خطر تکنوکراسی در کاربردیسازی علوم انسانی
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، در فعالیت علمی هم بسیار رایج است که دانشجویان نسبت به کار خود بیگانهاند و کسانی دیگر مالک نهایی محصولات کاری آنها، یعنی پروژهها و مقالات آنها بهشمار میروند.
دانشجویان مجبورند بهجای کنجکاویهای ماجراجویانه شخصی روی مسائل اساتید یا اعضای ارشد مؤسسه یا دانشگاه کار کنند. پوپر، هم به دلیل اینکه به علم کروزوئهای اعتقادی نداشت و هم بهدلیل ضدیت با تکنوکراسی یا نخبهسالاری، مخالف تقسیم کار در علم بود.
پایگاه تحلیلی «فرهنگ امروز» در گفتاری از علیرضا منصوری، استادیار گروه فلسفه علم و فناوری پژوهشگاه علوم انسانی به مقوله کاربردیسازی علوم انسانی پرداخته است.
منصوری در بخشی از این گفتار به ضرورت نقد به منزله رگ حیاتی پویایی «علم» و خطر نخبهسالاری در این فرایند اشاره میکند:«علم فعالیتی جمعی و دموکراتیک است که نخبهسالاری تهدیدی برای آن بهشمار میرود. علم نیازمند تأیید نیست، بلکه بر نقد مداوم استوار است. برای ایجاد زمینه مناسب برای نهادینهشدن نقد باید اجازه انتشار علم و دانش را در سطح وسیع جامعه بدهیم؛ باید خبرگانی تربیت کنیم برای انتشار دانش و همچنین خبرگان و متخصصانی برای عمومیسازی علم تا مردم دانش را بیشتر و بهتر و راحتتر جذب کنند. در نهایت باید اجازه داد که پژوهشگر به انتخاب خود تخصص خود را انتخاب کند وگرنه این سیستم منجر به علم کروزوئهای میشود که تکهتکه و منفصل است و وحدتی ندارد.»
وی همچنین فرایند نقد گریزی تکنوکراسی را پدیدهای میداند که در فضای علمی کشور ما نیز دامن خود را گسترده است:«نفوذ نخبهسالاری یا تکنوکراسی در سیاستگذاریهای کلان علمی کشور خود ما بیسابقه نیست و طنز قضیه اینجاست که متأسفانه گاهی از جانب جریانی هم ترویج میشود که خود را حامی دموکراسی و آزاداندیشی میداند.
در خوشبینانهترین حالت چندان این طرز فکر واضح و مبرهن پنداشته شده است که میگویند پیادهکردن این سیاستهای نخبگان علمی ممکن است با موانع پیچیده روانی در جامعه مواجه شود، ولی برای خروج از عقبماندگی باید با قدرت از این سد روانی عبور و این سیاستها را پیاده کرد! روشن است که برچسبهای «سد روانی» و «موانع پیچیده روانی در جامعه» آسانترین راه برای طرد و رفض پیشینی هرگونه انتقاد احتمالی است، زیرا از این منظر هرگونه انتقادی، صرفاً یک «مانع روانی» است، تا یک «اندیشه» هر چند مخالف، ولی قابل احترام و روشن است که شیوههای برخورد با یک «مانع روانی» و یک «اندیشه مخالف» یکسان نیست.»
دکتر علیرضا منصوری در انتهای گفتار خود به راهکار مبارزه با این فرایند اشاره میکند:«برای مقابله با این وضعیت تأسیس نهادهای دولتی و غیردولتی و گروهها و انجمنها و قوانینی که وظیفه اصلی آنها مقابله با نخبهسالاری باشد ضروری است. این نهادها باید تلاش کنند تا امتیازات انحصاری نخبگان را در قبال عموم، با اصلاح نهادها و بنیادهای حامی نخبهگرایی، خنثی کنند. این خنثیسازی هم تنها زمانی مؤثر خواهد بود که عموم مردم تا آن اندازه آموزش ببینند که بتوانند تصمیمهای نخبگان را بفهمند و مانع فرار آنها از مرزهایی شوند که از نظر دموکراتیک غیرقابل کنترل است.»/1323/د102/س
منبع: روزنامه جوان