رمان خاطره؛ قالب ادبی بومی ایرانیان
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از خبری حوزه هنری، رمان، داستان کوتاه و بلند و یا هر یک از قالبهای ادبی دیگر را مردمان جوامع به فراخور حال و روزشان و برای بیان دغدغهها و حالات روحی خود ساخته و پرداختهاند.
بیشک یکی از اصلیترین مولفههای همه قالبهای ادبی و هنری نسبت آن با تخیل آدمی است که بتواند از امر واقع فراتر رود و آنچه در عالم واقع و عینیت محقق نشود را به منصه ظهور آورد.
از این رو هر چه مردمان یک جامعه از واقعیت – به هر دلیلی همچون متعذی شدن از ناحیه حاکمیت ها- گریزان باشند، فاصله عالم واقعیت و خیال در قالبهای ادبی بیشتر میشود. یکی از دلایل گرایش جامعه روسیه به رمان میتواند همین امر باشد. بیشک روسیه یکی از سختترین دوران های تاریخی از نظر فشار حاکمیتهای جزمی را از سر گذرانده است که مردمش مجال ابراز تفسیرهای خود از واقعیت را نداشتهاند. آنها همواره میباید از عینیتها و واقعیتهایی که از ناحیه حاکمیت به جامعه تزریق میشده تبعیت میکردند؛ بیچون و چرا. از این رو رمان یکی از همسنخترین قالبهای ادبی به شمار میرفت که مردمان و نخبگان روسیه میتوانستند در گستره آن تا جایی که میتوانند از مرز واقعیتهای بر ساخت حاکمیت فراتر روند و آمال و آرزوهای خود را در نسبت با واقعیت موجود جامعهشان بیان کنند. همین مسئله را میتوان به دیگر جوامع نیز بسط داد. البته باید دقت کرد که مقوله شعر که عموما از مسائل اجتماعی بری بود و دغدغه خود را حقیقت ماوراءالطبیعه –خصوصا در ایران- میدانست جدا دانست که این خود بحث مفصلی را میطلبد. از این رو مشاهده میشود که آثار بسیار قطور ادبیات داستانی که مایه داستانی بسیار قابل توجهی دارد متعلق به هنرمندان مرز و بوم اتحاد جماهیر شوروی است. این مسأله را البته که میتوان به شکلگیری رمان مدرن در فرانسه نیز – از نظرگاه دیگری- تعمیم داد.
به عبارتی غرض اصلی قالبهای ادبی بیان دغدغههای مردمان یک جامعه است و اصالت ذاتی ندارد. در جامعه ما به دلیل خصایص خاص مردمانش همواره فاصله تخیل و واقعیت کم بوده. تا جایی که همواره هنگام مواجهه با شخصیتهای خیالی داستانها مخاطب مابه ازای بیرونی جسته و در پی تطبیق عالم خیال با واقعیت بوده است. هر چند که هر شخصیت زاییده تخیل، نسبت وثیقی با مابه ازای بیرونی دارد و این مهم، نقطه مشترک همه آثار هنری خلق شده است؛ حتی آثار علمی تخیلی. اما جستوجوی نخ اتصال عالم تخیل و واقعیت در جامعه ما بسیار چشمگیرتر است. چنانچه یکی از مکتبهای ادبیای که در مرزهای ایران بسیار مورد توجه قرار گرفته رئالیسم بوده و هست. هنوز هم آثاری که رگه های واقعیت در آن پر رنگ باشد در جامعه ما با استقبال بیشتری روبهرو می شود.
امروز ایران اسلامی با توجه به رویدادهای تاریخی که سپری کرده واجد خصیصههای منحصربهفردی شده است که هنرمندان طالب ارائه آن در صورتهای ادبی و هنری هستند. ما قهرمانانی داریم که دلمان میخواهد از آنها بنویسیم و هم خودمان و نسلهای آیندهمان و در عین حال مردمان دیگر جوامع را از آنها باخبر کنیم. قهرمانانی که اتفاقا قبل از اینکه در عالم هنر خلق شوند در عینیت و واقعیت به وجود آمدهاند. به عبارتی قبل از اینکه ما قهرمانی را در تخیلمان بپرورانیم، در عالم واقعیت و کش و قوس واقعیتهای تاریخی ساخته و پرداخته شده است. از این رو قبل از اینکه هر نوع تخیلی و خصیصههای بیرونی به آن قهرمانان اضافه کنیم، طالب آن هستیم که از زندگی و نحوه زیست آنان گزارش دهیم. گزارش واقعی که ذهن نیازی نیست دنبال مابهازای بیرونی بگردد؛ چون عین آن در عالم واقع بوده است؛ عکس دارد، خانواده دارد، اهل محل میشناسندش و هر کسی از او خاطرهای دارد.
همین مسأله موجب شده که یک سری از هنرمندان امروزی قالبی بیافرینند که داستان و رمان نیست، چون مابهازای بیرونی و عینی داشته و فاصله اندکی با تخیل برقرار میکند و در عین حال رمان داستان نیز هست؛ چرا که تعاریف تئوری یک رمان و داستان و برجسته را نیز داراست. از این قالب با عنوان «خاطره رمان» یاد میشود.
رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و یا مبارزین انقلابی کشورمان هر کدام خاطرات خود را یا خود مینگارند و یا از یک گزارشگر مدد میجویند که عرضه کنند. این رزمندگان و یا مبارزین انقلابی در واقع خاطرات خود را وقتی نقل میکنند در واقع یک رمان یا داستان نیز میآفرینند. مگر نه این است که در تعریف رمان و داستان میگویند واقعهها و رخدادهای چنان از پی هم به ذهن مخاطب مخابره شوند و او از تخیلی بودن آنها در تکلف نیفتد؟ حال آنکه امروز کسانی در کشور ما هستند که خاطرات منحصربهفردی داشته و رشادتهای نابی از خود و همراهان خود به یاد دارند که در اینکه واقعی هستند و پیرنگ معلوم و مشخصی دارند در همان حال خارقالعاده نیز مینمایند.
«رمان خاطره» در واقع برآمده از هویت جدید ایرانیهاست که در خلال سی و شش سال گذشته و بعد از انقلاب حائز آن شدهاند. هویتی که خودشان رقم زدهاند و با مولفههای پایدار و ذاتی انسانها مانند سعادتطلبی و ظلمستیزی شناخته میشود. دوران دفاع مقدس اوج بروز این مولفهها بود که از دوره مبارزههای انقلابی آغازید و با رهبری امام خمینی(ره) به ثمر نشست.
بنابراین «رمان خاطره» را میشود یکی از قالبهای بومی و ادبی خودمان معرفی کنیم که همه ویژگیهای مردم ما در آن وجود دارد و رمان خاطره نویسها را به حق باید بستاییم که کشور و مردم کشورمان را از ادبیات بیگانه مستغنی کرد. از این روست که آثاری که حوزه هنری در این زمینه منتشر کرده است مورد توجه مردم قرار میگیرد و علیرغم همه تبلیغهای منفی مردم بدانها اقبال دارند. به گزارش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دو ملیلیون نفر کتاب «دا» که خاطرات یک بانو از دوران دفاع مقدس است را خواندهاند. اینکه یک کتاب دو میلیون بار خوانده شود در کشور ما با توجه به سرانه اندک مطالعه بسیار حائز اهمیت است. گذشته از این کتاب، آثار دیگری که حوزه هنری و انتشارات سوره مهر در این خصوص منتشر کردهاند هر کدام دهها بار تجدید چاپ شدهاند./998/د101/ف