۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۲۲:۲۱
کد خبر: ۱۶۶۴۴۰
حجت‌الاسلام صفایی بوشهری:

دروغ عامل تباهی و زوال خانواده است

خبرگزاری رسا ـ استاد اخلاق حوزه علمیه قم با تأکید بر این‌که دروغ عامل تباهی زندگی افراد است، گفت: اگر ریشه نهادی همانند خانواده، فرد و اجتماع گرفتار دروغ‌‌گویی باشد محکوم به زوال و تباهی است.
حجت الاسلام محمد رضا صفايي بوشهري، استاد حوزه علميه قم

حجت‌الاسلام محمدرضا صفایی بوشهری، استاد اخلاق حوزه علمیه قم در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، در پاسخ به پرسش‌های «آیا ما در معاشرت‌هاى روزانه، به هم دیگر به طور کامل راست می‌گوییم؟ و در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟»، گفت: دروغ از گناهان کبیره است و در روایتی آمده «دروغ کلید تمام گناهان است» و خداوند نیز به دروغ‌گو وعده آتش جهنم داده است.

وی ادامه داد: دروغ‌ افزون‌بر این که کلید تمام بدی‌ها و زشتی است، سبب ناهنجارهای‌ فردی، اجتماعی و حکومتی می‌شود و حتی ممکن است اجتماع و حکومتی به سبب دروغ از هم بپاشد و یا یک سیاستی دگرگون شود.

استاد برجسته حوزه علمیه قم با تأکید بر این که سیاست همراه دروغ، نوعی شیطنت است، ابراز داشت: سیاست بد نیست، ولی اگر با دروغ همراه شود خطر آفرین بوده و شیطنت به شمار می‌آید؛ همچنین دروغ بر هم زننده روح، روان افراد، اجتماع و حکومت در تمام ابعاد و مصادیق است.

حجت‌الاسلام صفایی بوشهری، بیان سخن خلاف واقع را دروغ دانست و اظهار داشت: دروغ ممکن است به صورت گفتار، رفتار، نوشتار و یا عمل صورت بگیرد و فردی که گرفتار دروغ‌گویی باشد در حقیقت نوعی منافق به حساب می‌آید.

وی افزود: فرد دروغ‌گو معمولاً ظاهری را رعایت می‌کند که باطنش خلاف آن ظاهر و واقع است و این عمل یعنی نفاق و اگر در خانواده، حکومت یا اجتماع شیرازه بر اساس دروغ‌گویی باشد هیچ اعتمادی دیگر وجود نداشته و میان افراد سلب اعتماد به وجود می‌آید.

استاد اخلاق حوزه علمیه قم با تأکید بر این که دروغ عامل تباهی زندگی افراد است، ابراز داشت: اگر ریشه نهادی همانند خانواده، فرد و اجتماع گرفتار دروغ‌‌گویی باشد محکوم به زوال و تباهی است.

عقده و خودکم‌بینی از دلایل دروغ

حجت‌الاسلام صفایی بوشهری با اشاره به تأکید مقام معظم رهبری بر سبک زندگی اسلامی، تصریح کرد: دروغ ریشه، اصل و بنیان را تخریب می‌کند، برای مثال اگر بنیان خانواده‌ای بر مبنای دروغ باشد و اعضا به یک دیگر دروغ بگویند، این خانواده یک خانواده نامتعادل، تخریب شده، نا‌آرام و به نوعی مرگ تدریجی گرفتار شده است.

وی خاطرنشان کرد: وقتی آرامش خانواده از بین‌ برود، دل‌مردگی، افسردگی به وجود می‌آید، چرا که فردی که دروغ می‌گوید از ایمان برخوردار نیست، در روایت نیز با این مضمون آمده «کسی که دروغ می‌گوید عقده خود کم بینی و حقارت دارد».

استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان این که آثار منفی دروغ‌گویی تنها متوجه خانواده نیست و ممکن است نهادهای تربیتی همانند مدرسه، مربی و استاد نیز گرفتار این آثار منفی شوند، گفت: اگر مربی به شاگرد خود دروغ بگوید، در حقیقت عقده خود کم بینی را در شاگرد ایجاد کرده و وقتی الگو دروغ‌گو باشد کودکان تا سن بزرگ‌سالی نیز این عقده را در دل خود حفظ می‌کنند، برای مثال ممکن است فردی مدیر کل نهادی باشد ولی چون از کودکی دروغ می‌گفته اکنون که مدیر هم شده باز دروغ بگوید.

روال عالم هستی بر پایه صداقت است

وی تأکید کرد: روال عالم هستی بر اساس صداقت است، از این‌رو سیر تکاملی الهی یک سیره درست است، اساس دنیا نیز بر صداقت است، امیر مؤمنان(ع) در روایتی می‌فرمایند «الدنیا دار صدق لمن صدقها، دنیا سرای راستی است برای کسی که سخنش را باور دارد»؛ خداوند نیز که خالق افراد است صادق است، آیه قرآن می‌فرماید«وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِیثًا، و چه کسی در هر گفتاری از خدا راست‌گوتر است؟».

حجت‌الاسلام صفایی بوشهری با اشاره به این که تنها در قیامت انسان‌های راست گو، سود می‌برند، بیان داشت: خداوند متعال در قرآن می‌فرماید «قَالَ اللَّـهُ هَـٰذَا یَوْمُ یَنفَعُ الصَّادِقِینَ صِدْقُهُمْ ۚ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِ‌ی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ‌ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ۚ رَّ‌ضِیَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَ‌ضُوا عَنْهُ، این، روزى است که راست‌گویان را راستیشان سود بخشد، براى آنان باغ‌هایى است که از زیر درختان‌ آن نهرها روان است».

وی ادامه داد: درباره راست‌گویی همین بس که عالم خلقت بر مسیر صدق بوده، خداوند صادق‌تر از هر کسی است، دنیای که ما در آن زندگی می‌کنیم اساسش بر صدق است در قیامت نیز راستی حکومت می‌کند و راست‌گویان سعادتمند بوده و نفع می‌برد، از این‌رو دلیل ندارد افراد با این همه اصل به دروغ‌گویی روی بیاورند.

آیات و روایات منابع اصیل و انسان‌ساز هستند

استاد حوزه علمیه قم ضعف ایمان و جهان‌بینی افراد را از دلایل رواج این رذیله اخلاقی در جامعه و میان مردم خواند و خاطرنشان کرد: در مرحله نخست باید گفت، وقتی جهان بینی الهی نباشد فرد دروغ می‌گوید، در مرحله بعد نیز ممکن است کسی جهان بینی الهی داشته باشد ولی تقوا و ایمانش ضعیف بوده، دنیاگرا، دنیا طلب باشد و عقده حقارت و خود کم بینی داشته باشد، از این‌رو گرفتار دروغ‌گویی شود.

وی افزود: افراد مادی گرا بیشتر در معرض گرفتار شدن به دروغ‌گویی هستند،‌ چرا که شناخت آن‌ها نسبت به آخرت و وعده‌های الهی ضعیف است و سعی می‌کند با دروغ‌گویی سود و بهره‌ای ببرد، در حالی که دروغ‌گویی جز شر چیز دیگری برای فرد ندارد و شیوع دروغ در اجتماع به سبب ضعف ایمان، اعتقاد، دنیا گرایی و توجه به امور مادی بوده و این‌گونه افراد دروغ‌ را رمز موفقیت خود می‌دانند.

حجت‌الاسلام صفایی بوشهری قرائت و تحقیق در آیات قرآن کریم و روایات را از مهم‌ترین را‌هکارهای گرفتار نشدن افراد به رذیله اخلاقی دروغ برشمرد و ابراز داشت: آیات الهی و روایات منابع اصیل و انسان‌ساز هستند، فرد وقتی با این منبع اصیل و انسان‌ساز مأنوس باشد به آثار و زیان‌های دروغ پی می‌برد و از گرفتار شدن به این رذیله اخلاقی حفظ می‌شود؛ همچنین آیات قرآن کریم و روایات با دروغ‌گویی مبارزه جدی کردند.

محاسبه و مراقبه باید کرد

وی خاطرنشان کرد: مسأله مراقبه و محاسبه در گرفتار نشدن افراد به رذائل اخلاقی بسیار مؤثر است، منظور از مراقبه این است که فرد برنامه داشته و حرکات، سکنات که در طی روز انجام می‌دهد را یادداشت کرده و قبل از خواب به نوعی برای خود قیامت کوچکی را ایجاد کند و به محاسبه کارهای روزانه خود بپردازد که امروز چند دروغ و اشتباه از او سر زده است.

استاد اخلاق حوزه علمیه قم دوری از هم‌نشینی با دروغ‌گویان را در گرفتار نشدن افراد به این رذیله‌ اخلاقی بسیار مهم خواند و گفت: انسان چه بخواهد و چه نخواهد از فرد دروغ‌گو تأثیر می‌پذیرد، برای نمونه اگر همسر، دوست و یا حتی شاگرد فرد دروغ‌گو باشد، مسلماً این دروغ‌گویی افراد در فرد سالم نیز اثر منفی خواهد داشت، اگر خدای ناکرده فردی گرفتار این رذیله اخلاقی شود باید سریعاً این رذیله اخلاقی را از خود دور کند.

دروغ ممکن است به صورت حالت، عادت و ملکه باشد

حجت‌الاسلام صفایی بوشهری گرفتار شدن افراد به دروغ را به سه قسمت حالت، عادت و ملکه تقسیم کرد و بیان داشت: ممکن است فردی تازه شروع به دروغ‌گویی کرده باشد که این مرحله حالت است و باید با متخصص مشاوره کند تا این رذیله زشت تبدیل به عادت او نشود، اگر این رذیله اخلاقی برای او عادت شده باشد، حل می‌شود ولی سخت است، ولی اگر دروغ‌گویی در وجود فرد ملکه شود، خود به خود تبدیل به رفتار فرد می‌شود و فرد چه بخواهد و چه نخواهد دروغ می‌گوید.

وی خاطرنشان کرد: در اخلاق قاعده‌ای وجود دارد که اگر فردی یک رذیله اخلاقی را مستمراً انجام دهد، تغییر هویت پیدا می‌کند، یعنی دیگر هویت او انسانی نبوده و هویت او به نوعی حیوانی می‌شود، محیط نیز در افزایش این رذیله اخلاقی در وجود افراد بسیار اثر دارد و افراد باید در محیط‌های که اهل دروغ هستند دوری کنند.

این استاد حوزه، تأکید کرد: افراد باید با راست‌گویان معاشرت داشته و از علمای راستین اخلاق در جهت تهذیب نفس بهره‌مند شوند، همچنین به مکان‌های که در آن دروغ صورت نمی‌گیرد، رفت‌وآمد داشته و اهل سؤال در مسائل اسلامی و الهی باشند.

حجت‌الاسلام صفایی بوشهری نقش الگوها برای تشویق مردم به فرهنگ راست‌گویی در جامعه را بسیار مهم دانست و گفت: افراد تابع الگوها هستند، یعنی اگر خدا ناکرده در یک مملکتی مسؤولی دروغ بگوید، مردم نیز از او تبعیت می‌کنند.

روایت پیامبر درباره آثار دروغ‌

وی با اشاره به روایتی از پیامبر(ص)، گفت: رسول‌الله(ص) می‌فرمایند «عوام و توده امّت من اصلاح نمی‌شوند؛ مگر به یاری خواص امت، عرض شد: ای رسول خدا! خواص امّت شما چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: خواص امتم چهار گروه‌اند «پادشاهان عادل، علما، عابدان و تاجران»، گفته شد «چگونه اصلاح عوام بستگی به اصلاح خواص دارد و کیفیّت آن چیست؟»، حضرت فرمود «شاهان نگهبانان خلقند، پس زمانی که نگهبان گرگ صفت باشد، پس گلّه را چه کسی نگهبانی کند؟»، «دانشمندان طبیبان مردمند، پس زمانی که خود طبیب بیمار باشد، پس چه کسی مریض را مداوا کند؟».

وی افزود: در ادامه روایت آمده «عابدان و زاهدان راهنمای مردم به سوی خداوند هستند، پس هنگامی که راهنما گمراه باشد، چه کسی سالک و رونده به سوی خدا را راهنمایی کند؟» و «تاجران امین‌های خدا در میان مردمند، پس زمانی که امین و درستکار خیانت ورزد، به چه کسی اعتماد می‌شود»، اگر چهار گروه اصلاح شوند کل جامعه اصلاح شده است «شاهان و حاکمان و رؤسا که مردم به رفتار آن‌ها اقتدا می‌کنند، الناسُ عَلی دینِ مُلوکهِم، «علما که نبض آگاهی و فرهنگی کشور به دست آن‌ها است اگر صالح باشند جامعه را اصلاح می‌کنند و اگر خدای نکرده فاسد شدند جامعه را به فساد می کشانند؛ تاجران نبض اقتصادی جامعه‌اند و بازار در دست آنان است و اگر اصلاح شوند، وضعیّت اقتصادی جامعه بهبود می‌یابد و فساد مالی از بین می‌رود؛ عابدان به عنوان الگوهای معنوی جامعه اگر لباس ریا و مرید بازی را کنار بگذارند، مردم، بهتر هدایت می‌شوند.

شایان ذکر است، مقام معظم رهبری در دیدار جوانان خراسان شمالی به ارائه فهرستی از آسیب‌های سبک زندگی پرداختند و بیست پرسش مطرح کردند، دو پرسش‌ از این پرسش‌ها مربوط به موضوع دروغ بود.

گفتنی است، پرسش‌های زیر بخش از پرسش‌های مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری است:

چرا فرهنگ کار جمعى در جامعه‌ى ما ضعیف است؟

علت کار گریزی چیست؟

چرا در روابط همسایگى‌مان رعایت‌های لازم را نمی‌کنیم؟

چرا در زمینه‌ى فرهنگ رانندگی، مردمان منضبطى به طور کامل نیستیم؟

حد زاد و ولد در جامعه‌ى ما چیست؟

الگوى تفریح سالم چیست؟

نوع معمارى در جامعه‌ى ما چگونه است؟ چقدر متناسب با نیازهاى ماست؟

در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟

چرا در برخى از بخش‌های کشورمان طلاق زیاد است؟

علت پرخاشگرى و بى‌صبرى در میان بعضى از ماها چیست؟

چقدر به قانون احترام می‌کنیم؟ علت قانون گریزی در برخى از مردم چیست؟

انضباط اجتماعى در جامعه چقدر وجود دارد؟

وجدان کارى در جامعه چقدر وجود دارد؟

چرا برخى از حرف‌های خوب، ایده‌هاى خوب، در حد رؤیا و حرف باقى می‌ماند؟

چه کنیم که ریشه‌ى ربا در جامعه قطع شود؟

آپارتمان‌نشینى چقدر براى ما ضرورى است؟

تجمل‌گرایی چیست؟ بد است؟ خوب است؟ چقدرش بد است؟ چقدرش خوب است؟

چرا در بین بسیارى از مردم ما مصرف‌گرایی رواج دارد؟

چرا پشت سر یکدیگر حرف می‌زنیم؟

چرا در برخى از بخش‌های کشورمان روى آوردن جوان‌ها به مواد مخدر زیاد است؟

چرا صله‌ى رحم در بین ما ضعیف است؟

آپارتمان‌نشینى چقدر براى ما ضرورى است؟ چقدر درست است؟

طراحى لباسمان چقدر متناسب با نیازهاى ما و عقلانى و منطقى است؟

آرایش در بین مردان و زنان چقدر درست است؟

آیا ما در معاشرت‌های روزانه، به همدیگر به طور کامل راست میگونیم؟

بعضى‌ها با داشتن توان کار، از کار می‌گریزند؛ علت کار گریزی چیست؟

علت پرخاشگرى و بى‌صبرى و نا بردباری در میان بعضى از ماها چیست؟

حقوق افراد را چقدر در رسانه‌ها ، در اینترنت و... مراعات می‌کنیم؟

تولید کیفى در بخش‌های مختلف، چقدر مورد توجه و اهتمام است؟

چرا به ما میگویند که ساعات مفید کار در دستگاه‌هاى ادارى ما کم است؟

چرا در بعضى از شهرهاى بزرگ، خانه‌هاى مجردى وجود دارد؟ این بیمارى غربى چگونه در جامعه‌ى ما نفوذ کرده است؟

چه کنیم که طلاق و فروپاشى خانواده، آنچنان که در غرب رایج است، در بین ما رواج پیدا نکند؟

چه کنیم که زن در جامعه‌ى ما، هم کرامت و عزتش حفظ شود، هم وظائف اجتماعی‌اش را انجام دهد و هم حقوق اجتماعی و خانوادگی‌اش محفوظ بماند؟

چه کنیم حق همسر، حق فرزندان رعایت شود؟/993/ز503/ن

ارسال نظرات