روز جامعه از ارکان قوام این ارگان ها، نهاد‌ها و تشکل هاست. جدا نشدن از بدنه‌ی جامعه یکی از شعار‌هایی است که همه‌ی اقشار خاص و گروه‌های محدود برای خود دارند، از دولت گرفته تا نهاد روحانیت و قشر دانشجویان.

بدون شک به دلیل تفاوت‌هایی که عضویت در یک گروه با خود به همراه دارد و اصلاً شاخصه‌ی خاص و جدا بودن یک گروه است، جدایی‌هایی بین این گروه و سایرین وجود خواهد داشت، ولی نکته‌ای که در این جا وجود دارد این است که با حفظ این تمایزات بیشترین ارتباط نیز با جامعه وجود داشته باشد و این گروه ها، جامعه‌ی جداگانه‌ای که مهمتر از جامعه‌ی مادر باشد برای خود تشکیل ندهند. باید بیشترین همت و تلاش این گروه‌ها در راستای رفع بخشی از نیاز‌های جامعه‌ی اصلی و مادر که در حیطه‌ی تخصص آن‌ها است صرف شود.

روحانیت نه تنها از ابتدای شکل گیری یک نهاد مردمی بوده، بلکه از مردم و برای مردم و جامعه شکل گرفته است. فقه به عنوان علمی که قرار است وظیفه شرعی مکلفین را مشخص کند باید کاملاً آگاه به زمان و مکان باشد. در بخش‌های زیادی از فقه و اصول احاله به عرف به چشم می خورد. در واقع اجتهاد یعنی همان تطبیق حکم الهی با شرایط و نیاز‌های زمان و مکان. واقع نمایی این بحث تا جایی است که امروزه بحث‌های زیادی شده است مبنی بر استفاده از فتاوای فقهی در بازنمایی فضای تاریخی اجتماعی دوره‌ای که در آن این فتاوا صادر شده است.

در این میان مردم نیز نگاه‌های ویژه و انتظارات خاصی از حوزه و روحانیت دارند. انتظاراتی که نمونه آن را از هیچ صنف و گروه دیگری ندارند. کارکرد فق‌ها و روحانیت از زمان شروع غیبت کبری بسیار دگرگون شده و چهره‌ی جدیدی به خود گرفته است.

مردم از روحانیت انتظار دارند حامی آن‌ها در مشکلات بوده و در حل آن بکوشند از طرفی نیز معارف دین را به درستی یاد گرفته و در اختیار آن‌ها قرار دهند. از سویی نیز انتظار دارند بسیاری از اعمال از جانب آن‌ها صادر نشود؛ بسیاری از کار‌هایی که برای عامه مردم امری عادی است ارتکاب آن از یک روحانی ممکن است خلاف مروت تلقی شود. روحانیت در این بین باید سعی کند در بطن جامعه و مشکلات آن حضور داشته باشد.

 تا بدین جا آسیب شناسی حضور روحانیت در جامعه بحث شد، ولی سوالی که وجود دارد این است که چه راهی برای دستیابی به این مهم وجود دارد؟

تبلیغ دین یکی از رسالت‌های اصلی روحانیت در قبال جامعه است. این تبلیغ شکل‌های متنوعی داشته و اکنون نیز به صورت‌های مختلف انجام می پذیرد که منبر وعظ و خطابه از مهم‌ترین آنهاست.

بسیاری از طلاب در طول سال در مسجد یا نهادی خاص فعالیتی ندارند و تعداد کمی هستند که در طول سال همواره منبر و تریبون در دست دارند. ایام تبلیغی خاصی وجود دارد که فرصت رویارویی مستقیم با مردم برای همگان فراهم می شود از جمله ماه مبارک رمضان و ایام محرم و ایام شهادت حضرت زهرا(س).

با همه این وجود اگر نگاهی مقایسه‌ای بین روحانیت و سایر اقشار و گروه‌های خاص داشته باشیم، می‌بینیم فرصت‌های تبلیغی فضای مساعدی را برای روحانیت به وجود آورده تا از خطر دور شدن از بدنه جامعه رها شوند. فضایی که در اختیار هیچ دسته و گروه دیگری وجود ندارد. با این توضیح می توان ادعا کرد روحانیت مردمی‌ترین نهاد در بین همتایان خود است.

روحانیت وقتی بین مردم حاضر شده و پای صحبت و گفتگو با آن‌ها می‌نشیند، از شهر‌های بزرگ گرفته تا دور افتاده‌ترین روستا‌ها که  بعضاً حتی مسجد نیز در آن‌ها وجود ندارد؛ بسیار به آن‌ها نزدیک شده و با مشکلات آن‌ها از نزدیک دست و پنجه نرم می کنند. درست است که مستقیما نمی‌توانند گرهی از بسیاری از مشکلات آن‌ها به ویژه مشکلات اقتصادی و معیشتی را باز کنند، ولی می توانند تسکینی برای ایشان باشند. هرچند بسیاری از مردم احساس می کنند که روحانیت مستقیماً متصدی رفع و رجوع بسیاری از مشکلات هستند در حالی بسیاری از ایشان طلبه‌ی عادی‌ای بیش نیستند.

بسیاری نیز مشکل دور شدن از مردم را از آنجا می دانند که تشکل‌های مختلف توان پاسخگویی به همه‌ی نسل‌ها را ندارند و نمی‌توانند با نسل‌های جدید‌تر ارتباط برقرار کنند. روحانیت امروزه یک طیف گسترده‌ای از طلاب نوجوان تا مسن‌ترین افراد هستند. همه‌ی نسل‌ها در بین روحانیت دارای نماینده بوده و از این ناحیه مشکلی برای ارتباط روحانیت با جامعه وجود ندارد.

مردم در مواجه با مبلغین مذهبی بسیاری از مشکلات خود را که با نزدیک‌ترین کسان خود نیز نمی توانند در میان بگذارند مطرح می کنند. فعالیت‌های اجتماعی و تبلیغی روحانیت هر چه میگذرد تخصصی‌تر شده و بخش‌های مختلفی از زندگی مردم را در بر میگیرد، از بحث‌های فقهی و اخلاقی ساده گرفته تا مشاوره‌ها و روانشناسی‌های تخصصی. عمق شناختی که روحانیت در این مواجهه‌ها با مردم به دست می‌آورند بسیار بیشتر از دیگر گروه‌ها است.

گستره‌ی ارتباط نهاد روحانیت در بخش‌هایی تا جایی است که بسیاری از نهاد‌هایی که در پی آمارگیری‌های دقیق در حیطه‌های فرهنگی و اجتماعی که روحانیت در آن حضور دارد، هستند، می توانند این آمار‌ها را از روحانیون مبلغ در سراسر کشور به صورت تفصیلی و با جزئیات بیشتر به دست آورند. در بسیاری از مشکلات و زمینه‌ها خود نهاد روحانیت، قدرت، ابزار و منصب لازم برای رفع و رجوع بسیاری از آن‌ها را نداشته و فقط نقش واسطه‌ای دارد./918/ی702/س

ارسال نظرات