مدعیان نیل تا فرات، خودشان را در دیوارهای بتنی محصور کردهاند
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، رهبر انقلاب در بیانات اخیر خود در روز قدس ضمن اشاره به جایگزینی «اراده شکستناپذیر» مردم فلسطین با «ارتش شکستناپذیر» صهیونیستی تأکبد کردند که: «تنها با نیروی مقاومت که برگرفته از تعلیم قرآن کریم و احکام اسلام عزیز است، میتوان مسائل دنیای اسلام و در رأس آن مسئلهی فلسطین را حل کرد». رسانه KHAMENEI.IR برای بررسی بیشتر این موضوع به گفتوگو با آقای دکتر عباس خامهیار، کارشناس مسائل منطقه و رایزن فرهنگی سابق جمهوری اسلامی ایران در لبنان پرداخته است.
یکی از محورهای مهم رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود در روز قدس، جایگزینشدن «اراده شکستناپذیر» با «ارتش شکستناپذیر» بود. ابتدا این موضوع را در رابطه با بحث فلسطین تبیین کنید و سپس بفرمایید در حال حاضر، ارتش اسرائیل نسبت به دهههای قبل خودش در چه شرایطی به سر میبرد؟
رهبر انقلاب اسلامی به نکته مهمی اشاره کردند. علتش هم این بود که در قانون و ادبیات رژیم صهیونیستی عقبنشینی بهخصوص در رابطه با مسائل نظامی وجود ندارد. امکان نداشت رژیم صهیونیستی در طی سالیانی که بهوجود آمد، حتی یک میلیمتر از سرزمینهایی که به آن تجاوز کرده بود، عقبنشینی کند. اساساً شعار رژیم صهیونیستی در دو خط پرچمش کاملاً مشخص است. شعار آنها دستیابی به سرزمین موعود است. سرزمین موعود تنها فلسطین اشغالی نیست. آنها سرزمین موعودشان را از نیل تا فرات میدانند و این شعار پرچم آنهاست. در واقع، همه این کشورها را هدف قرار داده بودند و دنبال توسعه نظامی و اشغال این کشورها بودند.
از سال ۱۹۴۸ به این طرف کاملاً فلسطین و فلسطینیان کوچک میشوند و رژیم صهیونیستی توسعه پیدا میکند. در سال ۱۹۶۷ با آن جنگ ششروزهای که اسرئیل علیه اعراب راه میاندازد اساساً جولان را از سوریه، سینا را از مصر و کرانه غربی و قدس را از اردن جدا میکند و همچنان اینها را در اختیار میگیرد و خودش را توسعه میدهد. شیوه صهیونیستها در طی تاریخ اینگونه است. بعد از آنهم در سال ۱۹۸۲، در گام بلندتری علاوه بر اشغال جنوب لبنان، بیروت را کاملاً اشغال میکند. تانکهای اسرائیلی به بیروت میآیند و آنجا دولت دستنشانده جمیّل را تشکیل میدهند و همان جا حکمرانی میکنند. این توسعه ادامه دارد و همه کشورهای حوزه رود نیل تا فرات را هدف خودشان قرار دادهاند.
اما برای اولین بار این رژیم در سال ۲۰۰۰ و بعد در سال ۲۰۰۶ شکست میخورد و عقبنشینی میکند و تلفات انسانی فوقالعادهای هم میدهد. روند شکست این رژیم همانطوری که رهبر انقلاب اشاره کردند همچنان تا سیفالقدس ادامه پیدا میکند. در سیفالقدس اقدام فوقالعادهای پیش میآید و برای اولین بار قواعد بازی و بازدارندگی را فلسطینیها بر رژیم صهیونیستی تحمیل میکنند تا جایی که الآن مرتب این عقبنشینیها و شکستها دارد صورت میگیرد. سربازان اسرائیلی زیر همان پرچمی که شعار از نیل تا فرات را دربر میگیرد، با ایجاد دیوارهای بتنی چند متری ضخیم و با ارتفاع چند متر و طول صدها کیلومتر خودشان را در محاصره قرار میدهند و پیشرفتهترین تکنولوژیها (هزاران دوربین، سیمخاردار و سیستمهای امنیتی الکترونیک) را روی این دیوارها نصب میکنند تا بتوانند از گزند و آسیبرساندن فلسطینیها در امان بمانند. این بهمعنای عقبنشینی و شکست و پیشروی رزمندگان فلسطینی در سرزمینهای اشغالی است.
شکست آمریکا و رژیم صهیونیستی در بیانات رهبر انقلاب در کنار هم بیان شده است. این شکستهای توأمان چه نسبتی با هم دارند؟
اسرائیل خاکریز اول غرب و آمریکا در منطقه است. اساساً پیدایش اسرائیل از سوی فرانسه و انگلیس با توافقنامه سایکس پیکو در سال ۱۹۱۶ و بیانیه بالفور از سوی انگلیس در سال ۱۹۱۷ به این علت بود که این رژیم جعلی خاکریز استعمارگران غربی در منطقه غرب آسیا باشد؛ لذا، این حمایتها و همراهیها و صیانتها از این رژیم در این چهارچوب قرار میگرفت.
اما با شکست آمریکا در افغانستان، ایران، عراق و منطقه آسیایی، کنترلش را بر اقتصاد جهان از دست داد و شکست مدیریتی در درون پیدا کرد. این را ما در اوج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و اتفاقاتی که در کنگره آمریکا و اشغالگری آن از سوی مردم خود آمریکا بهوقوع پیوست، دیدیم. این دودستگی و واگرایی که در جامعه آمریکا بهوجود آمد، نشاندهنده فروپاشی حیثیتی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی آمریکاییهاست. وقتی آمریکاییها هم در منطقه و هم در درون خودشان به این شکل شکست خوردند طبیعتاً این شکست تأثیر فوقالعادهای بر حمایت از رژیم اشغالگر بهوجود میآورد و آنها را سست و کمکها را کم میکند. این مسئله کاملاً در عملیات سیفالقدس ملموس و مشهود بود. آمریکاییها هم بهخاطر گستردگی بعد انسانی قضیه فلسطین در سطح جهان و تحتتأثیر قراردادن و قرارگرفتن افکار عمومی از مواضع گذشته افراطیشان تا حدود زیادی عقبنشینی کردند، هم بهخاطر همان مشکلات داخلی که در جامعه خودشان در بخشهای مختلف داشتند، باعث شد که نتوانند حمایتها را به همان شکل ادامه بدهند.
رهبر انقلاب در بیاناتشان در روز قدس، فرایند سازش را باطلشده توصیف کردند. ابطال این فرایند طی چه سیر تطوری اتفاق افتاده است؟
طرح سازشی که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند، از همان ابتدایی شروع شد که انور سادات در سال ۱۹۷۹ به قدس سفر کرد و عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی را کلید زد. این سفر قرار بود معیشت و زندگی مردم اردن و مصر را بهتر کند و آنها را وارد بهشت کند، ولی این پروژه شکست خورد. آنچه در اسلو، شرمالشیخ، کمپ دیویدِ مادرید و طرحهای دیگری برای عادیسازی روابط اتفاق افتاد، همهاش دروغ و باغ سبز نشاندادن بود، اما واقعاً کویر خشک و خالی بود و تأثیری نداشت. آنچه امروز به نام عادیسازی روابط دارد انجام میشود هم بههیچوجه عادیسازی روابط نیست؛ چون افکار عمومی کشورهای عربی خاطره خوشی از این عادیسازی ندارند. آنچه امروز دارد انجام میشود، ایجاد محور سیاسی، نظامی و امنیتی با هدایت و رهبری آمریکاییها برای مقابله با جمهوری اسلامی است، نه عادیسازی بین ملتها. به نظر من، اینهم ره به جایی نخواهد برد.
ورزشکاران و ورزشدوستان جهان عرب که طبیعتاً کمتر سیاسیاند و از سیاست بهدورند، وقتی در ورزشگاههای بزرگ تجمع میکنند -صرفنظر از بازنده یا برنده میدان در این مسابقات- فریاد فلسطین سر میدهند. نمونه آن را چند ماه قبل در تجمع بزرگ اعراب در جام جهانی کشورهای عربی دوحه دیدیم و در همین هفته هم بازیهای جام جهانی آفریقا در مراکش همین شعار را هزاران هزار مردم مراکش و اعراب سر دادند. این واکنشی محکم و قوی به افکار و طرحهای عادیسازی رژیمهای عربی است که دارند این قضیه را دنبال میکنند.
حضور فعال مردم سرزمینهای ۴۸ و ۶۷ در مقاومت و اخیراً هم در نبرد سیفالقدس از دیگر محورهای سخنان رهبر انقلاب بود. چه تحولی در دیدگاه فلسطینیهای ساکن در این سرزمین درباره مبارزه رخ داده است؟
این سؤال بسیار کلیدی است. دستاورد همه مذاکرات سازشکارانهای که بین حکومت خودگردان با رژیم صهیونیستی و با وساطت آمریکاییها و غربیها در مناطق شرمالشیخ، کمپ دیوید، اسلو، مادرید و جاهای مختلف انجام شد، ایجاد کمربند امنیتی برای رژیم صهیونیستی توسط خود فلسطینیها در کرانه غربی بود. این را همه کاملاً میدانند و با تمام وجودشان حس میکنند. موضوع مهم مذاکرات، ساختن شهرک برای صهیونیستها، مدیریت قدس و مسجدالاقصی و میلیونها آواره فلسطینی در سرزمینهای اشغالی در کشورهای پیرامونی بود، ولی هیچکدام از اینها تا به امروز به نتیجه نرسیدند و پس از سی سال مذاکره آنچه انجام شد فقط ایجاد دیوار امنیتی انسانی توسط فلسطینیها برای حفاظت و صیانت از امنیت اسرائیل بود؛ لذا، با همه اینها ما در عملیات سیفالقدس به زیبایی دیدیم که چگونه قدس به محور سه منطقه غزه، فلسطینیهای ۴۸ و کرانه غربی تبدیل و عامل وحدت آنها شد. این در حالی است که جوانانی که دست به این عملیات زدند و امروز دارند در قدس و مسجدالاقصی و اردوگاه جنین مبارزه میکنند اساساً پرورشیافته فضای اجتماعی و فرهنگ اشغالگر هستند و هویت و شناسنامه اسرائیلی دارند. آنها اساساً دور از خانه و کاشانه خودشان بودند و در فضای کاملاً یهودیسازی رژیم قرار گرفتند، ولی بهخاطر همین شکستها و عملنکردن به وعدههایی که دادهشده اینطوری میشورند و قیام میکنند و به فلسطینیان اصیل غزه میپیوندند. این نشاندهنده زندهبودن فلسطین میان نسلهای متمادی فلسطینیهاست.
شکلگیری پدیده مقاومت در غرب آسیا و رشد و گسترش آن چه تأثیری توانسته روی مقوله مقاومت فلسطین داشته باشد؟
طبیعتاً مقاومت چتر حمایتش از مقاومت فلسطین را کاملاً گسترش داده و این چتر حمایتی برای روحیه فلسطینیها مهم است، چراکه بسیار تأثیرگذار خواهد بود و معنویت و روحیه مردم و مبارزان فلسطینی را بالا میبرد و آنها را به ادامه راه خیلی جدیتر و عزمشان را راسختر میسازد. به همین خاطر هم بعد از عملیات سیفالقدس و عملیاتی که در غزه و هفته گذشته در تلآویو انجام شد بلافاصله حمایت محور مقاومت را در سطح نظامی بهدنبال داشت. مقاومت در یمن و عراق هم بلافاصله پیام دادند و حمایت نظامی خودشان را برای آغاز دوباره درگیری نظامی اعلام کردند. همین حمایتها باعث شد که اسرائیلیها قبل از هرگونه حمله و اقدام نظامی بیشتر فکر کنند. این نوعی بازدارندگی فوقالعاده برای درگیریها ایجاد کرد و اسرائیلیها را زمینگیر کرد. این قضیه در تاریخ مبارزات فلسطینیها بیسابقه بود.
قطعاً آنچه امروز دارد اتفاق میافتد با گذشته متفاوت است. این پیشروی فوقالعاده در پیشرفت مبارزات فلسطینیهاست.
نکته بعدی که خیلی مهم هست، دعوت جوانان به ادامه مبارزه در شکلهای مختلف است. مهمتر از این دعوت، قول و تأکید بر حمایتهای همهجانبه جمهوری اسلامی از نهضت مردم فلسطین و مبارزان فلسطینی و تأکید بر استمرار حمایتهای همهجانبه قبلی از فلسطین است. این را با صدای رسا و کاملاً روشن و آشکار و خیلی جدی و با عزمی راسخ تأکید کردند. من فکر میکنم دیگر فلسطینیها با توجه به فضا و پیروزیهای بزرگی که بهدست آوردند و با توجه به حمایتهای همهجانبهای که امروز حاصلشده و تأکیداتی که رهبر انقلاب از این حمایت داشتند و پشتوانهای که میلیونها نفر در سراسر جهان بهصورت ویژه و کمسابقه و کمنظیر از فلسطینیها و جنبش فلسطین داشتند، فلسطینیها عزم خودشان را بر ادامه راه بیش از گذشته نشان خواهند داد.