مشروح سخنان آیت الله رجبی درباره ۲۰۳۰
به گزارش سرویس فرهنگی خبرگزاری رسا، چهارشنبه 17 خرداد مدرسه فیضیه مهمان برنامهای بود که آیت الله رجبی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم پیرامون سند 2030 به بیان مطالبی پرداخت. متن زیر شرح صحبتهای او پیرامون این سند است.
اولین مسئله این است که اصولا سندها، کنوانسیونها، بیانیهها وسازمانهای بین المللی بر چه اساسی شکل گرفتهاند. آیا آنگونه که ظاهر عنوان این سازمانهاست واحیانا در اهدافشان فکر میکنند، واقعا در پی حل معضلات جامعه بین الملل و ملتها شکل میگیرد یا اهداف دیگری وجود دارد. اگر خود بیانیه یا سند به اصطلاح غیرالزام آور را بررسی کنیم، به این نتیجه میرسیم که اهداف پشت پردهای وجود دارد که تمام اینها برای تحقق آنها سامان یافته است.
خود غربیها هم به این موارد تصریح کردهاند، دانشمندان غربی خود گفتهاند زمانی که اعلامیه حقوق بشر را مینوشتند، همان کسانی که لغو برده داری را مطرح کردند تا ده سال پس از نوشتن اعلامیه حقوق بشر مجریان نظام برده داری در دنیا بودند. آیا انسان میتواند به کسانی که ناقض قوانین سازمانهای تاسیس شده توسط خودشان هستند، اعتماد کند یا نسبت به آنها حسن ظن داشته باشد؟
با بررسی سند و اوضاع نویسندگان آن، یک سوء ظن قوی بلکه گاهی یقینی برای انسان حاصل میشود که اهداف دیگری پشت پرده هست. دست استکبار جهانی پیدا و پنهان در اینجا نمایان است، یعنی فرهنگ غربی با خمیر مایه سکولاریسم ـ لیبرالیسم اساس این سندها را تشکیل داده است و آغشته به مفاهیمی دال بر سکولاریسم، فرهنگ و ارزشهای غربی میباشد.
تاریخ پر است از جنایات حامیان اومانیسم
زمانی که اومانیسم به عنوان ارزش در جامعه غربی مطرح میشود و هیچ جنایتی را نمیتوان یافت که توسط اومانیسم رخ نداده باشد. یعنی غربیها تمام کارهای خود را با حربه اومانیسم و زیر لوای اومانیسم مطرح کردهاند. این نشان دهنده عملکرد آنها است. الان میبینید کسانی که ما را به نقض حقوق بشر، تبعیض جنسی، رعایت نکردن حقوق کودکان و تروریسم متهم میکنند چه کسانی هستند. همان تنظیم کنندههای این اسناد، خودشان بانی تمام اتهامات و مفاهیمی هستند که به ما زده شده است.
اهداف سند 2030
اول ترویج سکولاریسم، دوم حاکم کردن فرهنگ غربی و سوم اضمحلال فرهنگهای عمومی است که در فضای فرهنگ اسلامی و فرهنگ اهل بیت میشود و زمینه سازی برای سلطه اقتصادی، سیاسی وامثال اینها است. پس هرکجا که توانستند این موارد را پیاده کنند، به اهداف خود رسیدهاند. سازمانهای بین المللی در مکانها و زمانهای حساس حق وتو برای خود لحاظ میکنند. یعنی در هر سازمان بین المللی تصمیمهایی که بر خلاف نظر اینها گرفته شده باشد، باید لغو شود.
پس دو موضوع بیان شد: اول بانیان آنها و دوم اهدافشان. سومین مسئله ضمانتهای اجرایی این اسناد است. ما نباید متوقف روی سند 2030 بشویم، قبل از این سند 2015 و قبل از آن اسناد دیگر بوده است و تمام این اسناد شامل این ویژگیها هستند. ضمانتهای اجرایی این سندها، حتی سندهایی که میگویند که ما الزامی برای اجرا نداریم و توصیه است یا تعابیر دیگری بکار میبرند مانند: ما از کسانی که این اسناد را بپذیرند استقبال میکنیم.
در ظاهر نمیگویند الزام، اما درون این اسناد بندها و تعاریف مختلفی گنجانده شده است که زمانی که شما پذیرای این اسناد باشی انواع ضمانتهای اجرایی را برای پیاده کردن و اجرای این اسناد مشاهده میکنید و ناچار به اجرای آن هستید.
در همین سند موارد فراوانی هست که باید چنین شود و کشورها متعهد میشوند چنین کنند. در آغاز توصیه است اما با پذیرا بودن، گرفتار الزامات بسیاری میشوند. یا کشورها نمیپذیرند یا اگر پذیرفتند آنها را ملزم به اجرا بلکه ملزم به گزارش دادن و در صورت تخلف مجبور به پرداخت جریمه میکنند. یعنی هرچه میتوانستند درون این اسناد گنجاندهاند، از جمله درون همین سند 2030 که از واژههای پر بسامد آن میباید گزارش حقوقی دهد و ضروری است، میباشد.
واژه «کلیشه جنسیتی»، «برابری جنسیتی» و انواع عبارتها هست که اگر آن را ترجمه و معادل گذاری کنید، قبول نمیکنند. برداشت شما و آنها متفاوت است و برای رسیدن به اهداف خود به این واژههای کشدار استناد میکنند. من خاطرم هست که در برجام پس از انتشار بیانیه لوزان آقای ظریف آمدند در جامعه و توضیحاتی دادند. ما خدمتشان بیان کردیم که دهها واژه مبهم در این بیانیه وجود دارد که از اینها میتوانند سوءاستفاده کنند. گفتند این یک بیانیه است و هر کجا خواستیم قراردادی حقوقی و محکم ببندیم به تمام اینها رسیدگی میکنیم.
ما دیدیم پس از رسیدن به سند توافق برجام مقام معظم رهبری فرمودند که درون این سند رخنههایی وجود دارد که اگر لحظه به لحظه مراقبت کنند تا مشکلی برای وضعیت کنونی و آینده کشور ایجاد نشود. نکته دیگر این است که انواع فریب کاریها را در این اسناد انجام میدهند. واژههایی که وقتی مطرح میشود، ضمن آنها واژهای دیگری است که عقل پسند نیست.
بازی با واژهها بهترین راه برای تصویب اسناد
اما با لحنی بیان میشود که در بین مردم شاید خوب باشد، صلح خوب است؟ باید صلح جو بود، خشونت بد است باید جامعهها عاری از خشونت باشد و امثال این واژهها که وقتی به آنها نگاه میکنیم، زیبا هستند اما با هدفی دیگر مثلا زمانی که میگویند خشونت نباشد یعنی تمام مجازاتهای اسلامی میشود خشونت و به وسیله یک واژه کل سیستم جزایی اسلام زیر سوال میرود.
مانند صلح جویانه یا شهروند بین المللی یک واژه مبهم است، بله انسان باید با جهان تعامل داشته باشد و لازمه تعامل این است که خود را در یک فضای جهانی ببینیم، ما خود را شهروند یک جامعه جهانی بدانیم حال این پرسش مطرح میشود که چگونه شهروند یک جامعه جهانی باشیم؟ یعنی باید با فرهنگی که تمام جهان میپذیرد همسو باشد.
میگویند با حق تحفظ اسناد بالادستی این سند را بپذیریم. اتفاقا دولت زمانی که این سند را پذیرفته، در کل اسناد بالادستی شواهد و اسنادی را یافته که نشان دهد این سند با اسناد بالا دستی سازگاری دارد. حالا یک بخش این است که ما تحفظ کنیم اثر بخش است یا نه و یک بخش واقعیت عینی است که رخ داده است. اگر بخواهیم تحفظ کنیم چیزی برای تحفظ وجود ندارد، حال این یک نکته مایه تاسف است.
نکته مهمتر این است که بندهایی با عنوان گزارشدهی وجود دارد که خود یکی از اهداف فریبکاری است و باید شما سالانه گزارش بدهید. اولا در این سند شما باید به یونسکو گزارش بدهید و یونسکو باید این گزارش را به مجامع بین المللی بدهد. طبق فرموده مقام معظم رهبری مجامع بین المللی تحت تاثیر تام استکبار جهانی هستند.
وقتی خودمان با دست خودمان جاسوسی میکنیم
گزارشی را باید بدهی که هیچ چیز را فرو گذار نخواهد کرد، یعنی تمام آنچه که در کشور خودمان وجود دارد و میگذرد با دست خودمان، با بودجه خودمان تمام و کمال مجانی تقدیم آنها کنیم. تازه گزارشدهی را باید ارزیابی کنند که ما درست گزارش دادهایم یا نه.
زمانی که پیشنهادهای آنها را عملیاتی نکیم و از راه فعالیتهای فرهنگی و فشارهای بین المللی موفق نشوند، از راه ایجاد مشکل مانند ایجاد مشکل اقتصادی مسئله را پیگیری میکنند. حال شما میخواهید در صحنه بین الملل با کمک کشورهای بین الملل به وسیله ارتباطاتی که شما دارید، حل مشکل کنید ولی مانع تراشی میکنند و میگویند با امضای این سند ما قبول میکنیم که مشکل شما حل شود، ولو توصیه بود اما در عمل زمینهسازی میکند که شما آن توصیه را بپذیرد و زمانی که پذیرفتید باید اجرا کنید و این یک فریبکاری است.
فریبکاری دیگرشان در مقام اجرا است، اگر یک سند بین المللی است باید کسانی که این سند را تصویب و صادر میکنند، از همه کشورها بخواهند که اجرا بشود و لااقل در حد توصیه به کشورهایی که حرف شنوی از آنها دارند. هر جایی که این سند به نفع آنجا باشد، آن مکان را به جد پیگیری میکنند، با انواع ترفندها کاری میکنند که آن نقطه از جهان درگیر شود.
اما هرجا که ببینند نیازی نیست، به راحتی از آن نقطه عبور میکنند. اسنادی که سازمان ملل تصویب کرده چند مورد توسط عربستان و صهیونیستها اجرا میشود، کشورهای همسو با استکبار جهانی. چه تعداد از این اسناد را اجرا میکنند؟ هیچ فشاری برای اجرای این اسناد وجود ندارد؟ کشورهایی که با اهداف استکبار همسو نیست، همچون ما در صورت اجرا هم متهم به داشتن مشکل میشوند. از جمله مشکلات حمایت از تروریسم، حقوق کودک و امثال اینها میباشد. در یمن و سوریه کودکان را به قتل میرسانند ولی هیچ توجهی در این سازمان و هیچ اقدام و عملی در مقام اجرا صورت نمیگیرد.
محور بعدی سند 2030 و دولتمردان ما است، در ارتباط با این سند دولتمردان ما چه کردهاند؟ اولین نکته این است که ما یک سند ملی آموزش و پرورش داریم که تصویب شده و حتی مقام معظم رهبری فرمودند شما باید اول فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی را بنویسید، فلسفه آموزش و پرورش اسلامی را بنویسید و بر مبنای آن این سند نوشته شود.
اقدامی هم شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام داد و از موسسه امام خمینی خواست و آیت الله مصباح سرمایهگذاری جدی کرد و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی را نوشتند. حالا آن سند چه مقدار با این هماهنگ شد، کاری نداریم ولی به هر حال ما یک سند داریم و در راستای سندی که سالها از تصویبش میگذرد، کوچکترین حرکتی انجام ندادهاند. یعنی مثل اینکه ما سند نداریم وسند 2030 را در حوزه آموزش و پرورش امضا کردهاند و در مورد این سند چه کردهاند.
هر آنچه که در توان داشتند را بکار بردند، یعنی همه کار گروههایش را تشکیل دادند، بودجه گذاشتند، آیین نامههایش را نوشتند و خودشان گزارش دادند که اکثر آیین نامهها را نوشتند یا در حال تکمیل است، دستور ابلاغ اجرایش را دادند و دستور اینکه همه نهادهای دیگر ملزم به همکاری با آموزش و پرورش برای تحقق این سند هستند.
قوه مجریه بودجه میگذارند و برخلاف قانون عمل میکنند، آییننامه مینویسند و شاخصها را با همکاری و تایید یونسکو مینویسند. طبق دو اصل از قانون اساسی باید به مجلس میرفت تا تصویب شود و بعد برای اجرا به هیئت دولت فرستاده میشد.
بعد از اینکه مقام معظم رهبری فرمودند این سند بر خلاف مصالح کشور است، قبلا هم از ناحیه جامعه مدرسین نامهای رفته بود که ماجرا از این قرار است و باید دید که عکس العمل چگونه باشد و گفته شود که اشتباه و غفلت شده است.
اول گفتند که امضاء نشده، بعد گفتند شده، سپس گفتند اجرا نشده و بعد گفتند که اجرا شده ولی متوقف گشته است. در یک سخنرانی مدعی شدند که ما به هیچ وجه از این سند نمیگذریم، بعد گفتند در حال نوشتن ورژن دوم آن هستیم. آیا چیزی که برخلاف قانون است ورژن دوم دارد؟ بازهم یک کار غیر قانونی!
خوب به نظر من این روند و موضع گیری ها به نفع دولت نیست و ما نمیتوانیم از آن عبور کنیم. این قضیه شبیه جریان برجام است که مقام معظم رهبری فرمودند: برجام را شما قدم به قدم پیش ببرید، بگذارید آنها یک قدم بردارند و بعد شما یک قدم بردارید تا زمانی که آنها بد عهدی کردند و شما بتوانید آن را متوقف کنید. آنجا کامل و حتی بیش از آن رفتند، لذا چنین شد و اینجا هم سندی که هنوز امضا نشده تا آخرین مراحلش را طی کردهاند.
نکته دیگر این است که ما با فرهنگ غنی که داریم، معتقدیم برای دنیا هم برنامه داریم، این نوع حرکت به معنای این است که ما به نیروهای درونی خود باور نداریم، درحالی که طبق فرموده مقام معظم رهبری باید باور کنیم، معتقدیم باید دیگران برای ما برنامهریزی کنند و اگر بنا است آموزش و پرورش برنامه داشته باشد، دیگران باید بنویسند، در تمام زمینههای دیگر نیز دیگران باید تصمیم گیری کنند، در این صورت ما باید مدیر هم از خارج وارد کنیم. /۸۸۱/ت303/س