آمریکا به چه افرادی چشم امید دارد؟!
به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، انجمن ملی ایمنی آمریکا گزارش میکند که 94درصد از تمـام آسیبها و بیماریها در محیط کار بهدلیل رفتارهای انسانی رخ میدهد.«1 تازه این آمار مربوط به خطرهایی است که میدانیم بهطور مستقیم روی زندگی ما تاثیر دارد. حالا تصور کنید خطر یک امر غیرملموس باشد که در طول زمان اثرش را میگذارد و با زندگی ما هم ارتباط واضح ندارد؛ مثلاً، خطر تغییر اخلاق و روحیات انسانها از خوب به بد. یا خطر تغییر ارزشهای حاکم بر ذهن و جامعه. یا مثلاً، خطر انتخابات اشتباه انسانها در طول زندگی شخصیشان. اگر این اشتباه در انتخاب توسط همه جامعه اتفاق بیفتد چه؟ آن موقع چه اتفاقی میافتد؟ در بین اسنادی که از لانه جاسوسی منتشرشده، نامهای به قلم «کارمند روابط عمومی سفارت آمریکا، جان کراوس به تد، مسئول آژانس ارتباطات بینالمللی آمریکا» موجود است که در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۵۸ نوشتهشده؛ کراوس این نامه را مینویسد تا «کارهایی را که در شش ماه آینده در رابطه باافزودن منافع آمریکا در ایران میبایست انجام داد» «۲» فهرست کند. اتفاقاً وقتی این نامه را مطالعه کنیم متوجه میشویم، کراوس فهرست اموری را که به تغییر محاسبات مردم ایران منتج میشود به تد ارائه داده است.
تلاش آمریکا منطقی است
در جهان کنونی که رسماً بهاندازه یک دهکده کوچک شده است، انتخابات در کشوری مثل ایران بر همه جهان تاثیرگذار است. جایگاه و ظرفیتهای ویژه ایران باعثشده تا همواره نسبت به این کشور نگاه ویژهای از سوی قدرتهای بزرگ وجود داشته باشد. قرارگرفتن در لولای سه قاره بزرگ، ذخایر عظیم نفت و گاز، قرارگرفتن در مسیر کریدورهای اصلی شمالی جنوبی و شرقی غربی، عقبه عظیم تمدنی و قدرت تمدنسازی پهنه ایران، همچنین قدرت تولید نسخه ایرانی تمدن اسلامی، وجود نظام ولایت فقیه که با استفاده از سکوی پرش انقلاب اسلامی، داعیه به چالشکشیدن ایدئولوژیهای بشری شرقی و غربی را دارد، همهوهمه باعثشده تا حساسیت روی این نقطه از جهان کنونی فراوان باشد. از همه اینها گذشته، با انقلاب اسلامی برای اولینبار در تاریخ این پهنه سرنوشت قدرت حاکم بهدست مردم سرزمین افتاده است. برگزاری انتخابات مختلف در طول ۴۵ سال گذشته (بهطور متوسط هر سال یک انتخابات تاثیرگذار در ایران برگزار شده است) نمونه کامل و جامع اداره امور به دست خود مردم است. پس منطقی است که دشمن برای پیشبرد برنامههای خود روی رای مردم حسابکرده و برنامههایی برای بیرونآمدن نامزد نزدیک به خودش از صندوق رای را داشته باشد؛ چراکه میداند دیگر نمیتواند از طریق تطمیع، تحریم یا جنگ کاری از پیش ببرد. نمایی کلی از این برنامه را میتوان در این سند بهجامانده در لانه جاسوسی آمریکا بهوضوح دید؛ اما نکته مهم اینکه بنیانگذار انقلاب حتی پیش از افشاشدن این سند، پی به نقشه دشمن برده و بسیاری از پیشنهادات کراوس در زمره مواردی محسوب میشود که حضرت امام در طول سالیان قیام یا پس از آن به آنها هشدار دادهاند.
کمکهای آمریکا؛ ظاهر اقتصادی و اهداف فرهنگی
اولین نکته که در سند بهجامانده در لانه جاسوسی خودنمایی میکند، برنامه آمریکا برای همراهکردن یا بهتر است بگوییم برای استحاله فرهنگی ایران است، تا از این طریق دستگاه محاسباتی مردم و انتخابات آنها را دچار اختلال کند؛ هرچند کراوس اعتراف میکند: «ایران هنوز راه زیادی را باید بپیماید تا با برنامههای دفتر USICA همکاریهای بینالمللی آمریکا منطبق گردد». «۳» این دفتر با استفاده از کمکهای اقتصادی به کشورهای فقیر (هرچند که کشورهای میزبان این طرح در حقیقت فقیر نیستند و خود سرشار از منابع مختلفاند) مقدمات ایجاد نظامهای مورد پذیرش آمریکا را در آنها فراهم میکند. به همین دلیل باید تاکید کرد که ایران یا حتی غرب آسیا، تنها کشورهای هدف این طرح نیستند. گاردین در گزارشی فاش کرده است که «در سال ۲۰۱۴ این دفتر بهصورت محرمانه یک شبکه اجتماعی شبیه توییتر را برای ایجاد ناآرامی در کوبا راه انداخته است».«۴»
کراوس در ادامه ضمن دستهبندیکردن مخالفان انقلاب، «حداقل دو سناریو را که میتوانند منجر به هرجومرج و سقوط تدریجی شود» مطرح میکند. «۵»
1. تحریک نیروهای متمرکز در بین قومیتها یا مناطق مختلف کشور «که توسط نارضایتیهای منطقهای و قومی تحریک شده باشند و اگر اینها بهاندازه کافی ناراضی باشند ممکن است باعث تعطیل و بستهشدن مناطق نفتی گردند یا اقتصاد سنتی را از هم بپاشند یا جوری ملیگرایی را مطرح کنند که تودهها با رهبران مذهبی خود مخالف شوند». «۶»
2. تحریک معلمان، اساتید و علمای حوزه و نفوذ به این گروهها، چراکه «نفاق در مدارس بین هردو قشر محصلین و کادرهای مدارس میتواند باعث بستهشدن مدارس برای مدت طولانی بشود و در نتیجه باعث نارضایتی عمومی گردد یا تبدیل به خشونتهای افراطی بشود و دورههای چهلروزه عزاداری را که نقش بزرگی در سقوط شاه داشت دوباره شروع کنند». «۷»
همانطور که از متن سند فهمیده میشود، ایده اصلی نیروهای آمریکایی برای برگرداندن ایران به ریل پیش از انقلاب بر دو محور مهم تعمیق شکافهای اجتماعی (قومیتها یا حاشیهنشینها) و همچنین نفوذ به هستههای موثر مثل حوزه و دانشگاه است؛ اما حضرت امام حتی پیش از آنکه امثال این اسناد منتشر شود، نسبت به هردو برنامه دشمن در مواقع مختلف هشدارداده و این برنامهها را خنثی میکنند: «من مکرر اعلام کردهام که در اسلام، نژاد، زبان، قومیت و گروه و ناحیه مطرح نیست ... از جمله جنایتهایی که بدخواهان به اسلام مرتکب شدهاند ایجاد اختلاف بین برادران سنی و شیعی است. من از همۀ برادران اهل سنت تقاضا دارم که این شایعات را محکوم و شایعهسازان را به جزای اعمالشان برسانند». «۸»
روحانیون، اولین هدف دشمن
طبق همین سند، آمریکا زمانی که میخواهد دستبهاقدام برای اجرای این سناریوها بزند، اول از همه روحانیون و سیاستمداران و در انتها هم تودهها را بهطور ویژه مورد هدف قرار میدهد. واقعیت آن است که در طول تاریخ رهبران مذهبی بهدلیل مبانی قوی و اعتمادی که عموم جامعه به آنها دارند همواره مورد نظر سیاسیون بودهاند؛ حتی روشنفکرانی مثل میرزاملکمخان توصیه میکردند در تحولات سیاسی و اجتماعی، روحانیون نقش رهبری را برعهده گیرند. «۹» این اهمیت در نظر امام که خود از جامعه روحانیت بودند صدچندان بود و ایشان روحانیت را همواره به حضور در صحنه ترغیب میکردند. همچنین نسبت به خطر اصلی که دشمن بهدنبال گرفتارکردن روحانیت به آن است هم انذار میدادند: «مبادا گروهها یا آنهایی که نمیخواهند روحانیون در این کشورها نفس بکشند شما را اغفال کنند و برگردانند به کنجهای مدارس و منزوی کنند در حجرهها!» «۱۰» و تاکید میکردند که همواره روحانیت باید بیش از دیگر اقشار مراقبت کنند: «من که یک طلبه هستم و شما که آقایان هستید، همهمان ... باید حفظ کنیم آبروی اسلام را و اول به این است که قدمهای خودمان را متوجه باشیم کجا میگذاریم ... قلمها چه جور به کار میافتد». «۱۱» منشور روحانیت امام هم که ایشان در اواخر عمر مبارکشان تقریر میکنند مشحون از این هشدارها و انذارهاست. باوجود فعالیتهای خنثیکننده، حضرت امام را صرفاً در بیان مواضع نظری دیدن اجحاف است و باید سلوک عملی ایشان را هم در نظر گرفت. از جمله اینکه ایشان در مواقع و مناسبات مختلف با قومیتها، ساکنان استانهای مختلف، اقشار مختلف مردم اعم از ارتش، اساتید، روحانیون و ... دیدارهای رودررو هم برگزار میکردند.
تلاش آمریکا برای جذب اعتماد تودههای مردم
یکی دیگر از نقاط هدفی که کراوس در نامهاش به تد برای تغییر محاسبات مردم بر روی آن تاکید دارد، تودهها هستند: «من معتقدم که در مورد ایران، بعد از انقلاب، گروهها [ی سیاسی] ضعیف هستند. قدرت واقعی منوط به اعتماد و جلب احساسات توده مردم میباشد». «۱۲» جلب اعتماد توده بهسوی غرب و بیاعتمادکردن آنها نسبت به انقلاب اسلامی یکی از راهبردهای اصلی غرب و آمریکا از همان ابتدای پیروزی انقلاب بوده است. از اینطرف، اعتماد به مردم همان ویژگی بارز امامین انقلاب در جریان قیام و پس از آن هم هست. باوجود این، حضرت امام همواره نسبت به خطر آمریکا بهعنوان سردمدار جبهه کفر به مردم هشدار میدهند: «امروز تمامی آنانی که علیه جمهوری اسلامی ایران متحد شدهاند، با واسطه یا بدون واسطه در رابطه با آمریکا میباشند. ملت ایران باید با قاطعیت با این خطر بزرگ مبارزه نماید.» «۱۳»
دشمن برای رسیدن به این اهداف ابزار مختلفی هم دارد که راحتترین و در عین حال تاثیرگذارترینشان تبلیغات و رسانه است. ایالات متحده همانطور که حضرت امام هشدار دادهاند «بچهشیطانها» را دور خود جمعکرده و جنگی ترکیبی علیه کشورمان به راه انداخته است. راهبرد اصلی این جنگ هم تاثیرگذاری بر دستگاه محاسباتی ملت و مسئولان کشورمان است تا از این رهگذر جمهوری اسلامی ایران را تضعیف کند، چراکه طبق آنچه کراوس میگوید آمریکا در ابتدا به اقشار متنفذ (با هدف اثرگذاری بر توده) دسترسی ندارد: «دفتر همکاریهای فرهنگی USICA دشمن هر دو اسلام هم سنتی و هم انقلابی معرفی شده است. آمریکا دسترسی مناسبی به بسیاری از مردم متنفذ ندارد و بهجز با ریسک برانگیختن عداوت و خصومت عملی ایرانیها نمیتوانیم ابتکارهایی به خرج داده و پیشقدم شویم. خیلی از [سرفصلهای عملیاتی] دفتر همکاریهای فرهنگی بینالمللی آمریکا که معمولاً منافع دو طرف را مدنظر دارد در ایران بعد از انقلاب غیرعملی هستند. در اینجا تعداد کمی ایرانی طرفدار آمریکا هستند: هنر و انتشارات غربی معمولاً بهعنوان ضداسلامی و فاسد نام برده میشوند و نسبت به برنامههای تبادلاتی ما از سوی مردم مورد توجهی صورت نمیگیرد». «۱۴» به همین دلیل هم دشمن با استفاده از رسانه تلاش میکند ضمن تغییردادن مرجعیت فکری و اندیشهای، قدرت راهبری توده مردم را بهدست آورد. برخی از فعالیتهایی که در همان ماههای ابتدایی از سوی سفارت آمریکا در ایران انجامشده بهدرستی نشان میدهد که رویکرد اصلی دشمن نزدیکشدن به هستههای بانفوذ با هدف تاثیرگذاری بر توده است. کرواس در بخش دوم نامهاش که بیشتر جنبه گزارشگونه دارد میگوید: «۱۵» «در هفتههای اخیر دستیابیهای ما عبارت بودند از:
• گزارشات عینی و علمی را در شبکه تلویزیون ملی جای دادیم.
• کادر انجمن ایران و آمریکا را دوباره متشکل کردیم و برنامههایمان فقط شروع تدریس انگلیسی است.
• کپیهایی از قانون اساسی آمریکا به فارسی و انگلیسی، در پاسخ به درخواست از طرف دفتر مجلس خبرگان تهیه شد.
• در چندین نوبت خبرهایی در رابطه با فعالیت کنسولگری که اخیراً دوباره بازشده به روزنامههای مهم داده شد.
• شایعات و سوءتفاهماتی را که درباره فعالیت ما شکل گرفته بود با انجام مصاحبههای طولانی یا فرستادن مطالبی برای ناشرین پاسخ گفتیم.
• برنامهای را برای بازگشایی دوباره انجمن ایران و آمریکا در تهران برای هفتههای اخیر تدارک دیدیم.
• یکسری فیلم، یک کنسرت، نمایشگاههای نقاشی و یک گردهمایی شبانه برای اعضای انجمن ایران و آمریکای تدارک دیدهایم و یک برنامه شام را در خانه مسئول روابط عمومیمان تهیه دیدیم که در آن فیلمی به مهمانان نشان دادیم درباره اینکه تلویزیونهای آمریکا چگونه انقلاب ایران را گزارش کردهاند. مهمانان عبارت بودند از اعضای برجسته روزنامهها و مقامات وزارت امورخارجه، یک نویسنده، یک نقاش و یک عضو کادر انجمن ایران و آمریکا در تهران که استاد حقوق شناختهشدهای در دانشگاه تهران هستند.
• در منزل کاردار ضیفات شام برپا کردیم و فیلمهای آمریکایی پخش شد. یک پیانیست آمریکایی هم پیانو زد. مهمانها شامل مقامات بالای دولتی و دکترها و وکلا و استادان دانشگاه بودند.
• با سخنگوی وزارت ارشاد در مورد اخراجهای اخیر خبرنگارهای آمریکایی صحبت کردیم.
• علاوهبر نکات بالا دورههای زبان انگلیسی در انجمن ایران و آمریکا در تهران و اصفهان با حضور هزاران ایرانی برگزار کردهایم. ممکن است شرکتکنندگان در ترم دوم به حد قبل از انقلاب برسد.» «۱۶»
مروری بر فعالیتهایی که کنسولگری آمریکا در ماههای ابتدایی انقلاب انجامداده و متن همین نامه کراوس نشان میدهد که آمریکا از ابتدا بهدنبال جمعکردن عِده و عُده در داخل کشورمان بوده و تلاش داشته است تا قطار انقلاب را از مسیر اصلی خود خارجکرده و وضعیت کشور را بهسمت تامین منافع آمریکا برگرداند. اگرچه در آن برهه این اسناد هیچکدام افشا نشده بود، اما حضرت امام بهدرستی روش و شیوه عملکرد آمریکا را شناساییکرده و نسبت به آن هشدار میدهند: «در این انقلاب، شیطان بزرگ که آمریکاست، شیاطین را با فریاد دور خودش دارد جمع میکند و چه بچهشیطانهایی که در ایران هستند و چه شیطانهایی که در خارج هستند، جمع کرده است و هیاهو به راه انداخته است». «۱۷» هنوز هم که هنوز است با وجود گذشت ۴۵ سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، آمریکا همچنان با روشهای نوین دنبال میکند. شیطان بزرگ همچنان تلاش میکند به احزاب و گروهها نزدیک شود تا بتواند چهرههای سیاسی نزدیک به خود را در مسند قدرت ببیند. همانطور که در ابتدای انقلاب دیدیم شخصیتهایی مثل بنیصدر به قدرت رسیدند و در دورههای متاخر هم حضور چهرههای نزدیک به ایالات متحده را در مسند قدرت تجربه کردیم؛ لذا، بیراه نیست اگر بگوییم انتخابات در جمهوری اسلامی ایران، مانند تنگه احد میتواند کاربردی دوگانه برای ما و دشمن داشته باشد.
انتخابات؛ موضع و موضوع
انتخابات و بهطور کلی نظر مردم در نظام ولایت فقیه هم موضوعیت دارد هم موضعیت؛ موضوعیت از این منظر که در هر صورت باید شایستهترین افراد رای مردم را کسب کنند تا زمام امور در دست افضل خلق باشد، اما موضوع مهمتر اینکه انتخابات، قویترین موضع نظام ولایت فقیه در محاجه با دیگر نظامهای موجود است. نظام ولایت فقیه از یک طرف بر «عدالتِ ولی» استوار است و این همان مسئلهای است که بزرگان علم سیاست از افلاطون گرفته تا اندیشمندان معاصر ذیل کلیدواژه «فضیلت حاکم» خواهان آن بودهاند. از طرفی دیگر، این نظام بر رای مردم استوار است. رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با ائمه جمعه سراسر کشور صراحتاً «حضور، خواست و اقدام مردم را یک اصل اساسی در اسلام خواندند». «۱۸» انتخابات، مهمترین عرصه به فعلیت رسیدن این حضور و خواست است. این انتخاب حق مردم و تکلیف آنهاست. با دیدن نتایج انتخاب است که مردم متوجه تاثیر رای خود شده و رشد سیاسی بیش از پیش آنها را نیز به همراه دارد؛ اما یک نکته مهم وجود دارد: «انتخاب با کدام شاخص و معیار؟» انتخاب بماهو انتخاب که حُسنی نیست! اصلح باید انتخاب شود. «اگر اصلح را انتخاب کردید، کاری اسلامی میکنید». «۱۹»
انتخاب اصلح زمانی اتفاق میافتد که انتخابگر بهمعنای واقعی کلمه موضعیت انتخابات را درک کرده باشد. امام امت دائماً و در هر فرصتی نسبت به سرنوشت این قیام هشدار میدهند: «پیام من به ملت بزرگ و تودههای عظیم انسانها که پیروزی به دست پر برکت آنان تحقق یافت و آنان اسلام عزیز را در این قرن تجدید نمودند و همه مرهون خدمات ارزندۀ آنان هستیم این است که این اعجاز بزرگ قرن و این پیروزی بینظیر و این جمهوری اسلامی محتاج به حفظ و نگهبانی است و آن هم نیز به دست توانای شما که دست خداوند قادر با آن است حاصل میشود.» «۲۰»
...................................