وقتی فمینیسم دست به بیانیه میشود
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا، مهدی کمالی
اگر خطکش را به دست بگیریم تا سینمای ایران را اندازهگیری کنیم یا ترازو بیاوریم تا آن را وزن کنیم، با دیدن برخی آثار شعاری کمی به عقب میرویم تا دوباره چشم و گوش خود را بازتر کنیم و تلاش برای فهمیدن آن چیزی داریم که شاید خود کارگردان هم نفهمیده است.
سهیل بیرقی در فیلم عرق سرد کشمکشی را ایجاد میکند که بی وزن است. باران کوثری نقش اول این فیلم (فرزان)، کاپیتان تیم فوتسال بانوان ایران است که حالا باید برای فینال بازیهای آسیایی از ایران بیرون بروند؛ اما شوهرش یاسر شاه حسینی به خاطر حق قانونی در رابطه با اجازه برای خروج از کشور، او را ممنوع الخروج کرده.
لابی علیه کاپیتان تیم ملی
شخصیتپردازی داستان عرق سرد دو سو دارد. یک طرف سحر دولتشاهی به عنوان سرپرست تیم و یک انسان وابسته به حکومت به تصویر کشیده شده همراه با فدراسیون فوتبال است و در جاهای مختلف کارگردان با بردن دوربین به پشت اتاق نشان میدهد که اینها در حال زدوبند علیه کاپیتان تیم ملی هستند و حتی بعضی وقتها به این جمع مافیایی نخبه کش (به ترسیم کارگردان) شوهر افروز اردستانی (کاپیتان تیم ملی) اضافه میشوند تا آرام آرام بیننده له شدن افروز را با چشمان خود ببیند.
بعد از مصاحبه وکیل افزور که لیلی رشیدی یکی از بازیگران، فعال سیاسی، حامی دولت وقت و از اصلاح طلبان مشهور با شبکه صدای آمریکا مصاحبه میکند که در نتیجه آن باعث میشود تا مشکلات بیشتری پیش روی افروز قرار گیرد.
بی اخلاقی بزرگترین مسئله فمینیسم
یاسر و افروز زن و شوهر موفقی بودند که میل فوتبالیست شدن افروز باعث شد تا این زندگی از هم بپاشد تا جایی که وقتی افروز برای منت کشی، یک شب پیش یاسر میماند، کارگردان صحنه را طوری نمایش میدهد و رفتار افروز به گونهای درآمده که امشب قرار است به او تجاوز شود.
چیزی که از دست کارگردان در رفته است و نمیتواند آن را ترسیم نکند، بی منطق بودن افروز است که به هیچ وجه نمیتواند با شوهرش به خوبی دیالوگ برقرار کند و او را مانع رشد خویش میداند. این بی اخلاقی در مقابل دوست صمیمی افروز نیز حتی ادامه دارد.
در واقع نگاه فیلم به زوایای پنهان زندگی سلبریتیها هم هست که اساسا ناتوان از نگاه داشتن یک زندگی موفق هستند ولی در جلوی دوربین به مردم زندگی خوب و خوشحال بودن را تجویز میکنند.
یاسر ریاکار سد راه افروز معصوم
فیلم چالش حق زن را به تصویر میکشد و اساسا مدام پشت دوربین به بیانیه خوانی مشغول است. حق خروج از کشور برای زن در کشور ما منوط به اجازه شوهر است، مگر در بعضی شرایط مختلف که در قانون به آن اشاره شده است.
یاسر در دنیای کارگردان یک انسان رذل ریاکار است و نمونهای از بعضی مجریان مذهبی در تلویزیون ما است. البته سوال پیش آمده است که چرا کارگردان دست روی این نقطه گذاشته است تا در مقابل افروزی قرار بگیرد که به شدت از رابطه محدود بیزار است.
این تقابل و کشمکش نهایتا منجر به آن میشود که افروز به برنامه زنده شوهرش تماس بگیرد و همه چیز را به هم بریزد. اینها نمونههایی است که به هر حال همه مخاطبان حق را به یاسر میدهند و با این سوال سینما را ترک میکنند که چرا افروز این گونه است. در واقع قهرمان داستان ما در پایان داستان دیگر قهرمان نیست و همان اتفاقی که در بسیاری از آثار سینمایی رخ میدهد، اینجا نیز تکرار میشود. /882/ی702/س
مهدی کمالی