۰۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۷
کد خبر: ۲۷۶۱۹۱
آیت الله علم الهدی مطرح کرد؛

رنج و عذاب نتیجه ورود به سیاست برای کسب قدرت است

خبرگزاری رسا ـ آیت الله علم الهدی گفت: کافران و بی دین ها در عین قدرت از آن لذت نمی برند؛ گاه ورود به عرصه سیاست تکلیف شرعی است اما گاه برای قدرت یابی است؛ کسانی که برای قدرت یابی وارد عرصه سیاست می‌شوند فقط برایشان رنج و عذاب و سختی می ماند.
سلسله مباحث تفسير قرآن کريم توسط آيت الله علم الهدي در مشهد سلسله مباحث تفسير قرآن کريم توسط آيت الله علم الهدي در مشهد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، آیت‌الله سید احمد علم الهدی شامگاه چهارشنبه در جلسه هفتگی تفسیر قرآن خود که در محل مهدیه مشهد برگزار می شود، به ادامه تفسیر سوره مبارکه «مسد» پرداخت و گفت: ذات مقدس پروردگار در سوره مسد نمادی از کفر و شرک را که ابولهب است توبیخ می کند.

 

وی افزود: ویژگی ای که قرآن برای این نماد عناد و لجاج مشخص کرده، خصوصیت خسران است و سایر خصوصیاتی که بیان می کند مبتنی بر همان جریان زیان و ضرری است که عناد و لجاج برای انسان‌ها به وجود می آورد.

 

هیچ جریان خداستیزی در دنیا پیروز نشده است

امام جمعه مشهد مقدس در بیان نکات تفسیری آیه سوم این سوره مبارکه اظهار کرد: «سَیَصْلی‏ ناراً ذاتَ لَهَبٍ» یعنی ابولهب به زودی به آتش دارای شعله ای مبتلا می شود و یا آتش دارای شعله ای را می افروزد؛ ظاهر آیه این است که خداوند متعال از سرنوشت معادی او سخن می گوید که آتش است، در حالی که ما از این آیه سلسله نکات آموزنده کامل تری را هم می توانیم برداشت کنیم.

 

آیت الله علم الهدی در تبیین محورهای بحث خود در تفسیر این آیه شریفه افزود: محور بحث چند نکته است؛ اولا نمی گوید به بدبختی و شقاوت گرفتار می شود، می گوید به آتش مبتلا می شود؛ محور دوم این است که آتش را به عنوان آتش مطلق مطرح نمی کند، بلکه آتش دارای شعله را مطرح کرده است؛ محور سوم هم این است که این آیه غیب گویی خداوند است چرا که ابولهب در حال کفر از دنیا رفت و خدا در این آیه فرموده بود که او ایمان نخواهد آورد.

 

وی با اشاره به این که موضوع سوره مسد، خسارت، زیان و سقوط جریان خداستیز در دنیا است، گفت: هیچ جریان خداستیزی در دنیا پیروز نشده و به نتیجه نمی رسد و نه تنها در زندگی مادی، که در اساس زندگی یک عنصر سقوط کرده است.

 

تبیین چگونگی عذاب عنصر خداستیز

عضو مجلس خبرگان رهبری در پاسخ به این سؤال که «چرا خداوند با وجود ویژگی های بسیاری که دوزخ دارد، در مسأله عذاب روی «آتش» تکیه می کند؟»، خاطرنشان کرد: همان طور که همه کارها و حرکات در دنیا برای همه موجودات دارای اصولی است، حرکت انسان هم اصولی دارد که گاهی انسان این اصول را می داند و وسط حرکت آن ها را رها می کند؛ چنین انسانی تمام انرژی، امکانات و استغدادش را سوزانده است و این سوختن در معاد منعکس می شود.

 

آیت الله علم الهدی در تبیین این مسأله خاطرنشان کرد: سرنوشت رشد انسان دقیقا مثل دانه ای است که در زمین کاشته شده و به صورت یک درخت در می آید؛ جریان اصلی رشد انسان همین است؛ کاری که کشاورز انجام می دهد فقط کاشتن دانه و ایجاد شرایط لازم به وسیله آبیاری بوده و هر کاری روی دانه شده مربوط به حرکت خود دانه است.

 

وی با بیان این که عنصر خداستیز خودش آتش افروزی می کند، گفت: اگر خدا می گفت "سیصلی بالنّار" به معنای "به آتش مبتلا می شود" بود اما گفته "سیصلی نارا" یعنی به آتشی که به خاطر حرکت بر خلاف مسیر و غیر اصول خود برافروخته، مبتلا می شود.

 

نتیجه ورود به سیاست برای قدرت یابی، رنج و عذاب است

امام جمعه مشهد مقدس تصریح کرد: کافران و بی دین ها در عین قدرت از آن لذت نمی برند؛ گاه ورود به عرصه سیاست تکلیف شرعی است اما گاه برای قدرت یابی است؛ کسانی که برای قدرت یابی وارد این عرصه می شوند فقط برایشان رنج و عذاب و سختی می ماند.

 

آیت الله علم الهدی در بیان نکته تفسیری دیگری از این آیه شریفه با اشاره به این که معنای واژه "لهب"، شعله آتش است، اظهار کرد: آتش بدون شعله با آتش دارای شعله فرق دارد؛ آتش بی شعله آن چه داخل آتش است را می سوزاند اما آتش شعله دار هرچیزی را که شعله اش به آن برسد می سوزاند.

 

وی با تأکید بر این که این آیه نمونه غیب گویی خداوند است، گفت: خداوند فرمود ابولهب به چنین آتشی دچار می شود و ابولهب در حال کفر مرد و ایمان نیاورد.

 

عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به تفسیر فخر رازی پیرامون این آیه شریفه یادآور شد: اشاعره معتقدند که خدا حق دارد بنده اش را تکلیف به ما لا یطاق کند اما ما معتقدیم که خداوند حکیم است و دستوری بر خلاف عقل نمی دهد؛ اشاعره در این مورد می گویند ابولهب قدرت ایمان آوردن نداشت و فخر رازی که اشعری مذهب است این را در تفسیرش مطرح می کند.

 

آیت الله علم الهدی در پاسخ به این تفسیر با بیان این که ابولهب مکلف به ایمان آوردن بود اما خداوند می دانست که او از روی اختیار ایمان نمی آورد؛ اظهار کرد: علم خدا باعث نمی شود که او گناهی انجام ندهد؛ همان طور که اگر چاهی بر سر راه کوری باشد و شما بدانید که او در این مسیر به چاه می افتد، اما وقتی با اختیار خود در چاه افتاد، نمی توان گفت شما او را به چاه انداخته اید./820/202/ع

 

ارسال نظرات