دکتر جاودانی:
هویت ایرانی ـ اسلامی جداییناپذیر است / دوگانهسازی ایرانیت و اسلامیت تحریفی تاریخی است
مدیر کل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران، با ردّ تقابل این دو مؤلفه هویتی تأکید کرد: شواهد تاریخی نشان میدهد فرهنگ ایرانی و معارف اسلامی در همافزایی کامل موجب شکلگیری و بالندگی تمدن اسلامی شدهاند و ادعای جدایی میان آنها ریشهای در تاریخ ندارد.
به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، دکتر احد جاودانی، مدیر کل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران، در نشست اندیشهورزی بررسی و تحلیل نسبت و مناسبات اسلامیت و ایرانیت که امروز در پژوهگاه فرهنگ و اندیشه برگزار شد، با تبیین پیشینه تاریخی هویت ایرانی ـ اسلامی تأکید کرد: طرح دوگانهسازی میان ایرانیت و اسلامیت، ریشه در واقعیتهای تاریخی ندارد و حاصل تحریفات فکری دورههای متأخر است.
دکتر جاودانی با اشاره به دیرینه تمدنی ایران و نقش آن در پیوند با هویت اسلامی گفت: فرهنگ ایرانی پیش از اسلام دارای غنا، تسامح و ظرفیت بالای علمی بود و همین سرمایه تمدنی حلقه اتصال میان ایرانیت و اسلامیت شد.
وی با بیان اینکه ورود اسلام به ایران بر بستری از عقلانیت، علمدوستی و پذیرش اجتماعی صورت گرفت، افزود: ایرانیان با وجود برخی رفتارهای تندروانه اعراب در دوره اموی، با اصل اسلام مخالفتی نکردند و آموزههای دینی را که بر علمآموزی و تعقل تأکید داشت، پذیرفتند.
دکتر جاودانی با اشاره به روایات اسلامی درباره ضرورت جستوجوی علم در دورترین نقاط گفت: این تعالیم انگیزه بزرگی برای شکوفایی دوباره تمدن ایرانی در چارچوب تمدن اسلامی شد.
وی یادآور شد: با شکلگیری نهضت ترجمه در بغداد، بخش مهمی از ذخایر علمی ایرانیان توسط مترجمان ایرانی وارد بیتالحکمه شد و نقش بنیادینی در رشد تمدن اسلامی ایفا کرد. تمدن اسلامی از قرن دوم و سوم هجری با پشتوانه میراث ایرانی بالید و در قرن پنجم به اوج رسید.
دکتر جاودانی گفت: ایرانیان پس از پذیرش اسلام، عناصر ارزشمند تمدن دیرین خود را با معارف اسلامی تلفیق کردند و از میراث دیگر ملتها نیز بهره بردند. این همزیستی تاریخی نشان میدهد که دوگانهسازی اسلامیت و ایرانیت پایهای ندارد و هویت ایرانی ـ اسلامی یکی از مهمترین عوامل پایداری و بالندگی تمدنی ایران بوده است.
وی با تشریح ریشههای تاریخی تعامل فرهنگ ایرانی و اسلامی تأکید کرد: القای جدایی یا تقابل میان هویت ایرانی و هویت اسلامی دروغی تاریخی و محصول جریانهای معاصر غربگرا و سیاستهای فرهنگی پهلوی است؛ در حالیکه شواهد تمدنی و تاریخی نشان میدهد این دو در طول تاریخ در کنار هم باعث شکوفایی ایران و جهان اسلام شدهاند.
دکتر جاودانی با اشاره به پیشینه درخشان تمدن ایرانی پیش از اسلام، خاطرنشان کرد: ایرانیان در عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از تمدنی استوار و علمی برخوردار بودند و نمونه روشن آن، دانشگاه جندیشاپور است که مهمترین مرکز علمی جهان در اواخر دوره ساسانی بهشمار میرفت.
وی افزود: پس از ورود اسلام، ایرانیان با اصل دین اسلام تقابلی نداشتند و با تکیه بر میراث علمی و فرهنگی خود، آموزههای اسلامی درباره علمآموزی، عقلانیت و دانش را عامل بالندگی تمدن خویش قرار دادند.
به گفته دکتر جاودانی، تمامی میراث علمی جندیشاپور و دیگر مراکز دانشی ایران در عصر ترجمه به بیتالحکمه بغداد منتقل شد و مسلمانانِ مناطق مختلف با استقبال از این میراث، بنای تمدن اسلامی را استوار کردند.
وی با اشاره به نقش کلیدی دانشمندان ایرانی در شکلگیری و اوج تمدن اسلامی اظهار کرد: ایرانیان با حفظ زبان و هویت فرهنگی خود، نهتنها در تمدن اسلامی هضم نشدند، بلکه با عقلانیت و برخورد علمی، توانستند فرهنگ ایرانی را در پرتو معارف اسلامی صیقل دهند و بخشهای نیازمند اصلاح را بر اساس قرآن و سنت بازسازی کنند.
دکتر جاودانی با تأکید بر همافزایی تمدن ایرانی و اسلامی در طول تاریخ افزود: برخلاف برخی سرزمینها که در مواجهه با عربها هویت خود را از دست دادند، ایرانیان بهدلیل پشتوانه تمدنی، هویت ملی را حفظ کردند و همزمان با پذیرش اسلام، در شکلگیری و استمرار تمدن اسلامی نقشی تعیینکننده داشتند.
وی ادامه داد: بخش مهمی از پیشرفتهای امروز غرب، وامدار انتقال دستاوردهای تمدن ایرانی و اسلامی در دوران جنگهای صلیبی و دورههای پس از آن است.
دکتر جاودانی در پایان تأکید کرد: بررسی تاریخی و تمدنی نشان میدهد هیچگونه تعارضی میان فرهنگ اسلامی و فرهنگ ایرانی وجود ندارد و این دو جریان هویتی در کنار یکدیگر توانستهاند منشأ خدمات بزرگ علمی، فرهنگی و انسانی برای جهان باشند.
ارسال نظرات