باید به فرهنگ از رهگذر فرهنگ نگریست
![باید به فرهنگ از رهگذر فرهنگ نگریست](/files/fa/news/1403/11/23/836661_898.jpg)
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در بیست و ششمین همایش «کتاب سال حوزه» در سال جاری، مؤسسه بوستان کتاب به عنوان «ناشر برگزیده» انتخاب شد و از آن تقدیر به عمل آمد؛ از سال ۱۳۶۱ که شروع فعالیت مجموعه نشر دفتر تبلیغات اسلامی بوده است و با نامها و عناوین مؤسسه بوستان کتاب و نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی فعالیت میکند، در هر همایش علمی، جشنواره فصلی و سالانه، آثار پژوهشی و تولیدی دفتر تبلیغات اسلامی گذشته از وزنی که به این همایشهای ملی و بین المللی معتبر کتاب داده، حائز جایزه و رتبههای بسیار درخوری شده است.
به مناسبت تازهترین افتخار دفتر تبلیغات اسلامی و مؤسسه بوستان کتاب و کسب رتبه ناشر شایسته تقدیر در همایش «کتاب سال حوزه»، با محمدباقر انصاری «مدیر مؤسسه بوستان کتاب» به گفت و گو نشستیم که متن این گفت و گو را در ذیل می خوانیم:
چه عواملی باعث برگزیدگی یک ناشر در یک همایش یا جشنواره ملی و بینالمللی کتاب میشود؟
به مؤلفههای کمی و کیفی زیادی میتوان اشاره کرد که در انتخاب یک ناشر نقش دارد، ولی مسئلهمحوری و برخورداری آثار از محتوا، فکر و نگاه نو و جدید در کنار رعایت استانداردهای کتابسازی و چاپ جذاب، همیشه میتواند بسیار تأثیرگذار باشد. هرچند معمولاً هر جشنواره برابر یک سیاست کلی و گاه سالانه، با برجستهسازی برخی عناوین و موضوعات، ممکن است از ناشر یا اثری خاص حمایت کند.
هر وقت صحبت از بوستان کتاب میشود، یکی از چیزهایی که به ذهن میرسد، تعداد بالای آثار منتشرشده در هر سال است؟ چقدر این آمار واقعی است؟ مثلاً امسال مؤسسه بوستان کتاب چند عنوان چاپ اول و بازچاپ داشته است؟
حتماً واقعی است. چرا نباید واقعی باشد؟! مؤسسه بوستان کتاب نیازی به آمارسازی ندارد. چرا که یکی از سه ناشر بزرگ علوم انسانی و اسلامی ایران است. در بسیاری از موضوعات آثار، اگر در آمار اول نباشیم، دوم یا سوم هستیم؛ مثلاً در تاریخ و سیره اهل بیت(ع) اول و در فلسفه، کلام و علوم قرآن، دوم یا نهایتاً سوم هستیم. نکته دیگر اینکه گزارش آماری از نشر آثار، عموماً در دو مقطع زمانی تعیینکننده است: یکی هفته پژوهش و دیگری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران. امسال در بازه زمانی آذر ۱۴۰۲ تا آذر ۱۴۰۳، یعنی از هفته پژوهش سال پیش تا هفته پژوهش امسال، 165 عنوان اثر در نوبت اول چاپ داشتیم. اگر بخواهم آماری از ابتدای فروردین امسال تا امروز ارائه کنیم، تعداد آثار نشریافته به 100 عنوان میرسد که به خواست خدا، تا نمایشگاه بینالمللی کتاب 1404 تهران، حداقل به ۱5۰ عنوان خواهد رسید. بازچاپها هم امسال به 400 عنوان رسیده است.
با یک نگاه کلی، به نظر میرسد در مقایسه با چاپ اولها، تعداد بازچاپهای بوستان کتاب، روند صعودیتری دارد. چرا؟
بله، نکته شما درست است. بوستان کتاب نزدیک به 5 هزار عنوان کتاب دارد که لازم است بسیاری از آنها هر شش ماه یا هر سال بازچاپ شوند. وقتی کتابها جایشان را بین مخاطبان پیدا میکنند، پرفروش میشوند یا حالا به کتاب درسی یا کتاب مرجع تبدیل میشوند، باید در برنامه معمول بازچاپ قرار بگیرند. بسیاری از عناوین هم متأسفانه به سبب نداشتن منابع مالی لازم، دیرتر چاپ و منتشر میشوند. البته نشر الکترونیک و برخط آثار هم سالهاست با استفاده از کارافزار کتابخوان پژوهان، ارائه میشود، ولی ظاهراً رویکرد و علاقه مخاطبان همچنان بیشتر به کتاب کاغذی است.
در این دو سال اخیر، برابر آمار، شاید چیزی نزدیک به 50 عنوان از آثار جدید بوستان کتاب، انتشار آثار تراثی، تصحیح متون و اصطلاحاً احیای آثار گذشتگان است. دراینباره هم توضیح بدهید.
در کنار آثار بسیار زیادی که در خود مؤسسه نیازمند بازچاپ هستند و احیای آنها مسئلهای بایسته است، آثار بسیاری هم هستند که در این سالها، بنا به دلایلی مثل نداشتن سرمایه و تغییر سیاست ناشران، در بازار نشر ایران نایاب شدهاند. این آثار، هرچند ممکن است در برخی کتابخانههای برخط وجود داشته باشند، وجود نسخه فیزیکی و کاغذی آنها ضروری است؛ ضمن آنکه در هر حال، با پیشرفت فناوری، اطلاعات و دسترسی به نسخهبدلها هم زیاد شده است. بنابراین خوانش جدید و تصحیح انتقادی این آثار هم اهمیت مییابد. این جملات را خیلیها از من شنیدهاند که «نشر بسیاری از آثار هم وظیفه بوستان کتاب هست و هم نیست. وظیفه است؛ چون اگر این کتابهای ارزشمند ملی و دینی که سرمایه علوم انسانی ماست را بوستان کتاب که در رأس ناشران علوم انسانی ایران است، چاپ نکند، پس چه کسی آنها را چاپ کند؟!... وظیفه ما هم میتواند نباشد؛ چون با شرایط خودگردانی مالی و شرایط سخت اقتصادی، انتظار سرمایهگذاری تام و تمام این مؤسسه هم ناشدنی است». بنابراین گامبهگام بر اساس اولویتها به نشر این آثار میپردازیم؛ گاهی هم از کمک خود نویسندگان و خیرخواهان فرهنگی استفاده میکنیم. در نشر این آثار هم مستقیم از کمکهای حضرت آیتالله کلباسی، استاد قیومی اصفهانی و استادمحمدجواد آصفمحسنی استفاده کردهایم که جا دارد اینجا از هر سه عزیز فرهنگدوست و دانشمند سپاسگزاری کنم.
آیا جوایز و رتبههایی که در این سالها کسب کردهاید، در سیاستها و استراتژیهای شما هم تأثیرگذار بوده است؟
حتماً تأثیرگذار است و نمیتوانم بگویم اصلاً به آنها توجه نداریم. اما اینکه خط کلی سیاستهای ما را ترسیم کند، این طور نیست. سیاستهای مؤسسه بوستان کتاب بر اساس اساسنامه و ابلاغ هیئت مدیره محترم آن شکل میگیرد. البته همپوشانیهای زیادی هم ممکن است با سیاستهای این جشنوارهها داشته باشد. آثاری که در جشنواره کتاب سال جمهوری اسلامی یا همایش کتاب سال حوزه برگزیده میشوند، معمولاً یک نگاه مسئلهگرای خاص دارند که با وجود ارزندگی محتوا و شاید ظاهر بیرونی، به سبب خاصبودن، مخاطبان خاص و ویژه خود را هم دارند. نگاه و رویکرد بوستان کتاب، عمومیتر است و مخاطبان بیشتری را در طیف نگاه خود قرار میدهد. این نگاه، محتوا، زبان صمیمی و هموار و ظاهر بیرونی جذاب و پرکششی طلب میکند که شاید شکل بیرونی، زبان علمی و محتوای بنیادی دسته اول، باعث محدودشدن مخاطبان و بنابراین به صرفه اقتصادینبودن تولید این دست آثار در سازمانهای انتشاراتی خصوصی باشد. برای همین است که عموماً دولتها خود را ملزم به خرید آثار برگزیده جشنوارهها در شمارگان 100 تا 300 نسخه میکنند. اما باور کنید اگر این خرید هم اتفاق بیفتد، که البته در این سالها بسیار کمتر شده است، باز هم فاصله زیادی با سرمایهگذاری اولیه ناشر دارد.
در گفت و گوهای گذشتهتان در رسانهها، همیشه روی حقوق معنوی یا کپیرایت آثار، گرانی کاغذ و مواد اولیه و لازمه هدفمندشدن خرید آثار در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تأکید کردهاید. فکر میکنید این وضعیت الان بهتر شده است؟
ببینید در هر دولتی قدمهای خوبی برای رفع این موانع برداشته شده است و انصافاً نمیتوان آنها را نادیده گرفت. کارهای خوبی هم رخ داده است، ولی همچنان فاصله زیاد است. متأسفانه ارزش پول ملی روزبهروز در حال کاهش است و هزینه تولید کتاب در حال افزایش. با این نرخ تورم، تشویق مردم به خرید کالاهای فرهنگی، ازجمله کتاب، بسیار سخت است. ناشران یکی از سرچشمههای اصلی تولید فرهنگ در هر کشور هستند. اگر آسیب ببینند یا از چرخه تولید فرهنگ خارج شوند، آسیبهای بسیاری به کشور وارد خواهد شد. باید دست ناشران دغدغهمند و دلسوز فرهنگ را گرفت. بیان این مسائل در این سالها بسیار تکرار شده است، ولی به نظرم میرسد باید به فرهنگ از رهگذر فرهنگ پرداخت. باید نگاههایمان را ملی کنیم. فرهنگ را باید برای فرهنگ بخواهیم... وگرنه راه به جایی نمیبریم.
شکلگیری کارگروههای تخصصی کتاب را چقدر در حل مسائل مفید میدانید؟
همان طور که گفتید، اگر کارگروه، کارگروه تخصصی باشد، یعنی اعضای آن در حوزه نشر خبره و متخصص باشند، حتماً مؤثر است. مشکل اینجاست که گاهی کسانی در این کارگروهها راه میبرند که در زیست فرهنگی خود، آخرین باری که به تئاتر یا سینما رفتهاند را به یاد ندارند. با تغییرات فرهنگی خیابان انقلاب آشنا نیستند. با تأسف میگویم برای مطالعه کتاب وقت نمیگذارند یا شاید هم به دلیل مشغله اجرایی بالا، وقت ندارند. کسانی باید درباره کتاب تصمیم بگیرند که از جنس بدنه کتاب باشند. سختیهای تولید کتاب از حروف زنی تا نمایهپردازی و رسیدن به یک طرح جذاب را بدانند. بدانند که «نشر کتاب» با «چاپ کتاب» تفاوت دارد. اگر چنین باشد، مسلماً به نتیجه خوبی میرسیم. نمیتوانیم به نتیجه خوبی نرسیم! ... و اینکه نباید از تجربه خوب کشورهایی مثل هند و چین در نشر کتاب غافل باشیم. بسیاری از مسائل ما برای این کشورها دیگر مسئله نیست. به نظرم میرسد با قدری فعالیت خوب بینالمللی و دیپلماسی مفید فرهنگی و انتقال تجربههای خوب و ارزشمند و کاربردی هم میتوان بسیاری از این مسائل را حل کرد.