۱۸ تير ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۱
کد خبر: ۷۸۵۹۰۸

اسرائیل و سیاستِ «خطر همیشه در کمین است»

اسرائیل و سیاستِ «خطر همیشه در کمین است»
سندی که در این نوشتار به آن پرداخته می‌شود، نه فقط یک نمونه تاریخی از اغراق‌های استراتژیک اسرائیل است، بلکه نمایانگر الگویی تکرارشونده در رفتار سیاسی این رژیم است. از ترس از کمونیسم در دهه‌های گذشته تا ترس از ایران در روزگار حاضر، همگی در راستای یک راهبرد واحد قابل تحلیل‌اند: تحریک و هدایت قدرت‌های فرامنطقه‌ای برای تضمین منافع حداکثری اسرائیل در فضایی پرتنش و ملتهب.
سندی که در اختیار داریم، گزارشی محرمانه از دیدار مناخیم بگین، نخست‌وزیر وقت اسرائیل، با جیمی کارتر رئیس‌جمهور آمریکا در دهه ۱۹۷۰ است. در این دیدار، بگین نقشه‌ای از منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به کارتر ارائه می‌دهد که اسرائیل را تنها نقطه آبی در میان انبوهی از کشورهای «سرخ» (نماد کمونیسم) نشان می‌دهد. این تصویر، که به گفته منابع موجب تمسخر و خنده در آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) شده، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، نه به دلیل محتوای تصویری آن، بلکه به دلیل انگیزه‌ها و راهبردهای ژئوپولیتیکی پنهان در پس آن.
 
اسرائیل و راهبرد ترس‌آفرینی هدفمند
از ابتدای شکل‌گیری دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸، یکی از مؤلفه‌های کلیدی بقای این رژیم، ایجاد تصویر یک کشور محاصره‌شده، مظلوم و در خطر بوده است. این راهبرد در قالب سیاست «ترس‌افکنی کنترل‌شده» (Managed Fear) عمل کرده است. اسرائیل همواره سعی داشته با برجسته‌سازی تهدیدات واقعی یا موهوم (اعم از تهدید عربی، کمونیستی یا امروز تهدید ایرانیحمایت سیاسی، اقتصادی و نظامی ایالات متحده را تضمین کند.
در سند مذکور، بگین با استفاده از گفتمان رایج جنگ سرد، تلاش می‌کند چنین القا کند که:
- کمونیسم در حال بلعیدن منطقه است؛
- آمریکا در حال از دست دادن نفوذ خود در منطقه است؛
- تنها متحد واقعی و قابل اتکای آمریکا در خاورمیانه، اسرائیل است؛
- بنابراین، افزایش حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای آمریکا است.
 
تمسخر از سوی نهاد اطلاعاتی، اما موفقیت در عرصه سیاسی؟
آن‌طور که در سند آمده، نقشه ارائه‌شده به کارتر در سازمان سیا به تمسخر گرفته شده است. این واکنش نشان از ضعف تحلیلی و اغراق موجود در نقشه دارد. با این حال، نباید از یاد برد که تحلیل‌گران اطلاعاتی همیشه بر روند تصمیم‌گیری سیاسی اثر تعیین‌کننده‌ای ندارند. آنچه اهمیت دارد، این است که اسرائیل با استفاده از چنین ابزارهای نمادینی توانسته در طی دهه‌ها، نگاه بخش بزرگی از نخبگان سیاسی آمریکا را به گونه‌ای شکل دهد که امنیت اسرائیل را در رأس منافع آمریکا در منطقه ببینند.
 
پیوستار تاریخی: از خطر کمونیسم تا خطر ایران
نقشه‌ای که در دهه ۱۹۷۰ به کارتر نشان داده شد، شاید امروز خنده‌دار به نظر برسد، اما مشابه همان راهبرد را می‌توان در سیاست‌های امروز بنیامین نتانیاهو مشاهده کرد. نتانیاهو طی دهه‌های گذشته، همواره تلاش کرده است ایران را به عنوان «خطر وجودی» برای اسرائیل و کل جهان غرب جلوه دهد. از سخنرانی معروف او در کنگره آمریکا در سال ۲۰۱۵ درباره توافق هسته‌ای ایران (برجام) گرفته تا تلاش‌های مداوم برای اعمال تحریم‌های بیشتر بر ایران، همگی تداوم همان سیاست «تاریک‌نمایی آینده منطقه و نجات اسرائیل به عنوان تنها نور در تاریکی» است.
نتانیاهو و دستگاه تبلیغاتی اسرائیل با استفاده از رسانه‌ها، لابی‌ها و اتاق‌های فکر، دقیقاً همان نقش بگین را امروز تکرار می‌کنند، با این تفاوت که دشمن امروز کمونیسم نیست، بلکه ایران است.
 
اسرائيل؛ بازیگر کوچکی با بلندپروازی‌های بزرگ
واقعیت ژئوپلیتیکی این است که اسرائیل از نظر وسعت، جمعیت و منابع طبیعی یک کشور کوچک است. اما با بهره‌گیری هوشمندانه از ابزارهای نرم‌افزاری قدرت، نظیر لابی‌گری، رسانه، روایت‌سازی و اقناع استراتژیک، توانسته خود را به عنوان یک بازیگر کلیدی در سیاست خاورمیانه جا بزند. سند مورد بحث نمونه‌ای روشن از این واقعیت است. اسرائیل با تولید یک سناریوی فاجعه‌بار، به‌دنبال تأثیرگذاری بر جهت‌گیری‌های کلان سیاست خارجی آمریکا بود، حتی اگر آن سناریو به‌ظاهر کودکانه یا غیرواقعی جلوه کند.
 
نقد از منظر منافع ملی آمریکا
نکته مهمی که باید در تحلیل این سند به آن پرداخت، تأثیر چنین اقدامات اسرائیل‌محور بر منافع کلان آمریکا در منطقه است. ترس‌آفرینی‌های اسرائیل ممکن است در کوتاه‌مدت حمایت از این رژیم را توجیه‌پذیر کند، اما در بلندمدت، این نگاه تک‌بعدی به منطقه موجب از دست رفتن فرصت‌های دیپلماتیک، افزایش نفوذ قدرت‌های رقیب (همچون چین و روسیه)، و شکل‌گیری نگاه خصمانه نسبت به آمریکا در میان ملت‌های مسلمان شده است.
سندی که در دست داریم نه فقط یک نمونه تاریخی از اغراق‌های استراتژیک اسرائیل است، بلکه نمایانگر الگویی تکرارشونده در رفتار سیاسی این رژیم است. از ترس از کمونیسم در دهه‌های گذشته تا ترس از ایران در روزگار حاضر، همگی در راستای یک راهبرد واحد قابل تحلیل‌اند: تحریک و هدایت قدرت‌های فرامنطقه‌ای برای تضمین منافع حداکثری اسرائیل در فضایی پرتنش و ملتهب.
درک و افشای چنین راهبردهایی، نه تنها برای شناخت بهتر رفتار بازیگران منطقه‌ای مهم است، بلکه برای اتخاذ سیاست خارجی واقع‌بینانه از سوی کشورهای مستقل منطقه‌ای همچون ایران نیز ضروری است.
 
اسرائیل و سیاستِ «خطر همیشه در کمین است»
 
متن سند:
از : ۳۲۴
 به : ۷۲۴
 شماره : ۹۴۳/۳۲۴
 در مسافرت مناخیم بگین نخست وزیر اسرائیل به آمریکا در مذاکرات سیاسی که با کارتر انجام داده، به نامبرده اظهار داشت که اسرائیل خود را آماده ساخته است که وضع ده سال آینده منطقه را برای آمریکا تشریح و ریاست جمهور آمریکا را توجیه کند.
پس از اظهار خوشوقتی کارتر از این موضوع یکی از همراهان بگین نقشه ای را که از منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و جنوب اروپا تهیه شده بود، در مقابل کارتر قرار داد که در این نقشه اسرائیل به رنگ آبی و کلیه کشورها به رنگ قرمز رنگ آمیزی شده بودند و بطور خلاصه به کارتر گوشزد می گردد که با ادامه روش فعلی آمریکا در منطقه آینده به این شکل خواهد بود که کمونیستها بر منطقه دست خواهند یافت و تنها اسرائیل است که بایستی با دشمنان مبارزه نماید.
نظریه منشاء: این نقشه که امروز در «سیا» می باشد موجب خنده و تمسخر گردید ولی نکته جالب توجه آن که اسرائیل با تمام قوا سعی دارد که آمریکا را نسبت به منطقه وحشت زده نماید.
ارسال نظرات