چگونه ممکن است آینده جهان در اختیار مستضعفان باشد؟!
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، حجت الاسلام اکبر روستایی، کارشناس شبكه جهاني ولايت و استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به شبهه ای که در فضای مجازی مکرر تکرار می شود مبنی بر اینکه «افرادی که خود مستضعف هستند چگونه می خواهند حاکمیت زمین را به دست گیرند؟»، اظهار کرد: در واقع برخی با استناد به آیه 5 سوره مبارکه قصص «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ؛ و ما اراده کردیم بر آنان که در زمین ضعیف شمرده شدند منت نهاده، آنها را پیشوایان خلق و وارثان دیگران قرار دهیم» مي گويند: افراد مستضعف چگونه قرار است حاکمیت زمین را به دست گیرند؟ آنان با این شبهه در پي زير سؤال بردن امکان حکومت حضرت حجت علیه السلام هستند.
وی افزود: فهم این شبهه مبتنی بر فهم واژه «مستضعف» و معناشناسی از این واژه در قرآن است. باید نگاه قرآن به «مستضعف» را بررسي كنيم و ببينيم چند دسته «مستضعف» در قرآن ذکر شده است؟ آن گاه می توان آیه را درک کرد. چون نمی توان یک آیه قرآن را به تنهایی دید و به سایر آیات توجهی نداشت.
حجت الاسلام روستایی تصریح کرد: با يك نگاه كلي قرآن از دو دسته مستضعف سخن به ميان آورده است: 1- مستضعف اقتصادي 2ـ مستضعف اعتقادي. برخی از آیات قرآن «مستضعفان» را در مقابل «مستکبران» قرار داده به عنوان مثال در سوره مبارکه اعراف آیه 75 مي فرمايد: «قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ». ولى اشراف متكبر قوم او ، به مستضعفانى كه ايمان آورده بودند،گفتند: «آيا براستى شما يقين داريد كه صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است؟!» آنهاگفتند: «ما به آنچه او بدان مأموريت يافته، ايمان آورده ايم.» در اين آيه گروهی را به عنوان «مستضعف» معرفی می کند که در واقع فقیران جامعه هستند و آنها را در یک سو قرار می دهد و سرمایه داران را در سوی دیگر و می فرماید: «این گروه مستضعفان (فقیران) ایمان داشتند و گروه مقابل ایمان نداشتند. این مسئله مربوط به زمان حضرت صالح (ع) است.
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه افزود: در آيه 31 سوره مبارکه سبأ خداوند به مستضعفان اعتقادی اشاره و از زبان آنها چنین بیان می کند: «يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ؛ مستضعفان به مستكبران مى گويند: اگر شما نبوديد ما مؤمن بوديم!» در این جا مستضعف اعتقادی مدنظر است. در ادامه آیه می فرماید: «قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَى بَعْدَ إِذْ جَاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ؛ مستكبران به مستضعفان پاسخ مى دهند: آيا ما شما را از هدايت باز داشتيم بعد از آن كه به سراغ شما آمد و آن را به خوبى دريافتيد؟! بلكه شما خود مجرم بوديد!» یعنی شما که دلیل روشنی بر حقانیت دین داشتید باید خود تحقیق می کردید.
کارشناس ارشد تاريخ اسلام گفت: بنابراین در قرآن، گاهی «مستضعف مالی» مدنظر است و گاه «مستضعف اعتقادی».
وی تاکید کرد: آنچه از قرآن به دست می آید این است که برای «حکومت داری» مال و ثروت دخیل نیست بلکه الهي بودن حكومت و شايستگي و انتصاب حاکم از جانب خدا شرط اساسي است و صرف پول داشتن یا پول نداشتن، ملاک نیست. بنابراين، اگر فرد استضعاف فکری و اعتقادی نداشته باشد و از جانب خداوند منصوب گردد می تواند حاکم باشد هرچند استضعاف مالی داشته باشد.
روستایی تصریح کرد: بحث حکومتداری مستضعفین در جای دیگر قرآن نیز بیان شده است كه بر اساس اين آيه قرآن در مي يابيم چنين حكومتي نه تنها ممكن است بلكه در گذشته نيز رخ داده است. دلیل ما بر این مدعا آیات 246 و 247 سوره مبارکه بقره است.
وی با اشاره به این آیه مبارکه و استناد به آن برای این ادعا گفت: در این آیات، قرآن کریم بیان می کند که گروهی از بنی اسراییل در زمان حضرت داود (عليه السلام) نزد ایشان رفته و درخواستی را مطرح می کنند مبنی بر اینکه برای آنها پادشاهی قرار دهد تا در ركاب او در راه خدا جهاد كنند. «أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلاَ ِ مِنْ بَنی إِسْرائیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى إِذْ قالُوا لِنَبِیّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِکاً نُقاتِلْ فی سَبیلِ اللّهِ» در آیه بعد پاسخ پیامبر خدا(ص) به آنها مطرح می شود که فرمود: «وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالُوتَ مَلِکاً؛ خداوند طالوت را پادشاه شما قرار داد» پس از پاسخ حضرت داود، بنی اسرائیل بهانه می گیرند که او (طالوت) چگونه می تواند بر ما پادشاهی کند؟ در حالی که ما سزاوارتریم ! چرا که او مالی ندارد و ما ثروتمند هستیم «قالُوا أَنّى یَکُونُ لَهُا لْمُلْکُ عَلَیْنا وَ نَحْنُأَ حَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَ لَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ».
حجت الاسلام روستایی ادامه داد: حضرت داود (عليه السلام) به آنان پاسخ داده و ملاک های حاکم جامعه را بيان می کندو می فرماید: «قالَ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ؛ خداوند او را برگزیده و به او علم و دانش عطا کرده و در زمینه جسمی نیز توانایی دارد» یعنی بر اساس این آیه، سه موضوع كه از اين قرار است: «انتصاب الهي» ، «علم» و «شجاعت» ملاک های حاکم جامعه است. بنابراین، ملاکِ حاکم جامعه، غنی بودن نیست و فقر مالي نيز مانعي بر سر راه حكومت الهي نمي باشد.
کارشناس ارشد تاریخ اسلام خاطرنشان کرد: وقتی این آیه را در کنار آیه 5 سوره مبارکه قصص قرار دهیم، اگر منظور از «مستضعف» در آیه 5 سوره قصص، «مستضعف اعتقادی» باشد که قطعا خداوند چنین کسی را حاکم نخواهد کرد و با منطق قرآن سازگار نیست. اما اگر منظور «استضعاف مالی» باشد بر اساس سایر آیات قرآن اصولا «استضعاف مالی» ملاک ِحاکمیت نیست و با وجود استضعاف مالی می توان حاکمیت جامعه را به دست گرفت./۱۳۲۵//۱۰۲/خ