استاد حکیمی منتقد تفکری بود که عدالت را در راه توسعه قربانی کرد
حجت الاسلام محمدعلی لیالی استاد حوزه و دانشگاه در گفت و گو با سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، گفت: به جرأت می توان استاد حکیمی را حکیم دانست چرا که در ابعاد مختلف معرفتی صاحب نظر و صاحب اثر بود و همچنین کار بزرگی با برادرانش در تدوین الحیات انجام داد که بسیار با ارزش بود، نگاهی که مرحوم حکیمی به معارف اهل بیت داشت از او یک عنصر برجسته در مکتب خراسان ساخت.
وی عنوان کرد: مکتب معارفی خراسان تفاوتی با مکتب قم و نجف دارد و دارای تألیفاتی است که اگر به آن ها دقت نشود در قضاوت نسبت به آن اشتباه پیش می آید، اعضای مکتب خراسان به دلایل مختلف توجه کمتری به عقل و مباحث متأثر از عقلانیت در اصول دارند و بیشتر اهل رجال و درایه هستند؛ می توان گفت به نوعی اخباری گری در اعضای مکتب خراسان وجود دارد به عبارت بهتر بیشتر محدث هستند تا فیلسوف.
این استاد حوزه گفت: استاد حکیمی در کنار همه مباحث علمی که داشت نگاه برجسته ای به عدالت داشت و شاید بتوان گفت تأکید استاد حکیمی به امیر مؤمنان، قیام سیدالشهدا و معارف اهل از جنبه عدالت خواهی تفکر اهل بیت بود؛ متأثران از استاد حکیمی نسبت به سایر مفاهیم، مفهوم عدالت در معارف اهل بیت را برجسته می بینند و همچنین در این نگاه مصلحت و مصالح مرسله معنایی ندارد.
وی با اشاره به اندیشه مکتب تفکیک عنوان کرد: ملاصدرا در مکتب فلسفی خود قرآن، برهان و عرفان را ادغام می کند و همه را یکسو می بیند البته این در آثار خواجه نصیر هم وجود دارد اما توسط ملاصدرا به طور جد مطرح شد که قرآن، برهان و عرفان از هم جدا نیستند و از آن پس عموم حکما هم به چنین مکتبی معتقد شدند؛ متأثران مکتب خراسان به تفکیک این ها قائل شدند و مقابله ای را با عرفان و برهان نداشتند البته در مواردی هم با برهان به مقابله می پرداختند؛ علامه حکیمی کتاب ثقیل مکتب تفکیک، این نظریه را به جد مطرح کرده است.
حجت الاسلام لیالی با اشاره به خیریه انجمن حجتیه گفت: اساس مکتب خراسان از انجمن خیریه حجتیه مهدویه متأثر بود و انجمن حجتیه از سال 1320 شروع به کار کرد و علمایی در خراسان متأثر بوده یا حداقل تعارضی از خود نشان ندادند اما پس از انقلاب که شاکله فکری انجمن حجتیه و مکتب خراسان به بن بست خورد راه خود را جدا کردند؛ این بن بست فکری از آن جهت بود که از اساس مکتب معارفی خراسان، حکومت اسلامی استخراج نمی شود.
وی ادامه داد: مکتب قم انقلاب ایجاد کرد اما در مکتب خراسان و از دل سخنان بزرگان آن ها قیام و نهضت بر نمی آمد از همین رو متأثران مکتب خراسان دچار تناقض شدند و تفکر انجمن حجتیه به بن بست خورد؛ بسیاری از متأثران انجمن حجتیه و مکتب خراسان به دامن انقلاب برگشتند و مسؤولیت گرفتند مثل مرحوم پرورش و مرحوم آیت الله خزعلی که تلاش های بسیاری برای انقلاب کردند اما استاد حکیمی علی رغم دفاع از انقلاب و حمایت از حرکت امام خمینی مسؤولیتی نپذیرفت و فقط از جهت فکری و معرفتی با انقلاب همراه بود.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی گفت: بعضی ها می گویند استاد حکیمی با نظام همراه نبود و منتقد سیاست های نظام بود در این حرف درست و غلط مخلوط است؛ پس از جنگ و ایجاد دولت سازندگی که سیاست های لیبرالی و ضد عدالت داشت مورد انتقاد شدید استاد حکیمی بود؛ استاد حکیمی منتقد تفکری بود که عدالت را در راه توسعه قربانی کرد و متأسفانه این تفکر در دولت های پس انقلاب به خصوص دولت هاشمی و روحانی تبلور داشت؛ استاد حکیمی با نظام و انقلاب مخالفتی نداشت بلکه با سیاست های ضد عدالت مخالف بود.
وی تأکید کرد: استاد حکیمی با امام، انقلاب و نهضت اسلامی زیست اما منتقد عملکرد جمهوری اسلامی در غفلت از مفهوم عدالت بود؛ هر اندیشه ای که عدالت را همراهی می کرد مورد حمایت علامه حکیمی بود و ایشان هیچ همراهی با انجمن حجتیه در مخالفت با نظام نکرد و بهتر است بگوییم انجمن حجتیه در همان سال 60 با سخنرانی امام تمام شد.
حجت الاسلام لیالی خاطرنشان کرد: استاد حکیمی ارادتی ویژه به رهبر معظم انقلاب داشت و هر دو با مبانی فکری یکدیگر به خوبی آشنا بودند.