ریشههای جامعهشناختی تکفیر/ پدیده تکفیر برگرفته از دین نیست
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام محمدتقی سبحانی، رییس پژوهشگاه کلام اهل بیت(ع) شامگاه روز گذشته در نشست علمی پیامدهای فرهنگی و تمدنی پدیده تکفیر که در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) برگزار شد، اظهار داشت: مقوله تکفیر در حوزه فرهنگی ما بیشتر با رویه کلامی و فقهی دنبال شده است
وی با بیان اینکه هم تبیینهایی که برای تکفیر شده و هم نقدهایی که بر علیه تکفیر شده است با نگرش فقهی و کلامی بوده است، افزود: در چارچوب مدنظر ما بررسی تکفیر از بعد فرهنگی و تمدن گرایانه است و این بعد میتواند تکفیر را از مقوله تنگ مذهبی و دینی خارج کند و نگاهی گستردهتر در مقوله تکفیر به ما بدهد و در مقابله با این پدیده شوم کسانی که از دید غیردینی به تکفیر می پردازند را با ما همراه کند.
حجت الاسلام سبحانی خاطرنشان کرد: دنیای امروز آنچنان درگیر با این جریان است که نیازمند ایجاد یه جبهه گسترده و واحد در مقابل این جریان هستیم و این بحث در درجه اول میتواند ما را به لحاظ شناختی با پدیده تکفیر آشنا کند و در حوزه عمل یک جریان گستردهتری را با ما بر علیه تکفیر بسیج کند.
وی با بیان این که برای بررسی تکفیر از بعد تمدنگرایانه و با نگاه فرهنگی در دو لایه می توان بحث را دنبال کرد، یادآور شد: ما میتوانیم با تبلیغ و ترویج و رسانه نشان دهیم که تکفیر یک جریان مذهبی نیست؛ تبیین این مسأله برای محافل آکادمیک ضروری است زیرا ما نتوانستیم ذهنیت جریان روشنفکری را با مقوله تکفیر درگیر کنیم و در ایران هم این اتفاق نیفتاده است و در کنار دست ما دانشگاه با مقوله تکفیر درگیری جدی پیدا نکرده است.
رییس پژوهشگاه کلام اهل بیت(ع) نشان دادن واقعیت ضدیت اندیشه تکفیر با هر گونه روشنفکری و دگراندیشی و عقل گرایی را سطح اول مقابله با تکفیر دانست و تصریح کرد: این پروژه باید در مراکز پژوهشی مورد مطالعه قرار بگیرد و به ویژه رسانههایی باید با این زاویه پدیده تکفیر را دنبال کنند.
استاد حوزه و دانشگاه بحث اصلی را شناخت نقطه تقابل اندیشه تکفیر با تمدن اندیشی دانست و ابراز داشت: اساسا تکفیرگرایی به لحاظ نظری نمیتواند تمدنی را پایه گذاری کند زیرا جریانهای جدید به ویژه از زمان داعش که دولت تشکیل داده و برنامه ریزی بلندمدت میکنند و ادعای تمدن سازی دارند و به نوعی به دنبال مصادره این شعار که اسلامگرایی شیعی به دنبال تمدن اسلامی است هستند تا نشان دهند که از نگاه آنها هم میتوان تمدن ساخت.
وی با بیان اینکه در مقابل این نگاه ما باید یک برنامه مطالعاتی درست کنیم و نشان دهیم که تکفیر با تمدنسازی در تقابل است، افزود: برای این اقدام باید مقوله تکفیر را دوباره معنی کنیم؛ اولین مسأله این است که عقبه فقهی تکفیر و سلفی گری مرز بندی میان دار الایمان و دار الکفر است و ما باید نشان دهیم که میان مقوله تکفیر و بحث مرز بندی ارزشی به نام دارالایمان و دارالکفر هیچ رابطهای وجود ندارد و آنها از این معانی سوء استفاده کردهاند.
پدیده تکفیر یک الگوی عملی مواجهه است نه یک ایدئولوژی
حجت الاسلام سبحانی با اشاره به این که پدیده تکفیر به لحاظ مفهومی هیچ ارتباطی با ایدئولوژی خاص ندارد، خاطرنشان کرد: تکفیر تنها یک روش و یک رویکرد است که خود را به اسلام وصل میکند و اندیشه تکفیر هیچ ارتباطی با مضامین اسلامی ندارد و نکته دوم این است که تکفیر یک اندیشه نیست بلکه یک گرایش است و اگر مقوله تکفیر یک مضمون نیست و یک روش است و اگر ما در اندیشه تکفیری بیش از این که به اندیشهها توجه کنیم باید به گرایشها نگاه کنیم نتیجه این می شود که تکفیر را به عنوان یک الگوی عملی مواجهه تعریف کنیم که از نظر خود به دنبال حل و فصل پدیدهها با یک روش خاص است.
وی یادآور شد: بر اساس این تعریف تکفیر ارتباطی با مذهب و ایدئولوژی خاصی ندارد و میتواند در یک مکتب و فلسفه مادی هم پدیدار شود و اگر تاریخ معاصر را مشاهده کنیم این پدیده را در دوره مسیحیت و فاشیسم خواهیم دید زیرا ارتباطی با محیط مذهبی و فکری ندارد اگرچه که ممکن است در یک مکتب و مذهب زمینه رشد آن بیشتر باشد.
استاد حوزه و دانشگاه ابراز داشت: نکته دوم این که اگر تکفیر یک رویکرد است بیش از این که از منظر فقهی باید مطالعه شود باید از منظر جامعه شناسی و روانشناسی مطالعه شود و به دنبال رویکردهای معرفت شناختی در مقوله تکفیر باشیم.
وی افزود: نکته سوم این است که با این تعریف از تکفیر ما بجای برخورد با رویه و ظاهر این مسأله باید به سراغ ریشههای اساسی اندیشه تکفیر برویم و آن چیزی که ابن تیمیه ساز است را باید بیابیم و باید دید که ریشههای ساخت و بافت این اندیشه در کجا است.
شاخصهای پدیده تکفیر از نگاه معرفت شناسی
حجت الاسلام سبحانی با بیان این که ما تکفیر را مذهبی و فقهی نمیبینیم، بلکه با نگاه جامعه شناسی و معرفت شناسی به دنبال شاخصه های اندیشه تکفیر هستیم، خاطرنشان کرد: از منظر تمدن شناسانه تکفیر دارای چهار شاخصه است که شاخص اول این است که مقوله تکفیر یک مقوله شکل گرا است و خاستگاه تکفیر این است که حقیقت و معانی را بر اساس یک سری نمادها و قالبهای ظاهری ثابت میداند و درست و نادرست را بر اساس ظاهر ارزیابی میکند.
وی با اشاره به این که در مقابل نگاه شکل گرایانه نگاه معنا گرایانه قرار دارد، یادآور شد: نگاه معنا گرایانه به این معنی است که ماهیت و درون مایه هر پدیده را ببینیم؛ این نگاه در حوزه مطالعاتی اعراب بیشتر دنبال شده است که مقابل تکفیر، واژه تفکیر را گذاشتهاند و منظورشان این است که جریان تکفیر شکل گرا است و در شناخت حقیقت، صورت بندی ها را اصل میداند در حالی که باید در شناخت حقیقت، محتوا اندیشی را اصل قرار دهیم.
استاد حوزه و دانشگاه شاخصه دوم تکفیر را ساده سازی دانست و ابراز داشت: آنان پیچیده ترین مسائل اجتماعی را به چند مؤلفه ساده تأویل میبرند؛ این ریشه جامعه شناسی، روانشناسی و معرفت شناسی دارد و اگر با شخصیتهای تکفیری برخورد کنیم خواهیم دید که متخصصان دانشگاهی و تحصیل کردههای دانشگاهی هستند و بیرون حوزههای دینی رشد کردهاند و ادبیات آنها این است که در فهم دین و نکات دینی مسائل را ساده سازی میکنند و تمام اسلام را از اول تا اخر در پنج جلسه خلاصه و ساده تبیین میکنند.
وی افزود: از آغاز، سخن تکفیریها این است که اسلام برگرفته از چند مقوله و اصل ساده است که نه نیاز به تفسیر دارد و نه نیاز به تأویل دارد و زمانی که به مارکسیستها برخورد می کردیم همین را می دیدیم که پنج اصل ساده داشت و همه پدیدهها را با همان پنج اصل میسنجید و تحلیل میکرد.
حجت الاسلام سبحانی با بیان این که ویژگی سوم اندیشه تکفیر دگرپنداری است که از شاخصهای جامعه شناختی تکفیر است، گفت : یکی از مبانی تکفیر این است که اختلاف و تفاوت در نوع نگاه قابل قبول نیست و نگاه متفاوت باید حذف شود و به همین خاطر اجازه چندرنگی و چندگونگی در تفکر و اندیشه را نمیدهد.
وی با اشاره به این که ویژگی چهارم اندیشه تکفیری احساس گرایی در حوزه دین است، یادآور شد: معمولا آنها شیعه را متهم به احساسی و متعصب بودن میکنند در حالی که یکی از پایههای اساسی نگاه تکفیری تکیه بر عواطف است و بر پایه نوعی احساس بنا میشود و فرصت تفکر را از انسان میگیرد.
استاد حوزه و دانشگاه به مطالعاتی که در دانشگاههای غرب در رابطه با تکفیر شده است اشاره و ابراز داشت: آنها تعبیر میکنند که مقوله تکفیر همان جزم اندیشی است و نتیجه این میشود که تکفیریها بیش از این که به آموزههای دینی توجه کنند به نوعی خاص از پرورش روی آوردهاند و کسانی که میخواهند با تکفیر مقابله کنند هم باید به نکات تربیتی توجه کنند و مسائل را ریشهای نگاه کنند.
وی افزود: تکفیریها براساس یک نگاه روانشناسی و جامعه شناسی این جریان را باز تولید می کنند و مقابله با آنها باید از همین طریق جامعه شناختی و تربیتی باشد زیرا تکفیر یک مقوله عام انسانی است.
تکفیر با تمدن ناسازگار است
حجت الاسلام سبحانی خاطرنشان کرد: این که ما میگوییم تکفیر با تمدن ناسازگار است به این دلیل است که تمدن دولایه مختلف آشکار و پنهان دارد و تمدن به معنی ساخت منسجم و هماهنگ از عناصر نهادین و نمادین است و توسعه فرهنگی، اجتماعی و مادی را به صورت هماهنگ باید داشت تا بتوان یک تمدن را ساخت و این خصوصیت در داعش وجود ندارد زیرا فرهنگ متمدنی ندارد.
وی با اشاره به این که از دید بیرونی تمدن بر دو پایه است، گفت: یک پایه نمادها مانند شهرسازی مدرن، ماشینها، کارخانهها، صورتها و ظواهری هستند که نشان دهنده یک نوع فرهنگ است و دیگری نهادها هستند زیرا یکی از زیرساختهای مهم هر تمدن، نهادسازی است و این که قدرت را چگونه اداره میکند و چه دستگاههایی را برای رشد فرهنگ، سیاست و اقتصاد در نظر گرفته است.
استاد حوزه و دانشگاه زیرساخت اصلی تمدنها را ارزشها و اصول بنیادین دانست و اظهار داشت: آن چیزی که هویت یک تمدن را از تمدن دیگر جدا میکند همان ارزشها و اصول اعتقادی است که به صورت نمادین و ظاهری در شکل حکومت و زندگی نشان داده می شود.
وی افزود: تمدن اسلامی به چیزی میگویند که وقتی کسی وارد این تمدن شد ببیند که همه چیز برای یک زندگی متدینانه آماده است؛ فرهنگ به عنوان مجموعه نگرشها و ارزشهای یک جامعه بخش مهمی از یک تمدن است که برای یک تمدن لازم است؛ تمدن زمانی شکل می گیرد که یک قوم دنیای بیرونی خود را بر اساس تفکرات درونی خود بسازند؛ این که ساده باشد و یا پیچیده مهم نیست بلکه این که یک قوم باورهای خود را در ظاهر نشان دهد این میشود تمدن.
حجت الاسلام سبحانی خاطرنشان کرد: این به این معنا است که اقتصاد و جامعه و رسانه و هر چیزی که در زندگی دیده میشود همزبان و همرنگ با اعتقادات و باورهای اسلامی ما باشد و امروز تکفیریها به دنبال همین هستند تا بگویند که تمدن اسلامی تنها براساس نگرش ما است و تمدن اسلامی جز این نیست.
وی یادآور شد: اکنون اگر جریان اندیشه جهادی را نگاه کنیم خواهیم دید که از تفکر باز سازی خلافت اسلامی به تفکر تمدن اسلامی تغییر کرده است و این بسیار خطر ناک است؛ امروزه جریان تکفیری ادعا میکند که تمدن غیرتکفیر، تمدن کفر است و آن چیزی که شما از اسلام میدانید و اسم آن را تمدن اسلامی میگذارید تمدن کفر است./843/201/ب2