طعنه سیاسی اصلاحطلبان به لاریجانی با کلید واژه «خالصسازی»
جریان اصلاحات از سال 84 تاکنون نتوانسته به عنوان یک جریان رو به جلو در پرورش نیروهای سیاسی بویژه در قامت کاندیدای ریاست جمهوری اقدام کند و از این رو اگرچه هر روز بویژه در زمان انتخابات با جذب گروههای سیاسی دیگر چاقتر میشود اما سعی میکند با توجه به پیر و فرتوت شدن نیروهای خود دست به عصا تر حرکت کند. همین موضوع به چالش جدی اصلاح طلبان بدل شده و برخی از اعضای این جریان نسبت به از دست رفتن هویت اصلاح طلبی با توجه به حل شدن این جریان در گروههای دیگر به شدت ابراز نگرانی میکنند و گروهها و احزاب سیاسی در این جریان از این واهمه دارند که با جذب نیروهای دیگر بیشتر به محاق بروند و سهم کمتری از قدرت نصیبشان شود.
«محمد علی وکیلی»، فعال اصلاح طلب و نماینده فراکسیون امید مجلس دهم درباره تکثر اصلاح طلبان مطرح میکند: «اصلاح طلبان دارای تکثری غیر قابل جمعاند و کف و سقف اصلاح طلبی چنان دچار اختلاف است که زیر یک سقف و تحت یک عنوان جمع نمیشوند؛ مگر آنکه در قالب لیدری کاریزماتیک که بتواند ائتلافی به وجود بیاورد. حالا باید بگوییم که کدام اصلاح طلبان؟ رادیکالها یا میانهروها؟»
وی ادامه میدهد: « در دو طیف مذکور دو مشکل مشترک وجود دارد؛ نخست آنکه پایگاه کنشگران سیاسی اصلاحطلب ضعیف شده است و بخشی از مخاطبان اصلاحات از هر دو طیف عبور کردهاند و فعلا انتخابات در اولویتشان نیست.»
با این اوصاف اصلاحات تنها ناگزیر برای ائتلاف با دیگر گروههای سیاسی است و باید خلاء نیروهای خود را با حضور گروههای سیاسی دیگر پر کند. هر چند این جریان سیاسی نیز تجربه مجلس دهم را که به صورت ائتلافی با نیروهای سیاسی دیگر وارد بهارستان شدند را به یاد دارد که در آن با توجه به عدم فعالیت سیاسی مناسب این جریان با وجود تعدد به محاق رفت و «محمدرضا عارف» در رقابت با «علی لاریجانی» برای تصاحب کرسی ریاست مجلس همواره شکست خورد.
از این روست که جریان اصلاحات در عین ائتلاف ناگزیر با گروههای سیاسی برای شرکت در انتخابات خود را در رقابت با این گروهها میبیند و بر همین اساس شاهد برخی طعنههای سیاسی اصلاح طلبان نسبت به گروههای دیگری هستیم که گویای همین واهمه است و از سوی دیگر بعضا سهمخواهی و انحصارطلبی قدرت در درون اصلاحات را نشان میدهد.
در همین رابطه، «علی شکوریراد» عضو جبهه اصلاحات درباره رابطه لاریجانی با اصلاح طلبان بیان میکند: « آقای لاریجانی هم در هیچ زمان و مقطعی هیچ تعاملی با اصلاحطلبان نکرد، هیچ مایهای برای اصلاحطلبان نگذاشت، هیچ کاری که ما یک امتیاز مثبت اخلاقی به او بدهیم انجام نداد؛ یعنی آقای لاریجانی هم مانند آقای روحانی برای عمده اصلاحطلبان قابل قبول نبود. اصلاحطلبان علیرغم رفتار این اشخاص به خاطر مصلحت کشور و منافع ملی از اینها حمایت کردند، اما آنها هیچکدام قدرشناسی نکردند، بلکه نمکنشناسی هم کردند.»
روزنامه آرمان نیز طی یادداشتی با عنوان «درخواست شفاف سازی از لاریجانی» در سطوری که حاکی از نگرانی از سهمخواهی و رقابت قدرت در درون یک ائتلاف است، از قول «احمد زید آبادی» با کنایه در ماجرای «خالصسازی» نوشت: «من دوست دارم بدانم که نظرِ خودِ آقای لاریجانی در مورد تقسیمها پستها در کشور چیست؟ آیا نظرِ وی این است که عموم پستهای اجرایی و تقنینی و قضایی و نظامی و تخصصی و مدنی، بدون کوچکترین تبعیض اعتقادی و سیاسی و قومی براساس صلاحیت تک تک ایرانیان و بنا به میزان حمایت مردم از آنها توزیع شود و یا اینکه فقط دایره را قدری گشادهتر بگیرند تا شامل همراهان وی هم بشود؟ اگر نظر آقای لاریجانی مورد نخست است، به صراحت و بدون لکنت زبان آن را اعلام کنند تا او را در شمار سیاستورزان قائل به لزوم تسلط «نگاه ملی» به امر حکمرانی، تقسیمبندی کنیم، اما اگر نظرش مورد دوم است، در آن صورت باید گفت؛ آب در هاون میکوبد، زیرا با همان منطقی که وی دیگر ایرانیان را از حق مشارکتِ کامل سیاسی محروم میداند، «انقلابیهای کاسبکار» نیز با همین منطق، وی و همفکرانش را از دایره بیرون میدانند.»
اما طعنههای سیاسی اصلاح طلبان معطوف به افرادی چون باهنر نیز شده است که در جرگه اصولگرایان سنتی قرار دارد. در همین راستا روزنامه اصلاح طلب هممیهن خطاب به باهنر نوشت: «همان روزی که گفتند مشکل بورس را ۷ روزه حل میکنیم بر همگان روشن بود که یا نمیدانند اقتصاد چیست؟ یا بورس چیست؟ یا حل مشکل چیست؟ درهرحال، مسئولیت این مشکلات با دولت است؛ اما سایر اصولگرایان هم در آن مسئولیت دارند و با انتقاد از رئیسی یا مجلس یازدهم نمیتوانند از خود سلب مسئولیت کنند.»
دو دلی اصلاحطلبان با وجود ضعف عملکردی دولت گذشته نیز بیشتر به چشم میخورد. جلال میرزایی، عضو فراکسیون امید در مجلس دهم درباره نحوه حضور اصلاح طلبان در انتخابات مجلس و همچنین ائتلاف با اصولگرایان سنتی میگوید: «روحانی و چهرههایی از این دست، سالیان متمادی درمناصب حضور داشته اند و حضور آنها جذابیت چندانی در انتخابات ندارد. اطلاع دارم که کسانی مانند اقای لاریجانی، جهانگیری، دکتر عارف و سایر احزاب به افراد نزدیک خود پیشنهاد کرده اند که در مرحله پیش ثبت نام حضور پیدا کنند تا در صورت تایید بتوانند برنامه انتخاباتی خود را داشته باشند.»
در همین راستا، «غلامحسین کرباسچی» پیشتر در آذرماه سال ۱۳۹۴ درباره ائتلاف با افرادی چون لاریجانی مطرح کرده بود: «ما بعد از انتخابات سال ۱۳۹۲ روش نامعقولی به کار نگرفتیم. دولت (روحانی) از طرف مقابل یارگیری کرده، مثلا در سیاست خارجی در برجام، درمجموع بازی طرفداران دولت در گروههای سیاسی به واسطه همین «سربازگیری» از جبهه مقابل بوده و در مجلس هم میتواند اتفاق بیفتد.»
به هر جهت اینکه اصلاح طلبان در حد سربازگیری به گروههای دیگر نگاه میکنند به خوبی نشان میدهد که این جریان سیاسی سعی دارد با انحصارطلبی خاص خود تمرکز قدرت را در اختیار داشته باشد و با وجود اینکه نیاز مبرمی به گروههای سیاسی دیگر به علل مختلف از جمله ضعف شدید عملکردی دارد، نمیخواهد چندان کیک قدرت را با آنان سهیم شود و با توجه به تجربه مجلس دهم از این بیم دارد که در حوزه اجرایی بازنده این ائتلاف باشد؛ از این رو داستان ائتلاف اصلاح طلبان و اصولگرایان سنتی با پیچیدگیهای بسیاری همراه است.