مجالس لهو و لعب از بی نمازی است/ نماز بهترین عامل نجات از انحرافات و روی آوردن به خدا است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مقوله اعتیاد در عصر حاضر گریبانگیر جوامع بشری شده و جوانان بسیاری را به کام خود می کشد و در سطح کلان آسیب های بسیاری بر پیکر جامعه وارد می کند، افزایش آمار اعتیاد در کشورهای اسلامی به ویژه در ایران ناشی از تهاجمات فرهنگی و جنگ نرمی است که با هدف اجوف کردن جامعه طرح ریزی و پیاده شده است و زمانی این معضل و آسیب بزرگ نمایان می شود که جامعه را با تلنگری ناچیز از هم بپاشد.
در کنار کمبودهای فرهنگی و نواقصی که در جلوگیری از اعتیاد مشاهده می شود، می توان گفت در کشوری با فرهنگ اسلامی که مخالف هر نوع منکر بوده و هست، نباید اعتیاد به این قوت خودنمایی کند.
حجت الاسلام محمدتقی صرفی پور، استاد حوزه علمیه و دانشگاه و مدیر سابق حوزه علمیه امام خمینی(ره) کرمانشاه در گفت و گویی به پرسش های ما پیرامون دلایل شیوع اعتیاد در جوامع و کمبودها و نواقصی که منجر به پدید آمدن این معضل در جامعه شده است پاسخ می دهد، علاقمندان گزیده ای از این مصاحبه را از نظر می گذرانند.
رسا ـ از منظر شما در دین اسلام اعتیاد در چه حدی نکوهیده شده و آیا اشاره دقیقی در آیات و روایات به این موضوع داریم؟
در عصر حاضر اقشار مردم به ویژه جوانان دچار مصیبت اعتیاد شده اند که آن ها را مسخ کرده، از دایره انسانیت خارج ساخته، به کارهای زشت مبتلا کرده و سبب بالا رفتن آمار آسیب های بزرگ همچون طلاق، سرقت، فحشا، نزاع و موارد دیگر می شود، چه بسیار خانواده هایی که به دلیل اعتیاد یک عضو خانواده، به ویژه سرپرست خانواده، از هم پاشیدند و آمار زنان بی سرپرست و فرزندان یتیم و تعداد زندانیان به صورت غیرعادی افزایش یافت.
جوانانی که می توانستند به جامعه خود و خانواده خود خدمت کنند تبدیل به افرادی شدند که هر روز یک ضربه به خانواده و جامعه وارد می کنند و در کارنامه خود هیچ کار مفیدی ثبت نکرده و از خیر تبدیل به شر شدند.
بیش از هزار سال پیش، پیامبر اسلام فرمودند: «سَیَاتی زمان علی امّتی یاکلون شیئا اسمه بنج انا بریء منهم وهم بریئون منّی» یعنی «زمانی بر امت من خواهد آمد که عده ای چیزی به نام بنگ می خورند! من از این افراد بیزارم و آنها هم از من دورند» و در جایی دیگر می فرمایند: «سلّموا علی الیهود و النصاری و لا تاکلوا علی آکل البنج» یعنی «بر یهودی و مسیحی سلام بکنید ولی بر کسیکه بنگ می خورد سلام ننمائید»، همچنین فتاوای علمای شیعه بر حرمت استعمال و معامله مواد مخدر تأکید دارند.
رسا ـ آیا توجه به فرایض دینی از جمله نماز می تواند در کاهش آمار اعتیاد مؤثر باشد و یا به عبارت دیگر دوری و ترک واجباتی همچون نماز تا چه حد عامل افزایش اعتیاد در جامعه بوده است؟
خداوند خالق حکیم برای دوری انسان از مصیبت هایی چون اعتیاد و فحشا و منکرات، نماز را بر انسان واجب کرد که در پنج وعده یا سه وعده در شبانه روز بجا بیاورد و از برکات آن بهره مند شود و در واقع هم این چنین است، کسانی که اهل نماز هستند معمولا دچار اعتیاد و انحرافاتی از این قبیل نمی شوند، در قرآن داریم:
«وَاَقِمِ الصَّلوةَ اِنَّ الصَّلواةَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ وَالمُنکَر.(عنکبوت آیه 45)»
بله، از جمله آثار فردی نماز، دور کردن آدمی از مفاسد اخلاقی است، افراد نمازخوان معمولا از اعتیاد و مجالس فساد و دوستان ناباب و مسائل انحرافی دیگر دور هستند و دچار آسیب های آنها نمیشوند، زیرا انسانی که به وسیله نماز با خداوند ارتباط برقرار میکند، در نماز، خود را در مقابل سلطانی مقتدر و دانا میبیند که بر همه چیز او مطلع است، و از همه کارهای او خبر دارد.
خدایی که به او نعمت های فراوانی داده است و در مقابل گناهان احتمالی او حلم ورزیده و او را عذاب ننموده است، در مقابل این چنین خدایی، آدمی احساس شرمندگی کرده و از انجام دوباره گناهان خود داری میکند، زیرا تکرار حداقل سه بارِ این حالت شرمندگی در روز، سبب تقویت پاکی شده و به ضعف قوای نفسانی کمک میکند.
گاهی این شرمندگی و طلب پاکی از گناهان قبل، آن چنان در انسان قوی میشود که حاضر است عذاب دنیوی را تحمل کند تا اسمش در لیست پاکان ثبت شود و گناهی که کرده محو شود و این فرآیند در دوری انسان از گناهان نقش مهمی دارد.
اگر نماز گزاری احیانأ به گناهی آلوده شود، خود نماز بعدی در عذاب وجدان و احساس ندامت اثر کرده و مانند شخص فوق او را به طلب پاکی سوق میدهد و این اثر وقتی در همه نماز خوان ها با شدت و ضعف ظاهر شود، نماز گزاران روز به روز پاک تر شده و از مفاسد فاصله میگیرند، چه بسیار گناهکارانی که با غسل توبه و نماز خواندن در آن ها تحول ایجاد شده و به انسان هایی پاکدامن تبدیل شدهاند.
رسا ـ در حد امکان مصداقی تر پاسخ بدهید، نماز خواندن در جامعه و کاهش آمار اعتیاد چطور نمایان می شود؟
نمونه ادعای فوق وضعیت متفاوت اخلاقی نماز گزاران با بینمازها است، همه می بینیم که در شهرها و روستاها هرجا ناهنجاری دیده میشود از بینمازها است، عربده کشیهای مستانه از بی نمازها است، ترانههای مبتذل از منازل بی نمازها شنیده میشود، مجالس فساد و لهو و لعب مربوط به بی نمازهاست، دنبال زنان و دختران راه افتادن و ایجاد مزاحمت برای آنان کار بی نمازهاست، ایجاد باندهای فساد و آدم ربایی و راهزنی و سرقت و فساد در زمین کار بی نمازهاست، زیرا نماز جلو همه این مفاسد را سد میکند، نماز اجازه نمی دهد که انسان به دنبال نوامیس مردم حرکت کند، نماز نمیگذارد که آدمی باند فساد همانند باند 19نفره روباه به وجود بیاورد ودختران وزنان را به انواع مفاسد آلوده کند، نماز نمیگذارد که انسان به سرقت و راهزنی اموال مردم مشغول شود، نماز نمیگذارد که آدمی بجای حضور در مجالس علم وهنر وادب، آلات موسیقی همچون طنبور را به دست گرفته و در محافل و مجالس، انسانها را بجای اینکه به یاد خدا و قیامت بیاندازد، به حالتهای شیطانی و نفسانی دعوت کند.
بله نماز آثار مهمی دارد که متأسفانه اکثریت مردم از این آثار غافل هستند از این رو گرفتاری های مختلفی برایشان پدید میآید و نمی دانند چگونه این گرفتاری ها را درمان کنند، در حالی که با کم هزینه ترین راه درمان، یعنی دعوت خود و خانواده شان به سوی نماز و حضور خود و فرزندانشان در مساجد و حسینیهها میتوانند جلو این گرفتاری ها را بگیرند.
رسول خدا (ص) می فرمایند: همانا مثل نماز در میان شما مانند رودخانه ای است که بر در خانه یکی از شما جاری باشد و او در هر شبانه روز پنج بار بیرون آمده و در آن آب غسل کرده و خود را بشوید، به این ترتیب دیگر چرک و آلودگی با پنج بار شستشو در بدن باقی نمی ماند، همچنین اثر گناهان نیز با خواندن پنج مرتبه نماز در شبانه روز در روح انسان باقی نخواهد ماند.
در این نماز چه گوهری نهفته است که همه اولیاء خدا در تمام حالات زندگی خود به آن روی میآوردند و تا آخرین لحظات عمر از آن غافل نمیشدند؟ در صلح و در جنگ، در بیماری و سلامت، در فقر و در ثروت، در سفر و در حضر، در جوانی و در پیری، در روز و در شب، در غم و در شادی، در حضور و در پنهان، در همه حالات به نماز میپرداختند و با معبود خود عاشقانه نجوا می کردند.
آیا خانه پیامبر (ص) میتواند گریههای رسول خدا را در نیمههای شب و در سر نماز فراموش کند؟ آیا مسجد کوفه و نخلستان های کوفه میتواند مناجات ها و گریه ها و بیهوش شدن های علی (ع) را در هنگام نماز از یاد ببرد؟ آیا مصلاهای امام مجتبی (ع) و امامحسین (ع) میتواند عبادت های این دو سبط پیامبر اکرم (ص) را فراموش نماید؟ آیا زمین میتواند سجدههای طولانی سید الساجدین (ع) را از یاد ببرد؟ و دیگر اولیاء خدا تا امام عصر (عج) که در زیارتش میخوانیم: سلام بر تو در هنگام قیامت، سلام بر تو در هنگام رکوعت، سلام بر تو در هنگام سجودت.
مسأله نماز از مهم ترین نشانه های تربیت صحیح فرزندان است، در خانهای که والدین نماز خوانده و تا کودک به سن بالا برسد مرتب او را به خواندن نماز امر میکنند، امید به هدایت و سعادت فرزند هزاران بار بیشتر است تا خانهای که اگر چه پدر و مادر خود اهل نمازند ولی فرزندان خود را رها کردهاند و به اصطلاح آنان را آزاد گذاشتهاند تا خود مسیر درست را انتخاب کنند و این بزرگ ترین اشتباه سرپرست خانواده است که نوجوانی را که اصلا نمیتواند خیر و صلاح خود را تشخیص دهد و از طرفی نماز زحمتی برای اوست، آزاد بگذارند به این امید که روزی برسد که خود نوجوان به نماز گرایش پیدا کند.
این یک حقیقت بزرگ است که نماز بهترین عامل نجات از انحرافات و رو آوردن به خداست، وقتی که انسان با خدا ارتباط برقرار می کند و نماز می خواند و در نماز جماعت شرکت می کند و اهل رفت و آمد به مسجد است از بسیاری از آسیب ها در امان می ماند، از اعتیاد در امان می ماند، از انحرافات اخلاقی به وسیله نماز در امان می ماند، از دزدی کردن، از انحرافات دینی عقیدتی هم در مصونیت می ماند اما متأسفانه بعضی از جوانان ما رفتن به مسجد و نماز خواندن را علامت عقب ماندگی و متحجر ماندن می دانند لذا نماز را رها می کنند، مسجد را ترک می کنند، از خدا سخن نمی گویند خدا هم در قرآن وعده داده هر کسی که یاد خدا را فراموش کند خداوند شیطانی را همراه او می کند و آن شیطان می تواند اعتیاد باشد، افراد شیطان صفتی که می آیند جوان را معتاد می کنند و زندگی او را نابود می کنند یا آن شیطانی که همراه افراد بی نماز است، منافقان هستند که او را از ولایت دور می کنند یا افراد منحرف دیگر هستند، آیا نماز خواندن بهتر است یا معتاد شدن، آیا نماز خواندن و حضور در مساجد بهتر است یا آلودگی های اخلاقی و گرفتاری های آن، از این رو نباید به سخن افرادی که نماز را مسخره می کنند توجه بکنیم بلکه باید از دین و اعتقادات خودمان دفاع بکنیم و هیچ گاه دست از دستورات دینی بر نداریم وباز متأسفانه جوانان نا آگاهی هستند که افراد نماز خوان و مسجدرو ها را مسخره می کنند خداوند هم در سوره ی مطففین درباره ی آنها می فرماید که مؤمنین هم در قیامت این افراد مسخره کننده را مسخره خواهند کرد، روز قیامت، روز عزت مؤمنان و ذلت بی نماز هاست، البته بی نماز ها در دنیا هم عذاب می شوند به وسیله ی اعتیاد و به وسیله ی گمراه شدن و به وسیله ی از هم پاشیده شدن خانواده از این رو باید رضای خداوند رحمان را در قرآن لبیک بگوییم که می فرماید: «ای مؤمنان! دعوت خدا و رسول خدا را اجابت کنید تا سعادت مند شوید».
نماز سد بزرگی است در برابر گناهان، چون روح ایمان را در انسان تقویت کرده و نهال تقوا را در دل پرورش می دهد، روی همین جهت شرح حال افراد گناهکاری را نزد پیامبر (ص) و اولیای گرامی اسلام بیان می کردند و آنان می فرمودند: نگران نباشید، نماز آن ها را اصلاح می کند و آرام آرام ایمانشان تقویت شده و گناه را رهامی کنند، نماز غفلت زدا است چون در ظرف پنج بار نماز خواندن در شبانه روز به انسان اخطار می کند و هدف آفرینش را به او گوشزد می کند و موقعیت او را در جهان به یادش می آورد تا از خالق هستی غافل نشده و بداند از کجا آمده و برای چه آمده و به کجا می رود.
راه حل اعتیاد، این بیماری بزرگ قرن ما، روی آوردن به خداوند است، با حضور در مساجد و خواندن نماز و درخواست کمک از خداوند می توانیم این مرض را درمان کنیم، و الا همه راه هایی که تاکنون برای ترک اعتیاد پیشنهاد شده راه های صد در صد موفق نبوده و در بعضی از موارد موفق بوده و در اکثر موارد دچار شکست شده است، والدین به فرد معتاد دختر ندهند، والدین مراقب جوانان خودشان باشند به ویژه نسبت به دوستان فرزندانشان و نسبت به ساعاتی که دور از خانه هستند حساس باشند و سخت گیری کنند و آنها را به امان خود رها نکنند، نسبت به نمازخواندن فرزندان مسامحه نکنند که از نماز دارویی بهتر برای درمان انواع بیماری های روحی از جمله اعتیاد پیدا نمی شود.
رسا ـ شاهدیم در اکثر مواقع افرادی که دام اعتیاد گرفتار شده اند، دوستان نامناسب را علت این امر می دانند، به نظر شما این عامل تا چه حد اثرگذار است؟
خیلی زیاد، رفیق یا دوست انسان در سعادت و یا بدبختی انسان نقش مهمی ایفا می کند همان گونه که در قرآن کریم آمده است: «در روز قیامت عده ای می گویند ای کاش با فلان شخص دوستی نمی کردیم او ما را از خدا دور کرد».
در روایات هم درباره خصوصیات دوست، مطالبی ذکر شده از جمله؛ امام صادق (ع): دوستی با دیگران حد و شرایط دارد و هر که این شرایط در او باشد را میتوان دوست نامید، این شرایط به شرح زیر است: ظاهر و باطن دوست یکی باشد، هر چه زینت تو حساب میآید، زینت او هم باشد و آنچه زشتی توست، زشتی او هم باشد، اگر به ثروت و یا قدرت رسید، رفتارش با تو تغییر نکند، آنچه از دستش بر میآید برای تو دریغ نکند و در هنگام حوادث ناگوار، تو را رها نکنند.
حواریین به عیسی' گفتند: با چه کسی نشست و برخاست کنیم؟ فرمود: آنکه دیدنش، شمارا بیاد خدا میاندازد، سخنش، علم شما را زیاد مینماید و عملش، رغبت شما را بهخیر، فراوان می کند.
امام سجاد(ع): با چند کس رفیق نباش: دروغگو که مثل سرابست وبا دروغ های خود، تورا فریب میدهد ودور را برای تو نزدیک ونزدیک را برای تو، دور میکند، فاسق که تورا به یک وعده غذا بلکه کمتر، میفروشد، بخیل که تو را در هنگام سختی، رها میکند، احمق که میخواهد به تو سود برساند ولی زیان میرساند.
آن کسی که انسان را به کارهای زشت مانند کشیدن مواد یا دیدن فیلم های بد یا دزدی و امثال آن تشویق می کند دوست انسان نیست بلکه دشمن است و باید از او دوری کرد و از جمله راه های نجات از دست اعتیاد، دوری از افراد معتاد و افرادی که به هرصورت مواد مصرف می کنند، حتی به صورت تفننی، است.
به عنوان نمونه یکی از جوانانی که دراین شهرستان معتاد شده بود می گفت یکی از افراد فامیل که معتاد بود مرا تشویق به مصرف کرد که با اولین مصرف گرفتار شدم، از این رو همانطور که از مار فرار می کنید از افراد آلوده به اعتیاد هم فرار کنید.
در میان قشر مختلف دوستانی که در اطراف ما هستند باید دوستان آیینه ای و دوستان پروانه ای را برگزید، دوستان آیینه ای همان ها هستند که بیان کننده عیوب دوستان خود هستند و عیوب آن ها را گوشزد می کنند و دوستان پروانه ای نیز دوستانی هستند که همواره در کنار انسان بوده و از انجام کاری برای دوست خود دریغ نمی کنند، دوستان در قبال هم مسؤولند و باید پاسخگوی اعمال خود در نزد خداوند متعال باشند، یک دوست خوب اجازه نمی دهد شما به سمت کارهای خطرناک بروید و قاطعانه مانع انحراف شما می شوند.
والدین باید در ایام نوجوانی نظارت کامل بر معاشرت فرزندشان داشته باشد زیرا متأسفانه جوانانی هستند که خود مشکل اخلاقی و یا اعتیاد دارند و در کمین نوجوانان معصوم و بی اطلاع هستند تا آنان را شکار کنند، از این رو به مادران و پدران باید هشدار داد که تا زمانی که نوجوان به رشد عقلی بالایی نرسیده نظارت کامل و صد درصد بر معاشرت فرندانشان اعم از دختر و پسر کرده و لحظه ای از آنان غافل نباشند، حاضر نشوند شبی به بهانه دوست و رفیق در خارج از خانه بمانند و یا با دوستان به مسافرت بروند و خلاصه دور از دید والدین دلسوز خود باشند، همانطور که باغبان مدت ها زحمت میکشد تا گل هایش به ثمر برسند والدین نیز باید از راحتی خود چشم بپوشند و مواظب روحیات فرزندانشان باشند و یک بار غفلت گاه به تباه شدن فرزند دلبندشان منجر می شود.
رسا ـ به نظر می رسد اگر ارتباط خوبی میان والدین و فرزندان برقرار باشد این انحرافات نیز کمتر به وجود می آید، یعنی اگر فرزندی در خانواده خود از لحاظ روحی تغذیه شود در جامعه به دنبال سرپوش گذاشتن بر کمبودهای عاطفی خود نیست?
خانواده باید به فرزندان محبت کند تا گول محبتهای ظاهری دیگران را نخورند، ولی در محبت زیاده روی نکند، اگر چه اکثر مادران به فرزندانشان محبت دارند ولی باید این محبت متعادل باشد و اگر از حد خود خارج شد، عواقب سوئی ایجاد می کند، محبت ها و تنبیهها و تشویقها باید عادلانه باشد و ازحد خود تجاوز نکند در غیر اینصورت آثار خطرناکی بر روحیات فرزند وارد می شود.
خانواده تاثیر عمیقی در کودک میگذارد و شخصیت او را پیریزی میکند، اگر محیط خانواده سالم باشد کودک دارای اعتماد به نفس، مهر و محبت و احساس مسؤولیت میشود، بررسی های متعدد نشان داده است که اگر کودک مورد توجه خانواده واقع نشود و یا از خانواده طرد شود و یا برعکس اگر بیش از حد مورد توجه و حمایت واقع شود آماده کج روی، ناسازگاری و تجاوز به حقوق دیگران خواهد شد، کودکانی که در محیط خانه پذیرفته نشدهاند و با محرومیت عاطفی و فقدان مهر مادری روبرو بودهاند، محبت و عواطف دیگران را احساس نمیکنند و با ترک خانه و مدرسه و ناسازگاری رفتار خصمانه بروز میدهند، این افراد فاقد قدرت سازش میشوند.
حمایت بیش از اندازه و اغماض بینهایت پدر و مادر نیز سبب میشود که کودک بسیار پرتوقع و به اصطلاح لوس و نازپرورده بار آید و در نتیجه به تدریج در سازش با دیگران دچار اشکال شود، چنین فردی به عنوان یک موجود ضد اجتماعی طعمه خوبی برای قاچاقچیان مواد مخدر و جنایتکاران به شمار میآید، برقراری رابطه صحیح پدر و مادر با کودک، سبب میشود که رشد شخصیت بچه سیر طبیعی داشته باشد و از انحراف و کج روی مصون بماند، عواقب خطرناک اعتیاد ایجاب میکند که والدین از لحظه تولد، فرزند را موجودی بدانند که یاد میگیرد و رشد شخصیت او منوط به برقراری رابطه صحیح بین همه اعضا خانواده است، مواظبت مادر از کودک و ایجاد رابطه عاطفی با فرزند و رفتار خردمندانه توأم با مهربانی پدر نه تنها به رشد شخصیت و متعادل شدن کودک کمک میکند، بلکه در صورت اعتیاد اتفاقی در دوره بلوغ نیز درمان را آسان میسازد.
رسا ـ می توان گفت شرکت در محافل دوستانه و تلاش برای دیده شدن در گروه همسالان موجب گرفتاری افراد می شود؟
بله، زمانی که نیازهای عاطفی جوان در محیط خانواده برآورده نشود، او سعی میکند این نیاز را با اتکا بر دوستان حل کند و به اصطلاح «نگاه به بیرون» دارد، از آن جا که فقدان تجربه و هیجانپذیری از جمله مؤلفههای دوره جوانی است، در این جمعهای دوستانه اموری مانند استعمال سیگار، موادمخدر و موضوعات جنسی به عنوان نوعی سرگرمی تلقی میشود، روشن است که همه افراد با هدف غرق شدن در این امور، وارد محافل دوستانه نمیشوند، ولی گروه از مکانیزمهایی برای یک دست کردن افراد استفاده میکند که همه افراد را ناگزیر به مشارکت در این فعالیتها یا ترک گروه میکنند.
اصرار در استعمال مواد، سبک مصرف مشارکتی (که در آن اعضای گروه دوره مینشینند و به نوبت مواد استعمال میکنند)، تمسخر کردن افرادی که از مشارکت امتناع میکنند یا مخاطب قرار دادن آنان با القاب تحقیر آمیز از جمله این مکانیزمها است، همچنین شرایط مزبور سبب کاهش اثر تلاش هایی میشود که در جهت باز پروری معتادان صورت میپذیرد.
رسا ـ این اثرپذیری از جمع دوستان تا حدود زیادی می تواند متأثر از عدم آگاهی فرد باشد؟
بله همین طور است، قرآن یکی از علل انحراف بشر را عدم آگاهی می داند و بارها فرموده: «اکثرهم لایعلمون اکثرهم لایعقلون افلا یتفکرون»، کسانی که علم دارند و کسانی که علم ندارند از منظر قرآن یکسان نیستند.
از این رو پیامبر خدا(ص) آموزش را بر همه چه زن و چه مرد، واجب و فریضه می داند، زیرا مردمی که آموزش دیده اند و آگاهی آن ها در همه مسائل ضروری زندگی بالا رفته است کمتر و بسیار کمتر دچار آسیب هایی همچون اعتیاد می شوند، باید برنامه مطالعه کتاب در زندگی همه ما در طول شبانه روز وجود داشته باشد و کتب مفید مخصوصا دینی و مذهبی و اخلاقی و سرگذشت پیامبران و امامان(ع) همچنین درباره آسیب های اجتماعی و آثار منفی آن بر شخص و جامعه، را در اختیار خانواده بگذاریم که یقینا آثار خوب مطالعه این کتب و بالارفتن اطلاعات افراد در طول زندگی مشاهده خواهد شد.
فرض بر این است که فرد به دلیل فقدان تجربه و مهارت، ممکن است در مسیرهای انحرافی گرفتار آید و از سوی کسانی راهنمایی شود که فاقد صلاحیت لازم هستند، به همین دلیل با آموزش مهارتهای پایه و نیز اطلاعرسانی در مورد مخاطرات موجود، امکان پرهیز از شرایط منجر به سوء مصرف وجود دارد./857/300/ب1
رسا ـ از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید سپاسگذاریم.
شعیب خنجری