۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۵:۴۸
کد خبر: ۱۶۵۰۱۵
حجت الاسلام بیرانوند مطرح کرد؛

خود فروشی و خیانت متصوفه در دامن غرب

خبرگزاری رسا ـ کارشناس ارشد فرق و ادیان، ضمن تبیین جایگاه و نقش فرقه‌ها نسبت به نظام و در کنار استکبار اظهار داشت: عناصر خود فروخته فرقه‌ها در غرب را باید به حال خود واگذار کرد؛ اما عوامل داخلی از ملت عظیم ایران جواب متناسب خواهند گرفت.
حجت الاسلام عبدالکريم بيرانوند مدرس فرق و اديان حوزه
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، یکی از مباحث مهمی که امروز مطرح می‌باشد، پرداختن به موضوع فرقه‌ها است و باید از زوایای مختلفی به آن پرداخت که از آن جمله جایگاه و نقش فرقه‌ها است. در این باره با حجت الاسلام عبدالرحیم بیرانوند، مدرس و کارشناس ارشد فرق و ادیان گفت‌و‌گویی کردیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.  
 
رسا ـ جایگاه و نقش فرقه‌ها را نسبت به نظام چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 بنده معتقدم که امروز یکی از قطعات پازل جنگ نرم دشمن، بحث فرقه‌ها است. یعنی دشمن یکی از سنگرها و خاکریزهایی که برای نظام مقدس جمهوری اسلامی ترسیم و طراحی کرده و قصد دارد از این سنگر و خاکریز به ما ضربه بزند، موضوع ایجاد یا تقویت فرقه‌ها می‌باشد.
 
رسا ـ به نظر حضرتعالی در یک تقسیم بندی، جایگاه فرقه‌ها را در کنار استکبار و استعمار چگونه می‌توانیم بسنجیم؟
 معتقدم که امروز نگاه استکبار و استعمار در موضوع فرقه‌ها به دو گونه است: دشمن برای پیشبرد اهدافش در جایی، معمولا دو جور رفتار می‌کند:
1- یا ابتداء به ساکن بر اساس شرایط آن منطقه، یک فرقه‌ای را تأسیس و متولد می‌کند؛ مانند بهائیت یا وهابیت.
2- یا فرقه‌هایی که در طولِ تاریخ وجود داشته‌اند را تقویت می‌کنند؛ مانند تصوف فرقه‌ای. در واقع دشمن با بررسی‌های خود می‌بیند یک فرقه‌ای که با آمال و آرزوها و اهدافش هماهنگ است و گُرده خوبی هم برای سواری دادن دارد، از آن استفاده کرده و تقویتش می‌کند و نیز نقش حامی و اسپانسر را برایش بازی می‌کند؛ در ضمن با تقویت نیروهای انسانی، ابزاری و امکانی، به او کمک می‌دهد تا مانعی در برابر حرکت عظیم ملت بشوند.
 
رسا ـ در همین راستا چگونه باید فرقه‌ها را مورد بررسی و نقد قرار داد؟
  اگر ما بخواهیم فرقه‌ها را نقد کنیم، باید از دو زاویه نقدشان کرد؛ یعنی در واقع اغلب فرقه‌ها دو مشکل اساسی دارند: یکی این‌که در نقطۀ مقابل دین مبین اسلام هستند، آن هم با بدعت‌ها و انحرافاتی که در سه حوزۀ اعتقادی، فقهی و اخلاقی ایجاد کرده‌اند؛ که در جای خود باید آسیب‌های هر یک را مورد بررسی و نقد قرار داد.
در حال حاضر غالب فرقه‌ها از بهائیت و وهابیت گرفته تا عرفان‌های نوظهور و به خصوص تصوف موجود، که ما از آن به تصوف جدید یا تصوف فرقه‌ای یاد می‌کنیم، که خودش نیز به شاخه‌های گوناگونی منشعب می‌شود، از این قاعده مستثنا نیستند.
دوم نقد فرقه‌ها از منظرِ تقابل آن‌ها با نظام مبارک جمهوری اسلامی، که امروزه اغلبِ فرقه‌ها نقطۀ مقابلِ با جهتِ انقلاب شکوهمند اسلامی ایران که بر گرفته از قرآن و عترت است، می‌باشند. در واقع برخی از آن‌ها تبدیل  به یک اپوزیسیون غیر قانونی شده‌اند که در مقابل نظام ایستاده‌اند.
 
رسا ـ فرقه‌های فعال در کشور در مقابل حاکمیت هستند یا در مقابل اسلام؟
 فرقه‌ها غالباً هم به لحاظ تشکیلاتی و ساختاری و هم به لحاظ محتوایی فرق‌های عمده‌ای با هم دارند که گاهی دو انشعاب از یک فرقه به هیچ عنوان یکدیگر را قبول ندارند؛ به همین خاطر آن‌ها را به نسبتِ تقسیم بندی که در شیوۀ نقد، عرض کردم باید دسته بندی کرد.
برای مثال برخی از فرقه‌ها عمدۀ مشکل آن‌ها انحراف از مسیر اسلام ناب است که مثلاً یا در عقاید یا در شریعت و یا در مسائل اخلاقی بدعت‌ها و انحرافاتی را به وجود آورده‌اند؛ اما در سیاست، تقابلی با حاکمیت ندارند و خنثی عمل می‌کنند. اما بعضی از فرقه‌های درون نظام نه تنها دارای بدعت‌ها و انحرافات مختلفِ دینی هستند، بلکه سیاست‌های خود را در تقابل با نظام مقدس جمهوری اسلامی تنظیم می‌کنند. برای مثال برخی از فرقه‌های صوفیه به خصوص فرقۀ نعمت اللهی نودهی بیدختی که به آن «گنابادیه» هم می‌گویند، از این قبیل‌اند.
از یک طرف تا دلشان بخواهد بدعت در دین ایجاد کرده‌اند و از طرفی سردمداران آن‌ها در خارج از کشور، با بوق‌های تبلیغاتی که غرب در اختیارشان قرار داده‌، شروع به فعالیت علیه نظام کرده‌ و دنبال ایجاد موانع بر سر راه نظام هستند؛ لذا اگر در جریان متصوفه به خصوص این فرقه دقت کنید، اساساً در حوزه رفتار و عمل دچار یک نوع تضاد و تناقض کاملا آشکار شده‌اند.
از یک طرف می‌خواهند درون نظام بمانند و از طرف دیگر می‌خواهند در مقابل نظام باشند؛ یعنی کاملاً ناشیانه رفتار کرده و قواعد بازی را رعایت نمی‌کنند. لذا در فتنه سال 88 دراویش و متصوفه نقش بسیار چشم گیری داشتند. در آشوب‌ها و اغتشاشاتِ آن سال، برخی از اعضای این فرقه در مواردی حتی دستگیر و بازداشت هم شدند و پس از بازجویی معلوم شد به آن‌ها دستور داده بودند که اغتشاش کنند و بریز و بپاش راه بیاندازند.
 
رسا ـ آیا رابطین فرقه‌ها در خارج از کشور جایگاهی دارند؟
 
ای کاش این‌گونه بود! متأسفانه این افراد که مثلاً نقش رابطِ فرقه در خارج از کشور را دارند، نه آبرو برای خودشان گذاشتند و نه برای دیگر اعضای فرقه؛ این افراد برای این‌که یک لقمه نان گیرشان بیاید و برای این‌که دو روز دنیای خودشان را آباد کنند، دست به خود فروشی زدند که نه با مبانی اسلام جور در می‌آید و نه با شرافت انسانی.
در واقع آن‌ها خیانت در حق ملت می‌کنند! شما ببینید اشخاصی مثل: «مصطفی آزمایش» یا «زارا نورانی» این‌ها، هم از طرف تشکیلات فرقه‌ای طرد شده‌اند، هم رانده شده از طرف نظام جمهوری اسلام می‌باشند؛ در خارج از کشور هم هر چه زور می‌زنند، کسی آن‌ها را تحویل نمی‌گیرد و تمام آرزوی آن‌ها همین است که کسی به آن‌ها توجه کند. لذا به همین منظور دست به هر خفت و خاری می‌زنند.
یکی از آن‌ها که آوردن نامش هم ننگ است، با جاسوسی برای غرب و به خصوص کشور فرانسه و با راه اندازی چند وب سایت مضحک و کودکانه که محتوایی بجز فحش و ناسزا به ملت و دولت شریف ایران ندارد و البته لابد این را هم یکی از مراحل سلوک الی الله می‌داند، برایشان این‌چنین خود شیرینی می‌کند و با این کار در حق ملتِ شریف و شهید پروری که گوشت و پوست خود را سنگر کردند تا یک وجب از خاک کشور عزیزمان به دست اجنبی نیافتد اینچنین خیانت می‌کنند!
فرد دیگری وقتی که دید کسی او را تحویل نگرفت، با کشف حجاب خود و با دَف زدن و رقصیدن در مقابل سفارت خانه‌ها مراحل سلوک عرفانیِ خود را کامل کرد! لذا افرادی که راه را گم کرده و به دام برخی از این فرقه‌های دنیادار افتاده‌اند، قدری تأمل کنند که چه مصیبتی بر سر عرفان و تصوف اصیل آمده که امثال افراد مذکور سخنگو و تعصب کش آن شده‌اند!  
 
رسا ـ این افراد خارج نشین تاکنون مورد نقد علمی و منصفانه قرار گرفته و پاسخی داده‌اند؟
 به نظرم این‌گونه افرادِ خود فروش و خائن ارزش نقد کردن ندارند؛ با این‌که گاهاً دوستان ما مطالب علمی در نقد تصوف می‌نویسند؛ اما کسی تا به حال یک پاسخ علمی نداده، که این خود نشان دهندۀ بی‌مایگی هر چه بیشتر این فرقه‌ها است. البته بعضی اوقات افراد مذکور، در جواب مقالات علمی دوستان، فحش نامه‌ای می‌نویسند! با این‌که بسیار کودکانه و خلاف شرع، عرف و اخلاق رفتار می‌کنند، منتها برای لحظاتی چند، سبب ادخال سرور شده و لبخندی را بر لبان دوستانمان جاری می‌نمایند؛ ضمن این‌که خوانندگان این جوابیه‌ها، خود می‌توانند قضاوتی هم داشته باشند.
 
رسا ـ در مقابل این طیف چه باید کرد؟
 همه نکاتی که ذکر شد باعث شده که ما به یک ضرورت برسیم و با انگیزۀ بیشتر در مقابل فرقه‌های ضاله فعالیت کنیم. هدف ما این است که سطح آگاهی مردم را نسبت به خطر بدعت‌ها و انحرافات این فرقه‌ها بالا برده تا مردم آگاه شوند و بدانند که فرقه‌ها دکان باز کرده اند و به قول شاعر :
 آه آه از دست صرافان گوهر ناشناس      هر زمان خر مهره را با دُر برابر می‌کنند
این‌ها کسانی هستند که دکان دار به دنبال جذب یک عده عوام هستند؛ لذا ما به مردم شریف هشدار می‌دهیم که مواظب باشند در دامِ افراد سودجو و در دام عده‌ای فرصت طلب نیافتند؛ همان کسانی که ادعا می‌کنند، ما امام دیدیم، خدا دیدیم، قطب ما امام زمان(عج) است، مظهر تجلی صفات خداست و... . اما فقط به دنبال جذب عده‌ای عوام بیچاره برای منافع دنیای فانی خودشان هستند.
 راه دیگر محدود کردن فعالیت‌های فرقه‌های ضاله، با یک برنامه ریزی جامع، دقیق و کارشناسانه تحقق پیدا می‌کند.
 
رسا ـ کلام آخر؟
 بنده یک صحبتی هم با فرقه‌هایی که درون نظام هستند دارم؛ عده‌ای از این‌ها، که خارج کشور هستند، هر چه می‌خواهند داد بزنند تا به غیضشان بمیرند، کسی هم به آن‌ها محلی نمی گذارد و آن‌ها را تحویل نمی‌گیرد. اما آن‌هایی که در داخل کشور هستند، باید بدانند که در حکومتی زندگی می‌کنند که راحت به دست نیامده است و پشتوانه آن بعد از خدا و اهل بیتِ پیامبر علیهم السلام، خون شهداء، خانوادۀ شهداء و ملت مؤمن و غیور آن است. پس خود را از صف واحد و عظیم ملت ایران جدا نکنند و در عمل، قوائد نظام مبارک جمهوری اسلامی را رعایت کنند؛ هر چند همیشه جایگاه نقدِ علمی محفوظ است، اما قطعاً مورد احترام نیز هستند.
اما اگر بخواهند رعایت نکنند و تخطی کنند و در عمل تکمیل کنندۀ پازل دشمنان اسلام و انقلاب باشند، بدانند و مطمئن باشند که ملت شریف ایران نیز رفتار آنان را بی‌پاسخ نخواهند گذاشت و بر اساس قوانین و مقررات جمهوری اسلامی با آنها رفتار خواهد شد./925/402/ر
ارسال نظرات