دایه های مهربان تر از مادر؛ تکلیف یا کنایه!
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، بیماری کرونا یک بیماری خطرناک واگیردار است که مانند وبا، طاعون و سل همه از آن فراری هستند؛ گریختن از دوستان و آشنایانی که احتمال میدهند به این بیماری مبتلا شدهاند مشهود است و پرداختن به آن شاید ما را به ورطه یأس و ناامیدی در نوع دوستی بکشاند.
با دیدن افرادی که هدف شان جز خدمت به خلق با قصد قربت نیست و پا به بیمارستانهای مخصوص بیماری کرونا گذاشتهاند و همراهی این بیماران را به عهده دارند، شگفت زده میشوم؛ فکر میکنم آیا اینها همان «دایه مهربانتر از مادر» هستند؟ ضرب المثلی که در بطن خود امری نشدنی را مطرح میکند، امروز محقق شده است.
ستاد حوزوی بحران و حوادث غیر مترقبه پا در رکاب کرونا کرده و بر آن سوار شده است؛ اکنون عده زیادی از عاشقان خدمت که از همه اقشار به عنوان «همراه جهادی» از آنها نام برده میشود، با مدیریت «کمیته ساماندهی داوطلبان مردمی» به بیمارستانها میروند؛ هرچند نمیتوان با این عزیزان همراه بود؛ لیکن تحقیق درباره چگونگی راهاندازی این کار و جذب و اعزام همراهان جهادی به بیمارستان از دستم بر میآید.
حجتالاسلام محمد هادی شفیعی، مسؤول کمیته اعزام به بیمارستان ستاد حوزوی بحران و مسئول اعزام به بیمارستان کمیته ساماندهی داوطلبان مردمی که زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی فعالیت میکند درباره چگونگی تشکیل این کمیته و ساماندهی جهادگران برایم میگوید:
رسا ـ ایده همراهی مریض از کجا عملیاتی شد و چگونه به بیمارستانهای شهر قم راه پیدا کردید؟
چند روز بعد از شروع ماجرای کرونا، تعدادی از گروههای جهادی به صورت خود جوش فعالیتهایی را شروع کردند؛ ستاد حوزوی بحران که از سوی حوزه علمیه در بحرانهای منطقهای فعال میشود و از نیروی طلاب برای رفع بحرانها استفاده میکند، چند جلسهای برگزار کرد و مانند دیگر گروههای جهادی، از ما هم دعوت به عمل آورد.
در یکی از جلسات طرح «همراه جهادی بیمار» را با موضوع ورود ما به بیمارستان برای همراهی بیماران کرونایی را مطرح کردیم؛ پس طرح این موضوع تصویب کردند که بنده مسئول کمیته اعزام به بیمارستان شوم و این اعزام که از بیمارستان فرقانی شروع شد به بیمارستانهای دیگر نیز گسترش دهیم.
دو سه روز بعد کمیته ساماندهی داوطلبان مردمی شکل گرفت؛ از آنجا که در جلسات شرکت داشتیم و به صورت عملی از طرف حوزه علمیه وارد بیمارستانها شده بودیم، از طرف آن کمیته مسئول اعزام نیروهای جهادی به بیمارستانها هم شدیم.
رساـ نیروهای همراه جهادی بیمار، چه کاری در بیمارستان انجام میدهند؟
مهمترین هدف این طرح و کار نیروهای جهادی، همراهی بیمار است؛ در حالت طبیعی هر بیمار هنگام بستری شدن در بیمارستان همراهی با خود دارد که به او رسیدگی میکند؛ اما شرایط بحران بیماری واگیردار کرونا که امکان وجود یک همراه به ازای یک بیمار وجود ندارد، نیروهای جهادی همان کار همراه بیمار را انجام میدهند منتها هر نیروی جهادی همراه چند بیمار است.
فعالیت این عزیزان هم همان فعالیت همراه بیماری است که بیشتر ما در شرایط معمول در همراهی بیماران خود آن را تجربه کردهایم؛ همراه بیمار آب و چای دست بیمار میدهد، از تخت پایین و بالا میبرد، کمک میکند بیمار قرص تجویز شده را بخورد، اگر توان ندارد غذایش را هم دهانش میگذارد.
با وضعیت موجود، پرستاران به این کارها نمیرسند و حجم کارشان بالاست؛ از طرف دیگر هم همراه بیماری وجود ندارد؛ دوستان ما کنار چهل بیمار میروند و همزمان همراه سی یا چهل بیمار میشوند؛ علاوه بر کارهایی که عرض کردم این نیروهای جهادی همدم بیماران هم هستند؛ اگر بیماری دلتنگ شده و میخواهد صحبت کند، مینشینند و با او صحبت میکنند.
یکی از دوستان تعریف میکرد: شبی در اتاقی سر کشیدم و پرسیدم کاری ندارید؟ یکی از بیماران که مرد مسنی بود گفت که کار دارم، بنشین و ده دقیقه برایم حرف بزن؛ در این بیماران گاهی خلأ حرف زدن با فرد دیگر وجود دارد که در این میان قصههای قشنگ و زیبایی وجود دارد.
رسا ـ کادر بیمارستان شما را همراهی میکنند؟
از ابتدای شروع این طرح، همکاری با ما در بیمارستان فرقانی خوب بود؛ بویژه بعد از اینکه یکی دو روز گذشت و آثار وجود ما مشخص شد، خیلی همراهی میکنند. البته دوستان ما به شدت مراقب هستند که در عرصههای تخصصی وارد نشوند؛ به هیچ وجه در عرصه درمان و آنچه که تخصص تیم پزشکی است وارد نمیشوند.
رسا ـ مهمترین مشکل بیماران چیست؟
غیر از مشکلات جسمی، مشکلات روحی بسیار مهم است؛ اینها الان نیاز به انگیزه، امید و آرامش دارند؛ روزهای اول ته حرف بسیاری از بیماران این بود که همه از نزدیک شدن به ما میترسند؛ اما دیدند که ما دورشان مینشینیم و حرف میزنیم؛ این احساس را به این بیماران منتقل میکنیم که هنوز شما عضوی از این جامعه هستید و هنوز آدمهای بیرون این جامعه به فکر شما هستند.
افزون بر این امید دادن به اینکه تو از اینجا به سلامت خارج میشوی؛ این باور را در ذهن بیمار ایجاد کنیم که انشاءالله تو راحت از پس این بیماری بر میآیی و پیروز میشوی و سربلند و قهرمانانه از اینجا خارج میشوی. شاید این مهمترین کاری است که لازم است ما انجام دهیم و اگر خدا به ما توفیق دهد اثرگذارترین کار است.
رسا ـ برای بچههای شما مشکلی پیش نیامده است؟
تاکنون کسی از دوستان ما ابتلا نداشته است؛ حالا ممکن است که فرد در خانه خودش چند روزی مریض بوده و ما خبر نداشتهایم، اما آماری که ما گرفتهایم و پیگیر بودهایم، تا به حال از نیروهای جهادی ما کسی ابتلا و درگیری پیدا نکرده است.
باید توضیح دهم که پس از عیادت اولیه ما از بیماران در بیمارستان فرقانی، آقای خسروی (ره) مرحوم شد؛ او جهادگری بود که در سیستان و بشاگرد و این طور جاها فعالیتهای خوبی را انجام داده بود؛ اما این بزرگوار را با بنده اشتباه گرفتند و عکس مرا منتشر کردند که این فرد که به عیادت بیماران رفته بود آقای خسروی است و الان فوت شده است که خبری اشتباه بود.
رسا ـ خاطرهای از کارهای انجام شده دارید؟
مدیر بیمارستان فرقانی که هر شب بیمارستان و روحیه افراد و اوضاع را بررسی میکند گفت «پس از شروع به کار شما، وقتی وارد بیمارستان شدم دیدم حضور جهادگران، به بیمارستان من حیات داده و این بیمارستان زنده شده است؛ شما هفت هشت نیرو آوردید، اما به اندازه پنجاه نیرو به انرژی و توان بیمارستان من اضافه شد».
آقای کریمی مدیر بیمارستان شهید بهشتی میگفت «اگر نیروهای داوطلب نبودند، اداره این وضعیت و عبور از این بحران برای ما خیلی سخت میشد؛ حضور اینها هم به لحاظ روحی و هم به لحاظ عملیاتی خیلی به ما کمک کرد».
دل نوشتههایی از بعضی مسئولان بیمارستانی پخش شده که نسبت به حضور طلاب عکس العمل مثبت نشان دادهاند؛ هرچند بعضی به ما بد و بیراه میگویند اما واکنش نماینده سازمان بهداشت جهانی جالب توجه بود، که در نشست خبری خود از نیروهای داوطلب مردمی تشکر کرد و این جالب بود که این کار ما به چشم او هم آمده است با اینکه شاید این مفاهیم برای آنها پر رنگ نباشد.
بچههای خودمان هم قصههای قشنگی دارند، ما الان جهادگری داریم که در طول چند روز هفت ساعت خوابیده و بقیه را در بیمارستان فعالیت کرده است.
یکی از جهادگران میگفت «یک شب بالای سر یک معلول ناتوان ذهنی که به بیماری کرونا هم مبتلا بود رفتم؛ گفتم چرا نمیخوابی؟ حرفم را متوجه نمیشد و جواب نمیداد؛ مدام تکرار میکرد آقا، آقا؛ دوازده شب بود، هفت شب غذا آورده بودند اما این غذا هنوز روی میزش بود؛ گفتم میخواهی غذایت را بدهم؟ با سر تأیید کرد؛ غذایش را دادم و به طور کامل خورد؛ وقتی غذایش تمام شد سرش را روی بالش گذاشت و خوابید؛ یعنی به فردی نیاز داشت که غذایش را دهانش بگذارد.
پیرمرد 90 ساله که دو بار سرطان را شکست داده و الان به بیماری کرونا درگیر شده بود، در بیمارستان فرقانی بود خیلیها امیدی به زنده ماندن وی نداشتند؛ اما با توانمندی روحی داشت، از پس کرونا هم بر آمد و با عافیت خارج شد و از این دست قصهها خیلی زیاد داریم.
حجتالاسلام ابوالقاسم عسکری عضو انجمن اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم و معاون حجتالاسلام شفیعی در کمیته اعزام داوطلبان همراه جهادی از تعداد افراد مشغول به این کار جهادی و چگونگی ثبت نام و راهیابی به بیمارستان برای انجام این فعالیت خداپسندانه برایم توضیح میدهد:
رسا ـ از روز اولی که تصمیم شد که گروه جهادی وارد بیمارستانهای قم شوند، چند بیمارستان هدف قرار گرفت؟ چند نفر به این بیمارستان عازم شدند؟
اولین بار فقط برای بیمارستان فرقانی اقدام کردیم و در مرحله اول حدود چهل طلبه برای یک شیفت وارد این بیمارستان شدند؛ الان در همان بیمارستان فرقانی نزدیک به سیصد نفر طلبه و غیر طلبه در سه شیفت فعالیت میکنند؛ به تناوب، بعضی یک بار، بعضی دو بار بعضی هر روز و بعضی یک روز در میان میآیند و آنجا شیفت میدهند.
الان که این کار گسترش پیدا کرده است، سه بیمارستان فرقانی، کامکار، بهشتی بیمارستانهای اصلی ما هستند، البته با بعضی از بیمارستانهای دیگر مانند بیمارستان علی بن ابی طالب(ع) و بیمارستان صحرایی هم ارتباط داریم و به آنها نیرو معرفی میکنیم.
رسا ـ چند نفر نیروی جهادی در هر بیمارستان فعالیت میکنند؟
متفاوت است، نیروها در بیمارستان کامکار چون هشتاد تخت دارد، اوایل که کارشان بیشتر بود هر شیفت ده نفر و الان کمتر هستند؛ در هر شیفت بیمارستانهای فرقانی و شهید بهشتی هم بیست نفر فعال هستند.
رسا ـ چه تمهیداتی برای مراقبت از این افراد اندیشیده شده است تا با این بیماری درگیر نشوند؟
قبل از اعزام یک دوره کلاس توجیهی داریم که به صورت مجازی برگزار میشود؛ کانالی راهاندازی کردهایم که دانشکده علوم پزشکی قم کلاسهایی را به صورت صوتی برای سلامت افراد، مراقبتهای بیمارستانی، وظایف نیروهای جهادی در بیمارستان و آموزشهای دیگر در آن کانال بارگذاری کرده است.
کسانی که این صوتها را گوش میدهند، به مدیر کانال و گروه اعلام آمادگی میکنند تا در آزمون شرکت کنند؛ تا بعد از ظهر همان روز جواب آزمون میآید و کسانی که در این آزمون نمره قبولی را اخذ کرده باشند آماده اعزام میشوند. هدف این فرآیند این است که مطمئن باشیم افراد اعزامی مراقبتهای بهداشتی را رعایت میکنند.
ما برای سه شیفت، در هر کدام از بیمارستانهای فرقانی و شهید بهشتی سه سرشیفت داریم، در بیمارستان کامکار هم چون تعداد محدود است یک نفر در تمام شیفتها سرکشی میکند؛ برای مراقبت و مواظبت بیشتر از عزیزان جهادی، سرشیفتها دارای برگههای ارزیابی هستند که این برگهها را بر اساس وظایفی که باید انجام دهند و مراقبتهایی که باید از خودشان داشته باشند، ارزیابی میکنند؛ ارزیابیها را در اختیار ما قرار میدهند؛ اگر تذکری لازم است میدهیم و اگر ببینیم که فرد اهل رعایت نیست با او خداحافظی میکنیم.
لایه سوم از مراقبتهای ویژه از این عزیزان این است که در هر بیمارستان یک مسئول نیروهای جهادی حضور دارد؛ خودمان به صورت میدانی در شیفتهای مختلف وارد بیمارستان میشویم اگر آموزشی باید داده شود، کاری را نباید انجام دهند و انجام میدهند، یا کاری را باید انجام دهند و انجام نمیدهند، را به مسئول آن بیمارستان تذکر میدهیم.
رسا ـ متقاضیان چگونه با شما ارتباط برقرار میکنند و درخواست همکاری میدهند؟
کانالی به نام «همراه جهادی بیمارستان قم» و گروه «همراه جهادی بیمارستان_ قم» راهاندازی کردهایم؛ این دو برای جذب ما فعالیت میکنند؛ به این صورت که یک آیدی در آن گروه قرار داده شده است، غیر از اینکه به سئوالات افرادی که میخواهند وارد بیمارستان شوند در آن گروه جواب داده میشود، افرادی که در کانال ما صوتها را گوش میدهند، به مسئول گروه و کانال ما اعلام آمادگی میکنند، از این افراد به صورت آنلاین امتحان گرفته میشود و این امتحانات به وسیله دانشکده علوم پزشکی نمره گذاری میشود، نتیجه آزمون برای ما میآید و ما اینها را در لیست افراد آماده به خدمت قرار میدهیم.
رسا ـ تقاضا برای خدمت جهادی در بیمارستانهای قم چگونه است؟
از سراسر کشور تماس و پیامک داشتهایم؛ از شیراز، سمنان، خراسان، خوزستان، ابادان، اصفهان، تهران و سیستان که خودشان مشکل دارند؛ از سراسر ایران درخواستهایی داشتهایم؛ حتی از اتباع غیر ایرانی که در ایران هستند؛ پاکستان، افغانستان و اندونزی که البته چون بیمارستان از ما خواسته است، اتباع غیر ایرانی را پذیرش نمیکنیم اما درخواستهای زیادی بوده است.
به افرادی که از شهرستان تقاضا داشتند اعلام کردیم که آمدن شما از شهرستان به اینجا و دوباره برگشتنتان ممکن است موجب انتقال این بیماری به محل اقامت شما شود؛ آنها هم راه دیگری را انتخاب کردند و به اینجا آمدهاند و شبانهروزی مستقر شدهاند؛ برایشان محل خواب فراهم کردهایم و الان در بیمارستانهایمان کسانی از کرمانشاه، شیراز، تهران و یزد به صورت شبانهروزی مستقر هستند و سر موقع هم شیفت خود را میروند.
رسا ـ برنامهای برای شهرهای دیگر دارید؟ تجربیات خود را چگونه منتقل میکنید؟
برنامه عملیاتی برای شهرهای دیگر نداریم؛ فرق این عملیات با عملیاتهای دیگر این است که انتقال نیرو ممکن است موجب گسترش بیماری شود؛ یعنی ممکن است بعضی از همراهان جهادی ما این بیماری را به صورت خفیف گرفته باشند و رفتن در شهرهای دیگر باعث گسترش آن شود.
اما برنامه انتقال تجربیات خود را از چند طریق پیگیری میکنیم؛ یکی اینکه در کانال، تجربیات و خاطرهنگاری را قرار میدهیم؛ به صورت میدانی تماسهای زیادی با ما گرفته میشود و گاهی ساعتها برای افرادی که در شهرستانهای دیگر هستند توضیح میدهیم.
همین دیروز از مازندران تماس گرفته بودند که ما میخواهیم این کار را انجام دهیم، از کجا شروع کنیم؟ چطور شروع کنیم؟ همراهان ما باید چه خصوصیاتی داشته باشند؟ در جلسات توجیهی خود باید چه چیزی بگوییم؟/836/ج
تهیه و تنظیم: محمود لطیف