تغییر تاکتیک اصلاح طلبان برای مخفی کردن کارنامه ضعیف
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، از خرداد 76 جریان سیاسی خاص، قدرت را بدست گرفتند که به اعتقاد خودشان می خواستند در ایدوئولوژی، تاکتیک، رویکرد، گفتمان و اهداف متفاوت باشند. البته بدنه این جریان همان چپ های اول انقلاب بودند که در زمان جنگ هم در اوج قدرت بودند. امَّا اینبار با رخت و لباسی نو به سراغ مردم آمدند.
چپ ها یا اصلاح طلبان جدید، آروز های بسیار بزرگی برای کشور و حتی جهان تصویر کرده بودند. از نگاه آنها همه چیز در جهان با «گفتمان» قابل حلَّ است حتی خوی زشت و پلید مستکبرین!
دو دولت خاتمی و روحانی و حتی دولت های هاشمی و موسوی محصول همان نگاه ساختاری و بنیادی به قدرت در داخل و خارج از کشور بود. اینک بعد از چندین دهه حضور در اوج قدرت، اصلاح طلبان برای باقی ماندن بر عریکه قدرت و جلب توجَّه مردم نیاز به ترسیم گفتمان دارند. انتخابات 1400 برای آنها بسیار حیاتی و اساسی خواهد بود. چرا که خود را در لبه پرتگاه سقوط خواهند دید. آنها نیاز دارند که به مردم نسبت به کارنامه گذشته خود توضیح دهند و برنامه های خود برای آینده را ترسیم کنند.
نظریه پردازان اصلاح طلب، یک به یک به صحنه می آیند و اصول راهبردی برای انتخابات ترسیم می کنند. این اصول و قواعد، خط مشی کلی لشگر سایبری اصلاح طلبان دررسانه ها و فضای مجازی خواهد بود.
آنها از مدت ها قبل در اختیار داشتن فضای مجازی کشور را برگ برنده خود قلمداد کرده اند و سرمایه گذاری های گسترده و وسیعی در آن آنجام داده اند. از باب نمونه پوشش گسترده توییت حسام الدین آشنا در کانال های زرد اجتماعی در سال 96 بهترین گواه بر این مطلب است.
در یکی از این اظهار نظر ها، جناب آقای «علیرضا علوی تبار» قواعد راهنمایی را برای اصلاح طلبان ترسیم کرده اند.
ایشان اصرار دارند که کارنامه گذشته اصلاح طلبان پررنگ نشود، و بر وجوه تمایز امروز اصلاح طلبان نسبت به دیگر رقبا و برنامه های آینده تاکید شود. آنها از یک طرف اصرار بر حضور در انتخابات را دارند و تحریم انتخابات را به هیچ وجه به نفع خود نمی دانند و از طرف دیگر برای حضور خود شرایطی را ترسیم می کنند، شاید برای اینکه بهانه ای برای پیروز نشدن داشته باشند.
اصلاح طلبان که در اداره کشور کارنامه قابل دفاعی ندارند. و از جهت گفتمانی بسیار آسیب پذیر به نظر می رسند. و در یکی از اقدامات بسیار اشتباه با زیر سوال بردن انتخابات قانونی کشور و رای مردم، با عفو کریمانه نظام بار دیگر به انتخابات 92 بازگشتند و کاندید مورد نظر آنها توانست رای مردم را جلب کند. امَّا محصول این جریان برای مردم، چیزی جز صف های طویل مرغ، دلار سی هزار تومانی و تورم بی سابقه در مسکن و کالاهای اساسی نبوده است. پس طبیعی است که آنها کارنامه ای برای دفاع نداشته باشند.
در واقع کارنامه آنها بسیار پر غلط است. پس طبیعی است جناب «علوی» از ارجاع به گذشته پرهیز دارند. اصلاح طلبان مدیر کار آمدی ندارند که بخواهند از کارنامه اش دفاع کند و حق با علوی تبار است. از جهانگیری با ارز معروفش بگویند یا از آخوندی و بحران مسکن محصول سیاست های لیبرالیش؟ یا از زنگنه پیر و کارکشته با حذف کارت سوخت؟!
«علوی تبار»، پر رنگ کردن جمهوریت را یکی از قواعد راهنما دانست. امَّا نفرمودند کدام جمهوریت؟ آیا منظور همان جمهوریتی است که در توسط آنها در سال 88 انکار شد؟ یا جمهوریت همان مردمی هستند که در معاهدات برجام نامحرم انگاشته شدند؟! یا جمهوریت همان صف های طویل مردم عزیز و صبوری است که برای مایحتاج اولیه خود باید در شرایط سخت کرونا به سر برند؟
این نظریه پرداز، از کار جمعی و «تیم گرایی» گفتند، ولی جای سوال اینجاست مگر بدنه وزرای روحانی همان تیمی نیست که سالها در دولت های هاشمی و خاتمی و حتی قبل از آن با هم کار کرده اند؟ اگر قرار باشد وزرایی با چهل سال کار اجرایی نتوانند هماهنگ شوند، در چهار سال آتی هماهنگ خواهد شد؟
ایشان با تغییر الفاظ، بار دیگرسیاست خارجی امتیاز دهی به قدرت های مستکبر را مطرح کردند. کلید واژه «تنش زدایی» عبارت دیگر از برجام های دو و سه روحانی است. آنها برای «تنش زدایی» حتما محدود شدن قوای دفاعی کشور را طرح خواهند کرد. از نگاه آنها قدرت های داخلی کشور، مثل «صنعت هسته ای»، «توان موشکی»، «عمق استراتژیک ایران در منطقه» و ... امتیاز های شیرینی است که هر از چند صباحی برای جلب توجه و رضایت کدخدا باید هزینه شوند. امّا اینکه چه ثمره ای برای کشور خواهد داشت، برای این حضرات مهم نیست. چرا که از نگاه آنها مرغ یکپا دارد و راه فقط سازش و تسلیم است!
ایشان در انتهای قواعد، از راهبرد اساسی اصلاح طلبان که از ابتدا آنرا بکار برده اند رونمایی کردند. «ابهام استراتژیک» استفاده از مفاهیم دو پهلو و مبهم! «علوی» با «کثرت در عین وحدت» به این راهبرد اشاره می کنند. و حتی امکان گفتگو و سازش با رقبا را مفروض می شمارند. «ابهام استراتژیک» یا «کثرت در عین وحدت» علوی، نشان از عدم اصالت این جریان سیاسی و فکری دارد. جریانی که اصیل باشد همیشه شفاف صحبت می کند ولی جریانی که اصالت نداشته باشد، همیشه دو پهلو صحبت می کند که در صورت اشتباه و شکست راهی برای فرار باقی باشد. خاتمی دم از «آزادی» و «جامعه مدنی» و «گفتگو» زد ولی حدود و ثغور آنرا مشخص نکرد. مشخص نکرد در صورت گرگ بودن طرف مذاکره باز هم باید امتیاز داد یا خیر؟
روحانی هم از «تنش زدایی» و «ارتباط با کشور های جهان» صحبت کرد ولی توضیح نداد منظور از ارتباط تسلیم است یا امتیاز گیری؟ منظور از «تنش زدایی» واگذاری صنعت دفاعی کشور به دشمنان قسم خورده است یا تقویت بنیاد های درونی و دفاعی؟
«علوی تبار» در ابتدای قواعدش، فضا را بسیار پر از یاس و نا امیدی بر شمرد. که صد البته درست گفتند. مردم از عملکرد بسیار ضعیف اصلاح طلبان مایوس هستند. و اصلاح طلبان هم شهامت پذیرش اشتباهات و اصلاح آنها را ندارند. لذا با تغییر تاکتیک و ابهام در رفتار بدنبال باقی ماندن در قدرت و جلب توجه مردم هستند. باید دید لشگر سایبری و رسانه ای اصلاح طلبان مانند گذشته موفق عمل می کند یا مردم به آنها نشان می دهند به عمل کار براید نه سخنرانی و سخندانی!
جعفر بحرینی