بخش سوم/مسئولیت سنگین تربیت طلاب بر دوش مدیران
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین محمد عالم زاده نوری معاون تهذیب و تربیت حوزه های علمیه در سلسله مباحثی با عنوان «الگوی اهتمام جمعی در مدیریت تربیتی» به تبیین مسئله تزکیه و تعلیم انسان پرداخته است که بخش اول و بخش دوم آن تقدیم خوانندگان گرامی شد و در بخش سوم به «ماهیت و ارکان شورای تهذیب » می پردازیم.
در این نوشتار ماهیت و ارکان شورای تهذیب را بیشتر با رویکرد تبیینی و توصیهای – نه قانونی و آییننامهای – روشن میسازیم و به همین جهت به تعداد دقیق اعضای شورا، نحوة انتخاب آنان، مقررات تشکیل جلسات و جزئیاتی مانند آن اشاره نمیشود.
مدیر
مسئولیت سنگین تربیت طلبه اولا و بالذات بر دوش مدیر است. مدیر به عنوان متولی اصلی، سایر عناصر تربیتی را جمعآوری و نصب میکند و باید پاسخگوی همة تلاشهای تربیتی در مدرسه باشد. معاون تهذیب در مرتبت بعد، مددکار مدیر و عون اوست. مدیر، ثبات و اعتبار و نفوذ بیشتری دارد و امر خطیر تربیت را به غیر او نمیتوان سپرد؛ بنابراین کسی که باید بیشترین اشراف و احاطة علمی را بر عملیات تربیت داشته باشد مدیر مدرسه است. این اشراف علمی از آسمان نازل نمیشود و باید با تلاش و مجاهدت نظری حاصل آید و دائم نیز تقویت گردد. شورای تهذیب بستر پیدایش و تقویت این احاطة عالمانه و تفکر حکیمانه است.
مدیر مدرسه در کار تربیت طلبه، یا دانا و کارکشته و مسلط است یا نیازمند دانایی و کارکشتگی و تسلط. اگر نیازمند است که باید رشد کند و بار گیرد و تقویت شود تا بتواند این مسئولیت سنگین را به خوبی انجام دهد و اگر دانا و کارکشته است که باید این سرمایة عظیم را به نسل دیگر منتقل کند؛ یعنی در کنار خود کسانی را پرورش دهد و همیار و همراه خود گرداند؛ بنابراین در هر دو صورت به شورای تهذیب و تربیت نیاز دارد.
البته در برخی از مدارس علمیه فراتر از مدیر، متولی دیگری نیز وجود دارد. در آن مدارس تولیت مدرسه نیز باید در شورای تهذیب حضور داشته باشد تا هم به این جمع فایده برساند و هم از این جمع استفاده کند؛ «وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ».[1]
مدیر مدرسه یا متولی آن حق ندارد با امر عظیم تربیت طلبه، شوخی کند و به شکل فردی، تصمیماتی بیپایه و ارتجالی بگیرد. تصمیمهای او یا به سالها تجربه و دانش و احاطه مستند است یا ناپخته و بیمایه و خلقالساعه است. اگر عالمانه و باپشتوانه است که باید این دانش و مهارت سترگ به دیگران نیز انتقال یابد و اگر بیبته و خلقالساعه است که باید با یک پشتوانة حمایتی مطمئن، تکمیل و ترمیم شود. پس در هر دو صورت به شورای تهذیب و تربیت نیاز دارد.
معاون تهذیب
معاون تهذیب مدرسه دبیر این شورا است و باید با مشورت گرفتن از مدیر، دستور جلسه را به صورت روشن آماده کند و بیش از سایر اعضا برای آن مایه گذارد. پس از جلسه نیز مشروح مذاکرات را ثبت و مستندسازی نماید. اگر شورای تهذیب یک دبیر فعال و پیشرو نداشته باشد در میانة راه دچار فرسایش میشود و به بنبست میرسد. در مباحثات علمی معمولا لازم است یک نفر مطالعة بیشتری داشته باشد و از قبل بر روی موضوع و سیر بحث به خوبی فکر کرده باشد و جهتدهی اصلی جلسه را بر عهده گیرد. معاون تهذیب این نقش را بر عهده دارد.
اگر همة اعضای جلسه بدون مطالعه در شورا حاضر شوند و بخواهند صرفا از طریق بلندبلند فکر کردن! و بارشها و جرقههای ذهنی در جلسه اظهار نظر کنند معمولا مباحثه به پراکندهگویی و سرگردانی منتهی میشود و بیشتر مایة کلافگی و آزردگی میگردد. معاون تهذیب میتواند پیش از جلسه با اندکی مطالعه و تفکر یا با چند تماس تلفنی با کارشناسان و اندکی آمادگی پیشین این روال را بسیار بهینه سازد و بحث را مراحلی پیش اندازد.
سایر معاونان
معاون آموزش مدرسه نیز لازم است در این شورا حضور داشته باشد؛ بدان جهت که عمدة برنامههای مدرسه حول محور آموزش قرار دارد و همپوشی و اصطکاک میان برنامههای آموزشی و تربیتی بسیار است. بنابراین معاون آموزش باید نگرش تربیتی کاملی داشته باشد تا بتواند سایة توجهات تربیتی را بر تمام فرایند آموزش بگستراند.
حضور سایر معاونان مانند معاون پژوهش نیز در این شورا توصیه میشود. حتی اگر نتوان به عنوان یک تکلیف اداری و به صورت مستمر آنان را به این حضور الزام کرد به صورت موردی و مثلاً ماهی یکبار باید ارتباط آنان را با این شورا برقرار ساخت؛ زیرا اطلاع آنان از مباحث شورا در ایجاد یک نگاه پررنگ تربیتی و احساس مسئولیت فردی در این موضوعات مؤثر است. علاوه بر اینکه زمینة همراهی و هماهنگی ضوابط آموزشی، پژوهشی و سایر آییننامهها و دستورالعملها را ایجاد میکند.
اساتید
نقش تربیتی استاد در مواجهة مستقیم و مباشر بیبدیل است. در حوزههای علمیه عوامل متعددی در تحول شخصیت طلبه نقشآفرینی میکنند؛ اما بیشک تأثیرگذارترین و موفقترین عامل در پرورش طلبه، استاد است. نقش استاد در شکلدهی به اندیشه و انگیزه و رفتار طلبه بیهمتاست و بیشترین رسیدگی در حق طلبه نیز از استاد انتظار میرود. این ویژگی مرهون عوامل زیر است:
نخست اینکه بستر تربیت و تحول انسان ارتباط است و فرصت استاد برای ارتباط با طلبه از همه بیشتر است. استاد روزانه با طلبه مرتبط است و فرصت تأثیرگذاری طولانی در اختیار دارد. میتواند در این فرصت حرف بزند، عاطفه بورزد، برانگیزد، راهنمایی کند، هشدار دهد، بشکند، بسازد و برافروزد.
دوم: طلبه در مقابل مقام علمی استاد بهنحو طبیعی کرنش میکند و مسحور و مرعوب جلوهگری علمی او میگردد. طلبه کوچکی خود را در مقابل استاد به علم حضوری درمییابد و دیوار دفاعی خود را در برابر عظمت او میگشاید.
گویا این اعتبار علمی خودبخود به شخصیت استاد و سایر صفات او نیز سرایت میکند و به اعتبار شخصیتی تبدیل میگردد و اعتماد میآفریند؛ اعتمادی که بزرگترین سرمایه در اثرگذاری تربیتی است.
سوم: استاد برخلاف مدیر، معاون آموزش، معاون تهذیب، پرسنل اجرایی و حتی استاد اخلاق مدرسه با گروه محدودتر و جمعیت کمتری روبروست و بهطبع، مشکلات آنان را از نمای نزدیک میبیند و با سرعت و دقت بیشتری درمییابد و امکان شناخت استعدادها و قوت و ضعف طلبه را بیش از همه و پیش از همه دارد.
چهارم: انس و صمیمیت استاد در ارتباط طولانی با طلبه روزبهروز بیشتر میشود و زمینة اثرگذاری و نقشآفرینی او هموارتر میگردد. همین انس و صمیمیت است که طلبه را به درددل با استاد و بیان مسایل فردی خود تشویق میکند و از او اُذُن خیر و سنگ صبوری برای مشکلات طلبه پدید میآورد.
از این ظرفیت ممتاز و انرژی جایگزینناپذیر باید به نفع تربیت آن انسانهای توانا و بزرگ استفاده کرد و برای این منظور جایگزین بهتری نمیتوان یافت.
مدیر مدرسه که تربیت اخلاقی معنوی طلاب را بر عهده دارد و مدیریت میکند حتماً به این عامل منحصر بهفرد و استثنائی باید توجه کند و از آن در مقاصد تربیتی بهره گیرد؛ زیرا بیشک نمیتوان تعلیم و تربیت طلبه را از هم تفکیک کرد و به دو کانون مختلف وانهاد.
تأثیر استاد در طلبه قطعی است. استاد حتی اگر نداند و نخواهد، رنگ شخصیت خود را به طلبه انتقال میدهد و ناهشیار بر او اثری میافکند. این فرایند ناخودآگاه را باید شناخت و مدیریت کرد و از ظرفیت آن به نفع تربیت بهره گرفت؛ تربیتی پنهان و نامرئی فراتر از آموزهها و ارتباطات کلاسیک که میتوان بهینهاش ساخت و به کارش گرفت.
علاوه بر این، سینة استاد گنجینة مسایل ریز و درشت و نیازها و مشکلات طلاب است. مسایلی که باید در شورای تهذیب و تربیت یک به یک بحث و بررسی شود و به سامان درستی دست یابد؛ بنابراین حضور اساتید در شورای تهذیب و تربیت مدرسه لازم است؛ البته معمولاً دعوت از همة اساتید ممکن نیست ولی دست کم دو سه نفر از آنان خصوصاً اساتید اخلاق باید در این شورا حضور داشته باشند و حتماً از نظارت و نظرات آنان در این شورا بهره گرفته شود. در ضمن از آنجا که شورای تهذیب و تربیت خود نوعی کلاس درس و پایگاه رشد برای اساتید به شمار میرود، هرچه تعداد اساتید در آن، بیشتر باشد نیروی تهذیبی بیشتری در مدرسه پرورش مییابد.
مدیر مدرسه همان طور که دغدغة رشد طلبهها را دارد باید به فکر رشد و پرورش اساتید مدرسه هم باشد؛ بنابراین از اساتید مدرسه باید برای حضور در شورای تهذیب و تربیت به اصرار دعوت کند و در یک فرایند بُرد بُرد هم خود از فکر و نظر آنان استفاده کند و هم آنان در این شورا ارتقا یابند. اینکه چه استادی صلاحیت دعوت و حضور در این شورا را دارد به شکل تعینی آشکار است. طبعاً در میان اساتید مدرسه، کسانی میتوان یافت که دغدغة تربیت را بیش از دیگران دارند و در این زمینه جوش و خروش و خلاقیت بیشتری از خود نشان میدهند؛ البته سایر اساتید نیز با حضور در این شورا درس میآموزند و پیش خواهند رفت.
مشاور
حضور مشاور مدرسه در شورای تهذیب و تربیت توصیه میشود؛ البته توجه داریم که معمولاً مدیر و اساتید مدرسه در معرض مشاوره قرار دارند و از مسایل شخصی طلاب از نزدیک آگاهند؛ اما اگر مدرسه، استاد اخلاق یا مشاور مستقل هم دارد مناسب است از حضور و اشراف او نیز در این شورا بهره گرفته شود. بیتردید مشاوران، رازدار مسایل مراجعان هستند و در این کرسی هرگز از آنان انتظار نمیرود پروندة طلاب را فاش کنند یا مسایل شخصی آنان را محور گفتگو قرار دهند؛ اما انتظار میرود که تجربیات حاصل از درگیری مستقیم با مسایل تربیتی طلبه را به ظرفیتهای شورا بیفزایند.
نکتهای که حتماً باید بدان توجه کرد این است که معمولاً نگاه مشاوران آسیبشناسانه و درمانی است و چون دائماً با موارد سخت و حاد روبهرو بودهاند ممکن است سایة سنگین این موارد بر ذهن و دل آنها غلبه کرده باشد و رویکرد شورای تهذیب و تربیت را از پیشگیری و تعالیجویی به سمت درمان و ترمیم بکشانند. متأسفانه باید گفت اکثر قوانین مدرسه متناسب با اضعف طلاب و ناظر به تخلفات یا مشکلات بدترین طلبهها - که چه بسا صلاحیت ماندن در حوزه را هم نداشته باشند - تنظیم میشود و هوش و حواسّ مسئولان، بیشتر درگیر حل مسألههایی است که اینان پدید میآورند. در حالی که طلاب خوب و رشید مدرسه، از توجهات تربیتی محروم میمانند و معمولاً برای آنها طرح و تدبیر و برنامهای رقم نمیخورد! به تعبیر دیگر تمام همّ و غمّ مسئولان مدرسه این است که طلبه را از زیر صفر به سمت صفر بیاورند و حد نصاب سلامت را برای طلبه تأمین کنند؛ در حالی که مدرسة علمیه تأسیس شده تا طلبه، نه از زیر صفر به صفر بلکه از صفر به بینهایت حرکت کند و از حدّ نصاب سلامت به اوج تعالی و شکوفایی دست یابد. این موضوع را باید هوشمندانه مدیریت کرد و شورای تهذیب و تربیت را به کار اعتلای تربیتی طلاب کشاند و از بزرگنمایی برخی آسیبهای موردی پرهیز داد.
کارشناسان مدعو
بسیاری از مسایل بغرنج عالم طلبگی با یکی دو جلسه بحث و بررسی در شورای تهذیب و تربیت حل نمیشود و نیاز به ورود کارشناسانه دارد. مطالعه کردن منابع مکتوب در این زمینه کار این بحث و بررسی را آسان میکند.[2] در بسیاری از موضوعات هم لازم است از نظر کارشناسان بیرونی برای دستهبندی عالمانه موضوعات یا جمعبندی نهایی استفاده شود.
با پیشرفت فناوری ارتباطات میتوان به صورت مجازی نیز از حضور آنان در جلسه بهره گرفت. همچنین حین جلسه یا بعد از آن میتوان از آنان نظرخواهی کرد. تزریق این نظرات به شورا، سرعت بحث را میافزاید، دسترسی به نتیجه را سهل میکند، مباحثه را انتظام میبخشد و شورا را از سادهانگاری موضوعات و برخوردهای سطحی یا کلافگی از ادامه بحث و توقف بیجا نجات میدهد.
طلبه
حضور برخی از طلاب نیز در شورای تهذیب مفید است. طلبههای نخبه و خوشفکر از پایههای بالاتر و سرگروهها و مسئولان فعال تشکلهای طلبگی - دستکم در پارهای موضوعات خاص – میتوانند در این شورا حضور داشته باشند. با توجه به اینکه شورای تهذیب و تربیت، بحث و بررسیهای کلی و طرح و تدبیرهای عام تربیتی در مدرسه را بر عهده دارد، حضور طلاب در آن، مانع و مفسدهای ندارد و مایة ارتباط صمیمیتر با بدنة طلاب، دستیابی به اطلاعات خاص آنها و استفاده از خلاقیتهای جوانی آنان در طراحی و تدبیر میگردد. همچنین به جهتدهی فکری و علمی آنان به سمت موضوعات اخلاقی تربیتی میانجامد و سرعت رشد آنان را در جریان تربیت بالا میبرد. شورای تهذیب همان گونه که برای استاد و مدیر، مایة بالندگی و کلاس درس است برای این طلاب هم رشد علمی و عملی میآورد.
حضرت علی علیه السلام فرمودهاند:
«اِذَا احْتَجْتَ اِلَى الْمَشْوَرَةِ فى اَمْرٍ قَدْ طَرَاَ عَلَيْكَ فَاسْتَبْدِهِ بِبِدايَةِ الشُّبّانِ، فَاِنَّهُمْ اَحَدُّ اَذْهانا وَ اَسْرَعُ حَدْسا، ثُمَّ رُدَّهُ بَعْدَ ذلِكَ اِلى رَاْىِ الْكُهولِ وَ الشُيوخِ لِيَسْتَعْقِبوهُ وَ يُحْسِنُوا الاِخْتيارَ لَهُ، فَاِنَّ تَجْرِبَتَهُمْ اَكْثَرُ»[3]
هرگاه به مشورت نيازمند شدى، نخست به جوانان مراجعه نما، زيرا آنان ذهنى تيزتر وحدسى سريعتر دارند. سپس (نتيجه) آن را به نظر ميانسالان و پيران برسان تا پيگيرى نموده، عاقبت آن را بسنجند و راه بهتر را انتخاب كنند، چرا كه تجربة آنان بيشتر است.
بر اساس این حدیث، طرح موضوع در حلقة جوانان ضروری است، جوانان بهخاطر ذهن تیز و حدس سریع، قادر به ابداع موضوعات، دستیابی به احتمالات، ایدهپردازی نوآورانه، دقت در محاسبات و ... میباشند.
البته در مرحلة بعد لازم است که نتیجة مباحثات حلقة جوانان را در حلقة دیگری از بزرگان دارای تجربه و سابقه مطرح نمود؛ چرا که ایشان قادر خواهند بود به خوبی عواقب آن کار را سنجیده و با اولویتگذاری، بهترین گزینه را انتخاب نمایند.
همچنین طلاب جوان برای واسپاری برخی از کارهای جانبی مانند تهیة منابع مرتبط، جستجو از آرای صاحبنظران، تنظیم صورتجلسه و برخی ارتباطات جانبی در حاشیة شورا آمادگی دارند. بیشک میدان دادن به طلاب جوان و باور کردن تواناییهای آنان هم برای مدرسه سودمند است و هم به شکوفایی استعداد جوانان میانجامد و هم توصیة مقام رهبری در گام دوم انقلاب را محقق میکند. اینکه کدام یک از طلاب در این شورا دعوت شوند برای مدیر مدرسه و سایر اعضای شورا آشکار است و نیاز به توصیه و تبیین ندارد. قدر متیقن ویژگیهای این طلاب فضل علمی، ابتکار، رازداری و روحیة کار جمعی است.
در نوشتههای آینده فلسفه و ثمرات شورای تهذیب و تربیت مدارس علمیه را بیشتر تبیین خواهیم کرد.
[1] . سوره شوری: ۳۸.
[2] برخی از منابع مرتبط با مسایل طلبگی در انتهای همین متن (پیوست یکم) آمده است.
[3] شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج20، ص337.