طبق نظر مشهور فقها حکم ولی فقیه در رویت هلال معتبر است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مسأله رویت هلال ماه و علت اختلافهای پیشآمده در آن از گذشته مورد توجه مسلمانان و به ویژه مردم مؤمن ایران بوده و ذهن آنان را به خود مشغول کرده است. مردم از خود می پرسند که چرا در برخی کشورها امر استهلال ، سامان یافته و معین است اما در کشور ایران نابسامان است. این در حالی است که اعلام رویت هلال ماه از سوی این کشورها نه تنها بر مبنای رویت هلال استوار نیست، حتی براساس حسابهای معقول هم صورت نمی گیرد.
مصاحبه پیشرو، بخش دوم گفتوگوی خبرگزاری رسا با حجتالاسلام رضا مختاری، نویسنده مقاله ضرورت احیای میراث فقهی، و نویسنده دو مجموعه کتاب میراث فقهی 1 با عنوان «غنا، موسیقی» و میراث فقهی 2 با عنوان «رویت هلال» است که در تلاش برای پاسخگویی به ابهام ایجاد شده در مسأله رویت هلال تقدیم خوانندگان میشود.
یادآور میشود بخش اول گفتوگوی خبرگزاری رسا با حجتالاسلام مختاری، بیشتر به معرفی اثر گرانسنگ میراث فقهی 2 با عنوان «رویت هلال» اختصاص داشت.
رسا ـ مردم از اختلاف در مسأله رویت هلال دچار حیرت شدهاند، خوب است در آغاز، اشارهای به این اختلافها داشته باشید:
بله همینطور است! امروز آنچه برای مردم مهم جلوه میکند، علت این اختلافها است که مناسب است مردم نسبت به آن توجیه شوند. اکنون برخی کشورها اعلامهایشان نه تنها برمبنای رویت نیست بلکه براساس یک سری حسابهای معقول هم انجام نمیشود، و بی اساس است اما مردم در حیرتند که چگونه آنجا امر استهلال معین شده و نظم دارد، اما در کشور ایران این اتفاق روی نداده است!
برای تشریح این مسئله ابتدا باید دانست مباحث اختلافی در مسأله رویت هلال متفاوت است که آن را میتوان در شش محور اصلی مسأله عدد، مسأله حکم حاکم، رویت هلال هنگام غروب آفتاب، پیش از زوال و پس از زوال، اتحاد آفاق، رویت با ابزار و محاسبات اهل نجوم و اهل فکر مورد بررسی قرار داد که در هر عصری یکی از محورهای فوق، محل بحث بوده و رسالههای مختلفی درباره آن نوشته شده است.
در زمان شیخ مفید و سیدمرتضی بیشتر مسأله عدد مطرح بود که این بزرگان نظریه عدد را رد کردهاند. در بحث نظریه عدد، عدهای معتقد بودند که ماه رمضان همواره سی روزه است و اصلاً ناقص نیست. یعنی ماه رمضان براساس تقویم قمری آغاز میشد و کاری به رویت ماه نداشتند. پس از این تاریخ در دورهای مثل دوره صفویه، مسأله حکم حاکم در رویت هلال مطرح شد و گفتند همانند سایر امور که حاکم حکم میکند، مردم و حتی فقها هم باید این حکم را بپذیرند. اما در اینجا سؤالی مطرح شد که آیا حکم حاکم در رویت هلال هم معتبر است یا معتبر نیست که چندین رساله در این موضوع به نگارش درآمد.
مسأله رویت هلال هنگام غروب آفتاب از مباحث دیگری بود که مطرح میشد. این اتفاق بارها افتاده که پیش از غروب آفتاب و گاهی پیش از ظهر و یا بعدازظهر، مثلاً ساعت 11 صبح یا ساعت 3 بعدازظهر به سبب ارتفاع زیاد، ماه کنار افق نیامده و راحتتر دیده میشود، از اینرو بحث رویت هلال پیش از زوال و پس از زوال مطرح میشود. چند رساله در اینباره نوشته شده که حکم رویت هلال پیش از زوال و پس از زوال را مشخص میکند و در تبیین آن به این معنا که آیا آن روز اول ماه است؟ فردایش اول ماه است؟ هیچ اعتباری ندارد؟ ترتیب اثر به این رویت داده شود یا خیر؟ بحثهای سنگین و مفصلی شده است.
اتحاد آفاق یکی دیگر از مباحث مورد اختلاف است که از حدود چهل سال پیش تاکنون که مرحوم آیتالله خویی نظری برخلاف نظر مشهور فقها در اینباره دادند، به جنجالی در میان علما تبدیل شد. هرچند پیش از آیتالله خویی، فقهای دیگری این مسأله را مطرح کردند، اما کسی جز دو نفر این نظر را قبول نداشت، تا زمان مرحوم خویی که ایشان قائل به اتحاد آفاق شدند به این معنا که اگر در گوشهای از کره زمین ماه دیده شد به شرط مشترک بودن در بخشی از شب، برای بقیه مناطق هم حجت است. فرض کنید بین ایران و چین پنج ساعت اختلاف افق است اکنون اگر در مغرب چین ماه دیده نشود، اما پنج ساعت بعد که هنگام غروب آفتاب ایران است، ماه در ایران دیده شود، مرحوم آیتالله خویی معتقدند چون ایران و چین در شب مشترک اند، همینکه اول ماه در ایران ثابت شد، در چین هم ثابت میشود. این نظریه در تألیفات شیخ طوسی و برخی فقهای پس از ایشان نیز مطرح شده، منتهی هیچیک از فقها این نظر را محکم قبول نداشتند تا اینکه مرحوم آیتالله خویی از آن دفاع کرد و پس از ایشان و حتی در زمان ایشان، چندین رساله در نقد و رد این نظریه نوشته شد و برخی رسالهها را پیش ایشان نیز فرستادند که در مجموعه فقهی رویت هلال به آن اشاره شده است. البته این مسأله از مسائل مهم زمان ما نیز شده است که از آن به اشتراط اتحاد آفاق یا عدم اشتراط تعبیر میشود.
مشهور فقها مانند امام خمینی(ره)، آیتالله گلپایگانی، رهبر معظم انقلاب، آیتالله سیستانی، آیتالله زنجانی و فقهای دیگر معتقدند اگر ماه در یک نقطهای دیده شد، در صورتی بر سایر مناطق حجت است که اگر مانعی مانند ابر و آلودگی هوا نبود، ماه در آن مناطق هم دیده شود. یعنی امکانیت رویت برایشان ملاک است، اما اینکه در شب مشترک باشند را کافی نمیدانند. یکی از مسائلی که سبب اختلاف در اول ماه میشود همین قضیه است.
رویت هلال با ابزاری مانند تلسکوپ و دوربین، فرع دیگری است که در سالهای اخیر پیدا شده و بسیار محل بحث و مناقشه است. در اینباره این سؤال مطرح میشود که آیا رویت هلال با ابزار مانند رویت هلال با چشم عادی معتبر است یا معتبر نیست. درباره این موضوع، تحقیقاتی انجام شده که در جلد اول و پنجم اثر فقهی «رویت هلال» نظر مشهور فقها را درباره آن آوردهایم. مشهور فقها نظرشان این است که هلال ماه باید با چشم عادی رویت شود نه با تلسکوپ و دوربین، عدهای از فقها مانند آیتالله بهجت(ره)، آیتالله فاضل(ره) و اکنون رهبر معظم انقلاب قائلند که رویت با ابزار مانند رویت بدون ابزار است .
مسأله دیگری که از قدیم مطرح بوده و اکنون بیشتر درباره آن پژوهش شده، میزان اعتبار محاسبات اهل نجوم و اهل فکر در مسأله رویت هلال است به این معنا که اگر منجمان، فلکیون و هیویون بگویند که در فلان روز ماه قابل رؤیت نیست، این گفته را بپذیریم یا نپذیریم.
رسا ـ چه رسالههایی در نقد و یا رد نظریه اتحاد آفاق آیتالله خویی به نگارش درآمد:
علامه تهرانی رسالهای شامل چندین نامه در نقد نظریه اتحاد آفاق به آیتالله خویی نوشتهاند و آیتالله قدیری نیز رسالهای در نقد آن دارند. آیتالله هاشمی شاهرودی، رییس سابق قوه قضائیه رسالهای در تأیید نظریه اتحاد آفاق نگاشته است و برخی از فقها مانند مرحوم مروج صاحب شرح کفایه و مکاسب رسالهای در نقد آن و مرحوم ابطحی رسالهای در رد آن نوشتهاند.
رسا ـ آیا همایشها و سمینارهایی برای شرح اختلافهای پیشرو و برطرف کردن آنها در ایران و سایر کشورهای اسلامی برگزار شده است؟
به سبب اهمیت این موضوع، در کشورهای ایران و سایر کشورهای اسلامی ، پیش و پس از انقلاب ، سمینارهایی برگزار شده که از آن جمله میتوان به دو گردهمایی تخصصی رؤیت هلال با شرکت دانشمندان داخلی و خارجی به اهتمام مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در تهران در سال 1381 و همچنین در سال 1383 با هدف بررسی علمی و فقهی راههای ثبوت حلول ماههای قمری، تدوین تقویم هجری هماهنگ برای همه کشورهای اسلامی و راهکارهای علمی کاهش اختلاف میان آراء فقیهان و منجمان در رؤیت هلال برگزار شد، اشاره کرد که طی آن از متخصصان اهل فن ایرانی و غیر ایرانی دعوت شد و درباره این موضوع به بحث و بررسی پرداختند. پیش از انقلاب هم یک سمینار مهم در ترکیه برگزار شد. سال گذشته با شرکت صاحبنظران اهل فن، جلسهای با موضوع حساب و رویت هلال در بیروت برپا و دو سه ماه پیش نیز، جلسهای در ابوظبی این راستا برگزار شد.
رسا ـ مهمترین علت اختلاف میان کشورهای اسلامی در بحث رویت هلال ماه و شروع ماههای قمری چیست؟
مهمترین مسأله در رویت هلال و شروع ماههای قمری میان جهان تشیع و تسنن را میتوان در چند علت جستوجو کرد که در مقدمه جلد اول کتاب «رویت هلال» به آنها اشاره شده است.
بخشی از اختلافهای پیش آمده در بین کشورهای اسلامی مباحث سیاسی است. کشوری مقید میشود که هر وقت عربستان اول ماه را اعلام کرد، آن هم اعلام کند و کاری به جای دیگر ندارد. البته معیارهای عربستان هم همیشه درست نیست که در مقدمه جلد اول و شاید جلد پنجم از قول یکی از کارشناسان نجوم و در مقالهای که اخیراً در کشور مالزی منتشر کرده، آمده است : در سالهای 1410، 11 و 12 در چهارده مورد در عربستان، اول ماه اعلام شده که در این چهارده مورد هنوز مقارنهای صورت نگرفته بوده است. در کشور لیبی هم در بحث اعلام رویت هلال فراوان اشتباه میشود، چرا که مبنایشان رویت نیست، بلکه محاسباتی اشتباه است.
بنا بر این یکی از عوامل وقوع اختلاف در اول ماه، اعلامهای غیر علمی و غیرفنی برخی از کشورها مانند عربستان سعودی و لیبی است. پیروی چشم و گوش بسته برخی کشورها از کشورهای دیگر و حتی خود کشورهای اسلامی در بحث اول ماه که مورد اختلاف علمای اهل سنت با قضات و دولتها هم شده است، از دیگر موارد وقوع اختلاف در اینباره است.
پرفسور یوسف مروه ساکن کانادا، نامهای به آیتالله حکیم درباره مبنای رویت هلال در کشور عربستان نوشته بود که در آن توضیح میدهد «تقویم امالقرایی که عربستان سعودی بر اساس آن اول ماه را اعلام میکند، براساس ضوابط علمی صحیحی استوار نیست و موارد بسیار زیادی اتفاق افتاده که اصلاً رویت هلال ممکن نبوده و اول ماه اعلام شده است». استاد خاتم ممدوح ابوزید هم از کشور اردن در 23 ماه رمضان 1418 به شورای افتای ریاض اعتراض کرد که 24 ساعت پیش از تولد هلال، اول ماه شوال را اعلام کردهاند!
اما منشأ اختلاف در بین شیعه به اختلاف فتوا و گاهی اوقات به اختلاف موضوعی برمیگردد. یکی از مواردی که منشأ اختلاف شده، حجت بودن بیّنه در رویت هلال است. یعنی این که آیا همینکه دو نفر عادل بگویند ماه را دیدهایم کافی است یا اینکه اگر ماه در یک کشور هفتاد میلیونی مانند ایران، قابل رؤیت باشد، ده هزار نفر استهلال کنند، حداقل دویست نفر باید ماه را ببیند نه دو نفر! مبنای این مسأله آن است که نمیشود در کشور پهناوری مانند ایران به حرف دو نفر اطمینان کنیم، از طرفی پانزده درصد افراد اقدام کننده برای رویت هلال دچار توهم رویت (خطای دید) میشوند. از اینرو فقهای دقیقالنظر معتقدند بینه در رویت هلال حجت نیست و اگر هوا صاف باشد وعده زیادی هم به امر استهلال بپردازند، به نظر دو نفر نمیتوان استناد کرد. البته برخی از علما هم بینه را حجت شرعی میدانند و معتقدند اگر دو نفر عادل و ظاهرالصلاح، رویت هلال ماه را اعلام کنند، باید حرف آنان را پذیرفت.
یکی دیگر از موارد اختلافی، نظر مرحوم خویی و دیگران درباره اتحاد آفاق است که آیتالله تبریزی(ره) نیز نظر مرحوم آیتالله خویی را داشتند. برای مثال اگر ماه در قطیف عربستان دیده شود، براساس نظر آیتالله خویی، برای ایران کافی است، اما به نظر مشهور فقها به سبب اینکه ممکن است قطیف با ایران اختلاف افق داشته باشد، کافی نیست.
از دیگر موارد اختلافی، چشم مسلح است که مشهور فقها میگویند اگر با هلال ماه با چشم مسلح دیده شد کافی نیست و فقهای دیگر آن را کافی میدانند. اختلاف دیگر قول فلکیون است که عدهای از فقها بر این باورند اگر همه منجمین بر قابل رویت نبودن ماه در روزی اتفاق نظر داشتند، چنانچه صد نفر هم ادعای رویت کردند، پذیرفته نخواهد شد.
رسا ـ آیا کتاب «رویت هلال» تنها برای پاسخگویی به این اختلافها و توجیه مردم در باره تقلیدی نبودن استهلال ، تدوین شده است؟
اینکه مردم باید نسبت به این اختلافها به دلایل مباحث نظری و پیچیده آن توجیه شوند، یک بحث است و اینکه بگوییم این اختلافها از اصل و اساسی برخوردار نیست و اگر کسی به فتوای مرجع تقلید جامع الشرایط عمل کند، مجزی است و تکلیف عموم مردم هم این است، بحث دیگری است. کتاب «رؤیت هلال» برای این نوشته شده که منابع در اختیار افراد جویای تحقیق، باشد. چرا که اگر پژوهش بیشتر شود هشتاد درصد اختلافها برطرف خواهد شد.
رسا ـ آیا نظر اهل سنت در سیر تاریخی خود، از ابتدا به همین شکل بوده یا اینکه در نظرات آنان هم تغییرات اساسی به وجود آمده است؟
تنها نظریهای که از اهل سنت درباره هلال ماه مطرح شده و از اهمیت بالایی برخوردار است، حکم حاکم و قاضی در اینباره و دیگری قائل نبودن به اتحاد آفاق است. بسیاری از دولتهای اسلامی کاری به حکم قاضی و عالم ندارند و خود مبنایی را ترسیم و براساس همان مبنا عمل میکنند. درباره شاهد هم، بسیاری از آنها گواهی یک نفر را قبول دارند. و همانطور که اشاره شد در سالهای اخیر با رایج شدن محاسبات نجومی، فقها توجه خاصی به نظرات منجمین در بحث رویت هلال ماه دارند و در اینباره میتوان گفت اعتماد علمای اهل سنت به حساب و فلک بیش از علمای شیعه است.
رسا ـ در مقایسه بین فقهای شیعه و فقهای اهل سنت، تحقیقات کدام یک درباره بحث رویت هلال از عمق بیشتری برخوردار است:
فقهای شیعه در بحث رویت هلال ماه بیش از فقهای اهل سنت کار کردهاند، از اینرو منابع بیشتری از این فقها در دسترس است. بحث رویت هلال در فقه اهل سنت بسیار رقیق و نحیف است. احادیثی که از شیعه جمعآوری و در این کتاب ذکر شده، بیش از دویست حدیث میشود، اما احادیث اهل سنت به سی تا هم نمیرسد. تفاوت دیگر این نظریهها آن است که بحثهای فقهای اهل تسنن بسیار سطحی و بحثهای فقهای شیعه بسیار عمیق است.
رسا ـ این مسأله مورد توافق است که قضیه رویت هلال یک مسأله اجتهادی نیست. حال این سؤال مطرح میشود که اعلام رویت هلال یک شأن مرجعیتی است یا خیر؟ اگر قرار باشد هرکدام از آقایان نظری متفاوت بدهند، آیا این عمل وهن مرجعیت نمیشود؟ یا این توجیه که بفرمایند در بسیاری از مسائل اختلاف است، رویت هلال هم یکی از آنها، آیا راهکاری وجود دارد که به مردم طوری گفته شود که مسأله و شبهه ایجاد نشود؟
مهمترین دلیلی که به تحقیق و تدوین اثر رویت هلال پرداختیم، تلخی اختلافات و مسائل جانبی بود که اتفاق میافتاد. پیش از انقلاب، در یکی از سالها، عصر روزی که همه روزه بودند، اعلام کردند که ماه ثابت شده است، عدهای همان موقع روزه خود را خوردند و عدهای دیگر از خوردن روزه امتناع کردند و گفتند چرا زودتر رویت هلال اعلام نشده است.
در مقدمه جلد اول کتاب «رویت هلال» که به پیامدهای ناگوار اختلاف در رویت هلال اختصاص دارد به تفصیل از امام موسی صدر و سایر فقهای شیعه مطالبی آورده شده است. امام موسی صدر در لبنان با اشاره به اختلاف در رویت هلال ماه، گفته بود که عید امسال در ذائقه همه تلخ شد و یکی از آقایان دیگر نیز در همان روز گفته بود «لعل من اکثر ایام حزناً علیه هو هذا الیوم، لیس حزناً لنفسی، و لکن حزنُ علی باق الاُمه» و شاعری دیگر هم این مطالب را به شعر درآورده و قصیدهای برای این اختلافات سروده است.
رسا ـ آیا از سوی علمای گذشته هم برای حل این اختلافها، تلاشهایی شده است؟
تاکنون تلاشها و کوششهای فردی و جمعی در ایران و غیر آن برای رفع مشکل اختلافها و دودستگیها در حلول ماههای قمری و آثار ناشی از سوی عالمان شیعه و غیرشیعه برای رفع این مشکل صورت پذیرفته است؛ اما این فعالیتها ثمره چندانی نداشته و مشکل همچنان پابرجاست.
امام موسی صدر، عالم بیدارِ دوراندیش و مصلحِ زمانشناس با عالمان مسلمان در اینباره گفتوگو و مکاتبه میکرد از جمله در نامهای به شیخ حسن خالد مفتی لبنان به تاریخ دوم خرداد سال 48 مینویسد «در این روزهای دشواری که امت اسلامی در نگرانی و اضطراب به سر میبرد و حال و آینده همه منطقه در معرض تندبادی ویرانگر قرار گرفته است، بیش از هر وقت دیگری ضرورت وحدتی فراگیر و عمیق احساس میشود ...». که در ادامه این نامه ریشهدار کردن وحدت اسلامی را از دو راه وحدت فقهی و کوششهای جمعی برمیشمرد.
از جمله تلاشهای فردی عالمان اهل سنت نوشتن کتابها، رسالهها و مقالههایی در زمینه رویت هلال است که به دانشمند مغربی حافظ غماری، ابوالفیض احمدبن صدیق که تمایلات عارفانه و صوفیانه داشته و ضد وهابیت و در ردّ ابن تیمیه کتاب نوشته است و از جمله آثار او «فتح الملک العلی بصحّة حدیث» کتابی درباره رویت هلال تألیف کرده با نام «الأنظار لتوحید المسلمین فی الصوم و الإفطار» که سالها پیش در مصر و سپس در اردن به چاپ رسیده است. وی در این کتاب تمام توان خود را به کار برده است تا رفع اختلاف در آغاز ماههای قمری، عدم اشتراط آفاق را اثبات کند. نیز قول هیوی و منجّم را با شرایطی پذیرفته است.
دکتر یوسف مروّة در ماه رمضان 1387، طی نامهای خطاب به آیتالله سیدمحسن حکیم در نجف، امام موسی صدر در صور لبنان، شیخ حسن مأمون شیخ دانشگاه الازهر در قاهره و شیخ حسن خالد مفتی لبنان برای حلّ این مشکل پیشنهادی ارائه داد و خواستار اعتماد بیشتر به دستاوردهای علمی جدید شد؛ اما از این پیشنهاد هم نتیجهای عاید نشد.
محمد طنطاوی، شیخ الازهر و مفتی سابق مصر در سال 1993 میلادی گفته است: به مسؤولان دولت سعودی نامهای نوشتم و در آن پیشنهاد کردم که در مکه مکرمه یا در مدینه منوّره، زیر نظر عالمان دین و متخصصان فلک و نجوم رصدخانهای تأسیس شود و سخن این رصدخانه در باب تعیین تکلیف اول و آخر ماههای قمری به ویژه ماه رمضان سخن نهایی و فصل الخطاب باشد.
دکتر محمد عبداللطیف صالح فرفور در دمشق نیز به سال 1405، به منظور ارائه به کنگره سال 1406 مجمع الفقه الإسلامی در جدّه، رساله مبسوطی نوشت به نام «بُلغة المطالع فی بیان الحساب و المطالع». وی در این رساله به دو موضوع اختلاف و اتحاد آفاق و اعتماد به قول فلکی پرداخته است. نویسنده کره زمین را به سه منطقه تقسیم کرده و رؤیت در هر نقطه از این سه منطقه را فقط برای همان منطقه کافی میداند نه دو منطقه دیگر. همچنین قول فکری را برای اثبات رؤیت معتبر دانسته است.
افزون بر تلاشهای فردی، کوششهای جمعی نیز در نیم سده اخیر در این زمینه صورت گرفته است که از جمله میتوان به برگزاری گردهماییها و کنگرههای «مؤتمر العلماء المسلمین» به سال 1969 در مالزی، «مؤتمر تحدید اوائل الشهور القمریة» به سال 1398 در اسلامبول، کنگرهای توسط وزارت اوقات و شؤون دینی کویت، «مجمع الفقه الاسلامی» وابسته به سازمان کنفرانس اسلامی در دو دوره پیدرپی در سالهای 1406 در جده و 1407 در عمان برای یکسانسازی آغاز ماههای قمری و برگزاری سومین دوره شورای اروپایی افتا و پژوهش در شهر کلن به ریاست دکتر یوسف قرضاوی در سال 1999 میلادی اشاره کرد.
چند سال پیش که کنفرانس سران کشورهای اسلامی در ایران برگزار شد، عربستان از ایران دعوت کرد تا در جلسه تقویم اسلامی که در جدّه ظاهراً به سال 1419، برقرار میشد، شرکت کند. از اینرو یکی از علما و مرحوم دکتر تقی عدالتی در آن جلسه شرکت کردند. هدف عربستان این بود که مکه مکرّمه را مرجع بداند، یعنی اگر در آنجا هلال رؤیت شد، همان ملاک حلول ماه در همه کشورهای اسلامی باشد؛ ولی این طرح به نتیجهای نرسید.
این کنگرهها و مؤتمرات تاکنون نتیجه محسوسی نداشته است و دلیل آن هم، یکی مسائل سیاسی و دیگری اختلافنظر و فتوا درباره معیارهای ثبوت رؤیت هلال و حلول ماههای قمری است. درباره مسائل سیاسی، برخی کشورها مصالح سیاسی خود را بر معیارهای علمی و شرعی ثبوت هلال مقدّم میشمارند.
رسا ـ از گذشته در ذهن مردم اینگونه القا شده که در مسأله رویت هلال باید از مرجع تقلید خود تبعیت کنند، در اینباره نظرتان چیست؟
مردم پیش از تشکیل حکومت اسلامی در مسأله رویت هلال به مراجع تقلید مراجعه میکردند و در ذهن آنها هم اینگونه نقش بسته است که هر مقلدی باید به مرجع خود مراجعه کند، در حالی که این امر موضوعی است، نه تقلیدی. اینکه ماه دیده شده یا خیر، موضوعی خارجی است و تنها مبانی فقهی آن تقلیدی است. اما مردم به این مسائل توجهی نمیکنند و نمیتوان به راحتی به مردم گفت اگر بر فلان مرجعی رویت هلال اثبات شد، اما مقلدان یقین نکردند، نباید پیروی کنند.
مردم تفکیک موضوع و حکم را متوجه نمیشوند و از طرفی دیگر عدم ارتباط وثیق، سبب شده عدهای از شهود پیش مرجعی شهادت میدهند و مرجع یقین میکند که ماه رویت شده و اعلام میکند. مرجع دیگری که شهود، نزد وی نرفته و اعلام به رویت هلال نکردهاند، نظرش آن میشود که رؤیت ثابت نشده است.
رسا ـ چه راهحلهای در کتاب «رویت هلال» برای حل این اختلافها بیان کردهاید؟
در اثر «رؤیت هلال» برای حل این اختلافها دو راهحل علمی و عملی را مورد بررسی قرار دادهایم. برای دستیابی به راهحلّی علمی نخست باید منشأهای اختلاف را شناخت. منشأهای اختلاف در این زمینه عمدتاً عبارتند از اختلاف فتوا و نظر بین مراجع و عالمان شیعه در زمینههای «اشتراط یا عدم اشتراط اتّحاد آفاق»، «اعتبار یا عدم اعتبار رؤیت با چشم مسلّح»، «اعتبار یا عدم اعتبار قول هیوی» و «اعتبار یا عدم اعتبار بیّنه» که به تبیین هریک پرداختهایم.
درباره راهحل عملی میتوان گفت که برخی از عالمانِ با درایت در دوران گذشته با تدبیر و استفاده از شیوههایی مناسب و عملی مانع بروز چنین اختلافهایی میشدند که میتواند امروزه برای ما آموزنده و راهگشا باشد. از باب نمونه عالم معروف و متنفّذ تبریز در عصر ناصرالدین شاه، حاج میرزا جواد آقا مجتهد تهرانی همه ساله در شامگاه 29 ماه رمضان علمای تبریز را در منزل خود مهمان میکرده و فطریه آنها را هم بر فرض ثبوت رؤیت در آن شب میپرداخته است، تا مدّعیان رؤیت هلال و شهود در حضور همه علما شهادت دهند و همه در ردّ و قبول شهادت شهود تصمیم یکسان بگیرند و در نتیجه اختلافی پیش نیاید. بر اثر این تدبیر اختلافی در تبریز بروز نمیکرده است. اکنون نیز این تدبیر عملی است، بدینگونه که مجمعی مرکّب از نمایندگانِ مراجع عظام تشکیل شود و گزارشهای رؤیت هلال در اختیار این مجمع قرار گیرد و درباره تأیید یا ردّ گزارشها و شهادت شهود تصمیم واحدی گرفته شود و آنگاه نتیجه از طریق حکومت و نظام اسلامی به اطلاع مردم برسد.
البته راهحلهای دیگری افزون بر راهحلهای پیشین، مانند استفاده از قمر مصنوعی و ماهواره، رؤیت تلسکوپ هابل و مانند آن پیشنهاد شده که ظاهراً کارساز نیست.
رسا ـ نظر حضرتعالی درباره مسأله حکومت و چگونگی حکم حاکم شرع در حکومت اسلامی به ویژه در اعلام رویت هلال ماه چیست؟
حاکم پیش از بسط ید و پیش از تشکیل حکومت، فقیه جامعالشرایط است، اما اکنون که در ایران حکومت اسلامی تشکیل شده، وقتی میگوییم حاکم شرع، یعنی رهبری و فقهای دیگر در عین حال که فقیه جامعالشرایط هستند در این زمینهها حکم نمیکنند. مقصود از حکم حاکم شرع در زمان تشکیل حکومت اسلامی، حکم ولی فقیه است.
اگر برای مرجعی ثابت شد که اول ماه است، واجب نیست اعلام کند و حتی خودش هم با چشم ببیند (برای پرهیز از تشتت) واجب نیست و بلکه مستحب هم نیست که اعلام کند. یعنی لازم نیست در جاهایی که برای برخی یقین نشده، اظهارنظر کنند. کما اینکه الآن برخی از مراجع هم اعلام رویت هلال ماه را حتی اگر برایشان ثابت شده باشد، نمیگویند و اظهار میدارند به آقایان دیگر مراجعه شود.
رسا ـ مردم هرچند ممکن است به مسائل فقهی و اجتهادی وارد نباشند، اما با توجه به فراوانی دانشجویان علم نجوم، بالا رفتن سواد، اطلاعرسانی کامل و این که در سیر افلاک و نجوم، یک صدم ثانیه هم جابجایی رخ نمی دهد و قابل محاسبه است، اگر منجمان اتفاق نظر داشته باشند که، رویت هلال اصلاً امکانپذیر نیست، محل استناد خواهد بود؟ و اگر کسی بگوید رویت هلال برای من ثابت شده، جای اشکال نیست؟
بله! این اشکال وارد است. اگر منجمان اتفاقنظر داشتند که در فلان نقطه و فلان روز، ماه اصلاً دیده نمیشود، کسی هم که ادعا کرد باید ادعایش رد شود. مقام معظم رهبری و همچنین حضرت آیتالله شبیری زنجانی نیز بر این نظراند که اگر منجمان اتفاق نظر داشتند که فلان روز ماه قابل رویت نیست، اگر صد نفر هم ادعای رویت کنند، پذیرفته نمیشود. اما برخی از مراجع مانند مرحوم حضرت آیتالله میرزا جواد تبریزی معتقد بود که بحث منجم و غیرمنجم مطرح نیست، بلکه اگر بینه عادله شهادت دهد، کافی است.
رسا ـ در اینباره پیشنهادی دارید؟
این بحثها باید در حوزه چکشکاری علمی شود. یعنی کسی که فتوا و نظری دارد، ابتدا دلیل نظر خود را ارائه دهد و به رد مناقشهها پاسخ گوید. این بحثهای علمی و اختلافهای پیش آمده به سبب اینکه تأثیر اجتماعی بسیاری دارد و گاهی به اعتقادات مردم لطمه میزند، باید آنقدر چکشکاری علمی شود که اختلاف به حداقل برسد. اکنون متأسفانه این چکشکاری نمیشود. برای نمونه به این سؤال پاسخ دهید که تاکنون و پس از انقلاب، درس خارج فقه رؤیت هلال در چند جا برگزار شده است؟ بسیار کم برگزار شده در حالی در مورد مسائلی به این مهمی هر فقیهی باید مفصل وارد شود، نظرش را بگوید، به اشکالات پاسخ دهد تا مسأله حل شود.
رسا ـ با توجه به اینکه تاکنون در تاریخچه فقه، حکومت سابقه نداشته، یک نوع جزئینگری در فقه دیده میشود که به دنبال آن شاهد ارائه نظرات شخصی متفاوت هستیم. در بحث استهلال هم، هرچند باید به فروعات، نظرات و مبانی مختلف نگاه کنیم، اما آیا نباید به جامعنگر نبودن فقه که سبب لطمه زدن به برخی از احکام اسلامی شده است، توجه داشت و با آسیبشناسی فقه، نسخه جامعنگرانه فقه را ارایه کرد؟
این فرمایش متینی است، منتهی هم اختلافها باید در پرتو بحثها کمتر شود و هم در برخی از جاها ظرایفی در کار است که اگر رعایت شود این مشکلات پیش نمیآید. از مرحوم آیتالله گلپایگانی برخی از مسائل پرسیده میشد که ایشان نظرشان روی مسألهای که ممکن بود اختلافی ایجاد کند، از نظر فرد دیگری استفاده میکرد و یا میگفت به نظر فلانی رجوع شود. به عنوان نمونه در بحث نماز جمعه حضرت آیتالله گلپایگانی(ره) نظرشان این بود که اگر فردی نماز جمعه خواند، احتیاط واجب است که نماز ظهر را هم اقامه کند. وقتی از ایشان این مسأله پرسیده شد، مرقوم فرمودند که در این مسأله به آقایان دیگر که نماز جمعه را کافی میدانند، مراجعه کنید. و یا اگر کسی در مسأله رویت هلال با دفتر حضرت آیتالله شبیری زنجانی تماس بگیرید، ایشان میگویند اگر برایتان در رویت هلال اطمینان حاصل شده، همان کافی است.
در مواقعی راهحلهایی برای کم کردن اختلاف هست که اگر به درستی مدیریت شود تا آن راهکارها برای کم کردن اختلاف اعمال شود، مناسب است. وقتی برای من ثابت نشده، بگویم به دفاتر سایر مراجعه تماس بگیرید و حتی اگر ماه برای من هم ثابت شده باشد و نگویم، گناه نکردهام زیرا موضوع شرعی است و حکم نیست.
حضرت آیتالله خویی که حکم حاکم را قبول نداشت، در جایی نوشته است که در این مسأله مردم میتوانند به حضرت آیتالله حکیم مراجعه کنند که آیتالله حکیم نظرش این بود که حکم حاکم در مسأله رویت هلال مقبول است. این روش ها را داشتند تا مشکلات کمتر شود.
رسا ـ درباره اختلاف مبنا با حاکم شرع بحثهای فقهی مطرح است . چگونه است وقتی یکی از راههای اثبات رؤیت هلال را اعلام حاکم به شمار رفته، برخی از آقایان معتقدند حاکم در مبنا باید با نظر آن مرجع تقلید، هم نظر باشد تا حکم حاکم پذیرفته شود؟ در این امر یک تناقضی وجود دارد که از یک طرف به حاکم ارجاع میدهیم و از آن طرف حاکم را مقید میکنیم، نظر شما چیست؟
در این باره اکثر فقها میفرمایند حکم حاکم معتبر است، البته درباره مسأله رویت هلال، بحثهایی از مرحوم آیتالله خویی مطرح است که حکم حاکم را معتبر نمیدانستند. از قدما هم کسی بوده و از معاصرین هم حضرت آیتالله شبیری زنجانی و برخی دیگر میگویند حکم حاکم در رویت هلال معتبر نیست. قطع نظر از اینکه اختلاف در مبنا باشد یا نه، اما بحث این است که در چه مسائلی حاکم میتواند حکم کند و در چه مسائل نمیتواند. مشهور فقها میگویند حکم حاکم شرع در رویت هلال معتبر است.
فقهایی هم که حکم حاکم را معتبر میدانند، معتقدند حکم حاکم برای خودش و برای فقهای دیگر و مقلدان مراجع دیگر معتبر است مادامی که این فقیه، یقین به خطای مستند آن پیدا نکند. این امر صرف اختلاف فتوا نیست مثل اختلاف فتوا در این که نماز در کجا شکسته یا تمام است. پس حکم حاکم معتبر است مگر کسی یقین به خلاف بودن مستند این حکم داشته باشد؛ اگر به طور مثال بیست نفر شهادت دادند پیش حاکم که ماه دیده شده است و حاکم این بیست نفر را عادل میداند، اما من یقین دارم که یا این بیست نفر عادل نیستند و یا توهم کرده و یا دروغ میگویند، اگر اینجا حاکم اعلام کرد چون میدانم مستند حاکم اشتباه است نباید پیروی کنم. البته تأکید میکنم این قید علم به خطای مستند حاکم را فقها از گذشته و حال معتقد بودند.
رسا ـ پس قید اتحاد مبنا چطور؟
نه! اتحاد مبنا مطرح نیست. آنچه مهم است علم به خطای مستند در کتابها آمده است نه اتحاد مبنا.
رسا ـ ببینید حاکم اعلام عید میکند برای اینکه رویت با چشم مسلح را قبول دارد، اما مرجع تقلیدی که معتقد است حکم حاکم به شرط اتحاد در مبنا قابل پذیرش است، میگوید برای حاکم از طریق چشم غیرمسلح اثبات نشد، ما اختلاف مبنا داریم پس آن را نمیپذیریم. تقیید حکم حاکم از منظر فقه چه صورتی دارد؟
خود این یک بحث اجتهادی و فقهی است. منتها افزون بر اینکه باید لحاظ فقهی حل شود، یک سری مدیریتهای اجتماعی و ارتباطات میخواهد و همواره نباید از فقه توقع داشت که این مسائل را حل کند. فقها میگویند در 250 سال عصر معصوم(ع) و عصر پس از آن با وجود اینکه شیعیان مستقل نبودند و آنجا هرچه حاکم میگفته گوش میکردند، و حدیثی هم نداریم که امام فرموده باشد بروید و خودتان بررسی کنید، حتی توصیه شده که هرچه گفتند بگویید چشم. در دوران کنونی هم راه اتحاد باز است و میتوان مثل دفتر حضرت آیتالله شبیری که وقتی اشخاص به دفتر مراجعه میکنند و میگویند مقام معظم رهبری اعلام کرده که فردا عید است، میگوید هرکس اطمینان پیدا کرد، حجت است. اما اینکه چهار نفر بیایند و ادعای رویت کنند با اینکه منجمان همه میگویند رویت ممکن نیست، با تلسکوپ دیده نشد، صد گروه میروند و اهل فن هستند و با حساب و کتاب به بررسی ماه میپردازند و میگویند ماه را ندیدیم، حال آنکه دو پیرمرد و پیرزن میگویند ماه را دیدیم، پذیرفتنی نیست.
رسا ـ ورود حاکم به موضوع رؤیت هلال از حیث موضوعی و اجتماعی بودن آن است یا ملاکات شرعی؟
رویت هلال ماه بحثی موضوعی است اما ملاکات شرعی دارد . آنچه کارساز است نظر فقهای جامعالنظر مانند امام(ره)، حضرات آیات گلپایگانی، سیستانی و زنجانی است که معتقدند که آنچه ملاک شروع اول ماه است، قابلیت هلال برای رویت است یا به تعبیر امروزیها «امکانیة الرؤیة»، یعنی اگر هلال به نقطهای رسید که قابل رویت بود، ولو اینکه به سبب ابر دیده نشد، شروع ماه قمری است. این نکته قابل توجه است که هرچه مناقشه با فقها بیشتر شود و رفت و آمدهای فقهی بیشتر و در نشریات انعکاس بیشتری پیدا کند، این مسائل منقحتر خواهد شد.
رسا ـ آیا مقاله مستقلی هم در نشریات درباره رویت هلال داشتهاید؟
مقدمهای که درباره مباحث تاریخی هلال نوشته شده، با یک تغییراتی در نشریات پیش از چاپ کتاب، به چاپ رسیده است. مقالهای با عنوان «چشم مسلح» هم چاپ شده و مسأله دیگری با عنوان «اعتبار قول هیوی در رؤیت هلال» مفصل بحث شده مبنی بر اینکه قول منجم کجا حجت است که در بسیاری از جاها قائل به اعتبار آن شدهایم. اعتبار قول هیوی در رویت هلال در نشریه مجمع تسنیم به چاپ رسیده است.
رسا ـ در بحثهای رویت هلال چند سال اخیر، نقل قولی از علامه حسنزاده آملی آمده است که ایشان فرمودهاند قول هیوی در رؤیت هلال هیچ اعتباری ندارد. در اینباره توضیح دهید:
خیر! من سالها شاگرد ایشان بودم و خیلی از مباحث را هم به ایشان میدادم و پیش از چاپ میفرمودند چاپ نشود به سبب اینکه مضمون علمی معتبری ندارد. بسیاری از وقتها هم اعلامهای براساس شهود بیربط را رد میکردند.
رسا ـ در بحث چشم مسلح هم سؤالی مطرح میشود مبنی بر اینکه اگر کسی با دوربین یا وسایل دیگر ماه را دید، آیا میتواند رؤیت خود را کتمان کند؟
فقها در این موضوع بحث کردهاند و گفتهاند اگر هوا ابری باشد و هیچکس ماه را نبیند، اما قابلیت الرؤیه بود همه میگویند ماه قمری آغاز میشود چرا که رؤیت موضوعیت ندارد بلکه طریقیت دارد. فقها درباره این طریقیت گفتهاند، این رویتی که در روایات آمده مقصود آن است که ماه به حدی برسد از ارتقاع و فاصله با خورشید که رویتپذیر باشد، آنموقع میشود شروع ماه. این که میگوییم به حدی برسد که رویتپذیر باشد این رؤیت پذیری یا با چشم عادی یا چشم مسلح است و شارع باید یکی را به رسمیت بشناسد چون نمیتوان دو مورد را همزمان با هم مطرح کند. مثل اینکه بگوییم نماز یا در سی کیلومتری یا چهل کیلومتری شکسته می شود که این درست نیست یعنی باید یا سی کیلومتر باشد و یا چهل کیلومتر.
رسا ـ اگر شخص رصدکننده با تلسکوپ ماه را ببیند، آیا میتواند بگوید ندیدم؟
میتواند دیدن ماه را بگوید، اما این دیدن مدنظر شارع نیست و تنها رویتپذیری با چشم مسلح را اثبات میکند. مثل آن است که در حد ترخص بگوییم به اندازهای نزدیک شویم که دیوارهای شهر دیده شود، منظور آن است که به یک کیلومتری شهر برسیم، حالا اگر از سی کیلومتری با تلسکوپ دیوارهای شهر دیده شد، نمیتوان گفت دیدن دیوارهای شهر، مدنظر شارع بوده است.
فقها معتقدند که شارع باید مشخص کند که در مقام ثبوت، شروع ماه چه زمانی است؟ ولو اینکه هیچ مسلمانی نباشد و هیچ استهلالی هم در کار نباشد. شارع نمیتواند دو وقت مختلف برای ماه بگذارد و اگر قرار باشد یک وقت واحد برای اول ماه معین شود، با این موضوع که بگوییم مانند هزار سال گذشته، چشم عادی هم معتبر است، نمیسازد. چه بسا در این هزار ساله گذشته و در همه ماهها، ماه یک روز زودتر با چشم مسلح دیده میشود. پس لازمه آن این است که تمام سالهایی که ابزار نبوده اشتباه فرض شود چرا که شارع نمیتواند دو مبدأ را قرار دهد.
رسا ـ این که برخی فقها اتحاد آفاق یا وحدت در شب بین مناطق را قبول دارند چگونه متوجه شویم که اعلام کشوری نسبت به رویت هلال ماه، صحیح است تا در این جا نیز به آن عمل کنیم؟
حضرت آیتالله تبریزی وقتی عربستان سعودی اول ماه را اعلام میکرد، میفرمودند برای ما ثابت نیست که ماه رویت شده باشد، از اینرو اعلام آن ها را کافی نمیدانستند چرا که شرایطی که میگویند باید رعایت شده باشد، یعنی اهل خبره عادل اگر در یک نقطه دیگر دیدند و ما به صحت حرف آنها اعتماد پیدا کردیم، صحت دارد.
920/گ401/ح