۳۰ آذر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۶
کد خبر: ۸۰۱۰۷۳
در دانشکده دین و رسانه صورت گرفت؛

بررسی پارادایم‌های انتقال و تولید و مبادله معنا با رویکرد قرآنی

بررسی پارادایم‌های انتقال و تولید و مبادله معنا با رویکرد قرآنی
نشست علمی «بررسی پارادایم‌های انتقال و تولید و مبادله معنا با رویکرد قرآنی» با حضور اساتید حوزه ارتباطات در دانشکده دین و رسانه برگزار شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، دکتر سعید امیرکاوه، عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما و استاد حوزه و دانشگاه، در نشست علمی «بررسی پارادایم‌های انتقال و تولید و مبادله معنا با رویکرد قرآنی» که در دانشکده دین و رسانه برگزار شد تأکید کرد: قرآن کریم را نمی‌توان ذیل دوگانه‌ی ساده‌انگارانه «انتقال معنا» یا «تولید آزاد معنا» تحلیل کرد، بلکه این متن مقدس واجد رویکردی هنجاری، چارچوب‌مند و در عین حال عقل‌محور است که هم معانی ثابت دارد و هم امکان تعمیق فهم را فراهم می‌کند.

وی در ابتدای سخنان خود با اشاره به مفهوم «پارادایم» گفت: پارادایم‌ها مجموعه‌ای از پیش‌فرض‌های بنیادین هستند که معمولاً مورد تردید قرار نمی‌گیرند و بر اساس آن‌ها نظریه‌پردازی، مدل‌سازی و تحلیل انجام می‌شود. این پیش‌فرض‌ها هم در علوم اجتماعی و هم در علوم دینی، از جمله فقه و فلسفه، حضور دارند؛ مانند پارادایم‌های هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی و روش‌شناختی.

امیرکاوه با ذکر مثالی تاریخی برای روشن شدن بحث افزود: همان‌طور که در پاسخ به یک مسئله، بدون روشن بودن مبنا، اختلاف نظر اجتناب‌ناپذیر است، در حوزه ارتباطات و معنا نیز ابتدا باید مشخص شود که از چه پارادایمی سخن می‌گوییم و چه پیش‌فرضی را پذیرفته‌ایم.

دو پارادایم اصلی در علوم ارتباطات

این استاد دانشگاه با استناد به دیدگاه جان فیسک، دو پارادایم اصلی در حوزه معنا را «انتقال معنا» و «تولید و مبادله معنا» معرفی کرد و توضیح داد: در پارادایم انتقال، معنا امری از پیش موجود در ذهن فرستنده است و متن یا رسانه صرفاً وسیله‌ای برای انتقال همان معنا به مخاطب محسوب می‌شود. در این رویکرد، فرستنده فعال و مخاطب عمدتاً منفعل است و فرض بر این است که مخاطب همان معنایی را دریافت می‌کند که فرستنده قصد کرده است.

وی افزود: بسیاری از نظریه‌ها و مدل‌های کلاسیک ارتباطی، مانند مدل لاسول، وسلی و دفلور یا نظریه‌هایی چون گلوله جادویی و کاشت، بر همین نگاه انتقالی استوارند و دغدغه اصلی آن‌ها تضمین سلامت کانال انتقال، جلوگیری از اختلال و تحقق اهداف فرستنده است.

به گفته امیرکاوه، این نگاه به ارتباطات نگاهی تقلیل‌گرایانه به انسان دارد و نقش فهم، تجربه، تفسیر و معناسازی مخاطب را نادیده می‌گیرد.

در مقابل، او پارادایم تولید و مبادله معنا را رویکردی دانست که در آن، معنا در تعامل میان متن و مخاطب شکل می‌گیرد. «در این نگاه، آنچه فرستنده قصد کرده، تعیین‌کننده نهایی معنا نیست؛ بلکه مخاطب با توجه به تاریخ، فرهنگ و تجربه زیسته خود، معنا را تولید می‌کند. به همین دلیل، فهم‌ها متکثر می‌شوند و هر خوانش، به‌عنوان فهمی معتبر تلقی می‌شود.»

چالش اساسی در مواجهه با قرآن کریم

امیرکاوه با طرح پرسش محوری نشست تصریح کرد: مسئله اصلی اینجاست که قرآن کریم را باید ذیل کدام یک از این پارادایم‌ها فهم کرد؟ از یک سو، قرآن به‌عنوان کلام الهی، ما را موظف می‌کند که به دنبال کشف مراد شارع باشیم و حق نداریم معنا را صرفاً بر اساس سلیقه و پیش‌فرض‌های شخصی خود تولید کنیم. از سوی دیگر، صدها آیه در قرآن وجود دارد که انسان را به تعقل، تدبر، تفکر و فهم فعال فرا می‌خواند.

وی افزود: اگر صرفاً به رویکرد انتقالی بسنده کنیم، عملاً عقل مخاطب تعطیل می‌شود و اگر به تولید بی‌ضابطه معنا تن بدهیم، مراد الهی و هدایت‌گری قرآن مخدوش خواهد شد. این دوگانه، یک چالش جدی در فهم دینی و ارتباطی ایجاد می‌کند.

رویکرد هنجاری و چارچوب‌مند

این استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به این چالش تأکید کرد: اساساً قرآن را نباید متنی صرفاً اثبات‌گرایانه یا صرفاً تفسیری دانست. قرآن پیش از هر چیز متنی هنجاری است؛ متنی که بر «بایدها»، «نبایدها»، ارزش‌ها و جهت‌دهی اخلاقی و فطری انسان تأکید دارد.

وی با اشاره به آیات متعدد قرآن گفت: قرآن در قالب موعظه، داستان، تشویق، توبیخ، مثل‌آموزی و اسوه‌سازی، بیش از آنکه صرفاً آموزش مفهومی بدهد، به بازآفرینی و بیدارسازی فطرت انسان می‌پردازد. در اینجا فهم، صرفاً تولید ذهنی نیست، بلکه نوعی «بازیابی فطری» است.

امیرکاوه افزود: قرآن خود تصریح می‌کند که این کتاب «هدایت» است، اما برای متقین. متقین و مؤمنان، قرآن را در چارچوب فطری و دینی می‌فهمند، اما کسانی که خارج از این چارچوب و با پیش‌فرض‌های معارض به سراغ قرآن می‌روند، ممکن است برداشت‌هایی داشته باشند که نه‌تنها هدایت‌گر نیست، بلکه گمراه‌کننده است.

محکمات و متشابهات؛ راه‌حل تعارض ظاهری

وی با اشاره به تقسیم آیات قرآن به محکم و متشابه گفت: در آیات محکم، معنا روشن و ثابت است و محل نزاع جدی نیست، اما در آیات متشابه، فهم نیازمند تفسیر و تأویل است. قرآن اجازه نمی‌دهد هر مخاطب عادی و فاقد صلاحیت علمی، وارد عرصه تفسیر متشابهات شود.

امیرکاوه تصریح کرد: فهم متشابهات نیازمند آشنایی عمیق با قرآن، فرهنگ دینی، آیات دیگر و روایات است. کسی که در این چارچوب حرکت می‌کند، می‌تواند به لایه‌های عمیق‌تر معنا دست یابد، بدون آنکه دچار هرج‌ومرج تفسیری شود.

جمع‌بندی

این استاد دانشگاه در جمع‌بندی سخنان خود تأکید کرد: قرآن نه عقل را تعطیل می‌کند و نه معنا را رها می‌سازد. اصول ثابت، آیات محکم و معانی قطعی در قرآن وجود دارد و در کنار آن، امکان رشد، تعمیق فهم و مشارکت عقلانی مخاطب نیز فراهم شده است. این ترکیب، نشان‌دهنده رویکردی متعادل است که هم هدایت الهی را حفظ می‌کند و هم با فطرت و عقل انسانی سازگار است.

ارسال نظرات