کلید حل مشکلات کشور بنفش نیست
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، حسن نیت همیشه حسن نیت نمیآورد، این تجربه تاریخی گرانبهایی است که بابت اشتباه یکی از بزرگان سیاسی کشور نصیب کشور شد، اما اوضاع اقتصادی امروز نشان میدهد که همان ریلگذاری سالهای ۶۸ تا ۷۶ در کشور ادامه یافت و همان اشتباهات با ظرافت بیشتری دنبال شد و همان تقریبا هیچ نصیب کشور ما شد.
همه چیز از یک گروگانگیری در بیروت آغاز میشد و فرجام گروگانهای آمریکایی در دست جنبش امل آینده سیاست خارجی بوش پدر را به مخاطره میاندازد تا اینکه رئیس مجلس وقت ایران یعنی هاشمی رفسنجانی به میدان میآید و حتی در دوران ریاست جمهوریاش هم این پیگیریها ادامه مییابد، اما آمریکاییها او را دور میزنند.
هاشمی بابت آزادسازی گروگانهای آمریکایی سه خواسته دارد:
- تعیین متجاوز در جنگ ایران و عراق و بیطرفی آمریکا در این موضوع
- آزاد کردن احمد متوسلیان و سه دیپلمات دیگر
- آزادسازی میلیاردها دلار پولهای بلوکه شده ایران در آمریکا
مستند لاتاری در بیروت ساخته جواد موگویی به این موضوع میپردازد و از نگاه هاشمی به اقتصاد و راه حلهایی که از دامان مذاکره به دنبال آن است سخن میگوید، این مستند را باید دید، چرا که امروز به خوبی میتوان درباره واقعیتهای درون آن سخن گفت.
دور خورده دوباره دور میخورد
تکرار تاریخ بزرگترین مصیبتی است که وقتی حافظه تاریخی جامعه درگیرودار عملیات روانی سنگین دشمن قرار میگیرد، تَکرار میشود. مذاکرات هاشمی در سالهای ابتدایی ریاست جمهوریاش و استمرار بر این نکته تا پایان دوره ریاست جمهوری سه مسئله را روشن میکند:
- نگاه هاشمی رفسنجانی بیشتر از اینکه به تقویت چرخدندههای تولید داخلی باشد، به دنبال تقویت چرخدندههای توسعه میرود که در نتیجه طبقه مستضعف جامعه زیر این چرخ دنده خرد میشود. در واقع دیپلماسی را تنها راه نجات اقتصاد کشور دانستن خطای راهبردی بود که در دولت یازدهم و دوازدهم تکرار شد.
- هاشمی توسط آمریکاییها دور خورد. جان دومینیکو پیکو در کتاب خود مینویسد که توان بازگشت به ایران را نداشت تا به ایرانیها درباره بدقولی آمریکاییها بگوید. هاشمی بر سر آبروی خود قمار بزرگی کرد و با نتیجه سنگینی آن را باخت.
- ظریف در این فصل از گفتگوهای خارجی نقش تعیین کننده داشت، به طوری که وقتی بنا بود تا هاشمی و پیکو با هم گفتگو کنند، به خاطر محرمانه بودن موضوع، فقط ظریف به جلسه مذاکره میرود.
- فرمانده سپاه وقت نیز به پشتیبانی از هاشمی یک فرمانده سپاه را در بیروت مستقر میکند و تمام تلاش خود را برای گفتگو با طرف لبنانی انجام میدهد و از آبروی محور مقاومت برای آزادسازی گروگانهای آمریکایی خرج میکند که در نتیجه هیچ چیزی عاید طرف ایرانی نمیشود.
- عطاءالله مهاجرانی معاون پارلمانی رفسنجانی به دنبال ادبیاتسازی موضوع مذاکره مستقیم با آمریکا میرود و در روزنامه سرمقالهای مینویسد که با واکنش رهبر انقلاب مواجه میشوند.
- رهبر انقلاب صراحتا مخالفت خود را با این موضوع بیان میکنند اما هاشمی به دنبال کار خودش هست. من معتقدم، آن کسانی که فکر میکنند ما باید با رأس استکبار - یعنی امریکا - مذاکره کنیم، یا دچار سادهلوحی هستند، یا مرعوبند. من بارها این نکته را عرض کردهام که استکبار، بیش از اینکه نان قدرت و توانایی خودش را بخورد، نان هیبت و تشر خودش را میخورد. (بیانات در دیدار با معلمان و کارگران ۱۲/۲/۱۳۶۹)
آنجایى که شما میبینید دانشجو بر سر مسئولین امر داد میکشد، آنجا مسئولین امر با آن دانشجو همجهت نیستند و مزدور آمریکا هستند، [لذا] این جوان طاقت نمیآورد، نمیخواهد ... دانشجو بایستى فریاد بکشد؛ بله، [امّا] فریاد بر سر چه کسى؟ بر سر آمریکا، بر سر آن قدرتهایى که مزاحم مسئولین نظام و ادارهکنندگان نظام هم همانها هستند (۲۳/۳/۱۳۶۸)
مستندی که باید دیده شود
«لاتاری در بیروت» یک برگ از تاریخ این سرزمین بعد از انقلاب اسلامی را روایت میکند. همان جریانی که گوش به فرمان ولی فقیه نبود و در امر سیاست خارجی همواره خودسری کرد و نتیجهاش را در سفره مردم دیدیم که همواره کوچک و کوچکتر شد، مذاکره با آمریکا بارها و بارها تجربه شد و شکست خورد اما غربزدگان داخلی نسبت به این موضوع فهم درستی ندارند یا درگیر نفوذ شناختی یا نفوذ ساختاری شدند.
مهدی کمالی
.. انتقاد..
مسئول برعرضه ... مثل حسن روحانی، روی .. رو سفید کرد.
ننه بزرگ منم می تونست بیاد بگه با برجام همه چیز درست میشه ، بشینه بیرون گود و به وزراش بگه لنگش کن...
البته از کسی که لای پر قو بزرگ شده بیش از این هم نمی توان انتظار داشت.