هدف ولایت فقیه، تحقق اراده خداوند در جهان است
اشاره: «توحید» غایت آفرینش، مقصد اعلای رسالت پیغمبران، محبوب و مقصود سالکان و عاشقان، مطلوب عارفان و حکیمان و گم شدۀ همۀ انسان ها و معشوق فطری همۀ بشریت و مقصد نهایی همۀ جوشش ها و حرکت ها است.
انبیاء الهی(ع) آمده اند تا «یَسْتَأدُوهُمْ میثاقَ فِطْرَتِه وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِه؛ از آنان بخواهند ـ حق ـ میثاق فطرت را بگزارند، و نعمتی را که فراموششان شده به یادشان آرند.» و کتاب های آسمانی و قرآن مجید نازل گشته است تا باب معرفت را بر روی بشر بگشاید که «اگر قرآن نبود باب معرفت الله، الی الابد بسته بود و هیچ دانش و علمی در جهان نیست مگر بابی است از معرفت حق و آثار حق.
در آثار امام خمینی(ره) مباحث توحید، به معنای گستردۀ آن، به اثر خاصّی، اختصاص ندارد و سراسر آثار ایشان بحث از خدا و صفات و افعال حق و در جهت شناخت آن است و بحث های فقه و اصول نیز جز تلاشی برای معرفت اوامر و نواهی حق تعالی نمی باشد.
مباحث توحید، به معنای خاص، و نگاه توحیدی امام راحل حجم گسترده ای از آثار امام(ره) را در بر میگیرد، چنانکه اوّلین اثر قلمی ایشان ـ شرح دعای سحر ـ پیرامون شناخت اسما و صفات الهی است و آخرین درس و بحث ایشان نیز در باب اسم و حمد و ثنای حق است (تفسیر سوره حمد) و غیر آن دو نیز در آثار عرفانی و حکمی و اخلاقی و سخنان و پیام های ایشان به تناسب از مباحث استدلالی توحید و بحث های توحید فعلی و عملی و توجّه به حق سخن به میان رفته است.
اما آنچه که بسیار قابل توجه و دقت نظر است، تبلور اندیشه و نگاه توحیدی امام راحل در عملکرد ایشان در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حکومت ایشان است که شخصیت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را علاوه بر شخصیت علمی، به عنوان شخصیت الهی و توحیدی به جهانیان می شناساند.
در همین راستا خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، با حجت الاسلام محمدهادی رحمانی، استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم گفتگو کرده است که در ادامه می خوانید:
رسا- نگاه توحیدی به چه معنا است و دارای چه ارکانی است؟
توحید در نگاه صحیح دارای دو رکن است؛ رکن اول اطاعت از خداوند و پرستش آن است که وقتی عبودیت ذکر می شود، منظور سجده و نماز نیست؛ بلکه عبودیت به معنای اطاعت است و در آیات فراوان از قرآن کریم این مطلب بیان شده است.
رکن دوم توحید، نفی اطاعت و عبودیت غیر خداوند است؛ یعنی ما نمی توانیم توحید داشته و خدا را اطاعت کنیم؛ اما طاغوت را نیز پذیرا باشیم؛ چراکه طاغوت اساساً هر حاکم و هر عاملی است که از جانب خداوند نباشد و اگر ما به عنوان مثال حرف پدر و مادر خود را گوش می دهیم بر اساس فرمان خداوند است؛ لذا ما معتقد هستیم که اساساً حکومت نیز باید اصلش به اذن از جانب خداوند که از طریق امام معصوم(ع) است باشد و به اذن امام معصوم (ع) برسد و ولایت فقیه نیز در نهایت به همین مطلب منتهی می شود که ولایت نیز از طرف اهل بیت علیهم السلام اعطاء می شود.
دعوت مخفیانه پیامبر گرامی اسلام (ص) در مدت سه سال، به معنای غیرعلنی و به دور از جامعه نبود؛ بلکه پیامبر اکرم (ص) به صورت علنی مردم را به اسلام دعوت می کرد و معنای مخفیانه بودن دعوت این است که رکن دوم توحید که نفی طاغوت است در آن وجود نداشت و لذا قرآن کریم وقتی میخواهد پیغمبر را به دعوت علنی دستور دهد، به پیامبر گرامی اسلام نمیفرماید فریاد بزن؛ بلکه میفرماید اکنون باید اعراض از مشرکین کنی؛ چرا که با این کار توحید به صورت کامل تحقق پیدا می کند.
بنابراین توحید به معنای اطاعت انحصاری خداوند است تا به وسیله این اطاعت، سلطه طاغوت نفی شود.
رسا- جایگاه توحیدی و اندیشه های الهی در سیره رفتاری و گفتاری امام خمینی (ره) ؟
برای جواب به این سوال باید در سه عرصه، معنای توحید را در سیره امام خمینی(ره) تطبیق دهیم؛ اولین عرصه آن مبانی نظری و پشتوانه های فکری اندیشهایی امام راحل است و دومین عرصه آن دیدگاه های اجتماعی حضرت امام و عرصه سوم عرصه سیاسی و دیدگاههای سیاسی امام خمینی(ره) است.
درباره مبانی نظری و عرفانی امام راحل تجلی معنای توحید در سیره ایشان بسیار درخشان و قابل مشاهده است؛ چراکه امام خمینی(ره) در عبارت های فراوانی عالَم را محضر خداوند می داند؛ به گونه ای که حتی اراده های انسان را در برابر اراده های الهی و اراده خاص خداوند، قدر محسوسی برای آن قائل نیست.
اگر ما به عبارات کلام امام راحل مراجعه کنیم میبینیم که ایشان می فرماید: «کل عالم هستی و انسان یک موجی از عالم غیب و یک موجودی از موجودات عالم است که می توان از او یک موجود الهی ساخت و آن را تجلی اسماء و صفات الهی دانست»؛ لذا توحید و جریان بازگشت عالم به خداوند و تجلی صفات الهی و وجود خداوند در عالم در نگاه امام خمینی کاملاً مشهود است؛ چرا که عالم را مظهر خدا و تجلی اسماء و صفات الهی می دانند و این به نگاه عرفانی توحیدی امام راحل برمی گردد.
رسا- اندیشه های توحیدی امام راحل در مواضع سیاسی و اجتماعی ایشان چگونه تبلور داشت؟
باید گفت که دومین عرصه، نگاه اجتماعی امام راحل است؛ چراکه در نگاه امام خمینی(ره) اجتماع، تشکیل شده از انسان های مختاری است که در کنار همدیگر جمع شده اند و دو جنبه اصلی دارند که عبارتند از جنبه مادی و جنبه معنوی.
در نگاه امام خمینی(ره) هدف از تشکیل جامعه اسلامی علاوه بر ایجاد نظم و رفع نیازهای جسمانی مردم، ایجاد معنویت و رشد و تعالی بشر در جامعه است و امام خمینی(ره) می فرمایند «وظیفه انبیای الهی و ما این است که بشر و جامعه رشد و تعالی پیدا کند».
امام راحل(ره) وظیفه تشکیل جامعه را اقامه عدل در جامعه می داند؛ چراکه باید مردم اقامه عدل را به عنوان صفت توحیدی و حقیقی در عالم پیاده کنند که تبلور جامعه توحیدی جریان عدل است؛ بنابراین از لحاظ اجتماعی نیز میتوان گفت که در نگاه امام خمینی(ره) اجتماع و حکومت علاوه بر اینکه مسئولیت ایجاد نظم و رفع نیازهای جسمانی و روحانی مردم را بر عهده دارند؛ بلکه باید در مسیر عبودیت خداوند، الهی کردن جامعه، رفع نیازهای معنوی جامعه و اقامه عدل به معنای ولایت الهی در جامعه که هدف متعالی است به پیش رفته و جامعه را نیز به آن سمت هدایت کرد.
از منظر امام راحل ولایت الهیه که سمبل آن عدل و رشد جامعه است، وظیفه هر حکومتی است و باید نگاه توحیدی در جامعه شکل بگیرد؛ اما عرصه سوم که یکی از جنبه های مهم دیدگاه امام راحل می باشد، جنبه سیاسی سیره امام خمینی(ره) در نفی سلطه طاغوت است که در تمام مسیر حرکت امام راحل که از ابتدای سال ۴۲ شکل گرفت تا زمان وفات ایشان ادامه داشت، بحث استکبار ستیزی و مبارزه با طاغوت بود که در سیره ایشان بسیار قابل مشاهده است.
به عنوان مثال وقتی اصلاحات ارضی در ایران مطرح شد، بسیاری از افراد، وقتی خواستند مخالفت کنند اینگونه دلیل آوردند که چون زمین ها اموال مردم هستند و اِعمال زور برای گرفتن زمین ها به معنای غصب است؛ اما امام خمینی(ره) جنبه استکبار ستیزی و نفی طاغوت را به میان کشیده و مطرح کرد و در این باره فرمود: این طرح باعث سلطه استکبار و آمریکا بر کشور ما می شود و با نابود شدن کشاورزی، کشور ما را وابسته به دشمنان میکند.
همچنین در بحث مصونیت قضایی نیروهای آمریکایی که کاپیتولاسیون نام گرفت نیز امام خمینی(ره) با شدت تمام با این طرح مخالفت کرد و آن را مخالف با عزت و استقلال اسلامی دانست.
رسا- به اعتقاد برخی از افراد، اندیشه توحیدی امام راحل نفی دوگانه نگریها بود؛ نظر شما در اینباره چیست؟
نکته بسیار مهمی که در تشکیل حکومت اسلامی و فرمایشات امام خمینی(ره) وجود دارد، سعی ایشان برای تحقق اسلام ناب و جریان اسلام در جامعه و نفی استکبار و حاکمیت طاغوت و در نهایت، مبارزه با آنان است و لذا وقتی که لانه جاسوسی به دست دانشجویان تسخیر شد امام راحل فرمودند: «این کار انقلاب دوم بود»؛ چرا که این کار جنبه استکبار ستیزی و زیر سلطه استکبار نرفتن را به رخ می کشید.
به نظر بنده اگر بخواهیم دیدگاه توحیدی امام خمینی(ره) را در یک جمله جمع کنیم، شاید بتوان تمام این سه عنصر را در یک عبارت گنجانید و آن جریان ولایت فقیه و تحقق آن در جامعه است؛ چراکه ادامه این جریان، به معنای ادامه ولایت معصومان علیهمالسلام و امتداد حاکمیت خداوند در هستی است؛ زیرا هدف ولایت فقیه، تحقق اراده خداوند در جهان هستی است و وظیفه حرکت جامعه به سمت خداوند و معنویت را بر عهده دارد تا جامعه را به سمتی پیش ببرد که نتیجه آن اطاعت الهی و نفی عبودیت طاغوت شود.
یکی از آثار حقیقت توحیدی امام راحل شجاعت امام است که از غیر خدا هیچ ترسی ندارد و این به این معنا است که امام راحل به مرحله ای رسیده بودند که تاثیر را در عالم منحصراً برای خداوند و عبودیت انحصاری را مخصوص خالق هستی میدانستند.
یکی از آثار نگاه توحیدی امام راحل توکل فراوان ایشان به خداوند و امید کامل به حقتعالی بود و در مواقع متعددی از وقایعی که در بعد از انقلاب اسلامی رخ داد همیشه قلبی آرام و مطمئن داشت؛ اما نکته سوم، نفی دوگانگی عالم است که در دورهای که امام بودند، لیبرالیسم و مارکسیسم وجود داشت و در نگاه خیلی از افراد انقلاب اسلامی به ناچار باید به یکی از این دو نگاه ملحق می شد؛ ولی امام خمینی(ره) با اتکاء به امدادهای الهی و دین مبین اسلام، نه تنها نفی طرفین کرد؛ بلکه با آمریکا به مقابله پرداخت و به گورباچف نیز نامه فرستاد و او را هشدار داد مسیری که میپیماید، مسیری اشتباه است و این همان دیدگاه نه شرقی و نه غربی امام راحل بود که تنها اعتقاد به اسلام ناب محمدی و اتکاء به خداوند دارد.