شیعه و سنی یمنی علیه آل سعود/ انصارالله تهدیدی برای تجارت رژیم صهیونیستی در باب المندب
به گزارش خبرگزاری رسا، تحولات اخیر یمن و شکلگیری جبهه مقاومت اسلامی در این کشور موضوع سومین بخش از سلسله یادداشتهای « محور مقاومت از بیروت تا صنعا » است. جنبش مردمی انصارالله یمن که رهبری انقلاب این کشور را در چندسال اخیر به عهده داشته با شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل منادی مبارزه با امپریالیسم جهانی است. همین شعار به خودی خود کافی است تا کشورهای استکباری و مزدوارن منطقه ای،همه تلاش خود را برای جلوگیری از خیزش مردمی در یمن به کار گیرند و اجازه ندهند فرهنگ انقلاب اسلامی ایران به کشوری دیگر صادر شود.
با این مقدمه هیچ جای تعجب ندارد عربستان سعودی که در سالهای اخیر سرسپردگی خود به آمریکا و رژیم صهیونیستی را نشان داده است، با تجاوز به یمن همه داشته های خود را برای جلوگیری از تغییر معادلات در جزیرة العرب رو کند. عربستان سعودی از روزی که انقلابیان یمنی توانستند با فشار آوردن به عبدربه منصور هادی، رییس جمهور مستعفی یمن صنعا را به کنترل خود درآورند کار را برای خود تمام شده دانست؛ چرا که پس از سالهای سیاه حکمرانی علی عبدالله صالح و عبدربه منصور هادی این اولین بار بود که یمنی ها از سلطه حاکمان زر و زور خلیج فارس خارج شده بودند.
جنبش انصار الله یمن به رهبری عبدالملک حوثی با قابلیت تمام توانست پرچم عدالت طلبی و مقاومت در برابر کشورهای زورگوی غربی، عربی را به دوش بکشد و این نوید را به محور مقاومت بدهد که شاخه ای جدید و کارآمد در یمن به این محور پیوسته است.
برای بررسی وضعیت کنونی جنبش انصار الله یمن پس از تجاوز عربستان سعودی لازم است ابتدا به چند نکته درباره ماهیت تجاوز عربستان و واکنش انصار الله اشاره کرد:
1ـ ارتش یمن و جنبش انصار الله با حمله به گروههای تکفیری و طرفداران عبدربه منصور هادی علاوه بر جلوگیری از طرح عربستان برای تقسیم یمن به دوکشور و تبدیل عدن به پایتخت جنوب یمن، مانع از ایجاد پایگاهی تکفیری در این استان مهم یمنی شدند. انصارالله و ارتش یمن پس از تجاوز نیز نقشه هلی برن نیرو به عدن و حمله دریایی به سواحل این استان را ناکام گذاشتند.
2ـ انصارالله یمن ترجیح داد به دور از هرگونه واکنش احساساتی و برخلاف تصور آمریکا و عربستان سعودی به تقویت جبهه داخلی خود بپردازد و مناطق بسیاری را از دست گروههای تکفیری و القاعده یمن خارج سازد تا تکفیریها در ادامه نتوانند اهداف بیگانگان را در داخل یمن عملیاتی کنند.
3ـ آنچه سید حسن نصرالله از آن به عنوان صبر استراتژیک انصارالله نام برد، توانست ضربه مهلکی به ائتلاف سعودی وارد کند. آل سعود که ابتدا خواستار حمایت کشورهای عربی و اسلامی از حرمین شریفین شده بود، پس از این اقدام استراتژیک انصارالله نتواسنت مصر و پاکستان را به مشارکت فعال ترغیب کند و کار به جایی رسید که دست به دامن کشورهایی مانند مالزی و سنگال شد.
4ـ هدف اصلی عربستان سعودی از محاصره یمن تلاش برای ایجاد شورشی داخلی علیه انصارالله یمن و سایر گروههای سیاسی بود اما بمباران مناطق مسکونی و کشتار غیرنظامیان، مقاومت جانانه ملت بزرگ یمن را به دنبال داشت. آل سعود همچنین تلاش داشت که رابطه گروههای سیاسی یمن با انصارالله را به واسطه این تجاوز بر هم بزند که در این مورد نیز وقایع میدانی و سیاسی خلاف خواست سعودیها بود و گروهی مانند گروه سیاسی ناصریسم های یمن که قبل از تجاوز با انصارالله اختلاف داشتند پس از تجاوز به این جنبش نزدیک شدند.
5ـ انصارالله یمن نشان داد که جنبشی ساختار یافته و کارآمد است، درحالی که درمدت اخیر عبدالملک حوثی تنها دو بار سخنرانی کرده است اما این جنبش از شخصیتهای بسیاری برخودار است که توانایی مقابله با هجمه رسانه های مغرض و مدیریت جبهه داخلی یمن را دارند. شخصیتهایی مانند محمد عبدالسلام، محمد البخیتی و ابراهیم الشامی توانستند به خوبی در مدت اخیر جواب پس بدهند.
6ـ نباید فراموش کرد که هدف گذاری سعودیها در عملیات طوفان قاطعیت کنارگذاشتن سلاح از سوی انصارالله و بازگشت عبدربه منصور هادی به یمن بود که سعودیها نتوانستند به هیچ کدام از این دو هدف دست پیدا کنند. برای اجرای این هدف عربستانی ها نیاز به حمله زمینی داشتند که پس از انصراف پاکستان و مصر از شرکت در این حمله و ترس نیروهای زمینی عربستان از تجربه جنگ قبلی با انصارالله آنها را واداشت تا به حملات کم اثر هوایی بسنده کنند.
7- مهمترین نکته ای که در تقابل عربستان و یمن باید به آن توجه کرد این است که بحث وحدت شیعه و سنی در این کشور به امری آزار دهنده برای آل سعود تبدیل شده است. حمله به یمن موجب آن شد که جریان اهل تسنن و شیعه با یکدیگر متحد شده و موضع یکسانی در قبال وهابی های آل سعود اتخاذ نمایند. مفتی اعظم شافعیها در یمن به نام "شیخ سهل بن عقیل" حکم به جهاد علیه عربستان و القاعده و داعش داد.
انصارالله تهدیدی برای تجارت رژیم صهیونیستی در باب المندب
نگاهی اجمالی به آنچه در روزها و ماههای اخیر در یمن روی داد ثابت میکند که تجاوز عربستان به یمن غیر از ضربه به زیرساختهای این کشور و کشتار شمار زیادی از زنان و کودکان و غیرنظامیان هیچ کاری از پیش نبرده است. انصارالله در یمن توانست باوجود تجاوز سعودیها بخش بیشتری از مناطق این کشور را آزادسازی کند و به مناطق استراتژیکی از باب المندب دست پیدا کند. با دستیابی انصارالله به باب المندب امروز محور مقاومت اسلامی دو تنگه بسیار حساس را در اختیار دارد که بخش عظیمی از صادرات نفتی و مبادلات تجاری از طریق آنها انجام میشود. کنترل باب المندب میتواند تهدیدی مستقیم برای رژیم صهیونیستی به حساب آید؛ علاوه بر عبور بخش زیادی از کشتیهای تجاری رژیم صهیونیستی، از این تنگه میتوان به ارسال سلاح به صحرای سینا و سپس به نوار غزه اقدام ورزید.
برای جمع بندی در مورد وضعیت کنونی جریان مقاومت در یمن باید تأکید کرد که اشتراک مواضع رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی در قبال یمن نشان میدهد که خیزش مردمی این کشور تهدیدی جدی برای مصالح محور شرارت است. عربستانی ها که در سالهای گذشته با فقیرکردن ملت یمن تلاش داشتند مانع از بیداری اسلامی در این کشور شوند امروز نقاب از چهره برداشته و به طور مستقیم ملت یمن را هدف قرار داده اند. نظامیان سعودی در حالی مدعی آن هستند که همه سلاحهای ویژه ارتش یمن و انصارالله را نابود کرده اند که با تحرک قبایل یمنی، سعودیها شماری از نیروهای خود را در مناطق مرزی از دست داده اند. قبایل یمنی علاوه بر کنترل پایگاههای مرزی عربستان، توانستند در روزهای اخیر یک بالگرد آپاچی و یک هواپیمایی اف 16 مغربی را سرنگون کنند. به همه این اقدامات باید هدف قرار دادن فرودگاه منطقه نجران و شرکت نفتی آرامکو را افزود که این خود پیامی واضح برای ریاض است. حال اینکه هیچ یک از این اقدامات، واکنش مستقیم انصارالله یمن نیست.
باید گفت شاخه مقاومت اسلامی یمن در صورتی که توطئه آل سعود را خنثی و از تنگنای کنونی عبور کند، میتوان آینده روشنی را برای این جریان در جزیره العرب متصور شد. هیچ دور از ذهن نیست که ملت یمن بتواند با حل مشکلات داخلی خود به تهدیدی جدی برای آل سعود تبدیل شود./983/ز501/ک
حسین سعدی