گزارشی از یک مناظره علمی در مورد اسلامی سازی علوم انسانی

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، نشست علمی آسیبشناسی اسلامیسازی علوم انسانی با هدف بررسی ابعاد مختلف اسلامیسازی علوم انسانی و چالشهای آن به صورت برخط و به همت انجمن فلسفه اسلامی حوزه علمیه و با همکاری موسسه پژوهشی امام علی(ع) با حضور حجتالاسلام والمسلمین احمد حسین شریفی استاد حوزه و دانشگاه و رئیس دانشگاه قم و بیژن عبدالکریمی دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال و با دبیری احمد ملکی با هدف بررسی ابعاد مختلف اسلامیسازی علوم انسانی و چالشهای آن به صورت برخط در روز جمعه ساعت 15 برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین احمد حسین شریفی بیان کرد: اهمیت یک ایده باید بر اساس دلایل آن بررسی شود و نباید تنها به منشأ آن توجه کرد، این ایده به جمهوری اسلامی وابسته نیست و در بین ملت های مسلمین سابقه دارد، اقبال لاهوری علم غربی را "فتنه" مینامد، حال آنکه سید احمد خان هندی پیش از اقبال مؤسسهای در این زمینه تأسیس کرد.
وی به تعریف علوم انسانی پرداخت و توضیح داد: این علوم به تحلیل کنشها و پدیدههای انسانی میپردازند؛ کنشهایی که میتواند ظاهری یا باطنی باشد و پدیدههایی که ساختارهای اجتماعی را شامل میشوند، دانشمندان علوم انسانی هفت نوع فعالیت انجام میدهند که در دو دسته اصلی قابل خلاصهشدن است: نخست، توصیف پدیدهها و گزارش وضعیت آنها در زمینههای اجتماعی و دوم تفسیر و نیتخوانی و مراحل بعدی شامل علتیابی، پیشبینی آینده، ارزشگذاری، و ارائه راهکارهای کنترل است.
استاد حوزه و دانشگاه در بحث از اسلامی یا غیراسلامی بودن علوم انسانی اظهار داشت: شک و تردیدی در ضرورت هنجارگذاریهای دینی وجود ندارد و برخی معتقدند این بخش از علوم، ایدئولوژیک است در حالیکه عدهای دیگر آن را صرفاً ابزاری تکنولوژیک میدانند، علوم انسانی با مبانی خود تعریف میشود و هر چه این مبانی اسلامیتر باشند خروجی این علوم نیز اسلامیتر خواهد بود و این تأثیر میتواند از طریق منابع، اهداف و حتی روشها بیشتر تقویت شود.
حجت الاسلام و المسلمین شریفی به ضرورت اسلامیسازی علوم انسانی اشاره کرد و توضیح داد: این علوم بهمثابه نرمافزارهایی هستند که برای فردسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی طراحی شدهاند، اگر این علوم غیراسلامی باشند جامعه را به انحراف خواهند کشاند.
استاد حوزه و دانشگاه فلسفه آسیب اصلی علوم انسانی غربی موجود را در هستیشناسی نادرست و ارزشهای آلوده به سودمحوری دانست و تصریح کرد: نگاهی که انسان را صرفاً "حیوانی تکاملیافته" میداند و ارزشها در چنین علمی بر پایه منافع مادی تعریف میشود.
حجت الاسلام و المسلمین شریفی همچنین اظهار داشت: مرزهای مشترک گستردهای میان علوم انسانی و اسلام وجود دارد و آیات و روایات بسیاری در زمینههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ارائه شده است، چالش اصلی نحوه تعامل با این مرزهاست که آیا اسلام باید عقبنشینی کند یا علوم انسانی غربی؟ طرفداران علوم انسانی اسلامی معتقدند این مرزهای مشترک میتوانند به نفع جامعه اسلامی به کار گرفته شوند و نباید میدان را برای قدرتطلبی غرب خالی کرد.
بیژن عبدالکریمی دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در این نشست بیان کرد: ایده اسلامیسازی علوم بیشتر از آنکه بر مبانی فکری استوار باشد حاصل ارادهای معطوف به قدرت است و دلیل اصلی طرح این ایده بحران فروپاشی سنت در جوامع اسلامی است.
دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال افزود: پس از رویارویی اسلام با تمدن غرب ساختارهای تمدنهای سنتی در میان مسلمانان دچار فروپاشی شد و در واکنش به این بحران، ایده اسلامیسازی علوم مطرح شد، این در حالی است که همزمان با انقلاب اسلامی در جامعهای که بخش بزرگی از آن سکولار شده بود چنین گفتمانی برای بازتعریف شناخت اسلامی به وجود آمد.
عبدالکریمی تاکید کرد: با گذشت نزدیک به هفتاد سال از شکلگیری این ایده هنوز نتوانسته نتیجهای ملموس به دست آورد، این مفهوم فاقد پشتوانه معرفتی حقیقی است و بر پایه ظن و گمان شکل گرفته است تا جایی که خود را در تناقضات درونی از بین میبرد.
دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران تصریح کرد: در علوم انسانی با شبکهای پیچیده از مفاهیم مواجه هستیم به عنوان مثال اقبال لاهوری از اندیشهای سخن میگوید که با مدرنیزه شدن همراه است؛ ایده "علوم انسانی اسلامی" تأثیر عملی ویژهای بر دینداری ندارد
عبدالکریمی پرسشهایی همچون "چه چیزی را واقعاً میتوان دینی دانست؟" یا "آیا هر آنچه از قرآن برآمده باشد اسلامی است؟" را مطرح کرد و بیان کرد: این مباحث تعریف مشخصی از علم یا دین ارائه نمیدهند.
دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران علم را به معنای دانشی دانست که مفهوم خاصی طی دو یا سه قرن گذشته یافته و بهویژه در شکل علم تجربی نوین یا همان ساینس ظهور کرده و دانشی که مبتنی بر فناوری غربی بنا شده است.
عبدالکریمی دو معنا برای دین قائل شد و گفت: یکی دین به عنوان تجربه حضور و شهود در رویارویی با حق متعال که فراتر از تجربه حسی است و دیگری دین به عنوان نظامهای الهیاتی شکلگرفته از تجربههای دینی است.
عبدالکریمی در ادامه به رابطه میان دین و معرفت نفس اشاره کرد و اظهار داشت: دین نوعی خودآگاهی است، همانگونه که علم نوعی آگاهی محسوب میشود، حقیقت علوم انسانی جدید بر نظریههای موقتی و قابل ابطال استوار است و نمیتوان آنها را به شکل ساده با مفاهیم دینی سازگار کرد، چنین تلاشی برای اسلامی سازی علوم انسانی فقط باعث محدود شدن علم و سکولاريزه شدن آگاهی دینی میشود.