مقاومت پس از حاج قاسم؛ چرا ترور ایدئولوژی را متوقف نکرد؟
ششمین سالگرد شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس، فرصتی دوباره برای واکاوی «مکتب مقاومت» است؛ مکتبی که فراتر از یک فرمانده یا یک مقطع تاریخی، به الگویی اثرگذار در معادلات امنیتی و سیاسی غرب آسیا تبدیل شد. پرسش اصلی این است که مکتب فکری این دو شهید بزرگوار بر چه مؤلفههایی استوار بود و چرا توانست در برابر الگوهای رایج قدرت در منطقه، مسیری متفاوت و ماندگار ترسیم کند؟
در همین راستا، «سردار محمد جلایی» فرمانده دوران دفاع مقدس و عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان، در گفتگو با خبرنگار مهر به تبیین ابعاد فکری، عملی و راهبردی مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس پرداخته است.
مکتب مقاومت؛ فراتر از یک فرمانده میدانی
سردار جلایی با اشاره به جایگاه شهید سلیمانی در جبهه مقاومت، اظهار کرد: حاج ق اسم به واسطه نوع نگاه و شیوه فرماندهی خود، چه در دوران حیات و چه پس از شهادت، مکتبی از خود به یادگار گذاشت مکتبی که ریشه در مکتب انقلاب اسلامی و اندیشه امام خمینی (ره) داشت و در امتداد آن، با تبعیت کامل از رهبری معظم انقلاب شکل گرفت.

به گفته وی، مکتب حاج قاسم به این معنا بود که آموزههای امامین انقلاب در حوزه جهاد و مقاومت، متناسب با شرایط پیچیده منطقهای، بهروزرسانی و عملیاتی شود؛ رویکردی که توانست جبهه مقاومت را از حالت پراکنده به یک منظومه منسجم تبدیل کند.
شبکهسازی ایمانی؛ از غزه تا لبنان
فرمانده دوران دفاع مقدس با اشاره به نقش شهید سلیمانی در تقویت محور مقاومت افزود: حاج قاسم کسی بود که دست غزه و حزبالله را پر کرد و میان اجزای مختلف مقاومت در منطقه پیوندی عمیق برقرار ساخت. او با جذبه شخصی و معنوی خود، به تعبیر شهید سیدمحمدباقر صدر، نیروها را به «ذوبشدن در ولایت» دعوت میکرد؛ همانگونه که خود در ولایت ذوب شده بود.
وی تأکید کرد: در بسیاری از صحنهها، اگرچه ارتباط مستقیم فرماندهان میدانی با رهبری بهصورت ظاهری برقرار نبود، اما حاج قاسم با تکیه بر همین مکتب فکری، تصمیمهایی اتخاذ میکرد که کاملاً در امتداد منویات ولایت بود.
اخلاص و توکل؛ دو ستون اصلی مکتب سلیمانی
سردار جلایی، دو ویژگی «اخلاص» و «توکل» را رمز اصلی مکتب شهید سلیمانی دانست و گفت: حاج قاسم هیچگاه برای انجام مأموریتها بهانهتراشی نمیکرد. او با تمام توان، مأموریت را تکلیف میدانست و با اعتماد به خداوند، آن را به سرانجام میرساند.
وی با اشاره به اقدامات شهید سلیمانی در مناطق مختلف کشور، از جمله جنوب شرق ایران، خاطرنشان کرد: در مناطقی که ناامنی ریشهدار بود، او با رویکردی انسانی و هوشمندانه، افراد را از مسیر ناامنی به مسیر آبادانی، کشاورزی و اشتغال هدایت کرد؛ این رویکرد نیز بخشی از همان مکتب مقاومت بود.

پیوند ایمان، عقلانیت و عمل میدانی
عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان با تأکید بر سیره عملی این دو شهید گفت: تبعیت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس از ولایت، صرفاً تعبدی نبود، بلکه مبتنی بر شناخت عمیق و عقلانی از اندیشه امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب بود. آنان توانستند این شناخت را به یک دیپلماسی مستقل در حوزه مقاومت تبدیل کنند.
به گفته وی، این دیپلماسی نشان داد که محور مقاومت یک آلترناتیو واقعی در برابر پروژههای سلطهطلبانه آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای اروپایی است؛ پروژهای که چیزی جز تسلیم و استعمار نوین منطقه را دنبال نمیکند.
مکتبی که در میدان عمل اثبات شد
سردار جلایی با اشاره به دستاوردهای میدانی محور مقاومت تصریح کرد: پیروزی حزبالله در سال ۲۰۰۰ و اخراج رژیم صهیونیستی از لبنان، همچنین محدود شدن اختیارات و حضور نظامی آمریکا در عراق، نشان داد که این مکتب صرفاً شعاری نیست، بلکه در میدان عمل نیز کارآمدی خود را ثابت کرده است.
وی تأکید کرد: مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس، امروز به عنوان یک الگوی الهامبخش در جهان شناخته میشود؛ مکتبی که با تکیه بر ایمان، عقلانیت و ولایتمداری، مسیر مقاومت را برای نسلهای آینده ترسیم کرده است.
کاهش سطح نفوذ آمریکا؛ از هژمونی نظامی تا محدودیت دیپلماتیک
سردار جلایی در ادامه این گفتگو با اشاره به پیامدهای راهبردی مکتب شهید سلیمانی و شهید المهندس در منطقه اظهار کرد: یکی از نتایج روشن این مکتب آن بود که نقش و نفوذ آمریکا در برخی کشورهای منطقه از سطح میدانی و امنیتی، به سطحی حداقلی و صرفاً دیپلماتیک و سفارتخانهای کاهش پیدا کرد.
به گفته وی، این اتفاق نشان داد که مدل مدیریتی محور مقاومت، مدلی پذیرفتهشده و کاملاً شدنی است؛ مدلی که بخش عمده اقدامات آن نه با مداخله مستقیم، بلکه از مسیر دیپلماسی مقاومت و اقناع ملتها انجام شد.
مقاومت؛ تنها راه علاج منطقه
فرمانده دوران دفاع مقدس با اشاره به تفاوتهای ظاهری جبهههای مقاومت در کشورهای مختلف افزود: اگرچه شکل مقاومت در یمن، لبنان، فلسطین یا عراق ممکن است متفاوت به نظر برسد، اما همه این جبههها یک اشتراک اساسی دارند و آن این است که مقاومت نه یکی از راهها، بلکه تنها راه علاج منطقه از شر آمریکا و پروژههای صهیونیستی است.

وی تأکید کرد: این رویکرد باعث شد هر جبهه، متناسب با شرایط بومی خود، نسخهای مستقل اما همسو از مقاومت را شکل دهد؛ نسخهای که ریشه در همان مکتب فکری شهید سلیمانی داشت.
شکست پروژه تروریسم تکفیری؛ دستاوردی راهبردی
سردار جلایی در پاسخ به پرسشی درباره نقش این دو شهید در شکست تروریسم تکفیری در منطقه گفت: شهید سلیمانی و شهید المهندس با پر کردن دست جبهه مقاومت و بدون دخالت در امور داخلی کشورها، زمینهای فراهم کردند تا ملتها خودشان بازیگر اصلی امنیت سرزمینشان باشند.
وی با رد ادعای «نیروهای نیابتی» تصریح کرد: این نیروها، بدنه اصیل ملتهای خودشان بودند که در جغرافیای سرزمینیشان، با سازماندهی و انسجام مجدد، به نیروهایی مستقل و اثرگذار تبدیل شدند. امروز شاهدیم که با وجود جنایات بیسابقه در منطقه، جریانهایی مانند حماس نه تنها از بین نرفتهاند، بلکه بهعنوان یک تشکیلات ریشهدار و برخاسته از روحیه مقاومت همچنان پابرجا هستند.
از محور مقاومت تا نهضت منطقهای
عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان با اشاره به تحولات سیاسی منطقه خاطرنشان کرد: آنچه امروز در منطقه شاهد آن هستیم، دیگر صرفاً یک «محور مقاومت» نیست، بلکه یک «نهضت مقاومت» است. وقتی نیروهای مقاومت در لبنان نقشآفرین حاکمیتی دارند، یا در عراق میتوانند در تعیین نخستوزیر اثرگذار باشند، این نشاندهنده تثبیت جایگاه این نهضت در معادلات منطقهای است.
به گفته وی، هدف راهبردی این نهضت، قطع دست رژیم صهیونیستی بهعنوان پایگاه اصلی نفوذ غرب و در رأس آن آمریکا و برخی کشورهای اروپایی از منطقه است؛ هدفی که امروز بیش از هر زمان دیگری به واقعیت نزدیک شده است.
تداوم مکتب پس از شهادت؛ جایگزینی سریع و ابتکار عمل
سردار جلایی در پاسخ به این پرسش که نبود این دو فرمانده چه تأثیری بر امنیت منطقه داشت، گفت: همانگونه که پس از رحلت امام خمینی (ره)، رهبری معظم انقلاب توانستند مسیر انقلاب را با قدرت ادامه دهند، پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس نیز مکتب آنان متوقف نشد.

وی افزود: تجربههای میدانی نشان داد که ساختار مقاومت بهگونهای طراحی شده که وابسته به فرد نیست. در حوادث اخیر و جنگهای کوتاهمدت، شاهد بودیم که فرماندهان میدانی در کوتاهترین زمان جایگزین شدند، مأموریتها بدون وقفه ادامه یافت و حتی ابتکار عمل در میدان به دست جبهه مقاومت افتاد.
مکتبی که متوقف نمیشود
فرمانده دوران دفاع مقدس تأکید کرد: مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس، یک مکتب زنده و پویا است؛ مکتبی که با شهادت فرماندهانش نهتنها تضعیف نشد، بلکه به یک الگوی پایدار برای ملتهای منطقه تبدیل شد و مسیر رهایی از سلطه و اشغال را پیش روی آنان قرار داد.
سردار جلایی در ادامه با اشاره به پیامدهای زمانی شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس اظهار کرد: واقعیت این است که پس از شهادت این دو فرمانده بزرگ، آمریکا، رژیم صهیونیستی و همپیمانانشان در ظاهر دست خود را بالا بردند و تصور کردند با حذف فیزیکی این چهرهها، معادلات منطقه تغییر خواهد کرد.
قیاس تاریخی؛ از صدر اسلام تا جبهه مقاومت
فرمانده دوران دفاع مقدس با اشاره به تجربههای تاریخی صدر اسلام تصریح کرد: در صدر اسلام نیز در جنگهایی مانند بدر، احد و احزاب، یاران بزرگی همچون جعفر طیار، حمزه عموی پیامبر و دیگر مجاهدان به شهادت رسیدند. آیا با این شهادتها، پیامبر اعظم (ص) دچار بنبست شد؟ قطعاً خیر؛ مسیر نهضت اسلام ادامه یافت و در نهایت به فتح مکه انجامید.
وی افزود: امروز نیز همین منطق حاکم است. تغییرات ناشی از شهادت فرماندهان، ممکن است در کوتاهمدت اثرگذار باشد، اما در بلندمدت، نهضت جایگزین خود را بهسرعت پیدا میکند و مسیر اصلی ادامه مییابد؛ همانگونه که اکنون این واقعیت را در غزه، لبنان، یمن، عراق، سوریه و حتی بخشهایی از شمال آفریقا شاهد هستیم.
ناکامی پروژههای سلطه و بیثباتسازی غرب
سردار جلایی در پاسخ به پرسش پایانی درباره نقش این دو شهید در ناکامگذاشتن پروژههای سلطه آمریکا و متحدانش گفت: نخستین اقدام راهبردی شهید سلیمانی و شهید ابو المهندس، خنثیسازی پروژه بیثباتسازی از طریق توانمندسازی ملتها بود. آنان با طراحیهای دقیق و اقدامات میدانی هوشمندانه، اجازه ندادند امنیت منطقه بهطور کامل در اختیار آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گیرد.
وی تأکید کرد: این دو شهید با ایجاد توازن قدرت واقعی در میدان، نشان دادند که امنیت تحمیلی و سلطهمحور غرب، قابل دوام نیست و تنها راه پایداری منطقه، اتکا به ملتها، مقاومت بومی و حرکت در چارچوب یک مکتب الهی است؛ مکتبی که امروز به یک نهضت فراگیر تبدیل شده و معادلات قدرت در غرب آسیا را بهطور بنیادین تغییر داده است.
اقناع نخبگان و تنوع مذهبی؛ رمز ماندگاری مقاومت
سردار محمد جلایی در ادامه گفتوگو با اشاره به یکی از ابعاد کمتر گفتهشده مکتب شهید سلیمانی و شهید المهندس اظهار کرد: یکی از اقدامات راهبردی این دو شهید، علاوه بر سازماندهی نیروهای میدانی، اقناع سیاستمداران، نخبگان، علما، سران قبایل و خواص کشورهای منطقه بود؛ بهگونهای که مقاومت به یک انتخاب عقلانی و پذیرفتهشده تبدیل شد.
وی افزود: امروز وقتی به ترکیب جبهه مقاومت نگاه میکنیم، میبینیم که این جبهه محدود به یک مذهب یا قوم خاص نیست. در یمن، زیدیها نقشآفریناند؛ در غزه، اکثریت اهل سنت هستند؛ در لبنان، شیعیان، اهل سنت و حتی مسیحیان در کنار یکدیگر قرار دارند؛ در عراق، شیعه، سنی، کرد، عرب، ترکمن و دیگر اقوام حضور دارند و در سوریه نیز علویان و دیگر طیفها در این جبهه مشارکت دارند.

به گفته وی، این تنوع نشان میدهد که مکتب مقاومت بر پایه اقناع، اعتمادسازی و تکیه بر توان داخلی ملتها شکل گرفته است؛ رویکردی که با وجود برخی اختلافنظرها و حتی مخالفتهای مقطعی، در نهایت به پذیرش مقاومت بهعنوان راه برگزیده منجر شده است.
چرا سلیمانی و المهندس به تهدیدی جدی برای نظام سلطه تبدیل شدند؟
فرمانده دوران دفاع مقدس در پاسخ به این پرسش که چرا شخصیت و عملکرد این دو شهید به تهدیدی جدی برای نظام سلطه تبدیل شد، تصریح کرد: شهید سلیمانی در منطقه صرفاً یک ژنرال نظامی نبود؛ او به تعبیری «نماینده تامالاختیار ولایت» در میدان مقاومت بود. حاج قاسم، تجلی عملی منویات رهبر معظم انقلاب در منطقه محسوب میشد.
وی افزود: حاج قاسم خود را سرباز ولایت میدانست و شهید ابومهدی المهندس نیز خود را سرباز حاج قاسم. همین پیوند عمیق میان فرماندهان مقاومت، از شهید سلیمانی و المهندس تا سیدحسن نصرالله، عماد مغنیه، اسماعیل هنیه، یحیی سنوار و دیگر فرماندهان میدانی، روح برادری و انسجامی ایجاد کرد که جبهه مقاومت را به یک ساختار مستحکم و اثرگذار تبدیل نمود.
خطای محاسباتی دشمن؛ ترور در برابر اندیشه
سردار جلایی با اشاره به نگاه نظام سلطه خاطرنشان کرد: دشمن همواره دچار یک خطای محاسباتی است؛ آنان تصور میکنند با حذف فیزیکی افراد میتوانند یک اندیشه را متوقف کنند. به همین دلیل به ترور متوسل میشوند، چراکه قدرت مواجهه فکری با مکتب مقاومت را ندارند.
وی ادامه داد: این خطا از صدر اسلام تاکنون تکرار شده است. دشمنان اسلام گمان میکردند با شهادت بزرگان، مسیر متوقف میشود، در حالی که تاریخ خلاف آن را ثابت کرده است. امروز نیز با وجود ترور فرماندهان، دانشمندان و چهرههای اثرگذار، نهتنها مکتب مقاومت تضعیف نشده، بلکه بازتولید و بازسازی شده است.
بازسازی سریع و تداوم میدان
عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان با اشاره به تحولات اخیر منطقه گفت: در سوریه، عراق و دیگر نقاط محور مقاومت، شاهد بودیم که پس از جنایات و فشارهای سنگین، نیروهای مقاومت در مدتزمان کوتاهی خود را بازسازی کردند همانگونه که رهبر معظم انقلاب تأکید فرمودند، این بازسازی تدریجی اما مستمر است و روح مقاومت هرگز خاموش نمیشود.

وی تأکید کرد: دشمن میداند که دانش، فرماندهی و اندیشه از بینرفتنی نیست و همواره جانشین وجود دارد؛ به همین دلیل اقدامات آنان صرفاً آثار مقطعی دارد و هرگز نمیتواند کار را زمینگیر کند.
معماران یک نهضت ماندگار
سردار جلایی در پاسخ به پرسش پایانی درباره سهم شهید سلیمانی و شهید المهندس در شکلگیری و تثبیت جبهه مقاومت منطقهای گفت: این سهم را امروز میتوان بهصورت عینی مشاهده کرد. در عراق، از فرودگاه بینالمللی بغداد گرفته تا شهرها و استانهای مختلف در مناطقی که اکثریت شیعه نیستند—یادمانها، تصاویر و نمادهای شهدای مقاومت دیده میشود.
وی افزود: این حضور نمادین نشاندهنده آن است که مردم منطقه، این دو شهید را معماران و پایهگذاران نهضت مقاومت میدانند. شاگردان این مکتب و ملتهای منطقه، نقش آنان را فراموش نخواهند کرد و تا زمانی که مقاومت زنده است، نام و راه این شهدا نیز زنده خواهد ماند.
شهدای مقاومت؛ حضوری ماندگار در حافظه ملتها
سردار جلایی با تأکید بر ماندگاری راه و نام شهدای مقاومت اظهار کرد: این عزیزان رفتنی نیستند و همچنان میدرخشند. امروز در هر نقطه از عراق، یاد و نام شهدای عراقی و شهدای مقاومت دیده میشود و این حضور نمادین، نشاندهنده ریشهدار شدن مکتب مقاومت در میان ملتهاست.
وی ابراز امیدواری کرد: این مسیر با پیروزیهای آینده تقویت شود و افزود: این تداوم، حاصل یک جریان زنده و پویاست که با گذر زمان نهتنها کمرنگ نمیشود، بلکه گستردهتر نیز خواهد شد.
بازتاب مکتب مقاومت در تحولات امروز منطقه
فرمانده دوران دفاع مقدس با اشاره به نمودهای عینی مکتب مقاومت در تحولات جاری منطقه گفت: امروز نشانههای این مکتب را میتوان در تحولات یمن، غزه، عراق، لبنان، سودان و حتی فراتر از آن مشاهده کرد. در هر منطقه، متناسب با شرایط سیاسی، اجتماعی و امنیتی، یک الگوی بومی از مقاومت شکل گرفته است.
به گفته وی، در لبنان پروژه خلع سلاح حزبالله دنبال شد، در عراق تلاش برای ادغام یا حذف حشد الشعبی در دستور کار قرار گرفت و در یمن و دیگر کشورها نیز نسخههای متفاوتی از همان پروژه بیثباتسازی اجرا شد؛ اما نتیجه همه این تلاشها شکست بود.
عقبنشینی پنهان دشمنان مقاومت
سردار جلایی با اشاره به تغییر رفتار برخی بازیگران منطقهای تصریح کرد: امروز حتی کشورهایی که زمانی نقش علنی در تقابل با محور مقاومت داشتند، جرأت تقابل آشکار ندارند و ناچار شدهاند به نقشآفرینی پنهان روی بیاورند. این موضوع نشاندهنده قدرت بازدارندگی جبهه مقاومت است.
وی افزود: حتی کشورهایی مانند ترکیه که در مقاطعی دچار خطای محاسباتی شدند، امروز هزینه این اشتباهات را درک کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که در برابر رژیم صهیونیستی، راهی جز مقاومت وجود ندارد.
مقاومت؛ تنها گزینه در برابر رژیم صهیونیستی
عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان تأکید کرد: این یک خطای راهبردی است که تصور شود میتوان با سازش یا کنار آمدن با رژیم اشغالگر قدس به امنیت و آرامش رسید. موجودیت این رژیم با سلطهجویی سیاسی، نظامی و حتی فیزیکی گره خورده و بقای آن در گرو تداوم فشار بر ملتهای منطقه است.
وی خاطرنشان کرد: امروز بسیاری از دولتها اگرچه بهصورت علنی این واقعیت را بیان نمیکنند، اما در عمل به این نتیجه رسیدهاند که مدل جبهه مقاومت، تنها راه مقابله با زیادهخواهی آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
پیام مکتب سلیمانی برای نسل جوان
سردار جلایی در پاسخ به پرسشی درباره مهمترین پیام مکتب شهید سلیمانی و شهید المهندس برای نسل جوان گفت: نسل جوان امروز، اصلیترین هدف دشمنان است؛ چراکه موتور محرک تحولات آینده به شمار میرود. آنچه امروز در لبنان، غزه، یمن، عراق و سوریه شاهد هستیم، حاصل بیداری و هوشیاری همین نسل است.
وی افزود: پس از اقدامات اخیر جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به جنایات رژیم صهیونیستی، شاهد شکلگیری موجی از حمایتهای مردمی در سراسر جهان بودیم؛ از سرودخوانی و تجمعهای اعتراضی گرفته تا حضور پرچم جمهوری اسلامی ایران و تصاویر امام خمینی (ره)، رهبر معظم انقلاب و شهدای مقاومت در کشورهای مختلف، حتی در شرق آسیا، اروپا و آمریکا.

بازتولید مکتب مقاومت در عصر رسانه
فرمانده دوران دفاع مقدس در پاسخ به پرسشی درباره بازتولید و تقویت مکتب این دو شهید در شرایط جدید منطقهای گفت: بازتولید این مکتب عملاً انجام شده است، اما برای گسترش آن نیازمند صبر راهبردی، هوشمندی و حضور فعال در عرصه رسانه و فضای مجازی هستیم.
وی تصریح کرد: افشای ضعفها و تناقضهای دشمن و روایتگری دقیق جنایات، بهویژه آنچه در غزه رخ داد، نقش تعیینکنندهای در بیداری افکار عمومی جهان داشت. حجم گسترده واکنشهای جهانی نشان داد که نبرد امروز، علاوه بر میدان نظامی، در میدان رسانه و افکار عمومی نیز جریان دارد.
سردار جلایی تأکید کرد: مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس، مکتبی زنده، تمدنساز و آیندهمحور است که با تکیه بر ایمان، عقلانیت و ولایتمداری، مسیر مقاومت را برای نسلهای آینده روشن کرده است.
نبرد روایتها؛ میدان جدید مقاومت
سردار محمد جلایی با اشاره به نقش بیبدیل رسانهها در تحولات اخیر منطقه تأکید کرد: آنچه امروز در جهان شاهد آن هستیم، در تاریخ جنگها کمسابقه و حتی بینظیر است. چنین حجم گستردهای از افکار عمومی جهانی که علیه جنایتهای آشکار موضع میگیرد، نتیجه مستقیم اثرگذاری رسانه و فضای مجازی است.
وی افزود: در هیچیک از جنگهای جهانی هم چنین موجی از افشاگری و واکنش همزمان ملتها شکل نگرفته بود. این نشان میدهد که میدان نبرد امروز، صرفاً نظامی نیست، بلکه «نبرد روایتها» به یکی از اصلیترین جبهههای مقاومت تبدیل شده است.
تبیین، وظیفه راهبردی جبهه مقاومت
فرمانده دوران دفاع مقدس تصریح کرد: امروز وظیفه ما روشن است؛ باید خودمان را در عرصه فضای مجازی، تولید محتوا، تبلیغ و تبیین تقویت کنیم و به نقاط ضعف دشمن حمله کنیم. این نقاط ضعف چیزی جز همراهی با جنایت، نادیده گرفتن حقوق بشر، سکوت در برابر کشتار گسترده و زیر پا گذاشتن قوانین بینالمللی نیست.
وی خاطرنشان کرد: این تناقضها امروز در جهان عیان شده و افکار عمومی بهخوبی آن را درک کردهاند. اگر این مسیر آگاهانه ادامه یابد، بازتولید و گسترش مکتب مقاومت نهتنها متوقف نخواهد شد، بلکه به یک جریان فراگیر جهانی تبدیل میشود.
شهادت فرماندهان مقاومت؛ آغاز فصل تازه معادلات قدرت
سردار جلایی در پاسخ به پرسش پایانی درباره تأثیر شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس بر معادلات قدرت منطقه گفت: شهادت این دو بزرگوار، منطقه را وارد یک مرحله کاملاً جدید کرد. این اتفاق، جهان را از یک نگاه دوگانه و سادهانگارانه خارج کرد؛ نگاهی که میگفت یا باید مذاکره کرد یا جنگید، یا تسلیم شد یا سازش کرد.
وی افزود: امروز معادلات منطقهای به یک نظم شبکهای و چندوجهی تبدیل شده است. دیگر نمیتوان بحرانهای منطقه را فقط با سازش حل کرد؛ چراکه تجربه نشان داده کشورهایی که سازش کردند، نهتنها به امنیت نرسیدند، بلکه مورد بیاعتنایی و حتی آسیب قرار گرفتند.

عبور از نظم مطلوب آمریکا و رژیم صهیونیستی
عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان با اشاره به نشانههای افول نظم مورد نظر آمریکا و رژیم صهیونیستی تصریح کرد: امروز حتی متحدان این رژیمها نیز امنیت پایدار ندارند. نمونه آن، اتفاقاتی است که در برخی کشورهای میزبان مذاکرات یا ابتکارات صلح رخ داد و نشان داد آمریکا و اسرائیل حتی به نزدیکترین همپیمانان خود نیز پایبند نیستند.
وی تأکید کرد: نظم نوین منطقهای، از الگوی تحمیلی آمریکا و رژیم صهیونیستی عبور کرده و وارد مرحلهای شده که در آن، یمن، لبنان، عراق، سوریه و دیگر اضلاع جبهه مقاومت باید همزمان دیده شوند؛ جبههای که دیگر قابل حذف یا نادیده گرفتن نیست.
مقاومت؛ جریانی زنده و در حال بازسازی
سردار جلایی در جمعبندی پایانی گفت: هرچند جبهه مقاومت در برخی عرصهها هنوز به نقطه اوج نهایی خود نرسیده، اما یک جریان زنده، پویا و در حال بهروزرسانی است. این جبهه، بارها نشان داده که توان بازسازی سریع و تطبیق با شرایط جدید را دارد و در آینده نیز شاهد گسترش و تثبیت بیشتر آن خواهیم بود.
وی گفت: شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس پایان یک راه نبود، بلکه آغاز مرحلهای عمیقتر، هوشمندانهتر و جهانیتر از مقاومت بود؛ مرحلهای که آثار آن امروز در معادلات منطقهای و حتی جهانی بهروشنی دیده میشود.