۰۹ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۴:۴۳
کد خبر: ۹۶۷۲۵
در مسیر پیروزی(4)؛

امام خمینی و تحریم رفراندوم تقلبی شاه / 2 بهمن 1341

روح الله عباسپور
امام


خبرگزاری رسا، جان فیتزجرالد کندی، کاندیدای حزب دمکرات برای ریاست جمهوری آمریکا در ابتدای دهه 1960 میلادی و پس از رسیدن به منصب ریاست جمهوری برای کنترل انقلابهای مردمی در کشورهای تحت سلطه آمریکا طرحی را مطرح و به اجرا درآورد که بر اساس آن یک سری اصلاحات در این کشورها انجام می‌شد. تقسیم اراضی بین کشاورزان، توسعه بهداشت و آموزش و اعطای خدمات رفاهی به مردم به ویژه قشر آسیب‌پذیر جامعه مهمترین بخش‌های این طرح بود. البته این طرح در واقع نوعی مقابله نرم با نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در کشورهای تحت سلطه آمریکا بود.

طرح اصلاحات کندی در حقیقت از سوی «والتر ویتمن روستو» مشاور یهودی کندی که از جامعه‌شناسان مطرح زمان خود بود نوشته شده بود بنابراین می‌توان آن را یک طرح یهودی دانست.

اهداف طرح اصلاحی کندی

این طرح در بخش اصلاحات ارضی سعی داشت روابط اجتماعی و پایگاه اقتصادی شبکه سنتی روستاها را زیر و رو کند و از نظر سیاسی به دنبال این بود که اولاً پایگاه و نفوذ طبقه ملاک و زمین‌دار را از میان بردارد و ثانیاً ابتکار عمل را از دست مخالفین خارج کند. همچنین قصد داشت تا حرکت سرمایه را از بخش سنتی کشاورزی به بخش شهرنشین و صنعتی تشویق نماید و نهاد دولت را به صورت مرکز بی‌رقیب انباشت سرمایه درآورد. (1)

علی امینی، عامل آمریکا برای اجرای طرح کندی

کندی برای اجرای این طرح در ایران، علی امینی را انتخاب کرد و با فشار و تهدید از شاه خواست تا وی را به عنوان نخست وزیر معرفی کند. شاه ابتدا با این امر موافق نبود ولی تهدید به کودتا، اطلاعیه‌ها و شب‌نامه‌هایی که از سوی گروه‌های ناشناس و به اسم آزادی‌خواهان در کشور پخش شد سرانجام شاه را مجبور به پذیرش نخست وزیری علی امینی کرد.(2)

به هرحال امینی مشغول به کار شد و لایحه اصلاحات ارضی را در بیستم دی ماه 1340 در زمان تعطیلی مجلس به تصویب هیات دولت رساند. با این حال امینی تنها یکسال و چند ماه نخست وزیر بود و نتوانست عملا این طرح را اجرایی کند. در فروردین 1341 شاه با سفر به آمریکا، خود را در حد یک کارگزار آمریکا پایین آورد و قول داد که اصلاحات مورد نظر کندی را در ایران پیاده کند.

اصول انقلاب سفید

وی لایحه‌ای شش ماده‌ای نوشت که بعدها به اصول انقلاب سفید شاه مشهور شد. این اصول عبارت بودند از:
1-‌ اصلاحات ارضی و الغای نظام ارباب و رعیتی؛
2- ملی کردن جنگها و مراتع؛
3- تبدیل کارخانه‌های دولتی به شرکتهای سهامی و فروش سهام آنها جهت تضمین اصلاحات ارضی؛
4- مشارکت کارگران در سود خالص کارخانه‌ها؛
5- تجدید نظر اساسی در قانون انتخاب به منظور اعطای حقوق کامل و برابر سیاسی به زنان؛
6- ایجاد سپاه دانش، به منظور سواد آموزی و اشاعۀ فرهنگ در روستاها.
البته بعدها 13 اصل دیگر به این اصول شش‌گانه اضافه شد که عبارتند از: 7- سپاه بهداشت؛ 8- سپاه ترویج و آبادانی؛ 9- خانه‌های انصاف در روستاها؛ 10- ملی کردن تمام منابع آبهای زیرزمینی کشور؛ 11- نوسازی شهرها و روستاها؛ 12- انقلاب اداری و آموزشی؛ 13- تامین امکان فروش سهام واحدهای بزرگ صنعتی به کارگران؛ 14- مبارزه با تورم و گران فروشی؛ 15- آموزش رایگان و اجباری در هشت سال اول تحصیل؛ 16- تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدارس؛ 17- تعمیم بیمه‌های اجتماعی به همۀ ایرانیان؛ 18- مبارزه بامعاملات سوداگرانۀ اراضی و اموال غیرمنقول؛ 19- مبارزه با فساد (3)

رفراندوم تقلبی شاه و مخالفت امام خمینی و علما

شاه اعلام کرد که اصول ششگانه انقلاب سفید را در تاریخ ششم بهمن همان سال به رفراندوم می گذارد تا بطور مستقیم رای ملت ایران جهت اجرای آن مشخص شود.
اصول انقلاب سفید در ظاهر اصول خوبی به نظر می رسید؛ ولی، از آنجا که این اصول در واقع توسط آمریکا طراحی و به سران کشورهای وابسته به غرب و جهان سوم توصیه شده بود و بدون در نظر گرفتن شرایط خاص سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران برنامه‌ریزی شده بود، دربردارنده جنبه‌های ضدمذهبی بود و به دلیل تامین منافع بیگانگان، استقلال کشور را خدشه دار و امنیت و منافع ملی ایران را نقض می‌کرد و هدف آن گسترش نفوذ آمریکا و اسرائیل و تحکیم و تثبیت موقعیت قدرت شخصی شاه و دربار وی و در مقابل تضعیف و سرکوب نیروهای ملی و مذهبی مبارز و به ویژه روحانیت بود. (4)
علما به خاطر ذهنیتی که از انتخابات انجمن‌های ایالتی و ولایتی داشتند، برای اسلام، قرآن و مملکت احساس خطر کرده‌اند به ویژه حضرت امام خمینی(ره) با درک بالا و تیزهوشی که داشت پشت پرده هدف شاه و رد پای آمریکا را در این اصلاحات دید و از همان ابتدا با این طرح مخالفت کرد.

برخورد شاه با مخالفت علما

جلسه‌ای در قم با حضور علما برای بررسی این طرح برگزار شد تا پس از کسب تکلیف، موضع واحدی در این زمینه اخذ شود، جلسه علما به نتیجه ای نرسید و حتی گفت و گوهای آنها با بهبودی، نماینده شاه بی نتیجه ماند از این رو آیت‌الله روح‌ الله کمالوند، از علمای خرم آباد را به عنوان نماینده خود نزد شاه فرستادند شاه در پاسخ به پرسشهای کمالوند به جای اینکه توضیح روشنی به وی دهد می‌گوید : «اگر آسمان به زمین بیاید و زمین به آسمان برود من باید این برنامه را اجرا کنم زیرا اگر نکنم از بین می‌روم» (5)

موضع صریح امام در برابر رفراندوم شاه

با این جریان برای علما روحانیون روشن شد که اصول انقلاب سفید شاه مورد حمایت کامل آمریکاست تا جایی که ادامه سلطنتش به اجرای این لایحه بستگی دارد. امام خمینی(ره) در واکنش به اصرار شاه بر انجام رفراندوم در 2 بهمن 1341 هـ . ش طی اعلامیه‌ای در پاسخ به استفتای جمعی از متدیننان تهران که از این طرح سوال کرده بودند آن را تحریم می‌کند و می‌نویسد:

«اینجانب عجالتاً از بعضی جنبه‌های شرعی آن، که اساساً رفراندوم یا تصویب ملی در قبال اسلام ارزشی ندارد و از بعضی اشکالات اساسی قانونی آن برای مصالحی صرفنظر می‌کنم، فقط به پاره‌ای اشکالات اشاره می‌نمایم.
1ـ در قوانین ایران رفراندوم پیش‌بینی نشده و تاکنون سابقه نداشته، جز یک مرتبه آنهم از طرف مقاماتی، غیرقانونی اعلام شد و به جرم شرکت در آن جمعی گرفتار شدند و از بعضی حقوق اجتماعی محروم گردیدند. معلوم نیست چرا آنوقت این عمل غیرقانونی بود و امروز قانونی است.
2ـ معلوم نیست چه مقامی صلاحیت دارد رفراندوم نماید و این امری است که باید قانون معین کند.
3ـ در ممالکی که رفراندوم قانونی است باید به قدری به ملت مهلت داده شود که یک یک مواد آن موردنظر و بحث قرار گیرد و در جراید و وسایل تبلیغاتی، آراء موافق و مخالف منعکس شود و به مردم برسد، نه آنکه به طور مبهم با چند روز فاصله بدون اطلاع ملت اجرا شود.
4ـ رای‌دهندگان باید معلوماتشان به اندازه‌ای باشد که بفهمند به چه رای می‌دهند، بنابراین اکثریت قاطع حق رای دادن به این مورد را ندارند و فقط بعضی اهالی شهرستانها که قوه تشخیص دارند صلاحیت رای دادن در مواد ششگانه را دارند که آنان هم بیچون و چرا مخالف هستند.
5. باید رأی دادن در محیط آزاد باشد و بدون هیچ‌گونه فشار و زور و تهدید و تطمیع انجام شود و در ایران این امر عملی نیست و اکثریت مردم را سازمان‌های دولتی در تمام نقاط و اطراف کشور ارعاب کرده و در فشار و مضیقه قرار داده و می‌دهند.
اساسا پیش آوردن رفراندوم برای آن است که تخلفات قانونی قابل تعقیب، که ناچار مقامات مسئول گرفتار آن می‌شوند لوث شود و کسانی که در مقابل قانون و ملت مسئول هستند، اعلیحضرت را اغفال کرده‌اند که به نفع آنان این عمل را انجام دهند. اینان اگر برای ملت می‌خواهند کاری انجام دهند چرا به برنامه اسلام و کارشناسان اسلامی رجوع نکرده و نمی‌کنند تا با اجرای آن برای همه طبقات، زندگی مرفه تأمین شود و در دنیا و آخرت سعادتمند باشند... به نظر می‌رسد این رفراندوم اجباری مقدمه برای از بین بردن مواد مربوط به مذهب است. علمای اسلام از عمل سابق دولت راجع به انتخابات انجمن‌های ایالتی و ولایتی برای اسلام و قرآن و مملکت احساس خطر کرده‌اند...»(6)

متعاقب اطلاعیه امام بازار تهران تعطیل و تظاهراتی برگزار شد. در قم نیز تظاهراتی برگزار شد که مورد هجوم پلیس قرار گرفت و تعدادی از تظاهرکنندگان مجروح و دستگیر شدند مأمورین پلیس به تجمع مردم حمله بردند. شاه برای متقاعد کردن علمای قم در 4 بهمن با اطلاع قبلی به قم سفر کرد. اما امام با اعلامیه‌ای خروج مردم از خانه‌هایشان را تحریم کرد. بنابراین بازارها و مغازه‌ها یکپارچه تعطیل شد و به جز افراد مزدوری که از قبل برای اینکار آمده بودند کسی در خیابان‌ها و معابر دیده نشد.

شاه پس از سخنرانی تندی علیه روحانیت بدون ‌هیچ دستاوردی به تهران بازگشت و در 6 بهمن 1341 رفراندوم را به اجرا گذاشت. بنا بر اعلام رسانه‌های گروهی 5 میلیون و 600 هزار نفر به اصول انقلاب سفید رأی مثبت دادند.

ادامه مخالفت با رفراندوم تقلبی شاه

روحانیان به پیشنهاد امام تصمیم به عنوان اعتراض در ماه‌ رمضان آن سال که از 8 بهمن آغاز می‌شد از رفتن به مساجد خودداری کردند و برای جلب نظر عمومی همه سخنرانی‌ها و مساجد تعطیل شد. با فرا رسیدن عید سعید فطر (1382 قمری) جمعیت انبوهی از مردم تهران و شهرستانها ضمن مسافرت به قم به دیدار علما شتافتند. در جریان دیدارهای مردمی، امام سخنرانی کردند. این اولین اظهار نظر ایشان پس از انجام رفراندم بود که علیرغم تبلیغات رژیم، با بیانی محکم و قاطع، موضع خویش را مشخص و وظیفه روحانیت و ملت را گوشزد کردند. در این سخنان امام لبة حملات خود را متوجه شاه کردند. به دنبال آن به منظور تداوم نهضت مردمی، حضرت امام مجدداً مقامات روحانی قم را به جلسات مشورتی دعوت کردند و در سایه پیگیری های شبانه روزی خود توانستند آنها را برای مقابله با رژیم و رفرم استعماری «انقلاب سفید» بسیج کنند. نتیجه این مرحله از مذاکرات، صدور اعلامیه ای به امضای 9 تن از علما بود که در ضمن آن ماهیت غیرقانونی و ضد ملی و دینی رفرم رژیم افشا گردید.
اعتراضات مردم و روحانیون با اصول انقلاب سفید تا وقوع قیام 15 خرداد 1342 ادامه یافت.

نتایج انقلاب سفید

انقلاب سفید نتایج مختلفی بر جای گذاشت که از مهمترین پیامدهای اقتصادی آن می‌توان به تقسیم و قطعه قطعه شدن زمین‌های کشاورزی، تصرف زمین‌های وقفی، کاهش تولیدات کشاورزی به علت حذف نظام ارباب رعیتی و در سطح بالاتر کاهش نقش کشاورزی در اقتصاد ملی اشاره کرد؛ از مهمترین پیامدهای انقلاب سفید در زمینه اجتماعی و فرهنگی، حذف مالکین بزرگ، مهاجرت گسترده به شهرها و رواج گسترش فرهنگ غرب در جامعه و در زمینه سیاسی مهمترین پیامد آن، مخالفت نیروهای ملی و مذهبی با اصول آن بود که منجر به انقلابی شدن مردم و آمادگی شرایط برای وقوع قیام بر علیه رژیم شاه در 15 خرداد 1342 شد.(7) که این قیام نقطۀ عطفی در مبارزات گروههای مبارز بود و در حقیقت زمینه‌ساز انقلاب اسلامی در سال 1357 گردید.

پی نوشت‌ها؛
1- نیمه پنهان، دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان، جلد 3، 1381
2- شهبازی، عبدالله، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ص 307ـ 306
3- پهلوی، محمدرضا؛ پاسخ به تاریخ، ( به کوشش شهریار ماکان)، چاپ اول 1371. ص 131- 144.
4- خلجی، عباس؛ اصلاحات آمریکایی و قیام پانزده خرداد، 1381. ص 278.
5- مدنی، جلال الدین، تاریخ سیاسی معاصر، ج2،ص12.
6- سید حمید روحانی، نهضت امام خمینی، ج1،ص259-261
7- خلجی، عباس؛ اصلاحات امریکایی و قیام پانزده خرداد، ص 160.

ارسال نظرات