فقیه مجاهد و پرچمدار وحدت اسلامی

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، تاریخ معاصر عراق و جهان اسلام با نام بزرگانی گره خورده است که در میان شعلههای ظلم و استبداد همچون چراغی فروزان مسیر ملتها را روشن کردند. یکی از این شخصیتهای برجسته شهید محراب آیتالله سیدمحمدباقر حکیم است؛ فقیهی وارسته، عالمی مجاهد و سیاستمداری هوشمند که عمر خود را در مسیر علم، جهاد، مبارزه با استبداد و تحقق وحدت اسلامی صرف کرد و سرانجام در راه آرمانهای الهی به فیض شهادت نائل آمد. مرور زندگی و مجاهدتهای این شخصیت ممتاز ما را با ابعاد گوناگون «فقه جهاد»، «مسئولیتپذیری اجتماعی» و «نقشآفرینی روحانیت در تحولات سیاسی» آشنا میسازد.
تولد و خاستگاه علمی
آیتالله سیدمحمدباقر حکیم در ۲۲ تیرماه ۱۳۱۸ در شهر مقدس نجف دیده به جهان گشود. او پنجمین فرزند مرجع بزرگ آیتالله العظمی سیدمحسن حکیم بود؛ مرجعی که نام او با تاریخ مبارزات ملت عراق علیه استعمار و استبداد پیوند خورده است. سیدمحمدباقر از کودکی در فضایی سرشار از علم و معنویت رشد یافت و تحصیلات حوزوی خود را نزد پدر بزرگوارش آغاز کرد. هوش سرشار، پشتکار خستگیناپذیر و تلاش عالمانه او، وی را به مرتبه اجتهاد رساند. استادان برجستهای همچون شهید آیتالله سیدمحمدباقر صدر و آیتالله سیدابوالقاسم خویی از جمله کسانی بودند که در شکلگیری شخصیت علمی و فقهی او نقش مهمی ایفا کردند.
از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۴ او در دانشکده اصول دین بغداد به تدریس علوم قرآن و فقه پرداخت و شاگردان بسیاری را پرورش داد. حضور در عرصه علمی دانشگاهی در کنار کرسیهای درس حوزه باعث شد که او با نیازهای روز جامعه عراق و دغدغههای نسل جوان بیشتر آشنا شود. همین پیوند میان حوزه و دانشگاه، زمینهساز ارائه نظریههای نوین وی در زمینه مرجعیت و مدیریت دینی شد. یکی از مهمترین نظریههای او «تخصصی شدن مرجعیت» بود که در سال ۱۳۷۸ مطرح ساخت و بازتاب گستردهای در فضای علمی و دینی داشت.
ورود به عرصه مبارزه سیاسی
زندگی آیتالله حکیم تنها به تحقیق و تدریس محدود نشد. او در کنار شهید آیتالله صدر از بنیانگذاران حزب الدعوه اسلامی بود؛ حزبی که نقش مهمی در سازماندهی مبارزات اسلامی علیه رژیم بعث ایفا کرد. در قیامهای مردمی مانند «انتفاضه صفر و اربعین» حضور فعال داشت و بارها طعم زندان و شکنجه را چشید. رژیم بعث او را به حبس ابد محکوم کرد اما روحیه مقاوم و ایمان استوارش هیچگاه او را از مسیر مبارزه بازنداشت.
در سال ۱۳۵۹ بهطور مخفیانه از عراق خارج شد و پس از مدتی حضور در سوریه به ایران هجرت کرد. این هجرت سرآغاز مرحلهای تازه در مبارزات او بود. در دهه ۱۳۶۰ و پس از سرکوب شدید مخالفان صدام بسیاری از نیروهای انقلابی عراق به ایران پناه آوردند و آیتالله حکیم توانست با سازماندهی آنان مبارزه علیه دیکتاتوری بعث را ادامه دهد. حضور پررنگ طرفداران او در «انتفاضه شعبانیه» سال ۱۳۶۹ عراق نشان داد که رهبری او تا چه اندازه در میان مردم نفوذ و اثرگذاری دارد.
مسئولیتهای علمی و سیاسی
سیدمحمدباقر حکیم در کنار مبارزات میدانی، مسئولیتهای علمی و تشکیلاتی متعددی را عهدهدار شد. او دبیرکل «جماعة العلماء المجاهدین فی العراق» بود و بهعنوان رئیس «مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق» نقشی کلیدی در سازماندهی نیروهای مخالف صدام ایفا کرد. تشکیل «سپاه بدر» به عنوان بازوی نظامی مقاومت اسلامی عراق نیز از اقدامات مهم وی به شمار میآید.
در عرصه بینالملل او از پیشگامان گفتوگوی مذاهب اسلامی بود. با تأسیس و ریاست «مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی» و نیز قائممقامی و عضویت در شورای عالی «مجمع جهانی اهلبیت»، گامهای بلندی در جهت همگرایی مسلمانان برداشت. رهبر معظم انقلاب اسلامی با حکم ویژهای او را به عضویت شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت منصوب کردند؛ نشانهای از اعتماد و احترام عمیق به شخصیت و اندیشههای او.
آثار و اندیشهها
شهید حکیم علاوه بر فعالیتهای سیاسی و تشکیلاتی صاحب آثار علمی ارزشمندی در زمینههای فقه، تفسیر و اندیشه اسلامی است. دغدغه او همواره پیوند میان دین و زندگی و نقش اسلام در حل مسائل اجتماعی و سیاسی بود. نظریه «تخصصی شدن مرجعیت» که او در سالهای پایانی عمر مطرح ساخت بیانگر نگاه آیندهنگر او به نهاد مرجعیت و نیازهای جامعه اسلامی در عصر جدید است.
بازگشت به عراق و رهبری مردمی
با سقوط رژیم بعث در سال ۱۳۸۲ آیتالله حکیم در ۲۰ اردیبهشت همان سال علیرغم مخالفت اشغالگران آمریکایی به عراق بازگشت. استقبال بینظیر مردم عراق از ورود او به وطن نشاندهنده جایگاه رفیع وی در قلوب ملت بود. او بهعنوان امام جمعه نجف و یکی از پرنفوذترین رهبران سیاسی و دینی عراق نقشی سرنوشتساز در ساماندهی اوضاع نابسامان کشور ایفا کرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در وصف او فرمودند: «عالمی مجاهد، مظهر خواستههای بحق مردم، شخصیتی ارزشمند، سنگری مستحکم در برابر اشغالگران.» این تعبیر دقیق جایگاه او را در تاریخ مبارزات ملت عراق نشان میدهد.
شهادت در محراب
سرانجام در روز جمعه، اول رجب ۱۴۲۴ (۷ شهریور ۱۳۸۲) پس از اقامه نماز جمعه در جوار حرم مطهر امیرالمؤمنین(ع) در انفجار تروریستی بزرگی به همراه بیش از ۸۰ نفر از یارانش به شهادت رسید. پیکر مطهر او در مرقد ویژهای میان راه نجف و کوفه به خاک سپرده شد. شهادت او نه تنها فقدان یک رهبر بزرگ برای ملت عراق بود بلکه ضربهای سنگین بر جبهه مقاومت اسلامی در منطقه به شمار میرفت.
ملت عراق روز اول رجب را به نام «روز شهید» نامگذاری کردند تا یاد و خاطره این فقیه مجاهد و همه شهدای راه حق و آزادی زنده بماند.
میراث ماندگار
شخصیت آیتالله سیدمحمدباقر حکیم ترکیبی از علم، تقوا، جهاد و سیاست بود. او نه تنها در میدان نظر بلکه در صحنه عمل نیز مرزهای جدیدی گشود. توانست روحانیت عراق را به کانون مبارزه و رهبری سیاسی بازگرداند و الگویی نوین از «فقیه مجاهد» را در قرن بیستم به نمایش بگذارد.
امروز هرگاه از وحدت اسلامی، تقریب مذاهب، مسئولیتپذیری اجتماعی روحانیت و مقاومت در برابر اشغالگران سخن میگوییم نام شهید حکیم بهعنوان پرچمدار این ارزشها میدرخشد. بیتردید اندیشهها و مجاهدتهای او همچنان الهامبخش نسلهای آینده در عراق و جهان اسلام خواهد بود.