گعده طلبگی درباره یک شعر/ مرز نقد و توهین
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، داستان از قرائت یک شعر شروع شد؛ شعری انتقادی از اوضاع جامعه، قبل از نماز عید فطر.
به همین سبب است که پویش حمایت از مبلغان دینی عرصه نظرات گوناگون و مخالفان و موافقان این شعر شده است و گعده ای طلبگی شکل می گیرد با بحثی داغ که این روزها تمام صفحات مجازی را پر کرده است؛ از تشویق و نکوهش ها؛ مخالفان تقبیح می کنند و موافقان تحسین.
مبلغی از توهین سخن می گوید و مطلبی می فرستد که نشان دهنده موضع او در مخالفت با قرائت این شعر است.
می گوید:« میثم مطیعی شعری را خطاب به «ای نشسته صف اول نکنی خود را گم» خواند که شاعرش و همچنین برخی حامیان این مداح معتقدند منظور آن مشخصا رئیس جمهور نبوده است(اینجا). اما مصرعهایی همچون «برد-برد این بود؟ آری همه را برد که برد» و «سخن از صلح بگو، اسلحه را هم بردار»، مخاطبی به جز شخص رئیس جمهور نمیتوانست داشته باشد.»
طلبه ای دیگر پاسخ می دهد و می گوید:« مخاطب کل شعرش حسن روحانی بوده. حسن روحانی که در هتاکی و پرده دری از هیچ فروگذار نکرده باید انتظار پاسخ هم داشته باشد»
این رد و بدل شدن پیام ها کمی فضای بحث را داغ کرده و صحبت ها به سمت و سوی تندی پیش می رود؛ با خود می گویم که سعه صدر و تحمل نظرات مخالف باید در رفتار مبلغان موج بزند و اگر بحثی می شود با حفظ احترام و در فضایی آرام و منطقی باشد.
در این فکر هستم که مبلغان اظهار نظر شخصیت های سیاسی طیف های مختلف پیرامون این موضوع را در گروه بارگزاری می کنند و همین موضوع نیز حرارت بحث ها را بالاتر می برد.
توهین به منتقدان و گلایه های موجود
مبلغی از برخورد توهین آمیز مسؤولان دولتی با منتقدان گلایه می کند و معتقد است که باید باب نقد محترمانه باز شود و می گوید که اگر بخشی از توانی که برای حمله به منتقدان مصرف شده به مقابله با دشمنان اختصاص می یافت مشکلات جامعه حل می شد.
فضا سیاسی شده و به سمت بحث های حزبی پیش می رود و پای اختلاس و سوء استفاده از بیت المال نیز به میان کشیده می شود.
طلبه ای استفاده از تریبون نماز عید فطر را مصداق سوء استفاده از بیت المال می داند و طلبه ای دیگر پاسخی می دهد و می گوید:« بیت المال از نظر شما فقط تریبون نماز جمعه هست ولی اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان ،حقوقهای نجومی هزاران مورد دیگر که به گوش این مردم مظلوم نمی رسد بیت المال نیست ؟ملک و املاکهای تصاحب شده جزء بیت المال نیست ؟ 4سال رکود اقتصادی، علمی، فرهنگی و تأسف بارتر از همه تحریمهای برجام دسته گلهای به آب داده جنابان هیچ کدام جزء بیت المال نیست؟ 4سال توهین و تحقیر را صبورانه تحمل با حلم و بردباری تحمل و با بصیرت و دوری از تفرقه که رهبری مرتب بر اتحاد و وحدت در مقابل دشمن کودک کش اسرائیل و آمریکای جنایتکار مؤکد سفارش می کنند این ملت بزرگوارش تحمل کرده و می کند؛ حال اگر ندای دادخواهی از حلقوم یک جوان تحصیل کرده متعهد در آید ندای وا اسلاما وا بیت المال از حلقوم ها بلند می شود؛ ظاهراً مرگ خوب است ولی برای همسایه»
این پیام انگار شراره ای بر شعله های آتش بحث می افزاید و پیامهای بعدی نشان دهنده التهاب گفتمانی خواهد بود.
طلبه ای دیگر که از مدافعان این شعر است می گوید:« شعر ایشان مبانی انقلاب بود نه یک سلیقه خاص و اگر کام کسی تلخ شده حتما ذائقه او عوض شده و از مبانی انقلاب فاصله گرفته است؛ از این به بعد میثم ها در راهند و او تنها نیست»
طلبه ای که از ابتدا خود را مخاطب پیام ها می بیند معتقد است که این هجمه ها به رییس جمهور اتفاقی نیست و حاکی از دست های پشت پرده ای است که اکنون از شعر خوانده شده بیرون زده است.
در ذهن خود که مطالب گفته شده را مرور می کنم به این موضوع پی می برم که برخی بحث ها ممکن است ناشی از حب و بغض های جناحی باشد و عدالت در آنها رعایت نشود و چه بهتر که این حب و بغض ها جای خود را به عدالت در بحث بدهد.
یکی دیگر از مبلغان تلخ کامی ناشی از این شعر را مربوط به بیان حقایق دانسته و می گوید:« آری؛ این اشعار کام بسیاری را تلخ کرد، بیان حقایق و مطالبه مردمی تلخ است، سکوت و تأیید خواب آلود عمل کردن حضرات، امری مطلوب برایشان است.»
ادامه می دهد:« اشعار قرائت شده از محمدمهدی سیار است. تمام شعر های آقای سیار جمع شد و کتابی را تشکیل داد به نام "رودخانی" که در چند ماه گذشته به دست رهبر معظم انقلاب رسیده و به قدری ایشان از این کتاب راضی بودند که درباره این کتاب فرمودند: خیلی خوب بود.»
بحث شکل تازه تری به خود می گیرد و افراد بیشتری وارد دایره اظهار نظر می شوند و این گفتوگوها که البته در گروه های متعددی در حال انجام است، نشان دهنده اهمیت مباحث سیاسی حتی در گروه های فرهنگی است.
ابزار شعر و انتقال پیام فرهنگی سیاسی
طلبه ای از ناپختگی مداح سخن می گوید و می گوید:« مداح عزیز که دوستشم داریم ناپخته عمل کرد، نباید اینگونه شعر می خواند یا حداقل شروع نرم و لطیف و بعد در اثنا چند تذکر به دولت و بعد ادامه شعر استکبار ستیز شد، این حرکت ایشان و طریقه خواندن شعر کاملا غیر حرفه ای و ناپخته بود.»
این اظهار نظر هم طرفدارانی دارد که در مقام تأیید بر می آیند و معتقدند متن شعر اگرچه صحیح است اما شیوه بیان مناسب نبوده و همین موضوع نیز محملی شده است برای حمله و توهین به این مداح.
یکی از مبلغان از اهمیت شعر در انتقال پیام سخن به میان می آورد که در میان پیام های سیاسی رد و بدل شده جالب توجه است، وی می گوید:« ظرفیت شعر یکی از ظرفیت های خوب و جذاب برای تبلیغ است، مثلا یکی از عواملی که موجب جذاب شدن تبلیغ برای مرحوم علامه جعفری و نیز آقای نقویان می شود استفاده به جا و جذاب از شعر در نقد جامعه و مسائلی است که یک مبلغ می تواند از آنها برای رساندن پیام استفاده کند»
طلبه ای دیگر معتقد است خالی ماندن فضا از فعالیت های انتقادی موجب شده تا واژه ناپخته به این شعر خوانی اطلاق شود و می گوید:« حرف های آقای مطیعی خیلی سخت تر بود یا نشریه گل آقا؟ بله در زمانی که همه ساکتند و تازه بعد از انتقاد و حرف های آقا موجی از سخنان از قم و .. راه می افتد، حرف های آقای مطیعی ناپخته معنا می شود اما طرف مقابل علیه همه مبانی دینی حرف می زنند و کار می کنند، خالی کردن فضا موجب شده است که حرف های مطیعی ناپخته نشان داده شود.»
ادامه می دهد:« به نظر بنده یکی از علت های اصلی هجمه و حمله شدید جریان غیر انقلابی علیه مطیعی این است که آنها از اینکه این کار شروعی برای هنرمندان و شاعران انقلابی شود می ترسند تا به قول خودشان همین را در نطفه خفه کنند تا کسی جرات نقد دولت را از این پس نکند و از عواقب آن بترسد، اما این فرصتی برای آتش به اختیاران و افسران جنگ نرم است برای روشنگری و پیدا کردن همدیگر و اتحاد و وحدت و رویش های جدید»
استدلالهایی برای مجاب کردن طرف مقابل
استدلال های طرفین بحث جالب به نظر می رسد و هر کدام سعی دارند تا طرف مقابل را مجاب کرده و حرف خود را به کرسی مقبولیت بنشانند.
بحث حالتی دو طرفه به خود گرفته است و یکی از طلبه ها که اصرار بر ناپختگی این کار دارد می گوید:« استدلال درستی نیست، انقلابی باید به جا و پخته عمل کند و نگذارد احساست بر او غلبه کند، باید آینده نگر و همه جانب نگر باشد. حضرت آقا در سخنرانی همان روز اشاره به وحدت و اجازه ندادن سوء استفاده دشمن از وضیعت کنونی را به انقلابیون گوشزد کردند!»
طرف دیگر این بحث اینگونه پاسخ می دهد:« با همه احترامی که برای شما قائلم اما این حرف را از این بابت می زنم که الان اگه نشریه ای مانند گل آقا راه بیفتد مطمئن باشید که به سرعت با آن برخورد می شود و بلایی سازماندهی شده بر سر آن می آورند تا کسی دولت را نقد نکند، عدم ایجاد فضایی برای نقد برجام و فرجامش را که می بینید»
بحث ها به سمت و سوی وجود یا عدم وجود فضای نقد دولت می رود اما برخی شیوه نقد انجام شده را نمی پسندد و معتقدند راه های دیگری برای نقد بهتر وجود دارد و برخی دیگر نیز این شیوه نقد را مناسب ترین روش و در حکم آتش به اختیار می دانند.
طلبه ای دیگر از منظر جدیدی به قضیه می نگرد و متن شعر را مورد بررسی قرار می دهد و می گوید:« جنجال سازان رسانهای مدعی هستند که بیت اول شعر اهانت به رییس جمهور است. اولاً صف اول متعلق به رییس جمهور نیست. در صف اول همه سران نظام به همراه فرماندهان عالی نظامی و مدیران ارشد بخشهای دیگر هم حضور دارند، در صف اول رییس قوه قضاییه و رییس مجلس هم هست. صف اول که یک نفره نیست متعلق به رییس جمهور. ثانیاً مگر به این افراد اهانت شده است؟ خیر. به این افراد مضمون یک حدیث حضرت علی (ع) به صورت شعر تذکر داده شده است.»
«همه اینها توجیه است در مراسم رسمی و تریبون زنده چه قبول کنید چه نکنید به آقا روحانی انتقاد و توهین وارد شده» این سخن یکی از مخالفان است و معتقد است که نباید این شعر خوانده می شد.
طلبه ای که در قامت مدافع برآمده است می گوید: آنچه در واقع در حال رخ دادن است این حرفها نیست. مساله اصلی چیز دیگری است. یک جریان رسانهای غوغاسالار در حال بازی با افکار عمومی و استفاده از رسانههای فضای مجازی برای ایجاد تنش و دوقطبی کردن جامعه است. یک جریان رسانهای با طراحی از پیش تعیین شده در پی جنجال سازی و انحراف افکار عمومی از مسائل اصلی نظام اسلامی است و از این رو از هر فرصتی برای حاشیهسازی استفاده میکند. این جریان به دنبال تنش است و از این رو تذکر به مسؤولان نظام اسلامی آن هم تذکری که مولی الموحدین داده است را به اسم اهانت به رییس جمهور فریاد میزند و بعد هم آنقدر شلوغ میکند که برخی هم باور میکنند و کمتر کسی مراجعه به متن میکند تا ببیند که ماجرا چه بود و در واقع چه رخ داد، در واقع به نظر میرسد که یک طرح تبلیغاتی و عملیات روانی در حال اجراست. هدف آن هم این است که به بهانههای مختلف هر از چند روزی یک جنجال به پا کنند و با این جنجالها فضای جامعه را از پیگیری مسائل اصلی به دور نگهدارند. این طرح مدتی است در حال اجراست و ربطی به دفاع از شخص رییس جمهور هم ندارد. عدهای دنبال بهانه هستند و روز عید فطر به بهانه اشعار مراسم عید فطر به این کار دست زدند.»
آرام آرام تب این بحث نیز مانند مباحث دیگر فروکش می کند و اما سؤالی که باقی می ماند این است که مرز میان نقد و توهین تا کجاست و چرا تعریف دقیقی از نقد وجود ندارد تا توهین قلمداد نشود؟/872/ز۵۰۳/ج